تبیین کلی ربیع الاول و بیان فضلیت های این ماه

ربیع الاول در بین شیعیان به ماه شادی و سُرور معروف است. میلاد پیامبر اکرم(ص)، امام صادق(ع) و آغاز امامت حضرت مهدی(عج) در این ماه واقع شده‌اند.

#تبیین#ربیع_الاول

معنا و مفهوم ربیع الاول چیست؟

ربیع، در لغت به‌ معنای بهار، فصل بهار، اسم عشایر، قبیله و کوه آمده است.(۱)
ربیع به معنى بهار از ماده رَبع است. علت اینکه به این ماه ربیع گفته مى شود این است که در فصل بهار گیاهان تر و تازه اند و نامگذارى این ماه در فصل بهار رخ داده است.

فلسفه و علت نام‌گذاری ربیع الاول چیست؟

ربیع از مادۀ «ربع» گرفته شده و معنای اصلی این ماده «چهار» است. در حقیقت، مردم عرب‌ به فصل بهار که یک‌چهارم سال است، ربیع می‌گویند. به‌دلیل این‌که دو ماه ربیع (ربیع‌الاول و ربیع‌الثانی) در آغاز این فصل واقع شده، این ماه را ربیع الاول می‌خوانند. (۲)

یک روایات این است که اعراب غنایمی را که در ماه صفر کاشته بودند در این ماه بارور می‌کردند.
نظر دیگری نیز هست که می‌گوید: اعراب زمستان را به دو قسمت تقسیم می‌کردند که آن را دو چشمه می‌نامیدند: اولی چشمه آب و باران و دومی چشمه گیاهان; زیرا در آن پوشش گیاهی به پایان می‌رسد.

درواقع اعراب دو بهار داشتند: بهار ماه‌ها و بهار روزگار. بهار ماه‌ها، دو ماه پس از صفر
اما بهار روزگار دو چشمه است: بهار اول; فصلی است که در آن ترافل و نور می‌آید و عرب به آن می‌گویند: چشمه مرتع و دوم: فصلی است که میوه‌ها در آن محقق می‌شود و بعضی آن را بهار دوم می‌گویند.
بهار اول مانند فصل قبل دو ماه شامل بهار اول، دو ماه تابستان، دو ماه گرم،
بهار دوم، دو ماه پاییز و دو ماه زمستان است.
مهم‌ترین اتفاقی که در ربیع‌الاول رخ داده است ولادت پیامبر صلی‌الله علیه و آله است.

ماه ربیع‌الاول در حدود سال ۴۱۲ میلادی در زمان کلیب بن مره، جد پنجم رسول خدا صلی‌الله علیه و آلِ به این نام خوانده می‌شددر مورد ماه ربیع‌الاول، قوم ثمود آن را «مورد» می‌دانستند و بقیه عرب آن را «آزاد» می‌نامیدند.

 از دیگر نام‌های معروفی که این ماه را به آن می‌شناختند، نام «خوان» است. هرگونه خیانت؛ این به این دلیل است که جنگ در آن شدت می‌گرفت و به آن‌ها خیانت می‌شد و درنتیجه آن‌ها را از زندگی و مال محروم می‌کرد.

ماه ربیع‌الاول قبل از اسلام چگونه بوده است؟

در عصر اعراب جاهلی، از این ماه با ‌نام‌های متعددی همچون «طالیق» و «خوَّان» یاد شده است. مدت روزهای این ماه و ماه ربیع‌الثانی قراردادی و تناوبی بوده،

 بدین صورت که یک سال ماه ربیع الاول ۲۹ روز و ربیع الثانی ۳۰ روز و سال بعد ربیع‌الاول ۳۰ روز و ربیع‌الثانی ۲۹ روز بوده است. این قاعده، بعد از اسلام مانند سایر ماه‌های قمری بر اساس رؤیت هلال ۲۹ و یا ۳۰ روزه است.

برپایی بازار سالیانه‌ای به‌نام دومه‌الجَندل از اول تا پانزدهم ربیع‌الاول، از جمله آداب‌ورسوم اعراب جاهلی در این ماه بوده است. (۳)

فضیلت ماه ربیع‌الاول

ماه ربیع‌الاول، بعد از دو ماه محرم و صفر که ماه غم و اندوهِ شیعیان است واقع شده و به‌دلیل قرار گرفتن ولادت پیامبر، امام صادق و آغاز امامت امام زمان، به ماه شادی و سرور اهل‌بیت در میان شیعیان معروف است. از این ماه، همچنین، به ماه نزول رحمت و برکات الهی و «بهار ماه‌ها» یاد می‌شود. (۴)

ربیع‌الاول چندمین ماه قمری است؟

ربیع‌الاول، سومین ماه از ماه‌های دوازده‌گانه قمری در فرهنگ اسلامی است که بین ماه‌های صفر و ربیع‌الثانی قرار گرفته است.

