وحشت رژیم غاصب از گسترش میدان جنگ و شکست خوردن

مقامات این رژیم برخلاف آنچه دیگران برداشت کرده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که موضع حزب‌الله و شخص سیدحسن نصرالله نه سکوت و نه حفظ وضعیت فعلی در درگیری‌ها بوده و حز‌ب‌الله با رسیدن تدارکات و حضور نیروهای محور مقاومت در نزدیکی جولان اشغالی وارد مرحله جدیدی از نبرد با صهیونیست‌ها خواهد شد.

مواضع دقیق، قوی، حکیمانه و سنجیده دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنان روز گذشته‌اش رژیم صهیونیستی و حامیان غربی‌اش را به تکاپو انداخته است. مقامات این رژیم برخلاف آنچه دیگران برداشت کرده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که موضع حزب‌الله و شخص سیدحسن نصرالله نه سکوت و نه حفظ وضعیت فعلی در درگیری‌ها بوده و حز‌ب‌الله با رسیدن تدارکات و حضور نیروهای محور مقاومت در نزدیکی جولان اشغالی وارد مرحله جدیدی از نبرد با صهیونیست‌ها خواهد شد. به عبارت خیلی ساده‌تر، صهیونیست‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که حزب‌الله می‌خواهد دامنه نبرد را گسترش دهد، البته به شیوه خودش.

این برداشت در کنار هشدارها و اخطارهای دبیرکل حزب‌الله به حامیان این رژیم و ارائه برخی درخواست‌ها مانند پایان بمباران غزه و برقراری آتش‌بس و رسیدن کمک‌ها به این منطقه به عنوان حداقل موارد مطرح شده، اروپایی‌ها را به تکاپو انداخته تا در این زمینه بیش از پیش خواهان دیدگاه و نظر دبیرکل حزب‌الله شوند. به همین دلیل از روز گذشته و با پایان سخنان سیدحسن، تماس‌ها در سطوح مختلف با حزب‌الله به ویژه سیدنواف الموسوی مذاکره‌کننده و دیپلمات اصلی حزب‌الله افزایش یافته است. هدف از این تماس‌ها نیز فهم برخی مسائل دوپهلویی است که دبیرکل حزب‌الله و دیدگاه‌های او برای آتش‌بس بوده است.
البته مواضعی که دبیرکل حزب‌الله مطرح کرد، بسیار شفاف بود؛ توقف بمباران و کشتار در غزه و ورود کمک‌ها و مایحتاج مردم به این باریکه. این موضوعی است که بارها توسط همه اعضای محور مقاومت مطرح شده، اما با تجاهل و تغافل غربی‌ها مواجه گردیده است. اما حالا زمان و میدان متفاوت است و سازمان‌های اطلاعای و امنیتی غربی به خوبی سطح تنش‌ها را سنجیده و می‌دانند که خطراتی که با گسترش میدان نبرد متوجه آن‌ها می‌شود چنان زیاد است که قدرت تحمل آن‌ را ندارند. یکی از این موارد، که سیاست اصلی و اعلامی محور مقاومت است، بیرون راندن امریکایی‌ها از منطقه به ویژه عراق و سوریه است.
 
تداوم جنگ و جنایت صهیونیست‌ها علیه مردم غزه، آن‌ هم با چراغ سبز و حمایت‌های مستقیم رژیم تروریستی امریکا و اروپایی‌های بی‌خاصیت و مزدور این فرصت را به محور مقاومت داده تا دامنه حملات به مواضع تروریست‌های امریکایی را گسترش دهند. این حملات که توسط رسانه‌های غربی به شکل گسترده‌ای سانسور می‌شوند، به شکل روزافزونی در حال افزایش بوده و تاکنون بیش از ۴۰ حمله اعلامی و چندین حمله سنگین غیراعلامی علیه پایگاه‌های غیرقانونی امریکا در عراق و سوریه انجام شده است. در این مدت امریکایی‌ها فقط دو بار اقدام به پاسخگویی کردند که در هر دو بار آن می‌توان سطح رویارویی امریکا در منطقه را برداشت کرد.
 
