رابطه الگوی ایرانی-اسلامی با سبک زندگی اسلامی بر مبنای سیره‌ی رضوی

هدف از نوشتار حاضر، بررسی رابطه‌ الگوی ایرانی-اسلامی با سبک زندگی اسلامی بر مبنای سیره رضوی است.

#زندگی#اسلامی#سیره#رضوی

با تدوین یک سوال کلی و شش سؤال جزئی، مشخص شد سرمایه نمادین ایرانی-اسلامی با سبک زندگی اسلامی و ابعاد آن (آموزش زندگی دینی در هر زمان، الگوسازی سیره اهل بیت (علیه‌السّلام)، اصول عقاید دینی، اصول تولی و تبری، آموزش بندگی و عبادت و غفلت‌زدایی) رابطه معنادار و به ترتیب برابر با ۰/۶۱، ۰/۷۳، ۰/۵۴، ۰/۴۲، ۰/۳۸، ۰/۴۵، ۰/۶۸ دارد. نمونه گیری نیز به روش خوشه‌ای چند مرحله‌ای و تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با ۳۸۴ نفر در جامعه‌ی مورد بررسی یعنی شهروندان مناطق ۱۵ گانه‌ی شهر اصفهان است. نتایج نشان می‌دهد هر چه افراد خود و خانواده‌شان را ملتزم به رعایت شئونات اسلامی و پیروی از سبک زندگی اسلامی کنند، بیشتر به نمادهای اقتصادی-اسلامی، اجتماعی-اسلامی و فرهنگی-اسلامی احترام می‌گذارند، در زندگی خود به کار می‌گیرند و استفاده و پیروی از آنها را به دیگران نیز پیشنهاد می کنند.

«یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه‌ی زیستن ما، اگر از نظر معنویت نگاه کنیم که هدف انسان رستگاری، فلاح و نجات است، باید به سبک زندگی اهمیت بدهیم» (خامنه‌ای، ۱۳۹۱).
معنویت، به انسان، اطمینان قلبی و آرامش روحی می‌بخشد، آن‌گونه که خداوند در قرآن می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آن کسانی که ایمان می‌آورند و دل‌هایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا می‌کند. به درستی که دل‌ها با یاد خدا آرام می‌گیرد» (رعد/ ۲۸). «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ؛ خداست که به دل‌های مؤمنان آرامش و اطمینان خاطر داده است تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند» (فتح/ ۴). چنین انسانی خود را از دام شهوت نفسانی، مادیات و لذت‌های زودگذر دنیایی می‌رهاند و سعادت را در عفت، پاکدامنی، شرافت و برپایی جامعه‌ای سالم و انسانی می‌داند و کارهایی انجام می‌دهد که به خیر و صلاح خود و جامعه است (ارمکی و نعلچی، ۱۳۹۳: ۱۴۸).
یکی از راه‌های تبیین الگوی سبک زندگی، شناسایی عناصر و مولفه‌هایی است که اندیشمندان به عنوان ویژگی‌های سبک زندگی برشمرده و در تحقیقات خود بدان اشاره کرده‌اند. به عنوان مثال، برخی اندیشمندان غربی از آنجا که سبک زندگی را شامل همه‌ی رفتارها، افکار، احساس‌ها و کنش‌های اجتماعی افراد دانسته‌اند، مواردی مانند: شیوه‌ی تغذیه، خودآرایی و پوشش، نوع مسکن، وسائل حمل و نقل، شیوه‌های گذران اوقات فراغت و … را به عنوان بخشی از مولفه‌های سبک زندگی برشمرده‌اند.
در موارد مطرح شده توسط این اندیشمندان، به مولفه‌های زیر اشاره نشده است:
نوع اعتقاد و بینش فرد، نوع اندیشه و منطق حاکم بر اعمال فرد، نوع گرایش و روابط انسانی فرد در خانه و جامعه، نوع احساس‌ها و روابط عاطفی فرد در خانه و جامعه، کیفیت تأمین نیازهای بعدی فردی در محیط‌های مختلف، توجه به دوران قبل و بعد از حیات فرد در دنیا، توجه به جایگاه دین در زندگی فرد، توجه به جایگاه اراده در شکل‌گیری سبک زندگی و توجه به کیفیت اعمال فرد در فرایند سبک زندگی (جانی پور و سروری مجد، ۱۳۹۳: ۵۷-۵۶).
یکی از امتیازهای خاص سبک زندگی اسلامی آن است که در آن به همه‌ی عوامل و عناصر فردی، اجتماعی، عاطفی، اعتقادی، اقتصادی و … زندگی فرد توجه کرده و تلاش دارد به صورت آیین‌نامه و دستوری کامل و جامع در همه‌ی زمینه‌ها و بدون ایجاد ابهام و نقصی، زندگی فرد را از پیش از تولد تا بعد از حیات، برنامه‌ریزی و هدایت کند. این مطلب بدان معناست که سبک زندگی اسلامی، پیوستاری بزرگ است که مراتب مختلفی با توجه به سطح نگرش‌ها، بینش‌ها و قابلیت‌های افراد دارد.
هرچه قابلیت و توانایی افراد در برخورداری و فهم معارف دینی گسترش یابد، سطح سبک زندگی آنان ترقی پیدا می‌کند و کاهش این سطح بیانگر نداشتن توانایی فرد در فهم معارف و برخورداری از مواهب این نعمت بزرگ است.(۵)
از طرف دیگر، انسان موجودی متعالی و همواره به دنبال کمال است و نمادهای کمال و نیمه‌ی گمشده‌ی خود را در هر چیزی جست و جو می‌کند و زمانی که این نمادها را در چیزی می‌یابد، خود را به آن نزدیک یا شبیه می‌کند. این نمادها و سرمایه‌های نمادین به طور کلی به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل تقسیم‌بندی هستند که می‌توانند به طور کلی به دو گروه نمادین مبتنی بر الگوی ایرانی-اسلامی (دینی و اخلاقی) و نمادین مبتنی بر الگوی غربی و مادی(لذت‌ها و منافع زودگذر) تقسیم شوند (نامدار، ۱۳۹۳).
جایی از جامعه نیست که بتوان گفت سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود ندارند. ازاین‌رو چون سرمایه‌ی نمادین می‌تواند بخشی از سایر سرمایه‌ها تعریف شود، به طور کلی می‌توان گفت سرمایه‌ی نمادین در سراسر جامعه وجود دارد و حضورش احساس می‌شود و می‌تواند از زمانی به زمانی دیگر و از مکانی به مکان دیگر تغییر یابد و گونه‌های مختلف به خود بگیرد (نامدار، ۱۳۹۳).
حال با توجه به مسائل مطرح شده، چگونگی تأثیر سرمایه‌ی نمادین بر گفتار، پندار و کردار(سبک زندگی) مردم احساس می‌شود و از این رو در پی بررسی رابطه‌ی سرمایه‌ی نمادین مبتنی بر الگوی ایرانی-اسلامی با سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سیره‌ی رضوی در ایران هستیم تا بتوانیم با تغییر در یکی، متغیر دیگر را توسعه و ارتقا بخشیم.

ادبیات نظری

در قرآن کریم مرتب درباره‌ی افزایش ابعاد ایمانی به افراد جامعه‌ی ایمانی امر شده (۶) و در تعریف منافقان نیز مسئله‌ی نزدیکی و دوری آنان به کفر و ایمان مطرح شده است (۷) (جانی‌پور و سروری‌مجد، ۱۳۹۳: ۵۸).
ابعاد و مولفه‌های سبک زندگی اسلامی مبتنی بر الگوی سیره‌ی رضوی عبارت‌اند از:

۱. غلبه‌ی رویکرد آموزشی در مناسک عبادی

هر انسانی برای بیان مطالب و مقاصد ذهنی خویش، گونه‌ای از قالب‌های بیانی را اخذ کرده و از آنها برای وصول به مطلوب ذهنی خود در کلام استفاده می‌کند. استفاده از قالب‌های بیانی، امری کاملاً طبیعی است و در حقیقت همچون بافت متن، در زمینه‌ی هر جمله‌ای وجود داشته و محتوای اصلی آن جمله را بیان می‌کند(همان: ۶۳).
در ادعیه‌ی رضوی، فراوانی قالب بیانی «تجلیل» نسبت به دیگر قالب‌های بیانی بیشتر است. منظور از تجلیل، عبارت‌هایی است که در آن، فرد به همراهی یا دوستی با شخصی یا پیروی از مذهب و مسلکی افتخار می‌کند و آن را بزرگ می‌شمرد. همچنین در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود گوینده یا نویسنده در ابتدای کلام، به تعدادی از افراد و گروه‌ها درود و سلام فرستاده و با احترام از ایشان یاد می‌کند. در حقیقت باید گفت تجلیل از این مقام‌ها و افراد، به خاطر جایگاه آن شخصیت یا گروه و اهمیت آن در منویات متکلم است. در برخی موارد، گوینده‌ی کلام قصد دارد با اشاره به آن مقام و جایگاه، آن فرد را به عنوان الگو و اسوه معرفی کند. این مطلب به ویژه در مواقعی که برخی اوصاف و ویژگی‌های آن فرد نیز بیان می شود، جلوه‌ی بیشتری پیدا می‌کند (یاوری و جانی‌پور، ۱۳۸۸: ۹۶-۷۸).

