اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی؟

اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟

در روایات معصومین(ع) تأکیدات بسیار ویژه ای بر رعایت حجاب بانوان و لزوم حفظ عفت اجتماعی شده است. برای مثال در گروهی از این روایات با بیان ضرورت حجاب، حدود ثغور آن اعم از سنی که دختران باید حجاب بر سر گذارند یا تعیین محدوده زینت یا مقداری از بدن که باید پوشیده شود، تبیین شده است.
از سویی دیگر، روایات بسیار فراوانی دیگری نیز در تبیین اهمیت حیاء و عفاف در جامعه اسلامی به عنوان دو امری که ارتباط تنگاتنگی با مقوله حجاب دارند، بیان شده است و این بحث از جنبه های مختلفی مورد واکاوی قرار گرفته است.
علاوه بر آن گزارش های تاریخی ای نیز از عملکرد پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) در جامعه معاصرشان به دست ما رسیده که حساسیت ویژه آنها را برای اقامه عملی حجاب و زمینه سازی حکمرانی فضای عفت در جامعه بازتاب می دهد.
در کنار همه اینها سیره عملی بانوانی از اهل بیت(ع) مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را داریم که لحظه لحظه حیات شان، ارائه کامل ترین و بهترین الگوی عملی عفاف و حجاب و غیرتمندی بر این فضیلت اخلاقی است.

لزوم رعایت حجاب و پاسداری از مرزهای عفت و حیا، یکی از مسلّمات و واجبات بلکه از ضروریّات دین‏ اسلام است. در زمان ما همه کسانى که با مسلمانان معاشرت دارند فهمیده اند که یکى از برنامه هاى تمام فِرَق مسلمین حجاب است که کم کم به یک شعار تبدیل شده و به آن پایبند هستند.

منشأ این موضوع توصیه ها و تأکیدها و دستورهایی است که در متون مقدس اسلامی درباره «حجاب و عفاف» بیان شده است. در این بین و در کنار آیات قرآن، احادیث به جا مانده از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) و روایاتی که از سیره آن حضرات حکایت می کند، یکی از مهم ترین منابع استنباط حکم حجاب از منابع اسلامی اند. چرا که این موضوع را از جنبه های مختلفی، مد نظر قرار داده اند به گونه ای که بررسی تمامی آنها به صورت کامل، امری ناشدنی در این نوشته مختصر است. در اینجا فقط به شکلی اجمالی، برخی از آن احادیث و روایات را مورد اشاره قرار می دهیم.

ضرورت رعایت حجاب و حدود و اندازه آن
احادیثی از معصومین(علیهم السلام) به دست ما رسیده اند که صراحتا پوشش بانوان را مورد تأکید قرار می دهند. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «لَا یَصْلُحُ لِلْجَارِیَهِ إِذَا حَاضَتْ إِلَّا أَنْ تَخْتَمِرَ إِلَّا أَنْ لَا تَجِدَه»؛ (دختر بایستی باید بعداز بلوغ خمار [روسری] بر سر نهد مگر اینکه قادر به تهیه آن نباشد). شبیه به این روایت از آن امام، این بیان نیز نقل شده است که: «بر دختری که به سن بلوغ می رسد، روزه و حجاب واجب است».

محدوده پوشش زنان و کسانی که این پوشش باید در حضور آنها رعایت شود، موضوعی است که این گونه در این بیان نبوی مورد اشاره قرار گرفته است: «نمایان ساختن تمام بدن براى زوج رواست و سر و گردن را مى توان در برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نامحرم باید از چهار پوشش استفاده کرد: پیراهن، روسرى، پوششى وسیع تر از روسرى که بر روى سینه مى افتد و چادر».

