پیامدهای اخلاق نیکو و بداخلاقی در سبک زندگی
خوش اخلاقی از صفات ارزشمندی است که علاوه بر تاثیر در خود فرد خوش اخلاق، در محیط خانواده و جامعه نیز اثرگذار است و زندگی را لذت بخش تر می کند.
زندگی خوشگوار در سایه حسن اخلاق
خوش اخلاقی از صفات ارزشمندی است که علاوه بر تاثیر در خود فرد خوش اخلاق، در محیط خانواده و جامعه نیز اثرگذار است و زندگی را لذت بخش تر می کند.
انسان بسیاری از فعالیت هایی که در زندگی روزمره خود انجام می دهد به منظور لذت بردن از زندگی و گوارا شدن آن است. در برخی از آن فعالیت ها ممکن است انسان زحمت زیادی را متحمل شود و پس از آن، نتیجه مطلوب را بدست آورد.
زندگی لذت بخش و گوارا از اهمیت بسزایی برخوردار است که گاهی انسان ناگواری ها، مشقت ها، رنج ها و خطرات زیادی را با اختیار خود تحمل می کند تا پس از تحمل آن به زندگی گوارا برسد. بهترین راه خوشگوار ساختن زندگی، خوش اخلاقی است. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: “لا عَیْشَ اهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ”، “هیچ زندگانىاى گواراتر از خوشاخلاقى نیست”. ۱
انسان برای رسیدن به هدف خود راهکارهایی را انتخاب کرده طبق آن عمل می کند، اما نمی داند که به نتیجه خواهد رسید یا نه، ولی راهکاری که از منظر آموزه های دینی برای انسان مطرح می شود، انسان با استفاده از آن راهکار به آسانی می تواند به هدف برسد. مانند خوشگوار کردن زندگی که راهکار آن در حدیث فوق حسن خلق بیان شده است. خوش اخلاقی راه بسیار سهل و آسانی است که با برخورداری از آن، زندگی برای انسان گواراتر می شود، اما راه های دیگری که انسان طبق نظر خود می رود، ممکن است بسیار دشوار و بی نتیجه باشند. ولی پیمودن مسیر زندگی براساس این آموزه دینی – خوش اخلاقی – آثار دیگری نیز دارد که یکی از آن آثار در این روایت شریف ذکر شده است.
آرامش که زمینه لذت های انسان است به وسیله خوش اخلاقی پدید می آید. اگر شخص با بد اخلاقی محیط خانواده و جامعه را آلوده کند، آرامش افراد خانواده و جامعه را از بین می برد و با بدخویی خود زندگی را در کام دیگران تلخ می کند. او هم لذت زندگی خود را از دست می دهد و هم لذت زندگی دیگران را از آنها سلب می کند. چنین شخصی باید نحوه برخورد، تعامل، گفتار و رفتار چند فرد خوش اخلاق و متدین را از نزدیک مشاهده کند و برخوردهای مختلف آنها را با گفتار و رفتار خود مقایسه کرده روش خوش اخلاق شدن را فرا گیرد.
آثار بداخلاقی در محیط خانواده و جامعه
افراد در محیط خانواده و جامعه برای تامین نیازهای خود به کمک یکدیگر نیازمندند، از آن طرف افراد مختلف دارای استعدادها و توانایی های متعدد هستند که به وسیله توانمندی های خود می توانند نیاز خود و دیگران را تامین کنند و به یکدیگر خدمت و کمک رسانی کنند. در راستای این کمک گرفتن و کمک رساندن، بین افراد ارتباط ایجاد می شود، این ارتباط خانوادگی یا اجتماعی می تواند براساس خوش اخلاقی و بداخلاقی برقرار شود. اگر شخص با بداخلاقی برخورد می کند و به نیاز شخص مقابل با بدرفتاری پاسخ می دهد، این نشانگر تکبر و غرور اوست که باید با تکبر خود مبارزه کند و اخلاق خود را نیکو سازد، زیرا علاوه بر اینکه تکبر، غرور و بدخویی از رذایل اخلاقی است، شخص از تامین نیازهای خود نیز باز می ماند، چون او نیز در امور خود به افراد دیگری نیازمند است و این بداخلاقی او باعث می شود که مردم از او متنفر شوند و از برقراری ارتباط با او خودداری کنند و هنگامی که او به کمک دیگران احتیاج داشته باشد، آنها از رسیدگی به او اجتناب کنند. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “لا وَحْشَهَ أوْحَشُ مِن سُوءِ الخُلقِ”، “هیچ وحشتى وحشتناک تر از بدخلقى نیست”.۲
