عاقبت و نتیجه گناه در زندگی انسان
تمام گناهان آثاری در زندگی بشر دارند و نابسامانی در زندگی بوجود می آورند.
امام باقر علیه السلام می فرماید: «در کتاب رسول خدا صلی الله علیه و آله یافتم: هرگاه پس از من زنا پدیدار شود، مرگ ناگهانی فراوان گردد، و هرگاه از پیمانه و ترازو کم شود، خداوند آنان را به قحطی و کمی (خواربار و سایر وسایل زندگی) گرفتار می کند، و هرگاه از دادن زکات دریغ کنند، زمین برکات خود را از زراعت و میوه ها و معادن از آنها دریغ می کند، وهرگاه در احکام به ناحق حکم کنند، در ستم و دشمنی با هم گرفتار می شوند و چون پیمان شکنی کنند خداوند دشمنانشان را بر آنان مسلّط کند، و چون قطع رحم کنند خداوند اموال (و ثروتها) را در دست اشرار قرار دهد، و چون امر به معروف و نهی از منکر نکنند و پیروی از نیکان اهل بیت من ننمایند، خداوند اشرار آنان را بر ایشان مسلّط گرداند، پس نیکان آنها دعا کنند و مستجاب نشود».
نتایج گناه در زندگی انسان
الف) عقوبتهای اخروی که همان تجسّم اعمال است که فعلًا موضوع بحث نیست.
ب) آثاری که در قلب انسان می گذارد مانند انواع تاریکیها و حجابها، و از بین بردن توفیقات، نشاط قلبی و نشاط عبادت، این هم از محلّ بحث خارج است.
ج) آثار اجتماعی گناه است.
تمام گناهان آثاری در زندگی بشر دارند و نابسامانی در زندگی بوجود می آورند که این آثار موضوع بحث است:
۱. گناهانی که رابطه آن با اثرش شناخته شده است یعنی می توانیم بدانیم که این گناه این اثر را دارد، مثلا اگر دروغ زیاد شود اعتماد مردم به یکدیگر از بین می رود و سوء ظن و عدم همکاری زیاد می شود و نمی توان زندگی مشترک داشت.
۲. رابطه ماورای طبیعی، یعنی ما نمی دانیم که اگر کسی این گناه را مرتکب شود خداوند چه اثری در آن می گذارد.
در حدیث فوق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: اگر زنا زیاد شود مرگ ناگهانی مثل سکته زیاد می شود، چه سکته مغزی که بخشی از مغز از کار می افتد، یا سکته قلبی که قلب از کار می افتد، اینها مرگ ناگهانی درونی است.
مرگ ناگهانی بیرونی هم داریم که زلزله و امثال آن است، البتّه روایت بیشتر تأکید بر جنبه درونی دارد که وقتی زنا زیاد شود مرگ و میر زیاد می شود، چرا که شهوترانی تعادل مغز و قلب را به هم می زند و به دنبال آن مرگ ناگهانی یا عقوبت ناگهانی است.
در حدیث دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «یا مَعْشَرَ المسلمینَ ایاکمْ وَالزِّنا فَانَّ فیهِ سِتَّ خصالٍ، ثَلاثٌ فی الدُّنْیا و ثلاثٌ فی الآخِرَهِ، فَامّا الّتی فی الدُّنْیا فَإنَّه یذْهَبُ بِالبَهاءِ، وَ یورِثُ الْفَقْرَ، وَ ینْقِصُ العُمُرَ، وَ امَّا الّتی فی الآخِرَهِ فَانَّهُ یوجِبُ سَخَطَ الرَّبِّ وسوءَ الحِسابِ و الخلودَ فی النّارِ ؛ ای گروه مسلمانان از زنا پرهیز کنید که در آن شش خصلت و نتیجه زشت هست، سه در دنیا و سه در آخرت، امّا آن سه که در دنیاست:
زیبایی را می برد و پریشانی و تنگدستی می آورد، و عمر را کوتاه می کند، و امّا آن سه که در آخرت است: موجب خشم خدا، و بدی حساب، و جاویدان ماندن در آتش دوزخ می گردد».[۲]
و این بدان خاطر است که: اوّلًا: اسلام زندگی دنیا و آخرت را مرتبط به یکدیگر می داند وهمچنان که می خواهد سعادت دنیای مردم را تأمین کند، در فکر تأمین سعادت زندگی پس از مرگ آنها نیز می باشد.