این روایت نیز از آن جهت که بین پوشاندن موی زنان و دیگر زینت های شان ملازمت ایجاد کرده قابل توجه است: یکی از اصحاب امام صادق(علیه السلام) به نام فضیل بن سیار از ایشان روایت می کند که: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ‏ الذِّرَاعَیْنِ‏ مِنَ الْمَرْأَهِ أَ هُمَا مِن الزِّینَهِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى:وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِن؟ قَالَ نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّینَهِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَیْن‏»؛ (از امام صادق پرسیدم آیا ساق دست های زنان از زینت است؛ زینتی که خدا فرموده است: «باید زنها آنها را آشکار نکنند»؟ آن حضرت فرمود: آری [ساق دست زن باید پوشیده باشد] و نیز آنچه روسری آن را می پوشاند [مثل گردن] و بالاتر از جای دستبند [مثل ساق و آرنج و بازو] نیز از زینت محسوب می شود [که باید پوشیده شود]). شبیه به این بیان امام صادق(علیه السلام)، احادیث دیگری نیز وجود دارند که درباره میزان مجاز پوشیده نبودن زینت زنان وارد شده اند و به صورت ضمنی ضرورت حجاب را ایفاد می کنند.

این احادیث به صراحت هم لزوم حجاب را برای زنان بیان می کنند و هم حدود و اندازه آن را روشن می سازند.

روایات اسلامی و تبیین اهمیت حیاء و عفاف
حجاب، پیوند تنگاتنگی با مقوله «عفت و حیاء» دارد. چرا که با رعایت حجاب است که این گوهرهای اخلاقی به دست می آید. طبق فرمایش حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) (نیکوترین پوشش دین حیا است)؛ «أَحْسَنُ مَلَابِسِ الدِّینِ الْحَیَاء». پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نیز تصریح می کند که: (خداوند انسان با حیاىِ بردبارِ پاک دامنى را که پاکدامنى مى ‏ورزد، دوست دارد)؛ «إنَّ اللّهَ یُحِبُّ الحَیِىَّ الحَلیمَ العَفیفَ المُتَعفِّفَ». بعید نیست که سبب جلب این محبت الهی همان گونه که أمیرالمؤمنین فرموده این باشد که (عفّت، سرآمد هر خوبى است)؛ «العِفَّهُ رَأسُ کُلِّ خَیرٍ» و به همین دلیل نیز امام حسن(علیه السلام) در تأکید بر حفظ حیا، بی حیایی را برابر با بی دینی دانسته و فرموده باشد که: (آن که حیا ندارد؛ دین هم ندارد)؛ «لَا حَیَاءَ لِمَنْ لَا دِینَ لَه».

ضرورت پافشاری بر عفاف ناشی از اهمیت آن برای نفس آدمی است. امام علی(علیه السلام) در تبیین این اهمیت می فرماید: «العَفافُ یَصونُ النَّفسَ و یُنَزِّهُها عَنِ الدَّنایا»؛ (عفاف نفس را ایمن نگه می دارد و آن را از پستی ها دور و پاک می کند). حتی از آن بالاترۀ عفاف را برترین عبادات معرفی می کند: «افضَلُ العبادَهِ العِفافُ»و در جایی دیگر، این ویژگی نفسانی را به وصف «جوانمردی» می ستاید: «العِفَّهُ أفضَلُ الفُتُوَّهِ»؛ (عفّت، برترین جوانمردى است).

از امام باقر(علیه السلام) نیز وارد شده است که در ترسیم جایگاه عفاف فرمود: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّهِ بَطْنٍ وَ فَرْج‏»؛ (هیچ عبادتی در پیشگاه خداوند برتر از عفت در برابر شکم و مسائل جنسی نیست). ایشان در کلامی دیگر، این گونه به آثار و برکات عفاف اشاره می کنند که: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ‏ بِعَبْدٍ خَیْراً عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُه‏»؛ (هنگامی که خداوند خیر و خوبی برای بنده اش بخواهد به او توفیق می دهد که در برابر شکم و شهوت پرستی عفت پیدا کند)، و در بیانی دیگر با تعبیری بسیار گویا، این گونه عفاف را توصیف می کنند که: «ایُّ جِهَادٍ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ عِفَّهِ بَطْنٍ وَ فَرْج‏؟»؛ (کدام جهاد بهتر از عفت در شکم و در امور جنسی؟). عاقبتِ مواظبت و مداومت بر این مؤلفه تربیتی، این گونه از سوی امام علی(علیه السلام) بیان شده است که: «مَنْ عَفَّ خَفَّ وِزْرُهُ وَ عَظُمَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْرُهُ»؛ (کسى که پاکدامنى ورزد بار گناه او سبک شود و در پیشگاه خداوند قدر و منزلت او بزرگ گردد).

