واکاوی متحول شدن الگوهای سبک زندگی جوانان در ایران

تصوری که امروزه از جوانان با سلیقه های مدرن و یا فرامدرن و بهره مند از سرمایه اقتصادی و فرهنگی بالا و با تمایلات مصرفی و سوگیری های ارزشی و رفتاری متفاوت از تجربه زیسته عامه جوانان در ذهن داریم، ممکن است با واژه سبک زندگی تداعی شود. با این حال واقعیت این است که داشتن سبک زندگی مفهومی ضرورتاً مدرن و یا فرامدرن نیست و خرده فرهنگ ها و یا ضد فرهنگ ها تاریخچه ای طولانی دارند.

#تحول#سبک#زندگی#جوانان#ایرانی

ظهور خرده فرهنگ مدها(۲) و یا هیپی های(۳) سال های دهه ۱۹۶۰ در انگلیس و یا خرده فرهنگ جاهل های ایرانی دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گواهی بر این مدعا است. رونق مجدد مباحث سبک زندگی را می توان معلول گسترش فرآیندهای جهانی شدن فرهنگ، اهمیت یافتن مقوله مصرف و نیز بحث های عمومی مربوط به گذار از جامعه مدرن به فرامدرن(به ویژه با استناد به روش های مطالعات فرهنگی) دانست. در مقاله حاضر پس از ارائه شرحی از اهمیت و جایگاه سبک زندگی در زندگی جوانان و ردیابی نظری تحولات سبک زندگی آنها، شاخص ها و زمینه های مؤثر بر اهمیت یافتن آنرا مورد بحث قرار داده، در پایان با تحلیل الزام های این تحولات فرهنگی بر شکل گیری سبک های زندگی، برخی عرصه های منتخب شکل گیری سبک زندگی در میان جوانان ایرانی را مورد بحث قرار خواهیم داد.

