تحلیل و بررسی آثار و نتایج انقلاب اسلامى ایران

انقلاب اسلامى براى تحقیق و بررسى، یک موضوع کلان است. از لحاظ متدولوژى و روش تحقیق سؤالات و مجهولات اساسى زیر در این رابطه طرح مى‌شود:

#آثار#نتایج#انقلاب#اسلامی#رهبریت#اهداف#ملاکها


۱- تاریخچه و مراحل انقلاب اسلامى چه بوده است؟

۲- زمینه‌ها، علل و عوامل شکل‌گیرى و پیروزى انقلاب اسلامى چه بوده‌اند؟
۳- اهداف و شیوه‌هاى انقلاب اسلامى چه هستند؟
۴- در مقایسه با سایر انقلابها ویژگیهاى انقلاب اسلامى چه هستند؟
۵- انقلاب اسلامى در مسیر خود با چه آفات و موانعى روبرو بوده است؟
۶- پى‌آمدها، آثار و نتایج انقلاب اسلامى چه هستند؟
در یک پژوهش بنیادى و گروهى باید پاسخهاى مستند و مستدل به سؤالات فوق ارائه نمود. در آن صورت نسبت به انقلاب اسلامى شناختى وسیع، عمیق و دقیق بدست خواهد آمد. سؤال دوم از لحاظ علمى و فلسفى دشوارترین مجهول است. زیرا پرسش از علت و چرایى پدیده‌ها مشکل و سخت است. براى مثال در حالیکه بیش از دویست سال از انقلاب فرانسه و بیش از هشتاد سال از انقلاب روسیه مى‌گذرد هنوز هم درباره علل و چرایى آنها نظریه‌پردازى مى‌شود.

اهمیت و ضرورت موضوع‌
در بین مجهولات فوق سؤال ششم حساس‌ترین، سیاسى‌ترین و کاربردى‌ترین پرسش مى‌باشد. در حالیکه سؤال دوم عمدتاً در آکادمى‌ها، دانشگاهها و پژوهشگاهها مطرح مى‌باشد، سؤال ششم بطور وسیع و عمیق در عرصه جامعه و در بین دولت و ملّت، دوست و دشمن و داخل و خارج طرح مى‌شود.
این مدعا مبتنى بر این استدلال است که انسانهاى ذیربط با انقلاب اسلامى اعم از موافق و مخالف، واقعیت آن را پذیرفته‌اند و مى‌گویند به هر دلیلى و متأثر از هر علّتى انقلاب اسلامى، دولت شاهنشاهى را براندازى کرده و جمهورى اسلامى را مستقر کرده است. پس مهم آن است که ببینیم این پدیده کلان چه آثار و نتایجى در عمل ببار آورده است؟ و این فضاى جدید چه تأثیرى بر زندگى ما داشته است؟ در این میان آثار و نتایج اقتصادى انقلاب دانسته و ندانسته، کم یا زیاد، مستقیم و غیر مستقیم، بحق یا ناحق، بیشتر مورد توجه و استناد قرار مى‌گیرد.