هر آنچه هست، آراستگی به فضیلت عفاف، ویژگی ای است که می تواند سبب تمایز و برتری هر شخص گردد آن چنان که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز نقل شده که: «إِنَّ خَیْرَ نِسَائِکُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِیف»؛ (بهترین زنان شما، زنان زایا و عفیف اند).

این اندازه از تأکید بر ضرورت مراعات کردن مرزهای عفاف در احادیث ائمه معصومین(علیهم السلام) بدون شک جایگاه حجاب را نیز به عنوان مقدمه تحصیل عفاف، برجسته می سازد.

حساسیت معصومین(ع) به اقامه عملی حجاب و حاکمیت فضای عفت در جامعه
حضرات معصومین(علیهم السلام) در کنار بیانات و توصیه های لسانی، به صورت عملی نیز اقداماتی را برای اقامه حجاب در سطح اجتماع و رفع بی عفتی انجام می دادند. از سیره پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) روایاتی نقل شده که دلالت بر حساسیت ایشان بر وضع زنانی است که بعداز نزول آیات مربوط به حجاب، خودشان را با ضوابط جدید پوشش، تطبیق نداده بودند.

از عایشه نقل شده که: «دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادرى من بود در حالى که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(ص) نیز وارد شد و هنگامى که او را دید از او روى برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامى که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روى خود موضع دیگرى را نمایان کند».

همچنین نقل شده که در حجه الوداع زنی جوان و زیبا از طایفه خثعم برای پرسیدن مسئله ای به محضر مبارک پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) رسید و در آن حال فضل بن عباس پسر عموی حضرت پشت سر ایشان سوار بود. نگاه هایی میان آن زن و فضل رد و بدل شد. پیامبر(ص) متوجه شد که آن دو به هم خیره شده اند و زن جوان به جای آنکه توجهش به جواب مسئله باشد همه توجهش به فضل است که جوانی نورس و زیبا بود. و از این رو رسول اکرم(ص) با دست خود صورت فضل را چرخانید.

امام علی(علیه السلام) نیز هنگام به دست گرفتن زمام خلافت در کوفه مردان عراقی را این گونه سرزنش می نمود که: «یَا أَهْلَ‏ الْعِرَاقِ‏ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَکُمْ‏ یُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِیقِ أَ مَا تَسْتَحْیُونَ؟!»؛ (ای مردم عراق، به من خبر رسیده که زنان شما در راه ها به مردان تنه می زنند، [چرا عکس العملی نشان نمی دهید] آیا حیا نمی کنید). لحن کلام امام(ع) در این کلمات نشان از این دارد که حضرت، از موضع حکومت و برای محافظت از اخلاق و حیای عمومی چنین سهل انگاری عراقی ها را نواخته است. عتاب آن حضرت با عراقیان به خاطر این موضوع، در جایی دیگر نیز این گونه نمود داشته که: «أَ مَا تَسْتَحْیُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَکُمْ یَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ یُزَاحِمْنَ الْعُلُوج؟!‏»؛ (آیا شرم نمی کنید و به غیرت نمی آیید که زنان تان راهی بازارها و مغازه ها می شوند و با افراد بی دین برخورد می کنند؟!).