ربیع‌الاول در فرهنگ مسلمانان

در تقویم اسلامی، روز دوازدهم (به روایت اهل تسنن) و هفدهم ربیع‌الاول (به روایت اهل تشیع)، ولادت پیامبر اسلام است. در این روز مسلمانان با تزئین و چراغانی‌کردن مساجد و اماکن مذهبی، برپایی مراسم سخنرانی، مدیحه‌سرایی، شعرخوانی، مولودی‌خوانی و پخش شیرینی، چای و شربت، جشن می‌گیرند.

 برگزاری جشن‌های عقد ازدواج و عروسی از دیگر برنامه‌های مسلمانان در این ایام است. (۵) با ابتکار امام خمینی، این هفته (از دوازدهم تا هفدهم ربیع‌الاول )، در برخی کشورهای اسلامی به هفتۀ وحدت مشهور شده است. به همین مناسبت هر سال در ایران، کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی برگزار می‌شود.

 اندیشمندان و صاحب‌نظران از کشورهای مختلف در این کنفرانس شرکت کرده و دربارۀ الگوگیری مسلمانان از سیرۀ اخلاقی و عملی پیامبر اسلام سخن گفته و بر لزوم تقریب و اتحاد میان مسلمان جهان و پرهیز از هرگونه اختلاف و تفرقه‌افکنی میان مسلمانان، تبادل‌نظر می‌کنند. (۶)

 ولادت امام صادق در هفدهم ربیع‌الاول، یکی دیگر از مناسبت‌های مذهبی در این ماه است که شیعیان جهان در کشورهای مختلف، آن را جشن می‌گیرند .

و علاوه بر برنامه‌های شاد و مفرح چون مولودی‌خوانی، پخش شربت و شیرینی، برخی از سخنرانان به بیان سیرۀ اخلاقی و نقش تربیتی و آموزشی امام صادق می‌پردازند. (۷)

اعمال عبادی ربیع‌الاول

ماه ربیع‌الاول ازجمله ماه‌های با فضیلت به شمار می‌رود که در روایات اسلامی به عبادت و روزه‌داری در آن توصیه شده است.

استحباب روزۀ روز اول، پوشیدن لباس نو، اطعام و غذا دادن به مؤمنین در روز نهم، دو رکعت نماز شب دوازدهم که در رکعت اول بعد از حمد سه مرتبه سورۀ «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و در رکعت دوم بعد از حمد سه مرتبه سورۀ توحید خوانده می‌شود،.

از اعمال مستحبی در این ماه است. غسل کردن و روزه گرفتن در روز هفدهم از دیگر اعمال این ماه است که در روایات اسلامی برای روزۀ این روز ثواب و فضیلتی برابر با یک سال عبادت ذکر شده است. (۸)

ماه ربیع‌الاول در ادبیات فارسی

در ادبیات و اشعارِ شاعران فارسی‌زبان نیز واژۀ ربیع و ربیع‌الاول به کار رفته است؛ برای مثال، نظامی می‌گوید: (۹)
ربیع نخست، ربیع‌الاول                          بود حقیقت ز شمار درست
بیست‌و چهارم ز ربیع نخست                  محرم زر است و صفر آینه

مولوی می‌گوید: (۱۰)
احمد آخر زمان را انتقال                        در ربیع‌الاول آید بی‌جدال

آیا به ماه های قمری در قرآن اشاره شده است؟

إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی‏ کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَهٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّهً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّهً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ.(۱۱)

عداد ماه ها نزد خداوند در کتاب الهی ، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده ، دوازده ماه است که چهار ماه از آن ، ماه حرام است ( و جنگ در آن ممنوع می باشد. )

 این ، آیین ثابت و پابرجا ( ی الهی ) است! بنا بر این ، در این ماه ها به خود ستم نکنید ( و از هر گونه خونریزی بپرهیزید ) ! و ( به هنگام نبرد ) با مشرکان ، دسته جمعی پیکار کنید ، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است

! خداوند متعال در کتاب شریف خود می‌فرماید: «تعداد ماه‌ها نزد خداوند دوازده ماه در کتاب خدا در روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید، چهار ماه از آن حرام است».

از آیه شریفه می‌آموزیم که تعداد ماه‌های سال هجری دوازده ماه است که در قرآن کریم آمده است و از دوازده ماه چهار ماه به نام ماه‌های حرام است.

 اعراب این ماه‌ها را با توجه به شرایط پیرامون و حوادثی که در آن می‌گذرانند مانند زمان جنگ و صلح و تغییرات اقلیمی از هوای گرم و سرد نام‌گذاری کرده‌اند.

اعراب بر تعیین آغاز هرماه با رؤیت هلال ماه تکیه می‌کردند. اگر هلال را ببینند به معنای آغاز ماه عرب است و اگر هلال ناپدید شود، نشانه آخر ماه است.

ربیع‌الاول سومین ماه سال بر اساس گاه‌شماری هجری قمری است.

اعمال مشترک اول هر ماه از جمله ربیع الاول چیست؟

۱ـ دعا
در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.

بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى ۴۳ «صحیفه سجادیه» است.

۲ـ قرآن
خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».

۳ـ روزه
از امورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علامه مجلسى در «زادالمعاد» مى گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.

۴ـ نماز
 شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.

روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد، هر کس چنین کند سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.

