حکمت واجب کردن سفر مشقت بار حج؟

حج حکمت ها، کارکردها و ظرفیت های بسیار متنوعی دارد، مانند: ۱. تقویت بعد اخلاقی و دگرگونی های درونی و روحی با خودسازی و جدا شدن انسان از مرزهای زندگی مادی و امتیازات ظاهری و زر و زیور. ۲. برجسته شدن بعد سیاسی جامعه مسلمانان و از بین رفتن تعصبات ملی و نژادی آنها با ایستادن همه در صف واحد امت اسلام علیه استعمار. ۳. ارتباط قشرهای مختلف مسلمانان از لحاظ فرهنگی و علمی. ۴. امکان کم شدن فاصله طبقاتی با تقویت پایه های اقتصادی جهان اسلام و بسیاری برکات دیگر.

به جا آوردن عبادتی همچون حج با توجه به جزئیات آن و منطقه جغرافیایی که به جا آوردن آن جزئیات در آن از انسان خواسته شده، یکی از پرمشقت ترین عبادات است. سختی ها و مشقت هایی چون دوری از خانواده، امکان ابتلا به بیماری های واگیردار، گرمای هوا، طولانی و متعدد بودن فرائض جزئی که بدون انجام حتی یکی از آنها امکان بطلان حج وجود دارد، وجوب برخی از اعمال در ساعاتی خاص و تحمل شلوغی ناشی از آن، پیاده روی، ازدحام جمعیت و… تنها چند عنوان از مهم ترین این سختی ها می باشد که حتی در حدیثی از امام علی(علیه السلام) نیز به طور ضمنی مورد اشاره قرار گرفته است.از آن گذشته کسی که به این سفر می رود مجبور است مقدار زیادی از اموال خود را صرف اصل آن سفر کند.

حال ممکن است این سؤال به ذهن برسد که چرا خداوند چنین عبادتی را بر انسان واجب ساخت و آیا معبود بی کرانی که به وصف عدالت شناخته می شود، می تواند تشریع کننده عبادتی سخت و مشقت بار باشد؟ این سؤال وقتی جدی تر مطرح می شود که بدانیم این تشریع، صرفا جنبه ای عبادی و معنوی ندارد و در روایات اسلامى بابی تحت این عنوان گشوده شده است که اگر یک سال مسلمانان بخواهند حج را تعطیل کنند و به حج نروند بر حکومت اسلامى واجب است که با زور آن‏ها را به مکه بفرستد!

توجه به حکمت ها و کارکردهای این عبادت و تأمل کردن در آثار فردی و اجتماعی آن پاسخ این سؤال را روشن می کند؛ در نگاهی کلان، می توان گفت که فریضه حج دارای این آثار و برکات است:

۱. بعد اخلاقی حج:
روحیات بسیاری از انسان ها به گونه است که اگر احساس غنا و بی نیازی کند، در معرض تهدید غفلت و طغیان قرار می گیرد و خداوند در آیات ۶ و ۷ سوره علق بدین نحو این حقیقت را بیان کرده است: «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنی»؛ (چنین نیست [که شما مى ‏پندارید] به یقین انسان طغیان مى‏ کند* از اینکه خود را بى‏ نیاز ببیند). بدین سبب و برای رعایت مصلحت و خیر آدمی، خداوند متعال انسان را هنگام برخورداری از تمکن مالی ملزم به عبادت حج می نماید، تا طی یک سفر معنوی خود ساخته شده و در مسیر بی فرجام طغیان قرار نگردد. بنابراین مهم ترین فلسفه حج – البته نه برای کسانی که به خاطر ریا به این سفر می روند یا نگاهی تفریحی به آن دارند – پدید آمدن دگرگونى اخلاقى درونی است.

مراسم «احرام» انسان را به کلى از تعینات مادى و امتیازات ظاهرى و لباس هاى رنگارنگ و زر و زیور بیرون مى برد و با تحریم لذائذ و پرداختن به خودسازى که از وظائف محرم است، او را از جهان ماده جدا کرده و در عالمى از نور و روحانیت و صفا فرو مى برد و انسان هایی را که در حال عادى بار سنگین امتیازات موهوم و درجه ها و مدالها را بر دوش خود احساس مى کنند، یک مرتبه سبک بار و راحت و آسوده مى نماید. خصوصا توجه به این نکته که مراسم حج در هر قدم و نقطه یادآور خاطرات حضرت ابراهیم و فرزندش اسماعیل(علیهما السلام) و مجاهدت های پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و یاوران صدیقش است، زمینه را برای انقلابی اخلاقی درون آدمی مهیاتر می سازد. بى جهت نیست که در روایات اسلامى مى‏ خوانیم: «کسى که حج را به طور کامل انجام دهد همانند روزی که از مادر متولد می شود، از گناهان خود بیرون می آید».