۱- اهمیت و جایگاه سبک زندگی در زندگی جوانان (از خرده فرهنگ تا سبک زندگی)سبک زندگی را می توان الگوهایی از کنش دانست که تمییز دهنده افراد جامعه است(چانی، ۱۹۹۶:۴). اگرچه جامعه شناسان کلاسیکی چون زیمل، وبروبلومر ابعادی از مفهوم سبک زندگی را مورد توجه قرار داده اند، با این حال هیچ گاه به طور مستقل و مستقیم آن را مورد استفاده قرار نداده اند. رواج استفاده از این مفهوم به سال های دهه ۸۰ قرن بیستم برمی گردد. ریمر(۴) جامعه شناس سوئدی چهار دلیل عمده زیر را برای تجدید حیات این مفهوم برمی شمارد:
۱- فرایندهای «فردی شدن» که ازادی و حق انتخاب بیشتری را به ویژه برای جوانان، در شرایط به سرعت رو به تغییر جهان دربرداشته است.
۲- رشد طبقه متوسط جدیدی که جهت گیری آنها آشکارا به سوی سرگرمی و مصرف است و عمدتاً جوانان شهری دارای مهارت های حرفه ای را در برمی گیرد.
۳- افزایش روزافزون مباحث آکادمیک در خصوص پست مدرنیسم که در آن ظهور ارزش ها و سبک های زندگی جدید نقش کلیدی را ایفا می کنند.
۴- سهم مؤثر آثار بوردیو در موضوع سبک های زندگی و به ویژه کتاب او در باب تمایز(۵ )(نگاه کنید به ریمر، ۱۹۹۵).
چنانکه ملاحظه می شود، آنچه توضیح دهنده رواج سبک زندگی در متون جدید جامعه شناسی است تغییرات ساختی حادث شده از جمله رواج مصرف گرایی و اهمیت استقلال عمل فردی، عاملیت و آزادی های افراد برای انتخاب است. ویژگی های فوق تفاوت آشکاری با زمینه های رواج خرده فرهنگ دارند که جوانان و گروه های دیگر از آن برای رفع تعارض های اجتماعی و هویت یابی جمعی استفاده می کنند. بدین ترتیب سبک های زندگی را باید پاسخ های کارکردی به نوگرایی دانست(چانی، ۱۹۹۶: ۴). خرده فرهنگ ها نظام های معنایی و شیوه هایی برای ابراز وجود بشمار می آیند که گروه های مختلف در تلاش جمعی برای برخورد یا تناقض ها (یا مشکلات) در وضعیت مشترک خویش آن را بوجود می آورند (بریک ۱۹۸۵: ۲۱). خرده فرهنگ ها عمدتاً پاسخی به محدودیت های ساختی و روشی منفعلانه برای اعتراض به تعارض های موجود در این ساختارها بودند، حال آنکه سبک زندگی منعکس کننده تغییر در رابطه فرد و اجتماع پیرامون خود و پاسخی فردی (اگرچه متأثر از ارزش ها و هنجارهای جمعی) به شرایط و موقعیتی است که افراد در آن واقع شده اند. از این رو جاذبه مفهوم سبک زندگی، بخاطر توجه یکسان به وجوه ساختی و فردی مؤثر بر کنش اجتماعی است، حال آنکه خرده فرهنگ ها به ویژه در معنای کلاسیک خود و در غرب با ویژگی های طبقاتی مرتبط دانسته شده است، اگرچه عواملی چون خاستگاه قومی، محل سکونت، تعلقات دینی و مفاهیم مشابه نیز بر آن ها تأثیر می گذارند. از همین رو حضور خرده فرهنگ های کلاسیک، نشانه مبارزه گروه های جامعه برای کسب مشروعیت نسبت به رفتار و شیوه های زندگی خود در برابر زمینه ای است که فرهنگ مسلط عمومی جامعه نمایان می سازد. از انتقادات رایج نسل بزرگسال به نوجوانان و جوانان انگیزه و تعهد کاری کمتر آنهاست. در سطح ساختاری، چنانکه اشاره شد، نسل جوان اعتقادی به امنیت شغلی ندارد. اگر برای والدین جوانان امروز، کار محور و اساس زندگی بود و فراغت کاملاً تحت الشعاع آن قرار داشت و در ارتباط با آن تعریف می شد، در طیف روبه افزایشی از جوانان امروز گرایش به زندگی پس از کار تقویت شده است. نسل جوان امروز در ساختن هویت خویش بیشتر بر فراغت تکیه دارد.خرده فرهنگ به قول استنلی کوهن «تلاش ایدئولوژیکی است که جوانان برای حل جادویی مشکلات خویش انجام می دهند، خرده فرهنگ ها تلویحاً نوعی نقد به نظام اجتماعی و جامعه محسوب می شوند». برای بسیاری از جوانان توسل به خرده فرهنگ (با توسل به نشانه هایی چون موسیقی، آرگوهای ویژه، مد و لباس، تزئیین و آرایش ظاهر و موارد مشابه) شیوه زندگی معنی داری را هنگام فراغت جوانان و جدا از دنیای ابزاری کار فراهم می سازد. در این معنا، خرده فرهنگ ها راه حلی را برای مواجهه با بحران های وجودی و هویتی پیش روی جوانان قرار می دهند که بیش از آنکه فردی باشد صبغه جمعی و اجتماعی دارد. بستر اجتماعی و نمادین شکل گرفته توسط عضویت های خرده فرهنگی علاوه بر آنکه در سطح فردی، عزت نفس آنها را ارتقاء می دهد، هویت جمعی آنها را نیز تقویت می کند. کارکردها و ویژگی های فوق عموماً توصیف کننده اشکال و عضویت های خرده فرهنگی جوانان در کشورهای غربی به شمار می آیند. آشکار است که تاخر شکل گیری مفهوم و پدیده جوانی در ایران در جلوه های حقوقی، آموزشی، نهادین و اجتماعی، فرهنگی آن در قیاس با غرب کیفیتی متفاوت به خرده فرهنگ های جوانان ایرانی بخشیده است. اگرچه استفاده از نشانه های خرده فرهنگی برای ایجاد تمایز گروهی و معنا بخشیدن به بخشی از تجربه فراغتی طیفی از جوانان در سه دهه گذشته، شباهت هایی را با انواع غربی خود نمایش می دهند، با این حال معنا، تفاسیر، زمینه ها، تداوم و تطابق آنها با شرایط اجتماعی و ساختاری، متفاوت از گونه های غربی خرده فرهنگ است. در خرده فرهنگ های ایرانی آن چنانکه مثلاً از گروه هایی با برچسب پانک، رپ، هوی متال، و دیگر گروه های موسیقیایی نمایان است، عنصر هویت جمعی مشترک و آگاهی جمعی و تلاش ایدئولوژیک برای رفع مشکلات جمعی جوانان غایب و یا بسیار کمرنگ است. تعلقات خرده فرهنگی جوانان ایرانی که عمدتاً جلوه بیرونی آن مصرف مد، و تزئین بدن است و در جلوه غیررسمی عمدتاً جلوه بیرونی آن مصرف مد، و تزئین بدن است و در جلوه غیررسمی و عموماً پنهان خود با برخی مولفه های فرهنگ باشگاهی(مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و اختلاط با غیرهمجنس) مرتبط است، اگرچه گاه در سطح فردی دارای معانی نمادین و سویه های متفاوت و اعتراض نیز هست، با این حال در وجه غالب فاقد جهت گیری های انتقادی آشکار به نظم اجتماعی مسلط به شمار می آیند. خرده فرهنگ های جوانان ایرانی اگرچه پیام و گاه واکنشی به سیاست های کنارگذاری مفروض و یا واقعی از نظر جوانان به تنگاناها، محرومیت ها و گاه تبعیض های ساختاری محسوب می شوند، با این حال روشی برای معنابخشی فردی به زندگی این گروه از جوانان و تسکین و یا منحرف ساختن مشکلات و یا بحران های هویتی آنها محسوب می شود؛ و سرانجام در مورد طیف وسیعی از جوانان با گرایش ها و رفتارهای خرده فرهنگی، توسل به خرده فرهنگ شیوه ای برای جوانی کردن و پرکردن فرصت زندگی محسوب می شود (برای تحلیلی در خصوص رابطه خرده فرهنگ و مصرف فرهنگی نگاه کنید به ذکایی و پورغلام، ۸۴، شهابی ۱۳۸۲، آزاد ارمکی و چاوشیان ۱۳۸۱)

بدین ترتیب در حالی که خرده فرهنگ را باید یک سبک زندگی خودآگاه دانست، اما سبک زندگی چنین نیست، و منعکس کننده تغییر در رابطه فرد و اجتماع پیرامون خود و پاسخ فردی (اگرچه متأثر از ارزش ها و هنجارهای جمعی) به شرایط و موقعیتی است که افراد در آن واقع شده اند. از این رو جاذبه مفهوم سبک زندگی بخاطر توجه یکسان به وجوه ساختی و فردی موثر بر کنش اجتماعی است(همان، ۱۰۲:۱۳۸۶). مفهوم سبک زندگی بین مباحث مربوط به ساخت و عاملیت ملی تعامل ایجاد کرده است. سبک زندگی امکان تعامل جوانان با شرایط ساختار اجتماعی را فراهم می سازد و انطباق با ساختار و یا دگرگونی آن نتیجه این سبک های زندگی است. بدین ترتیب واقعیت تجربه همزمان آزادی و محدودیت اجتماعی به خوبی در مفهوم سبک زندگی متجلی است (ذکائی، ۱۰۲:۱۳۸۶). اهمیت یافتن سبک زندگی در جامعه مدرن علاوه بر آنکه ناشی از خصلت جبری، طبقاتی و تک عامل نگر مستتر در مفهوم خرده فرهنگ است، به تحولات مربوط به جهانی شدن(به ویژه جهانی شدن ارزش های جوانی) و تأثیر شگرف تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی(۶) بر آن و نیز تحولات دیگر در ویژگی ها و شاخص های جوانی نیز مربوط می شود. در ادامه برخی از این شاخص های تحول را مرور خواهیم کرد.

