مردم نسبت به خطر بی‌حجابی در کشور حساس شده‌اند

حجت الاسلام حسین کاظم‌زاده پژوهشگر دینی در یادداشتی به بررسی وضعیت حجاب پرداخت و نوشت: برخی می‌گویند آیا با این وضعیت نا به سامان در حوزه‌های مختلفی چون خانواده و ازدواج و آسیب‌های اجتماعی مثل اعتیاد و طلاق و فحشاء و … این کلام رهبرانقلاب که ما نزدیک قله رسیده‌ایم چه معنایی پیدا می‌کند؟ آیا در مساله حجاب هم می‌توانیم ادعا کنیم که در قله به سر می‌بریم؟

به جهت تاریخی، یکی از قدیمی‌ترین مسائل انقلاب اسلامی در درگیری با دشمنانش ازجمله آمریکا مساله حجاب بوده است. در کوران تحولات انقلاب اسلامی، زنان مسلمان به عنوان پیشران نهضت امام خمینی (ره) نقش‌آفرینی داشتند و به تعبیر خود رهبر این نهضت، زنان رهبران واقعی این حرکت الهی بودند: «بانوان، رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آن‌ها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمت‌گزار شمایم‏» (صحیفه امام ج ۷ ص ۱۳۳) به همین جهت بود که در سال‌های منتهی به انقلاب، حجاب به یکی از نمادهای مبارزه با حکومت پهلوی بدل شده بود.

امام خمینی (ره) در مصاحبه با نشریه‌ای بریتانیایی این مساله را به‌روشنی بیان کرده بود: «تجربه کنونی فعالیت‌های ضد رژیم نشان می‌دهد که زنان بیش از پیش آزادی خود را در آن نوع پوششی که مدنظر اسلام است یافته‌اند.» (همان ج ۴ ص ۲۴۷) این در یک نگاه تمدنی بسیار حادثه مهمی است که زنان این جامعه، آزادی و اثر اجتماعی خود را در پناه اسلام و حجاب می‌بینند.

روایت رهبرانقلاب این است که زن مسلمان ایرانی، باحجاب خود پرچم استقلال هویتی خود را در مقابل زن غربی به چشم می‌آورد. زن غربی‌ای که در چارچوب تمدنی، به ابزاری برای مصرف بیشتر و تهییج شهوات مردان جامعه، تعریف‌شده بود و سرمایه‌داران غربی به این تعریف برای پیشبرد اهداف غیرانسانی‌شان نیاز داشتند و حالا این در کشور ایران در عمل و نه‌فقط در کتاب‌ها و در زبان، توسط زن ایرانی انکار می‌شد. زنان محجبه‌ای که علی‌رغم داشتن حجاب اسلامی از موثرین تحولات اجتماعی بودند. به همین خاطر، حمله به حجاب و زن ایرانی از همان ابتدای انقلاب در دستور کارشان قرار گرفت.

مقطع تهاجم فرهنگی شاید یکی از شبیخون‌های جدی دشمن در ماجرای حجاب بود که البته عقیم ماند. با ظهور رسانه‌های جدیدی مثل ماهواره و ویدئو یکی از خط‌های جدی این رسانه‌ها، تضعیف اعتقاد به حجاب در میان زنان بود. دیدیم در بالا که از زنان محجبه زخم‌خورده بودند، این واکنش دشمن طبیعی بود.

عجیب بود در ایران، طراحی‌هایشان جواب نمی‌داد، در کشورهای دیگر اعم از اسلامی و غیر اسلامی این طراحی‌ها به خوبی جواب می‌داد. تجربه مصر و ترکیه و الجزایر و حتی کشورهای اروپایی به خوبی این مطلب را نشان می‌دهد که به طرز شگرفی حجاب و پوشش زن را که در این فرهنگ‌ها به صورت یک ارزش اجتماعی شناخته می‌شد، به‌سادگی از بین رفت و بی‌حجابی و عریانی جای آن را گرفت.

شما لباس کشورهای مختلف در دویست سال قبل را ببینید، تماماً پوشیده است، این بی‌حیاهای بین‌المللی، به هیچ ملتی رحم نکردند. حال یک کشوری چهل و اندی سال است که در برابر این نقشه‌های پیچیده و ترکیبی دشمن، تاب می‌آورد و از پای نمی‌نشیند. قاعده و سنت خداوند برای همچون جامعه‌ای، نصرت و یاری معجزه گونه است.