همچنین بداخلاقی آرامش خانواده و جامعه را از بین می برد و ترس و اضطراب را بر دیگران چیره می سازد، تعادل روحی رو از شخص بداخلاق و اطرافیان او سلب می کند. مردم هنگام رو به رو شدن با شخص بداخلاق آبروی خود را در معرض خطر می بینند، لذا او را تنها می گذارند. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “مَنْ خَشُنَتْ عَریکَتُهُ اقْفَرَتْ حاشِیَتُهُ”، “هر کس درشت خوى باشد، اطرافش خالى گردد (و کسى در کنار او نمىماند).۳
خوش اخلاقی باعث محبت
همانگونه که انسان، زیبایی ظاهری را می پسندد زیبایی باطنی و اخلاقی نیز مورد پسند انسان است، به همین خاطر شخص بداخلاق اگرچه با دیگران با تندخویی برخورد می کند، اما از دیگران توقع دارد که با او با خوش اخلاقی رفتار کنند. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “حُسْنُ الخُلقِ لِلنّفْسِ وَ حُسْنُ الخَلقِ لِلْبَدَنِ”، “خُلق، نیکو برای جان است و خَلق نیکو برای بدن است”.۴
اگر انسان اخلاق خود را نیکو کند و با مردم برخورد خوب داشته باشد، محبت او در دل مردم محکم می شود. نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می فرمایند: “حُسْنُ الْخُلْقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّهَ”، “حُسنِ خُلق، دوستى را استوار مى کند”.۵
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: “مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ کَثُرَ مُحِبُّوهُ وَآنَسَتِ النُّفُوسُ بِهِ”، “کسى که اخلاقش نیکو باشد، دوستانش فراوان مىشوند و انسان ها با او انس مىگیرند”.۶
انسان در ارتباط های اجتماعی، طبق انواع مختلف نیازهای خود، به افراد متعدد که هر کدام دارای استعداد، کار، شغل و تجربه های متفاوت هستند، احتیاج دارد، لذا برای این که افراد زیادی با او پیوند دوستی داشته باشند و با او انس بگیرند، باید خوش اخلاق باشد وگرنه با شخصی که بداخلاق باشد نمی توان پیوند دوستی برقرار کرد چه رسد به اینکه دوستان او زیاد باشند و نه انس گرفتن با او معنا دارد، زیرا بدخویی و اخلاق خشن کاملاً ضد انس و الفت است. مردم از اطراف شخص بداخلاق و تندخو پراکنده می شوند و در امور خود به سوی او روی نمی آورند.
بنابراین از آنجا که انسان نیازمند به محبت و دوستی است، باید دوستی خود را با دیگران محکم و استوار کند و راهکار استوار کردن دوستی با مردم، حسن اخلاق و برخورد نیکو با آنهاست.
اخلاق نیکو علاوه بر اینکه دوستی را محکم می کند تعداد دوستان را نیز افزایش می دهد و انس و الفت مردم را نسبت به وی می افزاید، مردم در مشکلات خود از او کمک می طلبند، در امور خود از او نظرخواهی می کنند، برای حل اختلافات خود به او مراجعه می کنند، او را شخصی امین، مورد اعتماد و بزرگوار می دانند.
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) در حدیث دیگری می فرمایند: “عَلَیْکَ بِحُسْنِ الْخُلْقِ فَانَّهُ یُکْسِبُکَ الَمحَبَّهَ”، “خوشخلق باش، که برایت جلب محبّت مىکند”.۷
پی نوشت ها:
۱. غررالحکم و دررالکلم، ص۷۸۲، ح۳۲۹.
۲. غررالحکم و دررالکلم، ص۷۸۳، ح۳۳۰.
۳. غررالحکم و دررالکلم، ص۶۲۴، ح۹۲۶.
۴. غررالحکم و دررالکلم، ص۳۴۳، ح۶.
۵. بحار الانوار، ج۷۷، ص۱۵۰.
۶. غررالحکم و دررالکلم، آمدی، ص۶۶۳، ح۱۴۷۶.
۷. غررالحکم و دررالکلم، ص۴۴۳،