۲. الگوسازی از اهل بیت (علیه‌السّلام) با توصیف و معرفی ایشان

در ادعیه‌ی امام رضا (علیه‌السّلام)، ایشان تلاش دارند بیش از آنکه به رفع حوائج مردم پرداخته و متونی را صرفاً برای برآورده شدن حاجت‌های مادی و معنوی به مردم آموزش دهند، نقش و جایگاه اهل بیت (علیه‌السّلام)، دین اسلام و قرآن کریم را به مردم جامعه گوشزد کرده و آنان را متوجه این مهم سازند که برکت‌ها و خیرهای موجود به واسطه‌ی حضور این افراد و موارد است و همه‌ی نواقص و کمبودها نیز با توجه به این افراد و موارد برطرف می‌شود (جانی‌پور و سروری مجد، ۱۳۹۳: ۶۵). نکته‌ی جالب آن است که در بسیاری از ادعیه‌های صادره از امام رضا (علیه‌السّلام) مشاهده می‌شود پیش از بیان هرگونه مطلب و درخواستی، از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اهل بیت (علیه‌السّلام) به تجلیل اشاره شده و در برخی موارد به صراحت از آنان نام برده شده است (به عنوان مثال ر.ک: ادعایه‌ی شماره‌ی ۴، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۸ و….).
در موارد متعددی نیز به جایگاه والای اهل بیت (علیه‌السّلام) در نظام خلقت و همچنین جایگاهشان در نزد خداوند و اینکه امور هستی در دست اهل بیت (علیه‌السّلام) است، اشاره شده و بدین وسیله تلاش شده تا جامعه‌ی اسلامی از خلال قرائت این دعاها در مناسبت‌های مختلف و در هنگام وقوع حوادث و مشکلات، متوجه مقام شامخ اهل بیت عصمت و طهارت (علیه‌السّلام) شده و از این طریق به آنان تقرب جویند (به عنوان مثال ر.ک: ادعیه‌ی شماره‌ی ۲۱، ۲۳، ۳۲ و…).
به عنوان نمونه می‌توان به بخشی از دعای شماره‌ی ۲۱ اشاره کرد که در آن به تجلیل از امیرالمومنین (علیه‌السّلام) پرداخته و می‌فرمایند:
و أنَّ علیاً أمیرالمؤمنینَ سَیدُ الأوصیاء و وارثُ عِلمِ الأنبیاء عَلَمُ الدِّینِ و مُبیرُ المُشرکینَ و مُمیَزُ المُنافِقینَ وَ مُجاهِدُ المَارقینَ إمامِی و حُجَّتِی وَ عُروتَی وَ صِراطِی و دَلیلی و مَحَجَّتی و مَن لا اثِقُ باعِمالی و لَو زَکَت و لَا أراها مُنجیهً لی و لَو صَلَحت إلا بوِلایتهِ و الأئتِمامِ به و الإقرار بِفَضائلهِ و القَبُول مِن حَمَلتِها و التَّسلیمِ لِرواتَها و أقِرُّ بأوصیائهِ مِن أبنائهِ أئمهً و حُجَجاً و أدلهً و سُرُجاً و أعلاماً و منَاراً و سادهً و اَبراراً.
مشخص است که استفاده از این قالب بیانی و الفاظ و عبارت‌های تجلیلی، با هدف معرفی اهل بیت (علیه‌السّلام) به عنوان الگوهای مطرح در سبک زندگی اسلامی بوده و کاملاً رویکردی تربیتی داشته است (جانی‌پور و سروری‌مجد، ۱۳۹۳: ۶۶).