ملاک اقتصادى‌
براى مثال در بسیارى از محافل که گفتگوهایى بین توده مردم صورت مى‌گیرد مباحث به گرانى و تورم کشیده مى‌شود و در این رابطه قیمت اجناس و کالاهاى اساسى، قبل و بعد از انقلاب با هم مقایسه مى‌شود. در این موارد تبعاً مخالفان، قیمت بالاى کالاها و خدمات در شرایط کنونى را مهم‌ترین دلیل براى ناکامى و ناتوانى انقلاب مى‌دانند، در مقابل موافقان، ضمن توجه به این امر، به برخى از تحولات اساسى اقتصادى و صنعتى استشهاد مى‌کنند و از خدمات رسانى به روستاها، افزایش تولید برق و گاز، لوله‌کشى، جاده کشى و… سخن مى‌گویند. در این موارد بعضاً مى‌گویند که اصولاً مادیات و اقتصاد هدف اصلى و اولى انقلاب نبوده و لذا به آثار و دستاوردهاى سیاسى و فرهنگى انقلاب اشاره مى‌کنند.
در زمینه اهمیّت اقتصاد به عنوان ملاک و معیار سنجش نتایج انقلاب اسلامى مى‌توان به تبلیغات کشور در ایام بزرگداشت پیروزى انقلاب در دهه‌ى فجر و همچنین ایام هفته دولت در شهریور ماه اشاره نمود. در این مقاطع نیز دیده مى‌شود که دولتمردان و مقامات رسمى نیز بخش عمده‌اى از گفتارشان درباره آثار و نتایج اقتصادى انقلاب اسلامى است. در این مناسبت‌ها عمدتاً آمارهایى از فعالیتهاى عمرانى و اقتصادى کشور ارائه شده و با قبل از انقلاب مقایسه مى‌شوند.
این مقدار توجّه به اقتصاد که به صورت دانسته یا ندانسته مبذول مى‌شود مى‌تواند ناشى از چند عامل باشد:
اولاً انسان از بدو تولد، دو دسته نیازهاى مادى و معنوى را بصورت بالقوّه با خود دارد. ابتدا نیازهاى مادى فعلیت مى‌یابند، گرچه نیازهاى معنوى از لحاظ ارزشى تقدم و اولویت دارند و اینها نیز در وقت خودشان از قوّه به فعل مى‌آیند. به این ترتیب ملاحظه مى‌شود که نیازهاى مادى از نظر فعلیت تقدم دارند و لذا تحریک پذیرى آنها بیشتر است.
ثانیاً متأثر از تمدن غرب، جوّ نظام جهانى بشدت اقتصادى و مادى است و صنعت و اقتصاد بزرگترین ارزش و دستاورد فرهنگ و تمدن غربى شده است. در چنین شرایطى براى ارزش گذارى هر پدیده انسانى و اجتماعى، از جمله انقلاب‌ها، چنین القاء مى‌شود که چه دستاورد مادى و اقتصادى داشته است؟ یعنى عملاً ارزش پدیده‌ها تابع نتایج مادى و اقتصادى شده است.
البته این حد افراط در اقتصاد و امور مادى تنگناهایى در آن تمّدن ایجاد کرده است و خلأهایى در آنجا بوجود آورده است که اتفاقاً انقلاب اسلامى با پیامهاى انسانى و ارزشى خود مى‌تواند براى آنها جالب و جاذب باشد امّا در وضعیّت کنونى به هر حال نتایج مادى و اقتصادى پدیده‌ها و میزان رفاهى که براى شهروندان دارند در ارزیابى و ارزش گذارى آنها نقش اصلى را دارد.

حساس‌ترین مسأله در شناخت انقلاب اسلامى‌
مجدداً به این مدعا باز مى‌گردیم که ششمین سؤال و مسأله در باب شناخت انقلاب اسلامى، مهم‌ترین و حساس‌ترین و سیاسى‌ترین پرسش مى‌باشد و اذهان همگان بطور عمده متوّجه این قضیه است که صرفنظر از اینکه انقلاب اسلامى تحت تأثیر چه علل و عواملى ایجاد شده و پیروز گردیده است، این پدیده در عمل چه آثار و نتایجى داشته است؟ طبعاً دو دهه پس از پیروزى انقلاب و استقرار جمهورى اسلامى همه ما در اطراف خود مسائلى را لمس و تجربه مى‌کنیم که بعضاً به مذاق‌مان تلخ یا شیرین مى‌نماید و آنها را نوعاً به حساب پیامدهاى انقلاب اسلامى مى‌گذاریم.
اهمیت فوق‌العاده این قضیه آنجاست که اگر اکثریت مردم به این نتیجه برسند که در مجموع، انقلاب اسلامى دستاوردهاى مثبتى داشته و مسیر نظام به سوى خیر و سعادت است، از تداوم و توسعه آن حمایت مى‌کنند. امّا چنانچه استنتاج و استنباط عامه بر خلاف این باشد، باید در انتظار انواع و اقسام بحران‌ها بود که هزینه‌ها و خسارت آن شاید قابل بررسى و ارزیابى نباشد.
بنابراین جا دارد که آثار و نتایج انقلاب اسلامى بطور عالمانه و منصفانه تحقیق و ارزیابى شده و به صورت شجاعانه و دلسوزانه تبلیغ و ترویج شود.