اعمال اختصاصی ماه ربیع الاول چیست؟

روز اول
علما گفته اند مستحب است، به شکرانه هجرت موفقیت آمیز رسول خدا صلى الله علیه و آله این روز را روزه بگیرند و صدقه و انفاق و احسان نمایند،(۱۲)و همچنین زیارت آن بزرگوار، در این روز مناسب است.

مرحوم «سید بن طاووس»، دعایى را براى این روز در کتاب اقبال نقل کرده است. (۱۲)]
روز دوازدهم
در این روز دو رکعت نماز مستحب است که در رکعت اول بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل یا ایها الکافرون» و در رکعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحید» خوانده شود(۱۳)
]
روز هفدهم
همان گونه که قبلا گفته شد این روز مطابق نظر مشهور علماى امامیه، روز ولادت رسول خدا صلى الله علیه و آله و همچنین میلاد امام صادق علیه السلام است و روز بسیار مبارکى است و داراى اعمالى مى باشد:

غسل; به نیت روز هفدهم ربیع الاول. (۱۴)
 روزه; که براى آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتى از ائمه معصومین علیهم السلام آمده است: کسى که این روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یکسال را مقرر مى فرماید. (۱۵)
دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال کردن مؤمنان و به زیارت مشاهد مشرفه رفتن. (۱۶)

 زیارت رسول خدا صلى الله علیه و آله از دور و نزدیک; در روایتى از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسى است که به هنگام حیاتم بسوى من هجرت کرده باشد، اگر نمى توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور بسوى من سلام بفرستید. (که به من مى رسد.) (۱۷)

 زیارت امیرمؤمنان امام علی علیه السلام نیز در این روز مستحب است با همان زیارتى که امام صادق علیه السلام در چنین روزى کنار ضریح شریف آن حضرت علیه السلام وى را زیارت کرد(۱۸) (این زیارت در بخش زیارات، صفحه ۳۰۱ آمده است.)

 تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سید بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز به خاطر ولادت شخص اول عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبى اکرم صلى الله علیه و آله سفارش بسیار کرده است. (۱۹)

بنابراین، سزاوار است مسلمین با برپایى جشن ها و تشکیل جلسات، هر چه بیشتر با شخصیت نبى مکرم اسلام صلى الله علیه و آله، سیره و تاریخ زندگى او آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه اى اسلامى و محمدى بهره کامل گیرند.(۲۰)

اهمیت ربیع الاول در چیست؟

دوازدهم ربیع‌الاول برای مسلمانان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا در این روز حضرت محمد صلی‌الله علیه و آلِ به دنیا آمد. این روز آن‌ها را به یاد کسی می‌برد که بشریت را از تاریکی به روشنایی هدایت کرد و خداوند او را رحمت جهانیان توصیف کرد.

ماه مبارک ربیع‌الاول باعث می‌شود که مسلمانان به یاد صلوات پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آلِ و سلم باشند و دل‌های خود را مملو از محبت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آلِ و سلم کنند که همین تداوم در ذکر صلوات باعث حاجت گرفتن در ماه ربیع‌الاول خواهد شد.

ما طبیعتاً در ربیع‌الاول بیشتر به یاد شخصیت زیبای پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آلِ) هستیم، اما نباید تنها این ماه را به ارتباط با ایشان و پیروی از سنت ایشان اختصاص دهیم.

 بلکه باید از این ماه به‌عنوان فرصتی برای ایجاد عادات خوب استفاده کنیم تا بتوانیم در طول سال از او الگوبرداری کنیم.

مهم‌تر از همه، ربیع‌الاول، زمانی است برای سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمت شگفت‌انگیزی که پیامبر (صلی‌الله علیه و آلِ و سلم) را به‌سوی ما فرستاد و ما را به نور او هدایت کرد. زمان آن است .

که بار دیگر خود را در هدف خود قرار دهیم و با آموختن بیشتر قرآن و سنت پیوند خود را با خدا و رسولش احیا کنیم. این نهایت برکت و اهمیت ربیع‌الاول است.

ماه ربیع الاول از منظر علما

در این ماه میلاد رسول خدا (ص) که رحمه للعالمین است، واقع شده است و می‌توان ادعا کرد از اول آفرینش زمین رحمتی مانند آن بر زمین فرود نیامده است؛

 زیرا برتری این رحمت بر سایر رحمت های الهی مانند برتری رسول خدا بر سایر مخلوقات است(۲۱)

اول ربیع الاول به نقل منابع تاریخی روز هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه است(۲۲) هم از این جهت و هم از جهت این که مولودهای با برکتی در آن واقع شده است بسیار مبارک و میمون است.

سید بن طاووس در کتاب الاقبال در فضیلت این ماه جملاتی آورده است و از اتفاقات مبارک این ماه، هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه و سلامت ایشان از نیرنگ دشمنان برای قتل ایشان در شب لیله المبیت را بر شمرده است.