۲-شاخص های تحول جوانی و سبک زندکیدر جامعه معاصر جوانان تجارب متفاوتی از کار و فراغت دارند. کاهش فرصت های اشتغال، بسط علاقمندی ها و فرصت های آموزشی و تحصیلی برای جوانان، اشتغال پاره وقت، وابستگی بیشتر جوانان به خانواده های خویش، اهمیت بیش از پیش حفظ و تنوع در اوقات فراغت از جمله زمینه های اصلی هستند که الزام های جدی را در ارزش ها و سبک زندگی جوانان بر جای گذاشته اند، به گونه ای که جوان امروز متفاوت از آن چیزی است که در گذشته وجود داشت. ویژگی های اصلی و مهم این تفاوت، به قرار زیر است:

۲-۱-امتداد یافتن دوره جوانی:جوانی در دوره معاصر طولانی تر از گذشته شده است. اگرچه در معنای عرفی خود دوره جوانی را در ایران مرز بلوغ و ازدواج می دانند، با این حال پیشرسی در بلوغ، به تأخیر افتادن سن اشتغال تمام وقت، ازدواج و دیگر مولفه های گذار به بزرگسالی، طولانی شدن این دوره را به همراه داشته است(نگاه کنید به ذکائی ۱۳۸۳). جوانان شیوه های جدیدی را برای پرکردن فضای زندگی و تجربه گذار خود اختیار می کنند (الگوهای متفاوت دوستی و یا مهاجرت های شغلی و تحصیلی به خارج از کشور نمونه هایی از این موضوع به شمار می آیند). جوانی در دوره کنونی زودتر شروع می شود و دیرتر پایان می یابد.

۲-۲-فردی شدن:فردی شدن فرآیند جدیدی نیست. تنوع راه کارهای تحصیلی، حرفه ای و آموزشی جوانان، از بین رفتن بافت همسایگی ها، فشرده شدن بازار کار، سرعت یافتن تحرک اجتماعی و نیز جغرافیایی از جمله زمینه های مؤثر بر این فرایند است. اگرچه برخی نویسندگان این ادعا را که فردگرایی وجه مشخصه نوگرایی است، به چالش می کشند(مافسولی ۱۹۹۶) و فرآیندهای هویت یابی با احساسات جمعی و مدها و به موازات شکل گیری گروه بندی های قبیله ای، موسیقیایی، ورزشی یا توریستی در بطن جامعه توده وار مدرن را طرح می کنند، با این حال اصل شکل گیری تنوع و تکثر در سلیقه ها بدیهی و جدی است. جوانان در تجربه گذار به بزرگسالی کمتر تابع مدل های نقش بزرگسالان خود و عموماً متکی به انتخاب و عاملیت خویش هستند. فردی شدن ضرورتاً تفاوت های مربوط به زمینه های اجتماعی، جنسیت و یا زمینه های دیگر را از بین نمی برد، بلکه صرفاً بدین معناست که همه طبقات اجتماعی از تنوع بیشتری برخوردارند. این تنوع شکاف های اجتماعی را مرزبندی افزون تری بخشیده است. انتخاب حرفه ها و رشته های بطور مرسوم مردانه و یا زنانه توسط جنس دیگر، ابهام در تفکیک سلیقه های مردانه و یا زنانه توسط هر دو جنس بطور مشترک(ذکائی و میرزایی، ۱۳۸۵) نمونه هایی از این امر است. بسیاری از جوانان در حال حاضر به شبکه های اجتماعی خاص خود تعلق دارند و به سادگی نمی توان آنها را بر اساس خرده فرهنگ های متمایزی که تماس اندکی بین آنها وجود دارد، تفکیک کرد. به همان سان اهمیت تکنولوژی های جدید اطلاعاتی و ارتباطی در تجربه فراغتی جوانان(به ویژه ماهواره و اینترنت)سبب شده است که جوانان فراغت خود را بیش از پیش در خلوت سپری کنند. فردی شدن، جوانان را بیش از گذشته مسئول تحریر بیوگرافی خویش و نیز آینده خود می سازد. از سوی دیگر هم صدا با گیدنز(۱۹۹۱)می توان گفت که نگرانی افراد کمتر متوجه طبقه اجتماعی بزرگ تری است که به آن تعلق دارند و سیاست معطوف به زندگی(۷) دغدغه اصلی آنها را، رشد توانایی ها و تجارب خویش می سازد.

۲-۳-عدم اطمینان و خطر:ویژگی دیگر وضعیت جدید جوانان که سبک های زندگی آنها را تحت الشعاع قرار می دهد، پیش بینی ناپذیری کمتر آینده است. این مسئله خود تا اندازه ای نتیجه فردی شدن و اتکاء افراد به خویش است. در سطح کلان عدم اطمینان را با مفهوم سازی یک (۱۹۹۲) از جامعه خطر(۸) می توان توضیح داد. نوگرایی متاخر، تعداد و درجات زیادی از خطر را متوجه جامعه ساخته است، که از جمله می توان خطرات مرتبط با آلودگی محیطی، استفاده خطرساز از انرژی هسته ای، و پرداخت صنعتی در تولید مواد غذایی، کشاورزی را نام برد. در جامعه خطر این اذعان وجود دارد که تداوم مسیر صنعتی گرایی کلاسیک، خطر تخریب خود را به دنبال دارد (کومار، ۱۹۹۵: ۴۳-۱۴۲). شاید عدم اطمینان را بتوان نتیجه سرعت زیاد تغییرات اقتصادی و اجتماعی دانست که نتیجه آن ناخوشایند بودن نقش های بزرگسالی است که بسیاری از نوجوانان و جوانان امروز در آینده ایفا خواهند کرد. در سطح ساختاری، چند برابر شدن جوانانی که وارد تحصیلات دانشگاهی و آموزش های فنی و حرفه ای می شوند. تورم جوانان با مدرک تحصیلی بالا و تضمین کمتر تحصیلات برای دریافت مشاغل، انتخاب های بالقوه متنوعی که در مسیر زندگی تحصیلی، شغلی، حرفه ای با آن روبروست در کنار محدودیت های ساختاری، زمینه بیگانگی مدیران هویت و مبهم ساختن تجربه گذار طیفی از جوانان را بدنبال خواهد داشت.

