زنان مومنه ای که در دوران ظهور رجعت می کنند
زنان، اولین کسانی هستند که افتخار آموزگاری بشر را به عهده گرفتهاند و دامانشان کانون شکلگیری تمام فضیلتها است؛ پس حق است که در روایات و احادیث، بر رجعت به نام زنان مؤمن خاص اشاره شود و آنها هم در دوران ظهور حضور داشته باشند.
یکی از اعتقادات مکتب شیعه، رجعت برخی مردگان به دنیا، پیش از قیامت است. عالمان شیعه، با عنایت به قرآن و روایاتِ معصومان(ع) اعتقاد به چنین پدیدهای را یکی از ضروریات مذهب شیعه تلقی کردهاند. البته برخی به ضروری بودن آن به دیده تردید نگریستهاند؛ اما انکار آن را جایز نمیدانند. بسیاری از علما بر اثبات آن اجماع کردهاند، بزرگانی همچون طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان، شیخ حر عاملی، امین الدین طبرسی، شیخ صدوق، علامه حسن بن سلیمان بن خالد قمی، شیخ مفید، سید مرتضی، علامه مجلسی، ابوالحسن شریف و… . برخی نیز رجعت را از ضروریات مذهب بر شمرده اند؛ چنان که علامه مجلسی و شیخ حر عاملی بر این باورند.
*رجعت در لغت
رجعت از ماده «رجع» و اصل آن به معنای بازگشت پس از رفتن است. صاحب مجمع البیان «رجعه» و «الرجعه» را بازگشت به دنیا پس از مرگ بیان کرده و مصدر آن را «الرجوع» به معنای بازگشت به ابتدا ابراز کرده است و همچنین: الرجوع، العود.
همچنین در مجمع البحرین درباره معنای «الرجعه» میگوید: الرجعه به فتح راء، یعنی یک بازگشت پس از مرگ و بعد از ظهور مهدی(عج) و آن، از ضروریات مذهب است… .
*رجعت در اصطلاح
رجعت در اصطلاح، عبارت است از اینکه خداوند، هم زمان با زمان ظهور مهدی(عج) عدهای از بندگان صالح که در ایمان و عمل، خالص بودهاند و نیز عدهای از کفار و منافقان که در کفر و نفاق، سرآمد بودهاند را با همان ویژگیهای روحی و جسمی خود به دنیا برمیگرداند، تا هر دو گروه، در حد امکان نتیجه دنیایی اعمالشان را دریافت کنند. آنچه در بازگشت دو گروه مؤمنان خالص و نیز کفار واقعی به آن اشاره شده، وصف صالح و منافق است، نه مرد و زن.
در معنای اصطلاحی رجعت سید مرتضی میفرماید: بدان همانا آنچه که شیعه دوازده امامی معتقد است، این است که خداوند، هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) گروهی از شیعیان او و گروهی از دشمنان آن حضرت را که پیشتر مردهاند، برمیگرداند تا به ثواب یاری آن حضرت برسند و نیز از دشمنان انتقام گرفته شود… .
طبق آنچه از احادیث برداشت میشود، رجعت، عمومی نیست؛ بلکه مخصوص عدهای از مؤمنان خالص و کفار معاند است. همچنین سر سلسله رجعتکنندگان، انبیا، امامان معصوم(ع) و دشمنان آنان هستند. امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید: رجعت، عمومی نیست؛ بلکه اختصاصی است و تنها مؤمنان یا مشرکان محض، رجعت میکنند.
گروهی از یاوران حضرت بقیهالله(عج) زنانی هستند که خدا به برکت ظهور امام زمان(عج) آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود. در روایات، به دو گونه به این افراد اشاره شده است:
۱.عام
در روایات، رجعت ویژه زن یا مرد نیست و فقط به مؤمن محض و کافر محض اشاره شده است؛ یعنی هم زن مؤمن و هم زن کافر در زمان ظهور مهدی(عج) رجعت میکنند، تا زنان مؤمن، طعم شیرین و لذّت انجام وعده الهی را بچشند و در رکاب حضرت امام مهدی(عج) و امامان معصوم(ع) به خدمت بپردازند و زنان کافر هم کیفر دنیایی گناه و عملکرد خود را ببینند و به عذاب الهی برسند.
