ضرورت پوشش بیمه ای خدمات کاردرمانی کودکان
کارشناس ارشد کاردرمانی گفت: در بخش کاردرمانی دو نوع خدمات خصوصی و دولتی ارائه میشود که در بخش دولتی یا مراکز محدود هستند و یا آنقدر حجم مراجعات زیاد است که به خوبی نمیتوانند مراجعین را حمایت کنند. از سویی خانوادهها از نظر هزینههای مالی تحت فشار هستند و تعداد زیادی از بیماران نمیتوانند درمان را در کاردرمانیهای خصوصی ادامه دهند.
به گزارش افسران، علی رضا بهرامی با بیان اینکه یکی از مهمترین فاکتورها در کاردرمانی، افزایش و تقویت اعتماد به نفس کودک است که باید توسط درمانگران و خانواده مورد توجه قرار گیرد؛ گفت: اصرار بر پیشرفت، به قیمت از دست دادن اعتماد به نفس کودک درست نیست.
وی ادامه داد: در مراحل کاردرمانی وقتی اعتماد به نفس کودک تقویت شود، احتمال اینکه کودک بتواند نقاط ضعفش را پوشش دهد و با زندگی عادی انطباق بهتری پیدا کند بیشتر است. کودکان با رشد طبیعی هم در صورتی که اعتماد به نفس پایینی داشته باشند، قادر به نشان دادن تواناییهایشان نیستند، لذا مهم است در روند کاردرمانی و توانبخشی اصرار نداشته باشیم که به هر طریق ممکن کودک پیشرفت داشته باشد.
این کاردرمانگر در خصوص کاردرمانی در حیطه کودکان افزود: هدف از کاردرمانی این است که کودک با توجه به مشکلاتی که دارد، در مسیری قرار بگیرد تا بتواند بهترین عملکرد و تعامل را با محیط و جامعه پیرامون داشته باشد. برای این منظور هر کودک نیاز دارد که بتواند از نظر عملکرد ذهنی و جسمی، چالشهای پیش روی خود در زندگی را برطرف کند.
وی یادآورشد: کودکان با دو دسته مشکل کلی جسمی و ذهنی به کاردرمانی مراجعه میکنند. در زمینه مشکلات جسمی با مبتلایان به فلج مغزی، بیماریهای عصبیعضلانی، تاخیر حرکتی و دیستروفی عضلانی و مشکلات ارتوپدی و… مواجه هستیم. در زمینه مشکلات ذهنی مراجعات به علت ابتلای کودکان به اوتیسم، بیشفعالی، اختلالات یادگیری و اختلال یکپارچگی حسی و یا ضعف در تعاملات اجتماعی، بازی کردن و مشکلات حرکتی درشت یا ریز و… صورت میگیرد. تمام این مشکلات و اختلالات باعث میشوند عملکردهای ارتباطی و اجتماعی کودک تحت تاثیر قرار بگیرد و کودکان نتوانند در مواجهه با محیط و جامعه عملکرد مناسب و طبیعی خود را داشته باشد.
مغز تا سه سالگی بیشترین رشد را دارد
این متخصص کاردرمانی ادامه داد: در سالهای اولیه زندگی خصوصا تا سه سالگی بیشترین رشد مغزی در کودکان اتفاق میافتد و مهارتهای شناختی و ذهنی و حرکتی و اجتماعی هم به تکامل میرسد، متاسفانه برخی کودکان به واسطه اختلالات یا آسیبهایی که دچار آن میشوند نمیتوانند این دوران حساس را به درستی سپری کنند و به علت آسیبهای وارد شده نیازمند این هستند که با پیگیری از طریق کاردرمانی و توانبخشی، فاصله و تاخیر به وجود آمده را جبران کنند.
وی تاکید کرد: در صورت تشخیص زود هنگام و پیگیری مناسب و انتخاب درمان مناسب از طریق کاردرمانی پیامدهای حاصل از این آسیبها میتواند برطرف شده و یا به حداقل برسد. اما چنانچه مشکل کودک به موقع تشخیص داده نشود و یا روند درمان به هر دلیلی مثل عدم پذیرش مشکل کودک از سوی خانواده به تاخیر بیافتد، به دلیل از دست دادن زمان طلایی رشد کودک و ایجاد مشکلات ثانویه مانند اختلالات رفتاری، نتیجه واثربخشی درمان کمتر و سختتر خواهد بود.