۲-۴- ریسک پذیری:نامطمئن بودن نسبت به آینده این نتیجه را بدنبال دارد که، همه قدم هایی که جوانان می توانند بردارند با ریسک و خطر همراه است. جوانان ناچار به ریسک پذیری هستند و از هزینه ها و منابع بالقوه این ریسک آگاهی دارند. به نظر می رسد تجربه گذار در جامعه مدرن به طور فزاینده ای با ریسک پذیری همراه است و بسیاری از جوانان هم اکنون با آن آشنا شده اند. جوانان ایرانی می دانند بدون تحصیلات عالیه استخدام در مشاغل حرفه ای بسیار دشوار است، اما در همان حال به این نکته نیز اذعان دارند که تکمیل تحصیلات دانشگاهی نیز تضمین کننده اشتغال نیست و از این رو بسیاری از آنان به نوعی دست به قمار می زنند.
بعنوان نمونه ای دیگر می توان از مهاجرت برخی فارغ التحصیلان دانشگاه برای یافتن فرصت کار و یا تکمیل تحصیلات در خارج از کشور نام برد. اگرچه هزینه های رفتار مهاجرتی به درجاتی وابسته به سرمایه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی این گروه از دانشجویان است، با این حال همچنان محاسبه ناپذیر و شانس موفقیت به طور کامل تضمین شده است(نگاه کنید به ذکائی ۱۳۸۶).
روابط فردی نیز به همان اندازه با ریسک همراه شده است. انتخاب همسر که پیش از این با نظارت بیشتر اجتماع و خانواده و غالباً در چارچوب شبکه های آشنایی فامیل، همسایگی و محلی صورت می گرفت با پیچیدگی های بسیار همراه شده است. جوانان بخش زیادی از احساس امنیت پیشین را از دست داده اند. بسیاری از آنها آینده خود را در معرض خطر می بینند و ناچارند بدون نقشه ها و مدل های راهنمای قابل اتکاء، بسوی بزرگسالی سفر کنند.
از سوی دیگر عدم اطمینان و ریسک می تواند تجربه آزاد کننده ای نیز برای برخی جوانان بشمار آید. پیش بینی ناپذیری آینده می تواند جذاب تر از دانستن محدودیت هایی باشد که فرد در آینده با آن روبرو است. نسخه آینده برای جوانان نانوشته و حک نشده است و جوانان بنحوی از آن اطلاع دارند. نتیجه دیگر ابهام، پیش بینی ناپذیری و اجبار در اتکاء بیشتر به عنصر خطر و ماجرجویی، نگرش منفی نسبت به جهان است. نسل معاصر بیشتر در مجاورت رسانه ها و اخبار و احتمالاً بیش از هر نسل دیگری شاهد تجاوز، خشونت و جنایت بوده است (جنگ در عراق، افغانستان، خطر آلودگی های هسته ای، تخریب محیط زیست) با توجه به چنین زمینه هایی احساس ترس، ناامنی و خطر در میان این نسل رواج بیشتری دارد. جوانان عصر حاضر به دورنمای اقتصادی خود امید کمتری دارند. فرصت تحرک ساختاری را از والدین خود کمتر می دانند(تحرک بین نسلی) و اعتقاد به لذت بخشی بیشتر تجربه جوانی برای نسل پیشین در مقایسه با خویش دارند.

۲-۵-نگرش متفاوت به کار و فراغت:از انتقادات رایج نسل بزرگسال به نوجوانان و جوانان انگیزه و تعهد کاری کمتر آنهاست. در سطح ساختاری، چنانکه اشاره شد، نسل جوان اعتقادی به امنیت شغلی ندارد. اگر برای والدین جوانان امروز، کار محور و اساس زندگی بود و فراغت کاملاً تحت الشعاع آن قرار داشت و در ارتباط با آن تعریف می شد، در طیف روبه افزایشی از جوانان امروز گرایش به زندگی پس از کار تقویت شده است. نسل جوان امروز در ساختن هویت خویش بیشتر بر فراغت تکیه دارد. به قول بوکاک(۹) فراغت و مصرف شیوه ای را که افراد بر اساس آن خود را می یابند (اینکه که هستند و که می خواهند باشند) تحت تاثیر قرار می دهد. مصرف بیش از پیش، کارکردی فراغتی یافته است. با تغییر سبک مصرف می توان هویت قدیمی را پاک کرد و هویت جایگزینی را کسب کرد. نقش وسیع تر و مهم تری که فراغت در شکل گیری هویت در جهان امروز ایفا می کند؛ این معنای جامعه شناختی را در خود دارد که، طبقات شغلی جای خود را به شکاف های مصرف به عنوان زمینه های منافع جمعی و دسته بندی های سیاسی داده است. با این حال واقعیت این است که شکاف های اجتماعی مهم تر همچنان حول زمینه های دیگری همچون قدرت خرید، تحصیلات، مسکن و شاخص های مشابه قرار دارد و سبک زندگی منحصراًَ مبتنی بر فراغت نیست.
برای آن دسته از جوانان که از سرمایه اقتصادی و نیز فرهنگی کافی برخوردارند، فراغت می تواند منبعی برای آفرینش سرمایه سمبلیک و نوع خاصی از توانایی ارتباطی قرار گیرد. جوانان وقتی به ورزش روی می آورند، برای نوشیدنی دور هم جمع می شوند و یا مسافرت می روند، دیگر تنها به دنبال تمدید قوا و دور کردن فشار و استرس از خود نیستند، بلکه بیشتر به دنبال آفریدن خود و شکل دهی خود در قالب گروه های اجتماعی هستند که با آنها هویت یابی کرده و به آنها هویت جمعی می بخشند(رابرتز، ۸۳:۱۹۹۸).
وجه دیگر اهمیت یافتن فراغت در جامعه مدرن، زیباسازی زندگی روزمره است. جوانان مدرن بیش از پیش نگران و علاقه مند به زیبایی و ظاهر و تجارب لذت بخشی هستند که از فراغت حاصل می شود و به دیگر عرصه های زندگی آنها رخنه می یابد. به قول چانی همچنان که سبک های زندگی، شخصیت و احساسات ما را شکل می دهد و همچنان که زندگی روزمره زیبا می شود، دلایل بسیاری برای نگرانی نسبت به ظاهر خود می یابیم و احساس می کنیم که هویت مان در معرض خطرند.