۳. تبیین اصول عقاید و ضرورت‌های دین

در ادعیه‌ی رضوی موارد متعددی از عبارت‌ها و جمله‌ها وجود دارد که بر تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر خدای تعالی اشاره دارد. مثلاً در رابطه با تسبیح خداوند می‌فرمایند: «سُبحانَ اللهِ، و الحَمدُ للهِ، وَ لا إله إلا اللهُ، و اللهُ اکبر» (دعای ۳)، «سُبحانَ اللهِ کَمَا یَنبغِی للهِ، الحَمدُ للهِ کَمَا یَنبغِی للهِ، لا إلهَ إلا اللهُ کَما یَنبغِی للهِ، اللهُ اکبر کَمَا یَنبغِی للهِ، لا حَولَ و لا قُوهَ إلا باللهِ کَما یَنبغِی لله و…» (دعای ۴). در دعای شماره‌ی ششم نیز به تمحید الهی پرداخته و می‌فرمایند: «اللهُمَ لکَ الحَمدُ علَی مَرَدِّ نوَازل البَلاءِ و مُلمَّاتُ الضَّراءُ… و لَکَ الحَمدُ رَبِّ عَلی هَنیءِ عَطائِکَ… و لَکَ الحَمدُ عَلَی إحسانِکَ الکَثیرِ… و لَکَ الحَمدُ یا رَبِّ علَی تَثمِیرکَ قَلیلَ الشُّکر…»
در خصوص تهلیل نیز می‌فرمایند: «لا إله إلا اللهُ المَلِکُ الحقَ المُبین» (دعای ۱۹)، «یا مَن لا شَبیهَ لهُ و لا مِثالَ، أنتَ اللهُ الذَّی لا إله إلا أنتَ و لا خالِقَ إلا أنتَ، تُفنی المَخلوقِینَ و تَبقَی أنتَ، حَلُمتَ عَمَّن عَصاکَ و فِی المَغفِرهِ رِضاَک» (دعای ۴۰) و «لا إله إلا اللهُ رَبُّنا و رَبُّ آبائِنَا الأولینَ لا إلهَ إلا اللهُ إلها واحداً و نَحنُ لَهُ مُسلمِونَ لا إلهِ إلا اللهُ لا نَعبُدُ إلا ایَّاه- مُخلصِینَ لَهُ الدِّینَ و لو کَرِهَ المُشرکُون» (دعاى ۷۴).
در خصوص موضوع تکبیر نیز می‌فرمایند: «اللهُ اکبر، اللهُ اکبر، اللهُ اکبر عَلی مَا هَدانا، اللهُ اکبر عَلی ما رَزقَنا مِن بَهیمهِ الأنعام…» (دعای ۶۲)، «بسمِ الله العَظیم بسم اللهِ العَظیم ربِّ العرشِ العَظیم إلا ذَهَبت و انقَرضَت» (دعای ۴۳) (جانی‌پور و سروری‌مجد، ۱۳۹۳: ۶۸).

۴. تأکید بر اصل تولی و تبری و لزوم رعایت تعادل در آن

دعا، درخواست چیزی از خداوند به نحوی رسمی‌تر از مناجات بوده و در عین حال با قالب بیانی «درخواست» نیز متفاوت است، چرا که «دعا» نوعی درخواست عمومی و «درخواست» یک خواهش و طلب شخصی و فردی است (یاوری و جانی‌پور، ۱۳۸۸: ۹۶-۷۸).
به عنوان مثال حضرت (علیه‌السّلام) برای طلب غفران، در دعای شماره‌ی هفتم می‌فرمایند: «یا کَریمُ اغِفر لِمَن فِی مَشارقِ الارضِ و مَغارِبها مِن المُؤمنینَ و المُؤمنات» و نشان‌دهنده‌ی آن است که ایشان این طلب غفران را برای همگان خواسته‌اند. باید گفت آن امام همام (علیه‌السّلام) تلاش داشتند ضمن صدور ادعیه برای رفع حوائج و مشکلات مردم و همچنین طلب مغفرت، رزق و … از خداوند متعال، به مقام و جایگاه خاص ائمه اطهار (علیه‌السّلام) در جامعه‌ی اسلامی نیز اشاره کرده و مردم را نسبت به این امر آگاه سازند تا به ایشان تقرب جسته و از دشمنان ایشان برائت جویند. این مطلب در منظومه‌ی معارف اسلامی، به اصل «تولی و تبری» معروف بوده و به عنوان یکی از فروع دین اسلام شناخته می‌شود که در ادعیه‌ی رضویه آموزش داده شده و خود یکی از الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط آن حضرت (علیه‌السّلام) است (جانی‌پور و سروری‌مجد، ۱۳۹۳: ۷۰).