مواضع سیدحسن نصرالله به عنوان فرمانده میدانی محور مقاومت در نبرد طوفان الاقصی (هر چند فلسطینی‌ها خود طراح و مجری عملیات بودند) و فرمانده اتاق عملیات در بیروت که به صورت لحظه‌ای تمام گزارش‌ها و تحلیل‌ها را دریافت و برای آن‌ها طرح عملیاتی می‌نویسد (سید حسن نصرالله به مراتب از همه ژنرال‌های رژیم صهیونیستی در حوزه اطلاعات – عملیات برتر است چرا که ۴۰ سال است در خط مقدم نبرد با این رژیم حضور داشته و در این ۴ دهه با برجسته‌ترین ژنرال‌های معروف صهیونیست درگیر بوده است که شاید معروف‌ترین آن‌ها ارئیل شارون و ایهود باراک باشند) ناظر به توانایی عملیاتی و حضور میدانی محور مقاومت برای مراحل بعد است.
 
اگر سیدحسن نصرالله از عراق و یمن می‌گوید، این دنیایی از حرف دارد؛ یعنی آنکه کار میان محور مقاومت تقسیم شده است. مقاومت فلسطین در غزه به تنهایی حریف صهیونیست‌ها خواهد شد و آن‌ها را شکست می‌دهد (هیچ خفت و خواری بالاتر از این نیست) حزب‌الله خودش را برای درگیری با امریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی با هم آماده کرده و با هر دو در سطح اطلاعاتی و عملیاتی درگیر است. مقاومت عراق مسوولیت اصلی را دارد و آن‌ نیز اخراج امریکایی‌ها از عراق و سوریه است. به نظر من، ماموریت اصلی همین است؛ اخراج تروریست‌های اشغالگر امریکایی از عراق و سوریه. این ماموریت حتی از عملیات در غزه هم به باور من از اهمیت بالاتری برخوردار است.
 
ارتش یمن نیز وظیفه‌اش مشغول کردن بخشی از توانایی امریکا و رژیم صهیونیستی است که تا به امروز با موفقیت این کار را انجام داده است. گروه‌های مقاومت حاضر در سوریه نیز در طول چند هفته گذشته علاوه بر افزایش حضور خود در شرق سوریه، در استان‌های درعا و القنیطره نیز گسترش یافته و آماده دریافت اسم رمز عملیات برای آزادسازی جولان اشغالی هستند. ایران نیز به عنوان قلب محور مقاومت و پشتیبان و حامی اصلی آن ماموریت بسیار مهم تغذیه این محور را بر عهده دارد و در طول چهار هفته گذشته کارهای بزرگی کرده است که بعد از پایان جنگ بخش‌هایی از این ماموریت مهم محوله را اینجا اعلام خواهیم کرد.
 
در مجموع باید گفت، انسجام، هماهنگی و تقسیم کار میان اعضای محور مقاومت به صورت کاملاً صحیح و دقیقی صورت گرفته و سخنان دبیرکل حزب‌الله نیز همه بر اساس همین آمادگی بوده است. به همین دلیل غربی‌ها به شدت نگران این شده‌اند که آیا جبهه جولان و جنوب لبنان با هم باز خواهد شد؟ آیا پس از باز شدن این دو جبهه، در غزه اتفاق دیگری روی نخواهد داد؟ آیا در کرانه باختری شاهد تحرک گروه‌های مقاومت علیه شهرک‌نشینان اشغالگر چندملیتی نخواهیم بود؟ آیا انصارالله باب المندب را بر روی کشتی‌ها و ناوهای غربی‌ها نمی‌بندد؟ آیا حزب‌الله علاوه بر حمله به شمال فلسطین اشغالی، میادین گاز صهیونیست‌ها و پایگاه‌های موجود در قبرس را هدف قرار نخواهد داد؟
 
این‌ها بخشی از مسائلی است که آن‌ها را درگیر کرده است. همانگونه که پیش از این همه گفتم، طرف‌های مقابل بیش از خود ما آنچه سیدحسن نصرالله گفت را درک کرده و فهمیدند و متوجه شدند که با چه موضوعی سر و کار دارند. بنابراین مدام تماس می‌گیرند تا شاید بتوانند مفهوم صحبت‌های سید را متوجه شوند. اینکه رژیم صهیونیستی اجازه ورود برخی محموله‌های کمک را داده یا حتی صحبتی مبنی بر ورود سوخت به غزه وجود دارد به دلیل دلسوزی آن‌ها نیست، بلکه دلیلش پر زور بودن سمبه و ترس و وحشت آن‌ها از گسترش میدان جنگ است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.