۲-۶- برقراری ارتباط به شیوه متفاوت:رسانه های جمعی به منبع اصلی و مسلط در شکل دهی هویت جوانان تبدیل شده اند. نسل فعلی جوانان را باید اولین نسل جوانان آشنا با کامپیوتر و تکنولوژی های ارتباطی دانست. بسیاری از آنها می توانند با طیفی از نرم افزارهای کامپیوتری کار کنند و به راحتی آنها را می فهمند. این تحولات تکنولوژیک بر ذوق، سلیقه و نیاز ارتباطی آنها نیز تأثیر گذاشته است. تکنولوژی های ارتباطی تعاملی و مجازی(به ویژه اینترنت) الزام های جدی را بر هویت یابی جوانان داشته اند. ریسک پذیری، انتقالی بودن احساسات و عواطف، دادن فرصت بازاندیشی، تقویت فردیت و استقلال عمل و انتخابی بودن، سیال ساختن هویت، ایجاد تعارض، دوسویگی و بحران در هویت، جبران کردن برخی کاستی های فضای عمومی و حقیقی، خصوصی کردن دنیای زندگی، فراغتی ساختن رسانه و فردی ساختن هویت، پیچیدگی در هویت، زیباسازی زندگی روزمره، کسب سریع تجارب مربوط به بزرگسالی، جزء جزء کردن هویت، افسون زدایی از برخی جاذبه های زندگی غربی، ایجاد تمایز، ارزشمند کردن تمایز و اهمیت دادن به سبک زندگی از جمله تأثیرات مفروض فضای مجازی بر ارزش ها، هویت و گرایش های جوانان محسوب می شوند.
به همان سان رسانه های جدید، نیازهای ارتباطی جوانان را نیز تحت تأثیر قرار داده اند. جوانان مدرن ترجیح می دهند اطلاعات مورد نیاز خود را خلاصه و صریح دریافت کنند و چون در معرض انتخاب های متعدد هستند، از این رو همیشه به دنبال سبک ها و رنگ های متنوع می باشند.

۲-۷-مصرف گرایی و مصلحت طلبی:تعبیر دیگر سوگیری و اولویت بخشی به سیاست معطوف به زندگی(۱۰) به جای سیاست های اولویت بخش، رضامندی های آنی(۱۱) نسبت به تلفن همراه و رضایتمندی های معوق(۱۲) است. نسل جدید بیش از پیش به دنبال داشتن اوقاتی شاد و پرلذت است، خواه این لذت در محیط کار حاصل شود و یا در منزل. برای بخشی از جوانان جدید اگرچه کار جزء مهمی از هویت فردی و اجتماعی را تشکیل می دهد، با این حال کار را صرفاً برای کار نمی خواهند، بلکه آن را بعنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود یعنی پول، لذت و فراغت می نگرند: روشن است که تجاری شدن فراغت و ضرورت پرداخت هزینه برای تجربه بسیاری از میدان های فراغتی، (ورزش، سفر و گردش، ارتقاء مهارت های هنری و …) اهمیت کار درآمد زا را برای این گروه مهم تر از پیش ساخته است و نگرانی کنار گذاشته شدن از مشارکت و فعالیت های فراغتی را در آنها ایجاد می کند. از سوی دیگر دسترسی به امکانات جدید رسانه ای که زرق و برق مزایای رفاه، علم و تکنولوژی های جدید را به وضوح نشان می دهد در کنار توجه بیش از اندازه والدین، برخی از جوانان نسل جدید را بسیار متوقع ساخته است. این دسته میل شدیدی برای رضایتمندی آنی دارند. بسیاری از جوانان به دنبال برخورداری از این امکانات جدید هستند و برای رسیدن به آن عجله دارند و برای دسته ای از آنان پول داشتن، شیک پوش بودن، داشتن پرستیژ بالا بدون زحمت زیاد، خواسته های جدی است. صبر و حوصله این جوانان برای پیشرفت مرحله ای و برنامه ریزی برای آینده بسیار کم است. با این حال خواسته های آنان یکسره بر محور مادی گرایی نیست و زندگی خوب و دارای کیفیت را بر امتیازات مالی ترجیح می دهند و از این جهت در اندیشه های آنان گاه نوعی تناقض نیز به چشم می خورد.
در مجموع به نظر می رسد محیطی که جوانان نسل جدید در آن رشد می یابند، تفاوت های اساسی با نسل قبلی دارد. آنچه به نسل قبلی انگیزه می داد، بسیار متفاوت از آن چیزی است که نسل جدید را انگیزه می دهد. تحولات اشاره شده ضرورتاً منعکس کننده ی بخشی از اصلاح ارزشی و ویژگی های جوانان نسل جدید به شمار می آید روشن است که این تحولات و ویژگی ها با نگاهی آینده نگرانه منعکس کننده علائق، سلایق، تجارب و زمینه های تأثیرگذار بر بخشی از جوانان به شمار می آیند و یکسره نمی توان آنرا به کلیت تجربه جوانان تعمیم داد. در کشورهای غربی برای نشان دادن تحول و فاصله گیری یک نسل از نسل های پیشین از نام یا برچسب های خاصی همچون نسل x نسل y و یا z استفاده می شود. برای مثال اصطلاح نسل x عموماً برای جوانان واقع در گروه سنی ۱۸ تا ۲۹ساله به کار می رود. این اصطلاح ارائه کننده تصویر کلاه های وارونه بیسبال، لباس های چروک و وصله دار، سوراخ کردن بدن، انفعال یا خصومت نسبت به ارزش های مورد توجه نسل والدین خود و بالاتر از همه تداعی کننده تصویر موجی ناشناخته از بزرگسالان جوان است (اسکیلسون، دویلی، ۵۲:۱۹۹۹). طیف متنوعی از ارزش ها و جهت گیری های فکری را می توان بعنوان ویژگی های نوعی این نسل نام برد که زمینه ها و موارد آن با ویژگی های مرور شده در این مقاله شباهت های زیادی دارد. به نظر می رسد صرف نظر از بستر تاریخی و اجتماعی، سطوح توسعه و دیگر زمینه های اجتماعی سیاسی و ایدئولوژیک، جهانی شدن در سطوح اقتصادی، فرهنگی و به ویژه تحولات تکنولوژیک و رسانه ای آن شرایط یکسانی را متوجه حیات اجتماعی جوانان و پدیده جوانی ساخته است. با این حال این تجانس در زمینه ها به معنای نادیده گرفتن بستر اجتماعی تاریخی خاص هر کشور و تأثیر نیروهای محلی بر فرایند فرهنگ جهانی زیست جوانان و شرایط نیست. جوانان از دیالکتیک نیروهای محلی و جهانی در شرایط تاریخی و توسعه ای هر کشور رقم می خورد.
در ادامه، الزامات تحولات فرهنگی و ارزشی یاد شده را بر شکل گیری سبک های زندگی جوانان ایرانی در عرصه های مصرف رسانه ای (به ویژه رسانه های نو و مجازی) و نیز فرهنگ بدن و تناسب مورد بحث قرار خواهیم داد.