 و نماز شکر را به نشانه شکر گذاری از خدا در این روز مناسب می داند و از قول شیخ مفید نقل کرده است که روزه این روز به دلیل موفقیت پیامبر(ص)  و نجات ایشان از دست دشمنان مستحب است و در نهایت دعایی برای این روز نقل کرده اند. (۲۳)

مرحوم جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب المراقبات نوشته است: “این ماه همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه‏ها است، بجهت این که آثار رحمت خداوند در آن هویداست.

در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهاى زیبای او بر زمین فرود آمده است؛ زیرا میلاد رسول خدا (ص) و سلّم در این ماه است و مى‏توان ادعا کرد از اول آفرینش زمین رحمتى مانند آن بر زمین فرود نیامده است ..

بر مسلمان مراقب واجب است با تمام تلاش خود در شکرگزارى این نعمت بزرگ کوشش و سعى کند…” (۲۴)

شیخ عباس قمی نیز در مفاتیح در اعمال ماه ربیع الاول آورده است: “روز اول علما گفته‏اند مستحب است که براى تشکر نعمت سلامتى رسول خدا (ص) و أمیر المؤمنین (ع) روزه بدارند و زیارت آن دو بزرگوار در این روز مناسب است”.‏ (۲۵)

 در کتب ادعیه و روایات چیز دیگری در اعمال شب و روز اول ماه ربیع الاول، غیر از آنچه که بیان گردید، یافت نشد، اما عدم وجود روایت در باره اعمال خیر و مستحبات در منابع دینی، دلیل بر بدعت بودن انجام آنها نیست

؛ زیرا انجام همه کارهای خیر از جمله حضور در مسجد، عبادت، دعا و مناجات با خدا در هر زمان مستحب و پسندیده است و انجام آنها با قصد قربت و به امید ثواب هیچ اشکالی ندارد.

 اما در صورتی که به دروغ عمل خاصی (هر چند پسندیده را) به دین نسبت دهند بدعت و حرام خواهد بود؛ زیرا بدعت در دین و شرع به معنای ” نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع جزء دین و شریعت نیست”.(۲۶)(۲۷)

اما در مورد مژده بهشت دادن پیامبر به کسی که بشارت ماه ربیع را بدهد، ما در منابع شیعی حدیثی در این باره پیدا نکردیم.

 له صاحب تفسیر روح البیان حدیثی نقل می کند که: “کسی که مرا به اتمام ماه صفر بشارت دهد او را به بهشت بشارت می دهم(۲۷)و شاید این حدیث همان معنای مورد نظر را می رساند.

وقایع و مناسبت های مهم در ماه ربیع‌الاول

روز اول ربیع‌الاول
لیله المبیت و هجرت پیامبر(ص)
 درگذشت زینب بنت خزیمه همسر پیامبر(ص) در مدینه(۴ق)
 دفن بدن پیامبر(ص)(۱۱ق)
هجوم به خانه حضرت زهرا(س)(۱۱ق)
 غاز قیام توابین در کوفه به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی علیه حکومت اموی(۶۵ق)
شهادت امام حسن عسکری(ع)(به قولی)(۲۶۰ق)
این شب به نام «لیله المبیت» مزیّن است، در این شب یک حادثه مهمّ تاریخی واقع شد و آن این که در سال سیزدهم بعثت، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از مکّه به قصد هجرت به سوی مدینه، از شهر خارج شد.

 و در «غار ثور» پنهان شد و امیر مۆمنان علی(علیه السلام) برای اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) خوابید.

آیه شریفه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ؛ بعضی از مردمِ (با ایمان و فداکار) جان خود را در برابر خشنودی خدا می‌فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است» (۲۹) در حقّ آن حضرت نازل شد. (۳۰)

سال هجرت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مبدأ تاریخ مسلمانان است و تحوّلی عظیم در جهان اسلام روی داد.

دومربیع‌الاول
 درگذشت سید محمد باقر شفتی (۱۲۶۰ق)

سوربیع‌الاول
تخریب کعبه توسط سپاه یزید بن معاویه(۶۴ق)
  درگذشت آقا محمد کبیر (۱۳۶۹ق/۳ دی۱۳۲۸ش)

چهارمربیع‌الاول
خروج پیامبر(ص) از غار ثور و حرکت به سوی مدینه(۱ق)
 درگذشت یوسف بحرانی(۱۱۸۶ق)

پنجمربیع‌الاول
 درگذشت سکینه دختر امام حسین(ع)(۱۱۷ق)

ششمربیع‌الاول
 ولادت مولانا جلال الدین محمد رومی(مولوی)(۶۰۴ق)
 درگذشت سید مجتبی حسینی میرصادقی (۱۴۳۲ق/۲۱ بهمن۱۳۸۹ش)

هفتمربیع‌الاول
 ولادت شیخ محمد رضا آل یاسین(۱۲۹۷ق)

هشتمربیع‌الاول
شهادت امام حسن عسکری(ع)(سال ۲۶۰ قمری)
در روز هشتم ربیع الاول، سال ۲۰۶، شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) طبق روایتی واقع شده است و از همان روز، امامت حضرت صاحب الزّمان، حجّه بن الحسن ـ عجّل الله تعالی فرجه الشریف ـ آغاز شد. (۳۱)

در این روز شایسته است زیارت امام حسن عسکری علیه السلام خوانده شود.
و البته بسیاری معتقدند روز نهم ربیع، آغاز امامت آقا امام زمان (عج) است بین روز هشتم و نهم ربیع بین محدثان اختلاف است. ما قول مشهور را آورده‌ایم، و اینگونه نیست.