اهمیت ملاکها در ارزیابى آثار و نتایج انقلاب اسلامى‌
همانطور که اشاره شد انبوه مردم و شهروندان بطور روزمره با کثیرى از وقایع و حوادث مواجه مى‌شوند که در وهله اول با آنها برخوردهاى احساسى و عاطفى دارند بطوریکه در یک لحظه ممکن است تصور کنند نظام در وضع مطلوب بوده و به سوى خیر و سعادت مى‌رود اما در دقایقى دیگر بعکس بیندیشند.
پژوهشگران علوم اجتماعى دنبال شناخت و کشف این مسأله هستند که در دراز مدت جمع بندى رأى و نظر یک شهروند چیست؟ و از آن بالاتر جمع بندى افکار عمومى درباره‌ى شناخت و ارزیابى ساختار و کارکرد نظام چیست؟ و از همه مهم‌تر اینکه چطور مى‌توان افکار عمومى را به یک تصور صحیح، وسیع و عمیق از واقعیات درباره دولت و نظام رساند تا بتوان حمایت و مشارکت شایسته‌اى از شهروندان کسب نمود.
اینک برخى از اخبار و وقایعى را که مردم و شهروندان به صورت کوتاه مدت و بلند مدت با آنها مواجهند و به عنوان آثار و نتایج انقلاب اسلامى آنها را ارزیابى مى‌کنند مورد اشاره قرار مى‌دهیم.
برپایى کنفرانس سران کشورهاى اسلامى، مشارکت‌هاى متعدد و وسیع مردم در انتخابات، راهپیمایى‌ها و نماز جمعه‌ها، انواع آمار جرم و جنایت، گرانى و تورم، انواع آمار از عمران و خدمات رسانى در شهرها و روستاها، افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها، تشدید اختلاف درآمدها در بین اقشار مختلف مردم، رواج ابتذالهاى فرهنگى و اخلاقى در بین نسل جوان، تثبیت موقعیت کشور در منطقه و جهان، توسعه و بسط نماز و روزه در اقشار مختلف مردم و جوانان، تداوم اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، افزایش حجم و ارزش صادرات غیر نفتى، افزایش تولید برخى از اقلام اساسى کشاورزى، افزایش سهم گاز در الگوى مصرف انرژى تا حد ۳۰%، افزایش تعداد میلیاردرها، گرانى نرخ خرید و اجاره مسکن و…
شاهد مثالهاى فراوانى از این دست مسایل، بصورت خرد و کلان در ابعاد سیاسى، اقتصادى و فرهنگى مى‌توان ارائه نمود. هر یک از این مسایل به نوعى در اذهان و تصورات اقشار مختلف مردم بازتاب مى‌یابد و هر فرد و هر گروهى به نسبتهاى مختلف از حوادث و جریانهاى فوق متنفع و متضرر مى‌شوند.
سؤال این است که مجموعه پدیده‌هاى فوق چگونه توسط مجموعه آحاد، افراد و اقشار دریافت و ارزیابى مى‌شود و نهایتاً افکار عمومى مردم آثار و نتایج انقلاب اسلامى ایران را از زاویه این مسایل چگونه مى‌بینند؟ و آنها را با چه ملاک‌هایى بررسى و ارزیابى مى‌کنند؟

مهم‌ترین ملاکها در ارزیابى انقلاب اسلامى‌
در اینجا برخى از ملاکها براى بررسى و ارزیابى آثار و نتایج انقلاب اسلامى ارائه مى‌شود:
۱- مقایسه نتایج و آثار با اهداف انقلاب اسلامى‌
۲- مقایسه نتایج و آثار با امکانات دولت و کشور
۳- سنجش نتایج و آثار انقلاب اسلامى با اهداف و امکانات به طور همزمان‌
۴- مقایسه وضع موجود نظام جمهورى اسلامى با کشورهاى پیشرفته.
۵- مقایسه وضع موجود نظام جمهورى اسلامى با کشورهاى همطراز
۶- مقایسه وضع موجود نظام جمهورى اسلامى با قبل از انقلاب‌
۷- مقایسه وضع موجود نظام جمهورى اسلامى با سناریوى فرضى که اگر تا کنون شاهنشاهى دوام مى‌داشت؟

اهداف انقلاب اسلامى بعنوان ملاک ارزیابى‌
انقلاب اسلامى در همه‌ى ابعاد فردى و اجتماعى، داخلى و خارجى، سیاسى و اقتصادى و فرهنگى، اهداف بسیار بلندى براى مردم و دولت ترسیم نموده است.
این اهداف عمدتاً مأخوذ از قرآن و سنت بوده که عمدتاً در کلام امام خمینى (ره) و شعارهاى مردم متجلى شده‌اند.
این اهداف درمنبع قانون اساسى بصورت رسمى و قانونى به تأیید و تصویب امام و امت رسیده‌اند. بطور بسیار عادى و عقلایى و حقانى، این اهداف یکى از بهترین ملاک‌ها براى سنجش وضعیت کنونى نظام و ارزیابى آثار و نتایج انقلاب اسلامى هستند و هر کس مى‌تواند بپرسد:
بعد از دو دهه از وقوع انقلاب و استقرار نظام جدید، اهداف فوق چقدر محقق شده‌اند؟
و وضع موجود با اهداف فوق چقدر فاصله دارد؟

آیا اصولاً وضع موجود انقلاب و نظام در راستاى تحقق اهداف فوق هستند یا خیر؟
اهداف انقلاب و نظام جمهورى اسلامى در اصل سوم قانون اساسى بشرح زیر ترسیم شده‌اند و هر خواننده‌اى مى‌تواند با مطالعه‌ى آنها و با اتکاء به اخبار و اطلاعاتى که شخصاً از وضع موجود دارد نسبت به آثار و نتایج انقلاب اسلامى ارزیابى و قضاوت نماید.
البته حق آن است که این سنجش در یک پژوهش گروهى وسیع و عمیق متکى به آمار و ارقام و اسناد صورت بپذیرد و نتیجه‌ى آن براى همگان تبیین شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.