۲- رسانه های جدید:رسانه ای شدن(۱۳) و خانگی شدن به طور فزاینده ای توصیف کننده مصرف بخش عمده ای از فراغت جوانان در جامعه ایران شده است و سبک های زندگی آنها را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده است. فردی شدن سبک های زندگی جوانان علاوه بر آنکه متأثر از رشد تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی است. خود توضیح دهنده فزاینده ی آنها بدان نیز هست. تلفن همراه بعنوان وسیله ای ارتباطی علاوه بر تسریع و تسهیل برقراری ارتباط، الگوهای ارتباطی جوانان را دستخوش تغییرات زیادی کرده است. احساس امنیت و اعتماد به نفس، تعمیق روابط دوستانه و عاطفی، گسترش دامنه ارتباطات فردی، برقراری روابط دور از نظارت خانواده از جمله تأثیرات این رسانه ارتباطی بر تعاملات و سبک زندگی جوانان است.خاصیت تعاملی و دوسویه رسانه ها امکان انتخاب و عاملیت بیشتری را به جوانان می بخشد و مجال بیشتری به مشارکت های دیجیتال، اظهاری و مجازی در اختیار آنها می گذارد. در ادامه برخی تأثیرگذاری های رسانه های نو بر سبک مند شدن انتخاب های جوانان و رواج عادت واره های جدید در میان آنان را به اختصار و به تفکیک مورد بحث قرار خواهیم داد.

۲-۱-اینترنت:اینترنت بعنوان یکی از صورت های جدید رسانه ای اهمیت و رواج فزآینده ای در میان جوانان یافته است و اگرچه بواسطه فراگیری محدودتر این رسانه در ایران (در قیاس با کشورهای غربی) تأثیرات آن بر الگوهای ارتباطی، هویت یابی و ارزش های جوانان بیشتر معطوف به لایه های پرمصرف جوانان است که عموماً از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی متوسط و بالاتری برخوردارند، با این حال انتظار می رود با ایجاد تسهیلات زیرساختی بیشتر در مدارس و مناطق محروم تر، بر جذابیت آن بسیار افزوده شود. نتایج بدست آمده از پیمایش ملی، ارزش ها و نگرش های جوانان در سال ۱۳۸۳ نشان می دهد که استفاده های سرگرمی در قالب چت روم ها و پیام گذاری های فوری،(۱۴) صورت غالب استفاده جوانان ایرانی از اینترنت است(۲۹/۷) و در اولویت های بعدی ارسال e-mail (27/9) و استخراج و جستجوی اطلاعات علمی قرار دارند(۲۷/۳). انگیزه های ارائه شده جوانان برای چت نیز غلبه بر تنهایی(۳۵/۵%) دوست یابی(%۱۵) مهیج بودن این نوع گفتگوها (%۱۰) و سرانجام تازگی و متفاوت بودن محیط چت(%۹/۳) عنوان شده است. به نظر می رسد که استقبال جوانان ایرانی از این رسانه تا اندازه ای مربوط به محدودیت های فراغتی و گاه تنگناهایی است که تعاملات جوانان غیر همجنس در فضای عمومی بدنبال دارد؛ به گونه ای که ۱۰۰% گفتگوهای مجازی جوانان با افراد غیرهمجنس خویش بوده است. از سوی دیگر علاوه بر کارکرد تسهیل کننده و جبران کننده ارتباطی، جاذبه هایی چون گمنامی، امکان پذیر بودن جعل هویت و فریب سیال و متکثر بودن از دیگر جاذبه هایی است که رسانه های الکترونیکی در اختیار جوانان قرار می دهند. ویژگی های فوق می تواند الزام های گسترده ای را در روابط جنسیتی، روابط قدرت و الگوهای ارتباطی دختران و پسران جوان ایرانی بر جای گذارد که هم از بعد منفی و هم از بعد مثبت قابل بحث است. فضای مجازی اگرچه به طور غالب امتدادی از روابط جنسیتی جوانان در دنیای واقعی است که در آن سهم غالب با پسران است، مهارت و فضای بیشتری در اختیار دارند و ماجراجویی های جنسی خود را در محیط بر خط(۱۵) جستجو می کنند و زبان، قدرت، ارزش و الگوهای ارتباطی را مشابه با فضای واقعی بازآفرینی می کنند، با این حال برای طیفی از دختران جوان به ویژه آن دسته که از حداقل سرمایه های اجتماعی و فرهنگی برخوردارند، تجربه ای آزادکننده و قدرت بخشی نیز محسوب می شود. از سوی دیگر برای آن دسته از جوانان که استفاده غالب آنها از اینترنت نه سرگرمی و گفتگوی بر خط، بلکه تولید محتوا، ایجاد پایگاه شبکه برای خود و به ویژه راه اندازی وبلاگ است، اینترنت تأثیرات جدی را در شکل دهی به هویت مدرن، آنچنانکه نظریه پردازان متاخر چون گیدنز، بک، لش، یوری و بومن به آن اشاره کرده اند، داشته است. این گروه از جوانان در قیاس با جوانانی که وجه غالب مصرف اینترنتی آنها سرگرمی است، تمایلات بازاندیشانه جهان وطنانه بیشتری دارند و در ویژگی های دیگری نیز همچون تکثرگرایی ارزشی، و هویت های ترکیبی تفاوت نشان می دهند. بدین ترتیب به موازات کاسته شدن از انگیزه های فراغتی صرف و رفع کنجکاوی های اولیه، اینترنت عرصه ای را برای بازاندیشی جوانان در هویت خویش فراهم می سازد. حضور مستمر و فعال در فضای مجازی و استفاده مداوم از امکانات متعدد و منحصر به فرد اینترنت، به ویژه متعامل و تبادل اطلاعات با سایر کاربران متعدد و متفاوت، باعث تقویت و شکل گیری هویت مدرن و بازاندیشانه در بین کاربران ایرانی، خصوصاً کاربران جوان با مصرف حرفه ای می شود. حضور در این فضا به عنوان فضایی متکثر پذیرش نسبی گرایی، تنوع و تفاوت ها را برای کاربران ایرانی(که در جهان واقعی خود با دنیایی نسبتاً یکدست روبرو هستند) آسان تر از پیش ساخته است.