 که فردای روز شهادت امام یازدهم آغاز امامت امام دوازدهم باشد بلکه توام با شهادت یک امام آغاز امامت امام بعدی است چرا که امامت ایشان از قبل مشخص بوده است.

نهمربیع‌الاول
 کشته شدن عمر بن سعد(سال ۶۶ قمری)

دهم ربیع‌الاول
روز ازدواج رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با حضرت خدیجه کبری(علیها السلام) است.. اقبال، صفحه ۵۹۹.

دوازدهم ربیع‌الاول
این روز مطابق نظر مرحوم شیخ کلینی و مسعودی و همچنین مشهور میان اهل سنت، روز ولادت با سعادت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه وآله) است. (۳۲)

در این روز دو رکعت نماز مستحب است که در رکعت اول بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل یا ایها الکافرون» و در رکعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحید» خوانده شود)

همان مدرک، صفحه ۵۹۹.
همچنین در این روز، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بعد از ۱۲ روز که مسیر راه میان مکه و مدینه را پیمود وارد مدینه شدند. (۳۳) و نیز روز انقراض دولت بنی مروان در سال ۱۳۲ است. (۳۴)

درگذشت حضرت لوط(ع)
درگذشت عبدالمطلب جد پیامبر(ص)(۸عام الفیل)
ازدواج پیامبر(ص) با حضرت خدیجه(۲۵عام الفیل)

دوازدهم ربیع‌الاول
  ولادت پیامبر(ص) بنا بر قول اهل سنت(سال عام الفیل)
  ورود پیامبر(ص) به مدینه (سال ۱ قمری)
  آغاز وجوب نماز (سال ۱ قمری)
  پیروزی بنی عباس و پایان بنی امیه(۱۳۲ق)

چهاردهم ربیع‌الاول
 درگذشت یزید بن معاویه در شام پس از سه سال و نه ماه حکومت(سال ۶۴ قمری)
 آغاز قیام مختار بن ابی عبید ثقفی(سال ۶۶ قمری)

چهاردهم ربیع‌الاول
در سال ۶۴ در چنین روزی، یزید بن معاویه به هلاکت رسید. (۳۵)

وی پس از سه سال و نُه ماه خلافت که همراه با جنایات عظیمی بود که مهمترین آن واقعه کربلا و شهادت ابی عبداللّه الحسین(علیه السلام) و یارانش است در سن سی و هفت سالگی در منطقه «حوران» زندگی ننگینش به پایان رسید جنازه‌اش را در دمشق دفن کردند ولی اکنون اثری از او نیست. (۳۶)

پانزدهمربیع‌الاول
  بنای مسجد قبا توسط پیامبر(ص) و اصحابش(۱ق)
 غزوه دومه الجندل(۵ق)

شانزدهم ربیع‌الاول
 اقامه نخستین نماز جمعه توسط پیامبر(ص)(سال یکم هجری)

هفدهم ربیع‌الاول
شب هفدهم:
طبق روایات مشهور شیعه، شب ولادت حضرت خاتم الانبیا، رسول معظم اسلام(صلی الله علیه وآله) است و شب بسیار مبارکی است. (۳۷)

۱( غسل به نیّت روز هفدهم ربیع الاوّل. (۳۸)

۲)روزه: که برای آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتی از ائمّه معصومین(علیهم السلام) آمده است: کسی که روز هفده ربیع را روزه بدارد، خداوند برای او ثواب روزه یکسال را مقرر می‌فرماید. (۳۹)

۳)دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال کردن مومنان و به زیارت مشاهد مشرفه رفتن.

۴)زیارت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از دور و نزدیک در روایتی از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسی است که به هنگام حیاتم به سوی من هجرت کرده باشد، اگر نمی‌توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور به سوی من سلام بفرستید (که به من می‌رسد)

۵)زیارت امیر مومنان علی(علیه السلام) نیز در این روز مستحب است با همان زیارتی که امام صادق(علیه السلام) در چنین روزی کنار ضریح شریف آن حضرت(علیه السلام) وی را زیارت کرد. (این زیارت در بخش زیارات، مفاتیح آمده است)

۶)تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سیّد بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) سفارش بسیار کرده است.

همچنین یکسال قبل از هجرت رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، در چنین شبی معراج آن حضرت صورت گرفت.

هفدهم ربیع‌الاول
همان گونه که گفتیم مشهور میان علمای امامیه آن است که روز هفدهم ربیع الاول، روز ولادت با سعادت رسول خدا حضرت محمد بن عبداللّه(ص) است و معروف آن است که ولادتش در مکه معظمه، واقع شده است و زمان ولادتش هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عام الفیل بوده است. (۴۰)

همچنین در چنین روزی در سال ۸۳ هجری قمری، ولادت امام صادق(علیه السلام) واقع شده است و از این جهت نیز بر اهمیت این روز افزوده شده است.