۲. خاص
گروهی از زنان هستند که علاوه بر اخبار عمومی، در برخی اخبار، به نام آنان هم اشاره شده است. این روایات معتبر درباره زنان، بسیار اندک است.
*زنان مؤمن
در منابع معتبر اسلام، نام ۱۳ زن یاد میشود که به هنگام ظهور قائم آل محمد(ص) زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان(عج) به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل میکند که فرمود: «همراه قائم(عج) سیزده زن خواهند بود». گفتم: «آنها را برای چه کاری میخواهد؟» فرمود: «برای مداوای مجروحان و رسیدگی به مریضها؛ همانگونه که وقتی همراه پیامبر(ص) بودند چنین میکردند». عرض کردم: «نام آنها را بفرمایید» فرمود: «قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیّه، سمیه مادر عمار بن یاسر، زبیده، ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیّه، صبانه ماشطه و ام خالد جهنیّه.
در این روایات، امام صادق(ع) از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد میکند. در کتاب خصایص فاطمی به نسیبه دختر کعب مازنیه نیز اشاره شده است.
در کتاب منتخب البصائر از دو زن به نام «تیره» و «أحبشیه» نام میبرد. این افراد، هر کدام در بُعدی و بیشتر در بُعدِ جهاد با دشمنان خدا، از خود شایستگیهایی نشان دادهاند. برخی از آنان ـ همچون «صیانه» ـ مادر چند شهید بوده و خود نیز با وضعی جانسوز به شهادت رسید. برخی دیگر چون سمیّه، در راه دفاع از عقیده اسلامی خود، سختترین شکنجهها را تحمل نموده و تا پای جان از عقیده خود دفاع کردهاند.
امخالد نیز نعمت تندرستی پیکر را برای حفظ اسلام استفاده کرد و جانباز شد. برخی دیگر، همانند زبیده کسانی بودند که زرق و برق دنیا، هرگز آنان را از اسلام باز نداشت و از آن امکانات در راه عقیده خود استفاده کرده و در مراسم حج که یکی از ارکان دین است به کار بردند. بعضی، افتخار دایگی رهبر امت را داشتند و خود نیز از معنویات زیادی برخوردار بودند و بعضی دیگر، از خانواده شهیدانی بودند که خود، پیکر نیمهجان فرزندانشان را حمل کردند. آنان، کسانی هستند که با انجام رشادتها ثابت کردند که میتوانند گوشهای از بار سنگین حکومت جهانی اسلام را بردوش گیرند.
همه این دلائل، ما را به راز تصریح امام صادق(ع) به نام این نه نفر آگاه میکند. حال، برای درک بهتر شرح حال مختصری از زندگی چند تن را بررسی کنیم.
۱. صیانه
در کتاب خصائص فاطمیه آمده است: در دولت مهدی(عج) سیزده تن، برای معالجه زخمیان زنده گشته و به دنیا بازمیگردند. یکی از آنان «صیانه» است که همسر «حزقیل» و آرایشگر دختر فرعون بوده است. شوهرش «حزقیل» پسرعموی فرعون و گنجینهدار او بوده و به گفته او، حزقیل، مؤمن خاندان فرعون است که به پیامبر زمانش، موسی(ع) ایمان آورد.
پیامبر(ص) فرمود: شب معراج، در مسیر بین مکه معظمه و مسجد الاقصی، ناگهان بوی خوشی به مشامم رسید که هرگز مانند آن را نبوییده بودم. از جبرئیل پرسیدم: «این بوی خوش چیست؟»، گفت: ای رسولخدا(ص)! همسر حزقیل به حضرت موسی بن عمران(ع) ایمان آورده بود و ایمان خود را پنهان میکرد.