۵. آموزش آداب عبادت و بندگی

امام رضا هنگام دعا، بر این مسئله تأکید دارند که در ابتدا بر پیامبر مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و ائمه اطهار (علیه‌السّلام) صلوات و درود فرستاده و سپس با توسل و شفیع قرار دادن ایشان، از خداوند طلب حاجت شود. باید گفت این مسئله در اکثر ادعیه‌ی صادر شده از ایشان وجود داشته و در برخی ادعیه نیز به صراحت بدان دستور داده‌اند. به عنوان مثال در دعای شماره‌ی ۳۲ می‌فرمایند: «یَا ماجدُ یا واحدُ یا کَریمَ یا دائمُ اتوجَهُ إلیکَ بمُحمدٍ نَبیکَ نَبیِّ الرَّحمهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) یا محمدُ یا رسولَ اللهِ إنی اَتوجَّهُ بک إلی اللهِ رَبِّکَ و رَبی و ربِّ کُلِّ شَیء أن تُصلَی عَلَی مُحمد و اَهل بیتهِ و اسألکَ نَفحهً کَریمهً مِن نَفحاتکَ و فَتحاً یَسیراً و رِزقاً واسعاً.»
رعایت ادب در طلب دعا، دعا برای همگان، اولویت‌سنجی در دعا و اولویت دعا برای مومنان از مواردی است که در ادعیه‌ی رضویه بدان اشاره و آموزش داده شده‌اند(همان: ۷۱).

۶. غفلت‌زدایی از افراد و جامعه

جمله هایی توسط امام رضا (علیه‌السّلام) به عنوان تذکر به مردم و هوشیار کردن آنان برای تقرب به خداوند متعال و افزایش آگاهی مردم برای دین‌داری استعمال شده است. به عنوان نمونه، ایشان در دعای شماره‌ی هشتم می‌فرمایند:
إلهی بدَت قُدرتکَ و لَم تَبدُ هَیئهُ لَک فَجهلوکَ و قَدَّروکَ و التَّقدیرُ علَی غَیر ما به شَبَّهُوک فَأنا بَریءُ یا إلهی مِنَ الذَّین بالتَشبیهِ طَلبُوکَ لَیس کَمثلِکَ شَیء و لَن یُدرکوکَ ظاهرُ ما بِهم مِن نَعمتکَ دَلَّهُم عَلیکَ لَو عَرفُوک و فی خَلقکَ یا إلَهی مَندوُحهُ أن یَتناوَلُوک بل شَبِّهوکَ بخَلقکَ فَمِن ثُم لَم یَعرفُوکَ و اتخَذُوا بَعضَ آیاتکَ ربَّا فَبذلکَ و صفُوک فَتعالیتَ یا إلهی و تَقَدَّسَت عَمَّا به المُشبَهِّونَ نَعتُوکَ یا سَامِعَ کلِّ صَوتٍ و یا سابِقَ کُلِّ فَوتٍ یا مُحیی العِظام و هیَ رَمیمُ و مُنشئهَا بعدَ المَوتِ صلِّ علَی محمدٍ و آل محمدٍ و اجَعل لی من کُلِّ هَمِّ فَرجاً و مَخرجاً و جَمیعِ المُؤمنینَ إنکَ عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدیرُ.
بخش اول این دعا در راستای آگاه‌سازی مردم به صفات واقعی خداوند متعال و بیان دقیق معارف الهی با هدف غفلت‌زدایی از جانب آن امام همام (علیه‌السّلام) صادر شده و تنها در بخش پایانی، برای رفع حوائج مومنان دعایی ذکر شده است. این موارد در ادعیه‌ی رضویه بیانگر این مطلب‌اند که حضرت (علیه‌السّلام) تلاش دارند از هرگونه موقعیت و فرصتی برای تبلیغ معارف دین و تربیت جامعه‌ی اسلامی استفاده کنند و این خود مقدمه‌ای برای ترویج سبک زندگی اسلامی است (جانی‌پور و سروری‌مجد، ۱۳۹۳: ۷۴).