ولادت حضرت محمد(ص) (سال عام الفیل)
 ولادت امام صادق(ع) (۸۳ق)

بیستم ربیع‌الاول
 قتل جالوت به دست حضرت داود

بیست و دومربیع‌الاول
 وقوع غزوه بنی نضیر (سال ۴ قمری)

بیست و سومربیع‌الاول
ورود حضرت معصومه (س) به قم(۲۰۱ق)

بیست پنجم ربیع‌الاول
غزوه دومه الجندل(۵ ق)

بیست و ششمربیع‌الاول
صلح امام حسن(ع) با معاویه(۴۱ ق)

چرا حدیث بشارت ربیع الاول، صحیح نیست و سندیت ندارد؟
آیا حدیث پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که می فرماید:«هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت می دهم». درست است؟

به گزارش خبرآنلاین چنین گفتاری صحیح نیست و سندیت ندارد!. آنچه در احادیث آمده است بشارت بهشت به جناب ابوذر در ماه آذر رومی هست نه در ماه صفر!. و این بشارت شخصی، عمومی نیست.

 در بیان روایات همواره درستی آن را از طریق عالمان دینی باید جویا شد تا خدای ناکرده در دام بدعت ها و برخی از خرافات گرفتار نشویم. اما آنچه زمینه ساز آن شده تا چنین مطلبی از سوی برخی بیان شود را در ادامه مطرح خواهیم کرد:

۱-حدیث با لفظ «من بشّرنی بخروج صفر بشّرته بالجنّه».

الف)- جناب میرداماد در الرواشح السماویه ص ۲۸۷ به ضعیف بودن این حدیث اشاره دارد.

ب)- در کتاب مستدرک سفینه البحار نوشته الشیخ علی النمازی الشاهرودی اینچنین آمده:‌…وعن کتاب عجائب المخلوقات قال : روی عن النبی ( صلی الله علیه وآله ) إنه قال : من بشرنی بخروج صفر أبشره بالجنه .

ج)-در کتاب المراقبات ( أعمال السنه ) – میرزا جواد آغا الملکی التبریزی – ص ۳۷ این حدیث بدون سند آمده است.

د)- علامه جعفری در شرح مثنوی مولوی ذیل ابیات :« گفت هر کس که مرا مژده دهد – چون صفر پای از جهان بیرون نهد» این حدیث رآ آورده اند و گویند:« روایت فوق مأخذ معتبری ندارد ، از میر داماد نقل شده است : که روایت مجعول است». 

علامه جعفری طبق یک احتمال که بدان تمایل دارند؛ رحلت پیامبر  صلی الله و علیه و آله و سلم را در دوم ماه ربیع مطرح و می گوید:«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اشتیاق زیاد به لقاء الله داشته است … موقعی که ماه صفر فرا رسید ، پیامبر شادمان گشت و با خود می گفت که پس از این ماه به سوی حق سفر خواهم کرد .

هر شب تا بروز از این اشتیاق نجات بخش آهنگ « الی الرفیق الاعلی » ساز کرده بود .فرمود هر کس پایان یافتن ماه صفر و ورود ماه ربیع را بمن بشارت بدهد ، من بهشت را باو بشارت داده و شفیعش خواهم گشت. عکاشه این بشارت را داد و پیامبر فرمود : ای شیر مرد بزرگ ، بهشت نصیب تو باد .

شخص دیگری هم آمد که بشارت ورود ربیع الاول را بدهد ، حضرت فرمود : عکاشه بر تو سبقت گرفته است». تفسیر ونقد وتحلیل مثنوی جلال الدین محمد مولوی – محمد تقی جعفری – ج ۱۰ ص ۴۵۶. باید گفت:

چون هیچ سندی برای این حدیث نیست و بر جعلی بودن آن بسیاری از علما اتفاق کرده اند، نمی توان این مطلب را قبول کرد، برفرض هم که بپذیریم، این جریان فقط در همان زمان پیغمبر بوده و با بشارت عکاشه پایان یافته است، لذا دلیل این نمی شود که از آن به بعد هر کس بشارت دهد به بهشت برود!.

هـ)- ملا علی القاری از علمای اهل سنت این حدیث را جعلی می داند.حدیث : من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنه».لا أصل له» . (۴۱)

۲)- حدیث با لفظ  «فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّه».

الف )- برای فهم روایت لازم استمتن کامل حدیث را طبق نقل شیخ صدوق (ره) ببینیم:

متن عربی حدیث: «عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَهَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّهَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَهٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّهُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّهِ فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ عَنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّهِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ.(۴۲)

ترجمه:
 ابن عبّاس گوید: روزی پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وی بودند فرمود:

نخستین شخصی که اکنون بر شما وارد شود مردی از اهل بهشت است، چون این سخن را از آن بزرگوار شنیدند، گروهی از ایشان برخاسته و بیرون رفتند، و هر یک از آنان قصد داشت که سریعتر مراجعت نماید تا خود نخستین واردشونده باشد.