اینترنت همچنین مرزهای تازه ای را در شکل گیری ارزش های جوانان ایرانی، به ویژه ارزش های مربوط به ازدواج و دوستی های رمانتیک پیش روی جوانان قرار داده است. سلیقه ها، ارجحیت ها و علائق جوانان به طور فزاینده ای هم شکلی را منطبق با ارزش ها، معیارها و حساسیت های رمانس غربی به خود می گیرد. ویژگی ها و معیارهای رمانس غربی (و یا هنجارهای مربوط به آشنایی(۱۶) و انتخاب شریک(۱۷) بر پایه ارزش هایی همچون خود ابزاری، مردگرایی، عاملیت شدید، لذت طلبی، تمایز، تنوع و تکثر، دین فردی(دین حداقلی)، جاذبه های بیرونی، انتقالی بودن، سریع احساسات، چهل تکه سازی، ریسک پذیری، تعهد و الزام آور نبودن، وابستگی به فضای مجازی، سیالیت، دوسویگی و ابهام، پیچیدگی زائد، فانتزی گرایی، سکسی کردن عشق اروتیسم، بالا بردن سطح انتظارات و ارزشمندکردن تمایز است. تاملی بر سایت های متعدد و متنوع ایرانی و غیرایرانی از این نوع و تحلیل محتوای ساختار، فرمت و محتوای اطلاعات و پرونده های تنظمین شده کاربران، گویای تأثیرپذیری روزافزون جوانان از این الگوها در تعاملات و زندگی روزمره خویش است در برخی از این سایت ها که کاربران ناگزیر از تکمیل پرونده(۱۸) برای خود و پاسخگویی به سؤالات استاندار طراحان سایت هستند، سوالات متعدد و گاه غیرمعمول و نامتعارف پیش بینی شده، علاوه بر تفکیک و فرد فرد ساختن افراطی (و فرضی) سلیقه ها و سبک زندگی، گاه حساسیت هایی را بدنبال آورده و یا جوانان را وادار به پاسخ ها و یا انتخاب هایی از روی اکراه می سازد(برای مثال از متقاضی پرونده اطلاعاتی در خصوص سوگیری ها و شدت تمایلات جنسی نیز سوالاتی مطرح می شود).
در مجموع حضور کاربران ایرانی در فضای مجازی را باید جوازی- هر چند کم اعتبار- برای ورود مشروط آنها به دنیای مدرن داشت. حضور در فضای مجازی، جغرافیایی وضعی کاربران جوان ایرانی را دگرگون کرده و در وجوهی متفاوت و در عرصه های متمایز، اجازه مدرن بودن و مدرن زیستن را به آنان می دهد. با این حال این تجربه در وجه منفی ممکن است بر مهارت ها و یا علائق آنان برای جستجو راه های جایگزین و خلاقانه گذراندن فراغت تأثیر گذارده در غیاب تمرین و آموزش سواد رسانه ای، مصرف منفعلانه رسانه ها را در آنها تقویت کند. همچنین سرگرمی های مجازی علاقه جوانان به مشارکت اجتماعی و فعالیت های مدنی را تحت الشعاع قرار می دهد و در مورد مصرف کنندگان حرفه ای و مولد می تواند نوعی جهان وطنی یک طرفه را جانشین مشارکت های اجتماعی واقعی سازد. این تمایلات یا ارزش ها اگرچه فی نفسه و ضرورتاً مخرب نیست، اما ممکن است به هزینه تغییر افراطی چارچوب های مرجع جوانان و کمرنگ ساختن هویت آنان در سطح ملی، دینی و شهروندی تمام شود.

