۸ نکته اخلاقی پیامبر (ص) که برای تربیت فرزند کاربرد دارد
هر فردی ضرورت دارد نسبت به شاخصه های یک زندگی موفق شناخت داشته باشد. این شاخصه ها هر اندازه مبتنی بر آموزه های دین باشد، انسان ها زندگی پر آرامش و کم تلاطمی خواهند داشت؛ بارها از سوی روانشناسان این مسئله به اثبات رسیده که زندگی در پرتو دین، از آنجایی که به انسان هدف می دهد، نوعی از حس آرامش را نصیب او می کند که در سایرین نیست؛ آنها معتقدند معنویت، عشق و معرفت به خداوند نقش مهم و کلیدی در زندگی انسانها از قبیل آرامش روحی و روانی، شادمانی و سلامت جسمی و روانی دارد.
این مسئله از آنجا ناشی می شود که دین، الگوهایی را بر اساس فطرت انسان ها ارائه می کند و فطرت انسان ها نیز خداجوست و تمایل دارد اعمال او با رضایت خدا شکل بگیرد نه رضایت دیگران. معیار او آبادانی آخرت است نه صرفاً آبادانی دنیا. او به مرگ اعتقاد دارد و زندگی دنیا را فناپذیر می داند. او محبت به سایرین و همسایگان را تکلیفی اخلاقی و شرعی می داند و نسبت به حقوق دیگران بیتفاوت نیست.
به طور طبیعی چنین فردی با چنین گرایشهای فکری چون اهل معنویت است و نظر خدا بر نظر دیگران بر او ارجحیت دارد، آرامش هم دارد و دیگران نیز از دست او در آسایش هستند، همچنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی برای مؤمن هشت نشانه بر شمرده، می فرماید یَا عَلِىُّ یَنْبَغِى أنْ یَکُونَ لِلْمُؤْمِنِ ثَمَانُ خِصَالٍ: وَقَارٌ عِنْدَ الهَزَاهِزِ وَ صَبْرٌ عِنْدَ البَلاَءِ وَ شُکْرٌ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ قُنُوعٌ بِمَا رَزَقَهُ اللهُ لاَیَظْلِمُ الأعْدَاءَ وَ لاَیَتَحَامِلُ لِلاَصْدِقَاءِ بَدَنُهُ مِنْهُ فِى تَعَب وَ النَّاسُ مِنْهُ فِى رَاحَهٍ؛ یعنی اى على، سزاوار است مؤمن هشت صفت داشته باشد: در طوفانهاى حوادث باوقار و در بلاها صبور و در آرامش و آسایش شاکر و به آنچه خدا به او داده قانع باشد، با دشمنانش مدارا مىکند و بر دوستانش سختى روا نمىدارد و بدنش در زحمت و مردم از دست او راحتند؛ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِى رَاحَهٍ.
این حدیث از زاویه ای دیگر پیام هایی را برای والدین و متولیان امر فرهنگ و آموزش دارد؛ به این معنا که تربیت ها باید سمت و سویی معنوی داشته باشد و باید به اینگونه باشد که به فرزند بیاموزیم در سختی های زندگی، وقار و در بلاها صبر داشته باشند و خدا را حتی در آسایش شکر بگویند و نسبت به آنچه خدا عطا می کند قانع باشند و به گونه ای زندگی کنند که دشمن تراشی نکنند و نسبت به سایرین در نهایت ملاطفت و مهربانی برخورد کنند، طوری که برآیند کارنامه رفتاری او در نگاه دیگران این باشد که او فردی مهربان است نه هتاک و دریده خو.
متأسفانه گاهی ملاحظه می کنیم والدین معیارهایی برای زندگی موفق به فرزندان خود معرفی می کنند که حواس او را معطوف به آبادانی دنیا می کند و این امر سبب می شود عملاً فرزند از آخرت و معنویت دور شود و از آن طرف مدام درگیر اضطراب و نیز دچار تشویش افکار و امیال و روحیات منفی شود، طوری که هم به خود آسیب می رساند و هم اطرافیان. چنین فردی به طور قطع روی آرامش نمی بیند تا بخواهد در تلاطم های زندگی صبر داشته باشد و یا روحیه ای قانع ندارد بلکه مدام طلبکار است و دوست دارد بیشتر داشته باشد؛ چرا که به او القاء شده رمز موفقیت، رشد تحصیلی، رفتن به بهترین دانشگاه، رشد مالی و سایر موارد است. بهترین افقی که می توانند برای فرزندانشان ترسیم کنند، خدمت به خلایق است.
هرچند تمام این موارد یعنی علم و مال و خدمت به خلق را دین تأیید می کند، اما دین به آن پیوست معنویت و آخرت می بخشد؛ این امر سبب می شود اگر در هر یک از این امور مادی موفق نشد، نگران نباشد بلکه بر خداوند توکل می کند. از دیگر سو سبب می شود او از علم و مال و اعتبارش بهره برداری منفی نکند و اخلاق و معنویت را فدای دنیای خود نکند و یا آخرت را به دنیا نفروشد.
همچنین فردی که به فکر آخرت و معنویت باشد، دنبال علم نافع می رود نه علمی که صرفاً در آن پول یا سواد است؛ این علم نافع است که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره اش می فرماید «ما مِن رَجُلٍ یَسلُکُ طَریقاً یَطلُبُ فیهِ عِلماً إلّا سَهَّلَ اللّهُ لَهُ بِهِ طَریقَ الجَنَّهِ»؛ هر کس از خانه خویش به جستجوی علمی برون شود خدا برای وی راهی به سوی بهشت بگشاید.
نتیجه آنکه باید خود و فرزندان و اطرافیان را به سمت دین و معنویت سوق دهیم تا در چنین شرایطی به تعبیر قرآن، امید به رستگاری داشته باشیم، حالا چه برسد به اینکه اهل دین و معنویت نباشیم؛ در چنین شرایطی باید به جای رستگاری، امید به هدایت و نجات از مهلکه های سخت دنیا داشته باشیم و نسبت به تربیت ناصحیحی که دادیم، تا ابد حسرت بخوریم.