پوشش و منش اهل بیت(ع)، بهترین الگوی حجاب و عفاف
سیره اهل بیت(علیهم السلام) شاهد همیشه زنده جایگاه عفاف و حجاب و قدر و منزلت والای آن در میان آموزه های اسلامی است. نگاهی اجمالی به زندگی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ثابت می کند که ایشان هم در مقام صدور راهنمایی های لسانی راجع به این آموزه مهم و هم در سیره عملی خودشان، چه اندازه این حکم الهی را گرامی و محترم می داشته اند. توصیه تربیتی ماندگار ایشان به زنان این بود که «خَیْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ»؛ (بهترین چیز برای زنان آن است که مردان را نبینند و مردان آنها را نبینند).

در ترسیم ویژگی های پوشش خود آن حضرت نیز این روایت خواندنی است که فضیل بن یسار از امام باقر(علیه السلام) این گونه روایت می کند: «ِفَاطِمَهُ سَیِّدَهُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ مَا کَانَ خِمَارُهَا إِلَّا هَکَذَا وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى وَسَطِ عَضُدِه‏»؛ (فاطمه سیده زنان بهشت است و مقنعه او تا اینجا بیشتر نبود و [امام باقر] با دست تا وسط بازو را نشان داد). لازم به ذکر است که مقنعه مذکور، تنها قسمتی از حجاب سرتاسری مورد استفاده آن حضرت بوده و پوشش ایشان به خصوص در محضر نامحرمان بسیار کامل تر از این بوده است. چرا که در لابه لای گزارش تاریخ از حوادث تلخی که گریبان گیر زندگی آن حضرت بعداز وفات پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) شد می خوانیم که: «…لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِی لُمَهٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ یُولَهَا»؛ (مقنعه خود را بر روی سر انداختند (پیچاندند) و سرتاسر بدن خود را با چادرشان پوشاندند و همراه با جمعی زنان قبیله خود راه افتادند در حالی که دنباله دامن شان روی زمین کشیده می شد).

روایت قاضی نعمان از امام صادق(علیه السلام) نیز تصویری دیگر از مقام والای حجاب و عفاف آن بانوی مطهر را ترسیم می کند: «اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَهَ(س)، فَحَجَبَتْهُ. فَقَالَ لَهَا النَّبِیُّ(ص): لِمَ تَحْجُبِینَهُ وَ هُوَ لَا یَرَاکِ؟ قَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی، فَإِنِّی أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیحَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنِّی‏»؛ (مرد نابینایی از فاطمه(س) اذن ورود به منزل گرفت، فاطمه(س) به خاطر او حجاب گرفت. پیامبر(ص) به دخترش فرمود براى چه خود را از فرد نابینایى پوشاندى‌؟ فاطمه عرض کرد: اگر او مرا نبیند، من او را مى بینم و او [اگر چه نابیناست، امّا] بو را تشخیص می دهد. پیامبر فرمود: شهادت مى دهم که تو پارۀ تن من هستى).

انتقال این منش از آن حضرت به دیگر بانوان اهل بیت(علیهم السلام) تابلویی هایی بسیار زیبا و ماندگار را از حجاب و عفاف برای ما به یادگار گذاشت. زینب کبری(سلام الله علیها) یکی از مهم ترین وارثان اخلاق فاطمی شد. همان بانوی والا گوهری که هیچ کس از مردان در زمان پدر و برادرانش او را ندید، جز در واقعه‌ کربلا. عفاف فاطمی در شخصیت زینب کبری(س) طی حوادث دردناک عاشورا و بعد از آن، به شکل غیرتمندی و تعصب بر حجاب ظاهر شد. او بود که در مجلس یزید بدون هیچ واهمه ای این گونه فریاد برآورد که: «ای پسر آزاد شده های [جدمان پیامبر اسلام]! آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده بنشانی، و دختران رسول خدا(ص) را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟! نقاب آنان را دریدی و صورت های آنان را آشکار ساختی!».

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.