۲.سمیه، مادر عمار یاسر
او هفتمین نفر بود که به اسلام گروید و بدترین شکنجهها را تحمل کرد. او و شوهرش، یاسر در دام ابوجهل گرفتار شده بودند و او، به آنها دستور داد که به پیامبر خدا دشنام دهند؛ اما آنها چنین کاری نکردند. ابوجهل زره آهنی به سمیه و یاسر پوشاند و آنها را مقابل آفتاب سوزان نگهداشت. پیامبر(ص) که گاهی از کنارشان عبور میکرد، آنها را به صبر و مقاومت سفارش میکرد و میفرمود: «ای خاندان یاسر صبر پیشه کنید که وعدهگاه شما بهشت است». سرانجام ابوجهل با ضربتی آنها را به شهادت رساند. خداوند، این زن را به سبب صبر و مجاهدتی که در راه اسلام متحمل شد، در زمان ظهور مهدی(عج) زنده خواهد کرد، تا پاداش وعده الهی را ببیند و در لشکر ولی خدا، به یاوران آن حضرت خدمت کند.
۳. ام ایمن
نام او «برکه» است. وی کنیز پیامبر(ص) بود. آن حضرت، به او مادر خطاب میکرد و میفرمود: «او باقیمانده خاندان من است». او از شیفتگان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا(س) او را به عنوان شاهد معرفی کرد و پنج یا شش ماه پس از پیامبر(ص) در زمان خلافت ابوبکر از دنیا رفت.
ام ایمن، دختر «ثعلبه بن عمرو بن حصن بن مالک» است. او خدمتگزار «آمنه»، مادر پیامبر (ص) بود که به ارث، به پیامبر(ص) منتقل شد. آن گاه که رسول خدا (ص) مادر خود را از دست داده بود، ام ایمن، پرستاری وی را برعهده گرفت و به اصطلاح، خدمتگزار رسول خدا(ص) محسوب میشد. رسول خدا(ص) بارها میگفت: «ام ایمن، پس از مادرم «آمنه»، مادر من است» و او را عضو خانواده و یادگار اهل بیت خویش میخواند. ام ایمن را باید یکی از بانوان نمونه و ممتاز تاریخ اسلام دانست؛ چون کوششهای او در طول زندگی پر برکتش در راستای وابستگی به پیغمبر (ص) و خاندان او، افتخارآمیز و سراسر پر عظمت بود که اینجا مجال شرح آن نیست.
۴. زبیده
وی، همسر هارون الرشید و از شیعیان بود. هنگامی که هارون از عقیده او آگاه شد، سوگند یاد کرد او را طلاق دهد. او به انجام کارهای نیک معروف بود. زمانی که یک مشک آب در شهر، یک دینار طلا ارزش داشت، او همه حُجاج و شاید مردم مکه را سیراب کرد. او دستور داد با کندن کوهها و احداث تونلها، آب را از فاصله ده میلی خارج حرم مکه، به حرم آوردند. زبیده، صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند و هر کدام موظف بود که یک دهم قرآن را بخواند؛ به گونهای که از منزل او، صدای قرائت قرآن همانند زمزمه زنبورهای عسل، بلند بود.
۵. امخالد عبدی
امخالد عبدی را دانشمندان و رجال نویسانی چون کشّی و مامقانی، بانویی معرفی کردهاند که استاندار عراق، یوسف بن عمرو به سبب عقیده شیعی و پیروی از زید بن علی بن الحسین(ع) در کوفه دست او را قطع کرد. وی، بانویی عارف و مجاهد بود که در راه عقیده و عبادت خویش، استواری و پایبندی قاطعی داشت و در بیان معارف دین و ابراز عشق و ارادت به خاندان پیامبر (ص) برابر مخالفان، هیچ کوتاهی و مسامحهای روا نمیداشت.