ثانیاً: بدین وسیله ایمان به معاد و حساب روز جزا و کیفر اخروی را در دل مردم تقویت می کند و آنها را از کیفر روز قیامت بیم می دهد و با بیان این حقیقت که هیچ عملی بی حساب نمی ماند، به طرز صحیحی در نهان و آشکار جلوی مردم را از گناه کردن می گیرد، و سدّ محکمی میان آنان و گناه ایجاد می کند، و انسان را در برابر طوفان شهوات و غرایز چون کوهی محکم، پابرجا و استوار می سازد.
چنانکه در حدیث آمده: «المُؤمِنُ کالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکهُ الْعواصِف ؛ مؤمن چون کوه محکمی است که بادهای سخت او را نمی لرزاند».[۳]
زیرا اگر ایمان به کیفر روز جزا در کار نباشد، قانونهای اجتماعی تنها در ظاهر می توانند تاحدود کمی جلوی تجاوزات را، آن هم به طور ناقص بگیرند، امّا وقتی
گناهکار در جای خلوتی قرار گیرد و وسایل گناه برایش آماده باشد، قدرتی جز ایمان به معاد نمی تواند جلوی او را از ارتکاب گناه وجنایت بگیرد.
در ادامه حدیث حضرت می فرماید: اگر کم فروشی کند خداوند قحطی می آورد، یعنی شما کم می فروشی، خداوند هم کم می کند و قحطی می شود که بین این دو رابطه معنوی وجود دارد، و یا اگر منع زکات کنند، زمین برکاتش را منع می کند، اعم از زراعت، میوه و معادن؛ که این مربوط به حکمت خداوند است همان گونه که عمل می کنی به همان میزان پاداش دریافت می کنی.
هنگامی که در احکام ظلم کرده و ظلم ظالمان را اجرا کنند و حکم جائرانه بدهند، زندگی آنها همکاری با ظلم و در خدمت ظلم می شود.
وقتی نقض عهد کنند، خداوند دشمنان را بر آنها مسلّط می کند، چون پیمان شکنی اعتماد را از بین می برد و وقتی اعتماد از بین رفت، اتّحاد از بین خواهد رفت و دشمنان مسلّط می شوند.
وقتی قطع رحم کنند، ثروتها در دست اشرار قرار داده می شود، چون قطع رحم اثر وضعی دارد که اگر رحم نکنی، خداوند هم رحم نمی کند و جامعه اسلامی محتاج به کارهای دیگران می شود.
وقتی امر به معروف ونهی از منکر نکنند، خداوند اشرار را بر آنها مسلّط می کند، چون اگر بی تفاوت باشند، اشرار در بی تفاوتی مسلّط می شوند، و اگر احساس مسئولیت کنند، اشرار مجال پیدا نمی کنند تا مسلّط شوند.
بنابراین آثار وضعی گناه مثل علّت و معلول است، به عنوان مثال اگر شراب بخورد ولی نداند که شراب است، حرام نیست امّا اثر وضعی خود را که مستی است، می گذارد.
اثر وضعی گناه گاهی در بدن و گاه در روح انسان است و قلب را سیاه کرده، نورانیت را از بین می برد.
پی نوشت ها:
[۱] اصول کافى، ج ۴، ص ۸۱؛ تحف العقول، حکمت ۱۲۹.
[۲] خصال صدوق، باب السته، ص ۳۲۰.
[۳] شرح اصول کافى، ج ۹، ص ۱۸۱.