یاری خداوند نسبت به بنی‌اسرائیل را در یک حادثه، این‌طور بیان می‌کند که بنی‌اسرائیل به رود عظیم نیل رسیدند و تاب عبور از آن را هم نداشتند. سپاه فرعون که در تعقیب آن‌ها بود نزدیک می‌شد، دیگر کارشان تمام بود و یک‌صدا می‌گفتند: «إِنَّا لَمُدْرَکُون‏» حتماً به چنگ آن‌ها خواهیم افتاد و از بین خواهیم رفت. جالب آنکه در همین صحنه کلام موسی این است که: «قالَ کَلاَّ إِنَّ مَعی‏ رَبِّی سَیَهْدین» ‏

در انقلاب اسلامی، اگر چند هفته قبل از حادثه ۱۹ دی ۵۶، بخواهیم دشمن و نهضت انقلاب را روایت کنیم، امام در نجف، گرفتار متحجرین شده و جریان انقلاب اسلامی در داخل هم یک اقلیتی است که در بند ساواک و رژیم گرفتارشده و در نقطه مقابل، ایران به روایت کارتر جزیره ثبات شده و در اوج قدرت اقتصادی و سیاسی مست قدرت است و اصلاً مقاله رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات به دستور شاه نوشته می‌شود که پرونده امام و جریان داخلی‌اش یعنی نیروهای انقلاب، جمع شود.

محمدرضا شاه ذره‌ای احتمال واکنش از سوی امام و مردم را نمی‌داد. در خاطراتش هست که وقتی مردم شهرهای مختلف، به خیابان‌ها ریختند، برای او معمایی شکل گرفت که این مردم چه می‌خواهند؟! چرا باید اعتراض کنند و به خیابان بریزند؟! در کمتر از چند ماه طومار رژیم دیکتاتوری محمدرضای آمریکایی پیچیده شد. اساساً دشمن، از تحلیل تحولات جامعه و مسیر رشد و پیشرفت آن، عاجز است چراکه از سنت‌های الهی، غافل است.

سبک هدایت و نصرت خداوند متعال نسبت به انسان و جامعه مؤمن، این‌طور است که انسان همه تلاش خود را می‌کند، از همه اسباب و علل ظاهری هم ناامید می‌شود و به مقام اضطرار می‌رسد به این نقطه که رسید، نصرت خدا بر جامعه تعلق می‌گیرد. «أَمَّن یُجِیبُ ٱلمُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکشِفُ ٱلسُّوءَ وَیَجعَلُکُم خُلَفَاءَ ٱلأَرضِ »

در ماجرای حجاب، و به خصوص در این سالی که گذشت، به جرأت تمامی نیروهای خود در سرتاسر دنیا را جمع کردند تا حجاب را از سر دختر و زن ایرانی بردارند. در برخی مقاطع و برای جان‌باختگان اغتشاشات صدها مراسم و تجمع در چندین کشور برگزار می‌کردند. چند اتفاق رقم خورد که ما را از این گردنه و شیب تند عبور داد و ما را به قله در این مساله نزدیک اولاً برخلاف بسیاری از کشورها که در بالا ذکر شد اینجا، به جز یک اقلیتی، کسی به این طراحی‌ها لبیک نگفت و همراهی نکرد و ملت در برابر این حمله تاب آورد.

این بار نه‌فقط زنان محجبه ما بلکه حتی همان خانم‌های ضعیف الحجاب هم به آن‌ها یک «نه» بلند گفتند. ثانیاً اکثر همین خانم‌های بی‌حجاب هم به تعبیر رهبر انقلاب، اهل معنویت و احیا و دیانت هستند که اگر از اراده پشت صحنه این جریان، مطلع بشوند، بی‌حجابی را کنار خواهند گذاشت، یعنی در همین جمعیت حداقلی هم، نتوانستند، نفوذ هویتی کنند، این همان بنیه محکم ایرانی ملت ایران است که حتی در جامعه بی‌حجاب هم به شکل جدی وجود دارد ثالثاً عموم مردم را نسبت به خطر بی‌حجابی در کشور حساس و مسؤولیت‌پذیر کرد، این اراده و عزم عمومی، یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد یک تحول در جامعه است.

شاید تا قبل اغتشاشات، ما دچار یک روزمرگی در قبال طراحی‌های دشمن نسبت به حجاب شده بودیم، این فتنه، اراده مردم را به صحنه آورد. و در منطق انقلاب اسلامی، زمانی که اراده‌های ایمانی مردم در کنار هم قرار می‌گیرد، نیروی عظیم و بی‌نهایتی را ایجاد می‌کند که هیچ قدرتی یارای مقابله با آن را ندارد.

شاید سر اینکه رهبر انقلاب در دیدار امسال کارگزاران جمهوری اسلامی، با یقین فرمودند، این قضیه قطعاً حل خواهد شد، ریشه در همین نگاه به ایمان‌های به صحنه آمده مردم است. در مجموع، این تاب آوری مردم در این اغتشاشات اخیر از یک‌سو و ایجاد یک اراده ایمانی در میان مردم، دو عامل جدی برای نزدیک شدن به قله ماجرای حجاب در ایران است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.