۶. حبابه والبیه
شیخ طوسی، شیخ کلینی، فیض کاشانی، محدث بحرانی، طبرسی، راوندی و علامه مجلسی، او را محدث و راوی حدیث از امام علی(ع) و سایر امامان تا امام رضا(ع) و خلاصه راوی حدیث از هشت تن از امامان معصوم دانستهاند. نکتهای که درباره این بانوی محدث قابل توجه است و او را در ردیف یکی از زنان فوقالعاده و استثنایی قرار داده، این است که حبابه، راوی حدیث از امام علی(ع) بوده و در روزگار امام زین العابدین(ع)، ۱۱۳ سال از عمر او میگذشت. در سال ۱۸۳ قمری که امام موسی بن جعفر(ع) شهید شده و امام رضا(ع) عهدهدار امامت شد، وی به حضور امام هشتم رسید؛ در حالی که عمر او در این روزگار، حداقل ۲۳۵ بود. وقتی از دنیا رفت، امام رضا(ع) او را با پیراهن خود کفن کرده و به خاک سپرد. سن او هنگام مرگ، بیش از ۲۴۰ سال بود. او، دوبار به جوانی بازگشت که یک بار به معجزه امام سجاد (ع) و بار دوم به معجزه امام هشتم(ع) بود.
۷. قنواء، دختر رشید هجری
قنواء دختر رشید هجری را دانشمندان رجالی و اهل فقه و حدیث، مانند شیخ طوسی، علامه برقی و مامقانی از بانوان یاور امام صادق(ع) و راوی حدیث از آن بزرگوار معرفی کردهاند. میزان صلابت و پایداری در عقیده و پایبندی او به اسلام و تشیع و علاقه به امیرالمومنین (ع) از جریانی که درباره شیوه اسارت و شهادت پدر بزرگوارش، توسط ابن زیاد نقل میکند، آشکار میشود. به هر حال، قنواء زن راوی حدیث از امام صادق(ع) و امام علی(ع) دختر پدری است که در دین، صادق و در ولایت، راستین است. چنین زنی، توسط چنین پدری پرورش یافته و شیفته و رهرو امام زمان است و با چنین اعتقادی میتواند در هنگام ظهور امام زمان(عج) از سیزده زنی باشد که برای معالجه مجروحان و یاری امام(ع) به دنیا بازگشت می کند.
۸. نسیبه، دختر کعب
نسیبه، دختر کعب که همسر او «زید بن عاصم» بود و پسرهای او «حبیب» و «عبدالله» بودند، از بانوان مجاهد و صحابی فداکار رسول خدا(ص) و راوی حدیث از آن بزرگوار بوده است. ابن اثیر جزری، ابن عبدالبر اندلسی و ابن حجر عسقلانی درباره سابقه درخشان او نوشتهاند: در بیعت عقبه که ۶۲ مرد از قبیله خزرج شرکت داشتند و با رسول خدا بیعت کردند، دو زن یعنی نسیبه و خواهر وی هم حضور داشتند و بدون اینکه به هنگام بیعت، دست رسول خدا به دست آنها بخورد، با آن حضرت بیعت کردند و به اطاعت پیامبر(ص) اقرار و تعهد کردند.
نسیبه که با کنیه «ام عماره» هم معروف شده، در بیعت رضوان، در جنگ احد و در جنگ عامه که بعد از وفات رسول خدا(ص) با مسیلمه کذاب واقع شد، حضور یافته است. در جنگ «یمامه» نیز بدن او دوازده زخم برداشت و حتی یک دست وی هم قطع شد. خلاصه کلام اینکه ایمان و اخلاص و فداکاری نسیبه در جنگ احد، به جایی رسید که رسول خدا(ص) فرمود: «وفاداری و مقاومت نسیبه، بهتر و بالاتر از بسیاری از مردها است». بر چنین زنی شایسته و گوارا است که در زمان دولت مهدی(عج) به دنیا برگردد و همچون مؤمنان خاص، طعم شیرین حکومت ولایتی آن حضرت را بچشد. این، اجر کسانی است که خداوند به آنها وعده داده است. پیامبر(ص) هم درباره او فرموده است: «نسیبه از بانوانی است که در روزگار ظهور امام زمان(عج) حضور مییابد و به مداوای مجروحان جنگی در رکاب آن حضرت میپردازد…».