اهمیت مراجعه به موقع برای رفع مشکلات کودک
بهرامی ادامه داد: وقتی کودک وارد روند کاردرمانی میشود، پذیرش و همراهی خانواده به تیم کاردرمانی در جهت پیشرفت کودک کمک بزرگی خواهد کرد. ازطرف دیگر خانواده باید آگاه باشد زمانی که آسیب وتاخیر جزیی است با مراجعه به موقع قابل جبران است، اما در موارد آسیبهای شدید و مراجعه دیرهنگام، رسیدن به نتیجه مطلوب سخت و یا غیرممکن است.
وی اظهار کرد: متاسفانه در برخی موارد شاهد این هستیم که فشار زیادی بر روی کودک وارد میشود که باید مراحل رشد حرکتی یا ذهنی و شناختی خاصی را طی کند و به سطح کودکان با رشد عادی برسد، این دیدگاه اصلا درست نیست و باعث ایجاد آسیبهای روحی در کودک میشود.
وی افزود: خانواده باید قبول کند که مشکل کودک تا چه حدی است و پیش آگهیهای او چگونه است و تا چه سطحی توانایی پیشرفت دارد. این آگاهسازی از یک طرف وظیفه کاردرمانگران و از طرف دیگر نیازمند پذیرش از طرف خانواده است. چرا که بدون لحاظ این فاکتورها، فشار بیش از حد به کودک میتواند آسیبهای جدی روحی و روانی بر کودک گذاشته و پیشرفت او در مراحل درمان را تحت تاثیر قرار دهد.
بهرامی یادآور شد: روند کاردرمانی برای کودکان معمولا طولانی است و در برخی موارد مانند مبتلایان به طیف اوتیسم درمان قطعی وجود ندارد و به همین دلیل گروهی از خانوادهها درگیر درمانهایی میشوند که هیچ گونه مبنای علمی ندارند و متاسفانه زمان طلایی برای پیشرفت کودک را از دست می دهند.
نباید از درمان اصلی منحرف شد
این متخصص کاردرمانی بیان کرد: خانوادهها حتما باید به این نکته توجه داشته باشند که در اختلالات مربوط به کودکان که قبلا به آنها اشاره شد فقط دو نوع درمان وجود دارد. یکی درمان توانبخشی که شامل کاردرمانی ذهنی و جسمی و دیگری گفتاردرمانی است که درصورت وجود اختلالات گفتاری توصیه میشود و باید توسط متخصص کاردرمانی و گفتاردرمانی انجام گیرد و دیگری درمانهای دارویی، که در صورت لزوم از طرف پزشک مغز و اعصاب و یا روانپزشک کودک تجویز میشود. هرروش و رویکردی به جز موارد مذکور، فقط خانواده را از درمان اصلی منحرف کرده و آینده درمانی کودک را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه تشخیص و درمان زودهنگام تاثیر بسیار مثبتی در نتیجه کاردرمانی دارد افزود: خانوادهها باید درمورد بروز برخی علایم درکودکان خود آگاه باشند و نسبت به مراجعه زود هنگام به روان پزشک یا متخصص مغز و اعصاب اقدام کنند. خانواده باید روی رفتارها و بازیها و عملکرد کودک حساس باشند و با دیدن هر عملکرد غیرمعمول ذهنی و جسمی کودک که با کودکان هم سن خود تفاوت دارد ،جهت مشاوره و تشخیص مشکل به پزشک متخصص و یا کاردرمانگران مراجعه کنند.
اهمیت رشد بازیهای کودک همزمان با افزایش سن
بهرامی درخصوص مواردی که خانواده باید به آن توجه کنند اظهار کرد: از علایم مهم میتوان به رشد درست و به موقع مهارتهای حرکتی، رشد بازیهای کودک که متناسب سن او باشد، برقراری ارتباط مناسب با کودکان هم سن خود، برقراری ارتباط چشمی درست و موثر با دیگران، وجود رفتارهای کلیشهای و تکراری، علاقه بیش از اندازه به یک وسیله خاص و یا یک بازی خاص، نداشتن مشکل در عملکرد سیستم حسی( حس لامسه، حس تعادلی، حس عمقی، سیستم بینایی و شنوایی)، واکنش درست هنگام صدا زدن نام کودک، بیقراری زیاد و مداوم و نداشتن برنامه خواب و بیداری منظم، نداشتن تمرکز و توجه درست برای انجام بازیها و کارها، ناتوانی در انجام یک فعالیت به صورت مستمر و به اتمام رساندن فعالیتها و… اشاره کرد.
