تفاوت بنیادین رجعت با مفاهیم انحرافی تناسخ
رجعت، عینیتِ جلوه های قیامت با بازگشت خوبان خوب و بدان بد به دنیا است، رجعت کنندگان با همان کیفیت زندگی قبلی خود باز می گردند، لذا رجعت شیعی با مفاهیم انحرافی مثل تناسخ تفاوت بنیادین دارد.
رجعت رویداد بازگشت بهترین ها و بدترین های آدمی به دنیاست چنان که در روایت داریم: «إنَّ الرّجعَهَ لَیسَت بعامَهِ وَ هِیَ خاصَّهٌ لایَرجِعُ اِلاّ مَن مَحضَ الإیمانَ مَحضاً أو مَحَضَ الشَّرکَ مَحضاً؛ رجعت همگانی نیست بلکه خاص است و فقط کسانی به دنیا باز می گردند که مؤمن خالص یا مشرک محض باشند».
فلسفه رجعت در این است که مردم صحنه ای از قیامت را مشاهده کنند، البته این رجعت و زنده شدن آدمی در قیامت برای خداوند آسان تر از خلقت اولیه است که در برخی آیات قرآن کریم نیز به این مهم که رجعت و زنده شدن مردگان، آسان تر از خلقت اولیه است، اشاره می شود.
یکی دیگر از فلسفه های رجعت، تحقق عدالت تا حدی است که دنیا ظرفیت آن را دارد، عدالت کامل برای آنان که ایمان و شرک محض هستند، در دنیا محقق نخواهد شد اما در سطح حداقلی باید محقق شود تا افراد مخلص و با ایمانی همچون امام حسین(ع) بتوانند استعدادها و توانایی های خود را به منصه ظهور برسانند تا برکات آن نصیب مردمان جهان شود؛ بنابر این، بازگشت بهترین ها به عالم برای نمایان کردن استعدادها و توانایی آنان است که عمدتا شهادت مانع از بروز آنان شده است.
فلسفه دیگر رجعت آن است که مردم بخشی از مجازات بدترین های عالم را هم ببینند و شاهد غلبه حق بر باطل باشند.
آیا منتظرانی که مرگ مانع دیدار آنان با امام زمان (عج) شده می توانند در زمره رجعت کنندگان به این عالم باشند؟
در روایت آمده است: «خداوند سه نوع دوره ظهور حق و ایام الله دارد؛ ظهور امام زمان (عج)، رجعت و قیامت» بنابراین انسان مومنی که آرزوی ظهور و یاری امام زمان (عج) را داشته است، می تواند از طریق رجعت به دنیا بازگردد.
«صیانه ماشته» آرایشگر دختر فرعون بود اما در دورانی که فرعون خود را خدا می دانست، مقاومت و ایمان خود را حفظ کرد و به طرزی فجیع به شهادت رسید؛ براساس روایات وی نیز جزء رجعت کنندگان خواهد بود.
انسان های مومن هر صبح در دعای عهد می خوانند: «اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی؛خدایا اگر بین من و او مرگى که بر بندگانت حتم و قطعى ساختى حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده، و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت کننده، در میان شهرنشین و بادیه نشین.»
این چشم انداز مومنان و متدیان است که ان شاء الله دوره بعدی زندگی آنان در ظهور باشد و چون این واقعه شدنی است، توسط ائمه اطهار(ع) به صورت دعا برای مومنان بیان شده است.
مرگ پایان امید منتظران برای دیدار و تشرف به محضر امام زمان (عج) نیست، در آیات قرآن کریم آمده: «فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ پس تمنّای مرگ کنید اگر راست میگویید» یعنی فرد صادق تمنای شهادت دارد، بنابراین یک منتظر واقعی باید در طلب شهادت و جان دادن باشد لذا رجعت قطعا برای صادقین و منتظران واقعی رخ خواهد داد تا در آن دوران نیز به استقبال شهادت بروند.
با اشاره به انحرافات و شبهات مطرح شده پیرامون اصل رجعت، رجعت نمودار شدن جلوه های قیامت برای اشخاصی است که خداوند صلاح بداند که در نمونه های ذکر شده در تاریخ مانند اصحاب کهف مشاهده می شود. رجعت به معنای بازگشت روح به مانند بدن قبلی خود است لذا مفاهیمی مانند تناسخ که بازگشت روح به هر بدن و شیء است، با رجعت تفاوت بنیادین دارد.
پیروان بهاییت معتقد هستند که (نعوذ بالله) رهبرشان حسینعلی نوری در ظاهر امام حسین(ع) و در نهایت در ظاهر عیسی بن مریم(ع) در دوان آخرالزمان رجعت خواهد داشت و یا فرقه قادیانی معتقد هستند غلامحسین قادیانی در قالب حضرت عیسی(ع) یا امام زمان (عج) رجعت خواهد کرد که این اعتقادات از اساس باطل است چراکه براساس روایات شیعی، رجعت کنندگان با همان جسمی که قبلا با آن زیسته اند، رجعت می کنند.
رجعت شیعی با شرایط و قیود رقم می خورد به عنوان مثال اصحاب کهف به این دلیل که در برابر ظلم و ستم ایستادگی کردند، با همان ایده و آرمان رجعت کردند، اما پیروان فرقه های بهائیت و قادیانی اعتقاد به رجعت کسانی دارند که انواع ظلم و ستم ها را به مردم و حتی پیروان خود داشته اند.