و در نتیجه بهشتی گردد،پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله به نیّت آنان پی‏ برد، و به باقی مانده اصحابش که نزد وی بودند فرمود؛ بزودی چند تن بر شما وارد می‏شوند که از جهت زودتر رسیدن در حال سبقت از یک دیگرند،.

پس هر کدام از آنان که مرا به خروج «آذر» مژده دهد اهل بهشت است. سپس آنان که بیرون رفته بودند بازگشتند و أبو ذر نیز همراهشان بود، آنگاه پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله به ایشان فرمود: ما اکنون در کدام یک از ماههای رومی بسر می‏بریم؟

ابوذر گفت: یا رسول اللَّه آذر بپایان رسیده است.

پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: ای أبا ذرّ آن را می‏ دانستم و لیکن دوست داشتم قوم من بفهمند که تو مردی از اهل بهشت می‏باشی، و چگونه چنان نباشد، حال آنکه پس از من بدلیل علاقه‏ات به اهل بیتم تو را از حرم من دور گردانند.

و تنها زندگی خواهی نمود، و تنها خواهی مرد، و قومی که عهده دار مراسم کفن و دفنت بشوند بسبب تو سعادتمند گردند و در بهشت جاودانی که به پرهیزگاران نوید داده شده همراه من خواهند بود.»(۴۳)


توضیح:
 این حدیث از جهت سند مورد قبول هست اما معنای خاص به خود را دارد. آنچه از این روایت بدست می آید و هدف پیغمبر بوده، همان معرفی جایگاه ویژه جناب ابوذر به دیگران بوده است. و گرنه معنا ندارد که بهشت برای کسی باشد که یک خبر ساده اینچنینی را مطرح نماید. پس قضیه فی الواقعه هست.

و الغای خصوصیت برای غیر در آن معنا ندارد!. یعنی این فرمایش رسول مکرم اسلام برای همان حادثه می باشد و نمی توان آن را تعمیم داد و بشارت بهشت را برای  تمام زمانها و تمام انسانهای پس از این واقعه دانست.

 بخوبی حدیث آشکار است و از آن بدست می آید که پیغمبر مکرم اسلام تنها خبر اباذر را پذیرفت، و اگر قرار بود صرف خبر خروج ماه صفر برای بشارت بهشت ملاک باشد .

حتما بقیه اصحابی که این خبر را دادند، باید بشارت بهشت را از پیغمر صلی الله و علیه و آله و سلم می شنیدند! در حالی که اینچنین نیست، حال برسد به اینکه پس از گذشت سالهای زیادی از این حادثه آن را درباره عده زیادی بخواهیم تعمیم و اثبات نماییم!.

از همه اینها گذشته حضرت فرموده اند: «خروج آذر». آذر از ماه های رومی است و ماه رومی روزهایش با ماه قمری تطابق ندارد. لذا اینگونه نیست که همواره ماه آذر با ماه صفر مطابق باشد. تا بتوان این بشارت ها را برای این ماه دانست.

نتیجه:
ربیع الاول، سومین ماه سال هجری قمری است. ربیع از ماده «ربع» و معنای اصلی این ماده به عدد چهار بازمی‌گردد و عرب به فصل بهار که یک چهارم سال است، ربیع گفته است.

از آنجا که ماه ربیع الاول و ربیع الاخر در آغاز این فصل جای گرفته‌اند به نام این فصل موسوم شده‌اند. ماه محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم با اندوه و اشک و ناله، اشک ریختیم.

 و دل تازه کردیم و با یاد ابا عبدالله الحسین(ع) و معرفت کسب کردیم، اکنون وقت آن است که در این بهار به یُمن رویش دوباره‌مان سجده شکر به جای آوریم و این بهار را قدر بدانیم و بندگی کنیم.

این ماه در بین شیعیان به ماه شادی و سُرور معروف است. میلاد پیامبر اکرم(ص)، امام صادق(ع) و آغاز امامت حضرت مهدی(عج) در این ماه واقع شده‌اند.

ماه ربیع‌الاول آمیخته با خاطره غم‌انگیزی چون شهادت امام حسن عسکری(ع) و مطابق روایت معروف، ماه میلاد مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) و امام صادق(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیه اللّه(عج) و ماه رخداد واقعه عظیم «لیله‌المبیت» است.

۱- هیچ حدیث معتبری وجود ندارد که بیان کند «هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت می دهم»!. و این مطلبی جعلی است.

۲- روزهای سال با هم یکسان هستند، معنا ندارد، بدون علت ماهی بر سایر ماه ها برتری این چنینی پیدا کند که به صرف بیان تمام شدن آن ماه بهشت لازم و بشارت داده شود!.

۳- در روایاتی که اشاره به ماه آذر شده است ، منظور بیان برتری و جایگاه ویژه جناب ابوذر در طی یک حادثه است تا ماندگاری آن بیشتر شود. البته برخی از اهل سنت مانند احمد حنبل این روایت را قبول نکرده اند، شاید چرایی آن این باشد که ابوذر از حامیان اصلی اهل البیت علیهم السلام بوده و اثبات چنین فضیلتی برای آنان گران تمام می شده است.