طبق آنچه درباره اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا قبل از شروع قیامت گفته شد و همچنین طبق معنای رجعت در لغت و اصطلاح، خداوند، هم زمان با ظهور مهدی(عج) عدهای از بندگان صالح خود را که در ایمان و عمل و تقوا، اسوه مؤمنان بودهاند و همچنین عدهای از کفار که در کفر و نفاق، سرسلسله کفار و منافقان بودهاند را با همان ویژگی روحی و جسمی خود به دنیا برمیگرداند، تا هر دو گروه نتیجه دنیایی اعمالشان را دریافت کنند. طبق آنچه گفته شد، برداشت میشود که در اخبار این بازگشت، به عنوان مؤمنان و کفار اشاره شده است؛ یعنی مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان غیرمؤمن رجعت میکنند.
امر رجعت در پیشینیان هم صورت گرفته و امری است که به زمان و گروه خاصی اختصاص ندارد؛ بلکه به همه زمانها و همه مردم مربوط است (مؤمنان خاص و کفار خاص) . همچنین عقل، هیچ مانعی برای زندهشدن مردگان پس از مرگ تصور نمیکند بلکه وقوع آن را درک میکند. پس باید رجعت را که درباره این جهان است، بپذیرد؛ چون امکان حیات مجدّد را در روز رستاخیز پذیرفته است. زن، از آغاز آفرینش تا کنون، دورانهای تلخ و شیرینی را سپری کرده است؛ گاه همراه با حرکت انبیای الهی، گام به گام همراه آنان بوده و دوشادوش مردان صالح، از پیامبر زمان خود حمایت کرده است؛ همانند ماشطه که حاضر میشود خود و فرزندانش در آتش بسوزند؛ امّا لحظهای از ایمان به خدا دست بر ندارد.
زنان، اولین کسانی هستند که افتخار آموزگاری بشر را به عهده گرفتهاند و دامانشان کانون شکلگیری تمام فضیلتها است؛ پس حق است که در روایات و احادیث، بر رجعت به نام زنان مؤمن خاص اشاره شود و او هم در این امر بزرگ آخرالزمان حضور داشته باشد.
یکی از مواردی که از این بحث نتیجه میشود، این است که کسانی که برای انتقام و تنبیه به دنیا برمیگردند، هرگز به میل و اراده خود برنمیگردند؛ بلکه ناگزیر تن به رجعت میدهند که رجعت برای آنها بسیار ذلّت بار و سخت است.
ولی درباره مؤمن به نظر میرسد رجعت اختیاری خواهد بود. امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که حضرت مهدی(عج) قیام کند، مأموران الهی، در قبر با اشخاصی مؤمن تماس میگیرند و به آنها میگویند: «ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است. اگر میخواهی به او بپیوندی، آزاد هستی، و اگر بخواهی در نعمتهای الهی متنعم بمانی، باز هم آزاد هستی».
پس اگر میخواهیم در زمره یاران امام زمان(عج) باشیم، اگر میخواهیم به اراده و لطف پرورگار، گل روی مهدی فاطمه(س) را در دنیا ببینیم و بتوانیم فرد مفیدی در حکومت او باشیم، از همین لحظه با مهدی(عج) پیمان ببندیم و خود را با برنامهها و خواستههایش که جز راه جدّش پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) نیست، تطبیق دهیم.