وی ادامه داد: بیشتر این علایم با مقایسه رفتارها و عملکرد کودک با کودکان هم سن او برای والدین قابل تشخیص است. از نکات اصلی که بعد از تشخیص مشکل کودک، تعیین کننده آینده درمان است پذیرش مشکل از سوی خانواده و اقدام زود هنگام، اعتماد به تیم توانبخشی و پزشکی، آگاه بودن نسبت به روند درمان و زمانبر بودن آن است و نهایتا اینکه در درمان کودکان انتظار بهبودی ناگهانی و معجزهوار وجود ندارد و بهبودی و پیشرفت کودک به صورت تدریجی رخ می دهد و مستلزم صبر و تحمل بالای خانواده و انجام درمان علمی و تایید شده از سوی مراجع علمی است.
این کاردرمانگر درباره محیط مناسب درمان برای کودکان افزود: اولویت اول در درمان کودکان برقراری ارتباط مناسب است. این موضوع در درجه اول نیازمند توانایی و مهارت کاردرمانگر در برقراری ارتباط سازنده با کودک و در وهله بعد نیازمند محیط مناسب برای کودک است تا بتوان از حداکثر توانایی و قابلیت او استفاده کرد.
وی تاکید کرد: برخی از کودکان ممکن است به واسطه مشکل جسمی یا ذهنیشان در شروع روند کاردرمانی همکاری لازم را نداشته باشند، بنابراین محیط کاردرمانی باید یک محیط انگیزشی باشد و کودک به واسطه بازی و در آرامش جذب پروسه درمان شود. خوشبختانه کاردرمانی در استان سطح خوب و مناسبی دارد ومتدهایی که استفاده می شود کاملا به روز هستند.
محدودیت مراکز کاردرمانی دولتی در البرز و حجم بالای مراجعات
بهرامی تاکید کرد: در بخش کاردرمانی دو نوع خدمات خصوصی و دولتی ارایه میشود که در بخش دولتی یا مراکز محدود هستند و یا آنقدر حجم مراجعات زیاد است که به خوبی نمیتوانند مراجعین را حمایت کنند. از سویی خانوادهها از نظر هزینههای مالی تحت فشار هستند و تعداد زیادی از بیماران نمیتوانند درمان را در کاردرمانیهای خصوصی ادامه دهند. کاردرمانی توسط بیمهها تحت پوشش قرار نمیگیرد، مگر اینکه در قالب بیمه تکمیلی برخی هزینهها امکان جبران داشته باشد. این موارد از دغدغه خانوادههاست.
وی با اشاره به تفاوتهای کاردرمانی در کشورهای مختلف گفت: کاردرمانی و به طور کلی توانبخشی دارای یک بعد فرهنگی است، یعنی در برخی موارد فرهنگ آن جامعه و کشور تعیین کننده اولویتهای درمان است. به عنوان مثال در کشورهای غربی رویکرد غالب تطابق بین کودک با مشکل خاص با محیط و جامعه پیرامون است و کودک با توجه به مشکلی که دارد در جامعه پذیرش میشود. به عنوان مثال در مراحل اولیه درمان بیماران تاکید بر بالا بردن مشارکت اجتماعی فرد با استفاده از وسایل کمکی مانند ویلچر و عصا دارند اما در کشور ما و برخی کشورهای دیگر تاکید و اولویت درمان این است کودک در روند کاردرمانی باید مرحله حرکتی یا ذهنی مشخصی را طی کند و بیشتر تاکید بر درمان است.
وی ادامه داد: این موضوع به این دلیل روی میدهد که پذیرش کودک با ناتوانی و مشکل خاص در جامعه ما به سختی اتفاق می افتد به عنوان مثال پذیرش کودکان با مشکلات خاص در مهدکودکها، شهربازیها، پارکهاو مدارس برای خانواده کودکان با نیازهای ویژه بسیار چالش برانگیز است و ناخودآگاه خانواده را به سمت رویکرد غالب یعنی درمان سوق میدهد تا بلکه بتواند این پذیرش از طرف جامعه را به دست آورد و تطبیق کودک با مشکلات خاص با جامعه که بسیار حایز اهمیت است کمتر مورد توجه قرار میگیرد.