۴- خبر سایر اصحاب به اتمام ماه آذر سبب بشارت آنان به بهشت نشد! لذا نمی توان برای سایر مسلمانان در نسلهای بعد این حدیث را جاری بدانیم.

۵- برای اینکه کسی به اشتباه نیفتد در حدیث به خوبی آمده است که پیامبر صلی الله و علیه  وآله وسلم ماه را می دانستند و ملاک صرف خبر به خروج ماه نبوده است، بلکه مقصود بیان فضیلتی برای ابوذر بوده است.«قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ »

۶- لازم است از انتساب هر مطلبی به اهل البیت علیهم السلام تا زمانی که درستی آن اثبات نشده، خودداری نماییم. تا دچار نسبت های دروغ و ایجاد بدعت ها نشویم

پی نوشت:
۱.دهخدا، لغت‌نامه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۱۰۴۸۳.
۲.مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج‌۴، ص۳۲.
۳.قاسملو، «ربیع»، دانشنامۀ جهان اسلام، ۱۳۹۳ش، ج۱۹، ص۴۷۷.
۴.ملکی، المراقبات، ۱۴۱۶ق، ص۴۳.
۵.مراسم جشن میلاد پیامبر و امام صادق در خارج کشور برگزار شد»، خبرگزاری مهر.
۶.هفته وحدت؛ یادآور ولادت بشارت‌دهنده وحی و پیام‌آور اخلاق»، خبرگزاری ایرنا.
۷.مراسم جشن میلاد پیامبر و امام صادق در خارج کشور برگزار شد»، خبرگزاری مهر.
۸.قمی، مفاتیح‌الجنان، ۱۳۷۰ش، اعمال ربیع‌الاول.
۹.دهخدا، لغت‌نامه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۱۰۴۸۳.
۱۰.مولوی، مثنوی معنوی،۱۴۰۱ش، دفتر چهارم، بیت ۲۵۸۵.
۱۱.آیه ۳۶ سوره توبه.

۱۲.اقبال، صفحه ۵۹۲.
۱۳.همان مدرک، صفحه ۵۹۶.
۱۴.همان مدرک، صفحه ۵۹۹.
۱۵.فلاح السائل، صفحه ۶۱.
۱۶.اقبال، صفحه ۶۰۳.
۱۷.همان مدرک.
۱۸.همان مدرک، صفحه ۶۰۴.
۱۹.همان مدرک، صفحه ۶۰۸.۲۰.اقبال، صفحه ۶۰۳.
۲۱.ملکی تبریزی(ره)، میرزا جواد آقا ، المراقبات.
۲۲.مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۵، ص۳۶۷، مؤسسه الوفاء، بیروت، سال ۱۴۰۴ه ق.
۲۳.علی بن موسی بن طاووس، الاقبال بالاعمال، ج ۳، ص ۱۰۵، (المکتبه الإعلانات الإسلامیه)دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷ ه ش.
۲۴.ملکی تبریزی، جواد، محدث بندر ریگی، ابراهیم، ترجمه المراقبات ص ۶۵ ، انتشارات اخلاق، سال ۱۳۷۶ه ش.
۲۵.قمی ، عباس، مفاتیح الجنان ص ۲۹۵، اسوه.
۲۶.استفاده شده از سؤال ۲۶۳ (سایت: ۲۰۴۸).
۲۷.من بشرنى بخروج الصفر بشرته بالجنه”، حقى بروسوى، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏۴، ص ۳۲۵، دار الفکر، بیروت.
۲۹. سوره بقره، آیه ۲۰۷.
۳۰. اقبال الاعمال، صفحه ۵۹۲ و تفسیر نمونه، جلد ۲، صفحه ۷۸.
۳۱. کافی، جلد ۱، صفحه ۵۰۳.
۳۲. زاد المعاد، صفحه ۴۱۲.
۳۳. اقبال، صفحه ۵۹۹ و کامل ابن اثیر، جلد ۲، صفحه ۷ (حوادث سال اوّل هجرت)
۳۴. مصباح المتهجّد، صفحه ۷۹۱.
۳۵. اقبال، صفحه ۶۰۱ (سیّد بن طاووس، در همین کتاب از شیخ مفید، استحباب روزه در این روز را به خاطر هلاکت یزید نقل کرده است)
 36. مصباح المتهجّد، صفحه ۷۹۱ و اقبال، صفحه ۶۰۳.
۳۷. تتمه المنتهی، صفحه ۶۴.
۳۸. مصباح المتهجّد، صفحه ۷۹۱ و اقبال، صفحه ۶۰۳.
۳۹. بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۱، حدیث ۲.
۴۰. مستدرک سفینه البحار ، ج ۶ ص ۲۹۳. همانطور که می بینید بدون سند و با لفظ«روی» آمده است.
۴۱.الأسرار المرفوعه فی الأخبار الموضوعه ( الموضوعات الکبری ) ، ص ۳۲۴ .
۴۲.علل الشرائع – الشیخ الصدوق – ج ۱ ص ۱۷۶/معانی الأخبار – الشیخ الصدوق – ص ۲۰۴ .
۴۳.معانی الأخبار ص۲۰۵، علل الشرایع ج۱ ص۱۷۵.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.