۲. بعد سیاسى حج:
روح عبادت، توجه به خدا و روح سیاست توجه به خلق خدا است و این دو در حج آن چنان به هم آمیخته اند که تار و پود یک پارچه! حج می تواند عامل مؤثرى براى وحدت صفوف مسلمانان و مبارزه با تعصبات ملى و نژادپرستى و محدود شدن در حصار مرزهاى جغرافیائى و شکستن سانسورها و خفقان های نظام های ظالمانه موجود در کشورهای اسلامی و شکستن زنجیرهای اسارت و استعمار و آزاد شدن مسلمانان باشد. شاید به همین خاطر است که در حدیثی از امام علی(علیه السلام) می خوانیم که «خداوند مراسم حج را براى تقویت آئین اسلام تشریع کرد».

این عبادت اگر به طور صحیح و کامل مورد بهره بردارى قرار گیرد و زائرین خانه خدا در آن ایام که در آن سرزمین مقدس حضور فعال دارند و دل های شان آماده است از این فرصت بزرگ براى حل مشکلات گوناگون جامعه اسلامى، با تشکیل کنگره‏ هاى مختلف سیاسى و فرهنگى و اقتصادى استفاده کنند، این عبادت مى تواند از هر نظر مشکل گشا باشد.

شاید به همین دلیل است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «مادام که خانه کعبه برپا است اسلام هم برپا است» و حضرت علی با هشدار دادن به فراموشی این عبادت در بیانی می فرماید «خدا را خدا را، در مورد خانه پروردگارتان. هرگز آن را خالى نگذارید که اگر آن را ترک گوئید مهلت الهى از شما برداشته مى شود [و هلاک خواهید شد]».

در این صورت حتی اگر تشریع اولیه این عبادت امری جبری به نظر بیاید، اما از آنجا که آثار بسیار سودمند آن شامل جامعه اسلامی به طور کلی می گردد و آن را رشد می دهد، عین عدالت خواهد بود.

۳. بعد فرهنگى:
ارتباط قشرهاى مسلمانان در ایام حج مى تواند به عنوان مؤثرترین عامل مبادله فرهنگى و انتقال فکرها درآید. مخصوصا با توجه به این نکته که اجتماع شکوهمند حج، نماینده طبیعى و واقعى همه قشرهاى مسلمانان جهان است. لذا در روایات اسلامى می بینیم که به این نکته توجه شده و مثلا می خوانیم که وفتی هشام بن حکم از امام صادق(علیه السلام) پرسشی درباره فلسفه حج و طواف پرسید آن حضرت پاسخ داد: «خداوند این بندگان را آفرید… و فرمان هایى در طریق مصلحت دین و دنیا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را در آیین حج مقرر داشت تا مسلمانان به خوبى یکدیگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند و هر گروهى سرمایه هاى تجارى را از شهرى به شهر دیگر منتقل کنند… و براى اینکه آثار پیامبر(صلى الله علیه و آله) و اخبار او شناخته شود مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نکنند». از همین روست که می بینیم حج مى تواند مبدل به یک کنگره عظیم فرهنگى شود و اندیشمندان جهان اسلام در ایامى که در مکه هستند گرد هم آیند و افکار و ابتکارات خویش را به دیگران عرضه کنند.

۴. بعد اقتصادى حج:
استفاده از کنگره عظیم حج براى تقویت پایه هاى اقتصادى کشورهاى اسلامى نه تنها با روح حج منافات ندارد، بلکه طبق روایات اسلامى یکى از فلسفه هاى آن را تشکیل مى دهد. چه مانعى دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پایه یک بازار مشترک اسلامى را بگذارند و زمینه هاى مبادلاتى و تجارى را در میان خود به گونه اى فراهم سازند، که نه منافع شان به جیب دشمنان شان بریزد و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد؟ چنین موضوعی نه تنها دنیاپرستی نیست که حتی عین عبادت و جهاد است.

در حدیثی که پیش از این از امام صادق(علیه السلام) نقل کردیم صریحا بیان شده بود که یکى از اهداف حج، تقویت تجارت مسلمانان و تسهیل روابط اقتصادى است. آن حضرت در حدیث دیگری و در تفسیر آیه ۱۹۸ سوره بقره یعنی «لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ»؛ (بر شما باکی نیست که از پروردگارتان رزق و منافع مادی بطلبید)، صریحا می فرمایند که: «هنگامى که انسان از احرام بیرون آید و مناسک حج را به جا آورد در همان موسم حج خرید و فروش کند [و این موضوع نه تنها گناه ندارد بلکه داراى ثواب است]».

علاوه بر تجارت، اگر توزیع گوشت قربانی هایی که در روز عید قربان، نثار پیشگاه خدا می شود، به درستی مدیریت گردد و به دست نیازمندان برسد، شاهد بهره مندی اقشار ضعیف تر جامعه اسلامی و کم شدن فاصله طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی خواهیم بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.