۷. بایدها و نبایدهای مسیر زندگی

امام رضا (علیه‌السّلام) می‌فرمایند توسل به اهل بیت (علیه‌السّلام)، دستور الهی است. به عنوان مثال ایشان در دعای شماره‌ی ۱۸ می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ یا رَبِّ أنتَ عَظمتَ حَقنا أهلَ البَیتِ فَتوسَّلوا بنَا کَما أمرت و أملُوا فَضلکَ و رحَمتکَ و تَوقَّعُوا إحسانکَ و نِعمتکَ فَاسقِهِم سَقیاً نَافِعاً عَاماً…» و سپس در ادعیه‌ی دیگری بر توسل به اهل بیت (علیه‌السّلام) توصیه کرده و به عنوان مثال در دعای شماره‌ی ۲۱ این‌گونه دعا می‌کنند:
تَوسَّلتُ بهم إلیکَ- مُتقرباً إلی رَسولکَ مُحمد صلی الله علیه و آلهِ ثُمَ عَلِیٍّ أمیرِ المُؤمنین و الزهراءِ سَیِّدهِ النِساء العَالمین و الحَسَنِ و الحُسینِ و عَلیٍّ و مُحمدٍ و جَعفرٍ و موسی و عَلِیٍّ و مُحمدٍ و عَلِیٍّ و الحَسنِ و مَن بَعدهُم یُقیِمَ المَحجَّهَ إلی الحُجَّهِ المَستُورهِ مِنَ وُلدهِ المَرجُوِّ للامَّهِ مِن بعدهِ اللهُمِ فَاجعَلهُم فی هَذا الیَومِ و مَا بَعدهُ حِصنی مِنَ المَکارهِ… اللهُم بتَوسُّلی بِهم إلیکَ و تَقَرُّبی بَمَحبتهِم و تَحصُّنی بإمامتَهم افتَح عَلی فی هَذا الیَوم ابوابَ رِزقِکَ و انشُر علی رحَمتکَ و حَبِّبنی إلی خَلقِکَ و جَنبِنی بُغضَهُم و عَداوتَهُم إنکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرُ.
همچنین در این رابطه می‌توان به دعای شماره‌ی ۲۳ اشاره کرد که بخش سوم آن کاملاً با این رویکرد صادر شده است و در کتاب‌های ادعیه به صورت جداگانه تحت عنوان «دعای توسل» یاد می‌شود.
در رابطه با توبه نیز در دعای شماره‌ی ۲۱ با حالتی مناجات‌گونه به حدیث نفس پرداخته و می‌فرمایند:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهُمَّ إن ذُنوبی و کَثرتَها قَد اخلقَت وَجهی عنِدکَ و حَجبتَنی عَن استیهَال رَحمتکَ و باعَدتنی عَن [استیجَار] [استنجاز] استیجاب مَغفرتِکَ وَ لَو لا تَعلُّقی بآلائکَ و تَمَسُّکی بالرَّجاء لِمَا وَعدتَ امثالِی مِنَ المُسرفیِنَ و أشباهی مِنَ الخَاطئینَ بقُولِکَ یا عِبادیَ الذینَ اَسرفُوا عَلی انفُسهِم لا تقَنَطُوا مِن رحمهِ اللهِ إن اللهَ یغَفِرُ الذُنوبَ جَمیعاً إنهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیمُ و حَذرتَ القانطِینَ مِن رَحمتکَ فَقُلتَ و مَن یَقنطُ مِن رَحمهِ رَبهِ إلا الضالُونَ ثُمَّ نَدبتَنا بِرحمتکَ إلَی دعُائکَ فَقُلتَ ادعُونی استَجب لَکُم إن الذینَ یسَتکبروُنَ عَن عبادَتی سَیدخُلَون جَهنَّم داخرِین.
مقام شامخ ائمه اطهار (علیه‌السّلام) از هرگونه پلیدی و رجسی دور بوده، استفاده از این عبارت‌ها، با هدف طرح الگوی مطرح در سبک زندگی اسلامی است و کاملاً رویکردی تربیتی دارد (جانی‌پور و سروری‌مجد، ۱۳۹۳: ۷۶-۷۵).

جدول ۱. ابعاد سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سیره‌ی رضوی

شماره‌یابعاد سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سیره‌ی رضوی
۱آموزش زندگی دینی
۲آموزش بندگی و عبادت
۳اصول عقاید دینی
۴اصول تولی و تبری
۵الگوسازی سیره‌ی اهل‌بیت (علیه‌السّلام)
۶غفلت‌زدایی
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.