۲-۲- تلفن همراه:تلفن همراه بعنوان وسیله ای ارتباطی علاوه بر تسریع و تسهیل برقراری ارتباط، الگوهای ارتباطی جوانان را دستخوش تغییرات زیادی کرده است. احساس امنیت و اعتماد به نفس، تعمیق روابط دوستانه و عاطفی، گسترش دامنه ارتباطات فردی، برقراری روابط دور از نظارت خانواده از جمله تأثیرات این رسانه ارتباطی بر تعاملات و سبک زندگی جوانان است. پیامک(۱۹) در کنار امکانات جدید گوشی های موبایل، رنگ های متنوع، بازی ها، دوربین و تکنولوژی بلوتوس، تلفن همراه را از یک ابزار صرفاً ارتباطی فراتر برده و به پایگاهی برای سرگرمی، لذت و فراغت تبدیل کرده است.
تلفن همراه نیز به سهم خود به روندهای فردیت یافتن، مستقل شدن و اجتماعی شدن جوانان و لذت بخشی جوانی کمک کرده است. تلفن همراه به جوانانی که هنوز با خانواده های خود زندگی می کنند، استقلال عمل بیشتری بخشیده و اعتماد به نفس آنها را ارتقاء می دهد. انعطاف پذیری در زمان و مکان، تلفن همراه را به وسیله ای مناسب برای سرگرمی و ارتباط جوانان تبدیل ساخته است. تلفن همراه به جوانان این امکان را می دهد تا با توجه به امکان تماس مداوم با خانواده، زمان بیشتری را بیرون از خانواده سپری کنند. بدون آنکه نگرانی و اضطراب خانواده را برانگیزانند. البته این آزادی عمل همچنان تابع جایگاه طبقاتی، امکانات زندگی و به ویژه جنسیت جوانان است و عوامل فرهنگی همچنان در متن عوامل ساختاری عمل می کنند و بواسط آنها توضیح داده می شوند. از این رو، برای مثال، اگرچه برخی دختران جوان داشتن تلفن همراه را تجربه قدرت دهنده ای می دانند که حداقل آنها را از مزاحمت های مربوط به باجه های عمومی تلفن رها ساخته و گاه خارج از نظارت خانواده تماس ها و ارتباطات دوستانه خویش را برقرار می سازند، با این حال آزادی عمل بیشتر همچنان مربوط به پسران جوان است که کمتر خود را ملزم به پاسخگویی به والدین می دانند: نکته جالب اینجاست که برخلاف کشورهای غربی که معمولاً تلفن همراه در اختیار حلقه کوچکی از دوستان و نزدیکان قرار داده و آنرا بسیار شخصی تر از تلفن ثابت تلقی می کنند، در ایران افراد با سهولت بیشتری شماره های همراه خود را در اختیار طیف بزرگ تری از دوستان و آشنایان قرار داده و برای این واگذاری اختیار و کنترل بیشتری برای خود قائل هستند.

۲-۳-سبک های بدنی: رشد تکنولوژی های تغذیه، سلامت و ورزش از یک سو و اهمیت یافتن عاملیت و استقلال عمل، مصرف گرایی شدید، اهمیت یافتن جوانی و افزایش علاقه به بدن های جوان و زیبا که خود از فرهنگ عامه پسند رسانه های نو تأثیر گرفته است، از سوی دیگر بدن و بدنی شدن را به موضوعی محوری در مطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر تبدیل ساخته است. فرهنگ بدنی تصویری از جامعه و تحولات کلان فرهنگی و نیز روند تغییرات آن ارائه می کند.
نتایج مطالعات محدود انجام شده و به ویژه مشاهدات در سطح جامعه حاکی از اهمیت یافتن پروژه بدن، برای طیف بیشتری از جوانان دختر و پسر و سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم آنان در این مسیر است، اگرچه تغییر محسوس را همچون عرصه های مشابه در زندگی جوانان را باید در دختران جستجو کرد. مطالعه نگارنده بر روی نمونه ای هدفمند از جوانان شرکت کننده در باشگاه های تناسب اندام شهر تهران نشان می دهد که در مورد همه مولفه های شاخص بر رضایت بدنی(قد، وزن، اندام، ارزیابی نسبت به اندام، احساس کلی نسبت به بدن و احساس درون به بدن) رضایت پسران از دختران بیشتر است. اگرچه میانگین نمره جوانان پسر و دختر از شاخص توده بدنی(۲۰) که از تقسیم وزن بر مجذور قد به دست می آید، برای هر دو گروه در سطح قابل قبول است. این ارزیابی بیش از آنکه ناظر به وضع جسمانی عینی باشد، ذهنی است، بیش از ۵۳ مراجعین دختر به باشگاه های تناسب اندام و ۳۲ درصد پسران در مقطعی رژیم گرفته اند، هرچند دلایل و انگیزه های آنها متفاوت بوده است.

اگرچه مکانیسم ها و دلایل توجه به تناسب و سبک مند شدن بدن، برای دو جنس تفاوت هایی را نیز نشان می دهد، برای مثال کسب اعتماد به نفس، رقابت جویی های دوستانه و پاسخگویی بیشتر به بازار مصرف را همچنان در دختران بیش از پسران می توان یافت، با این حال بنظر می رسد که تأثیر فرهنگ رسانه ای در ترویج ایده ال های مربوط به تناسب آنچنان فراگیر است که، انتخاب های یکسانی را میان پاسخگویان پسر و دختر مثلاً در مورد قد و وزن ایده ال، برای دو جنس ایجاد کرده است. جدول بالا ارزیابی دختران و پسران را در مورد قد و وزن ایده آل برای خانمها و آقایان به تفکیک نشان می دهد. اطلاعات جدول فوق آشکارا گویای همگرایی فزاینده گرایش های دو جنس نسبت به اهمیت بدن و تناسب است که، مکانیسم عمده موثر بر آن چنانکه اشاره شد، نقش ارزش ها و فرهنگ سازی رسانه ای است. شباهت قضاوت های دو جنس به جز در مورد وزن ایده آل آقایان، کاملاً چشمگیر و غیر تصادفی است. این یافته نشان می دهد که فرهنگ بدن بیش از آنکه وابسته به فرهنگ مردان و ارزش های منتسب به آن باشد، به فرهنگ رسانه ای و ارزش های غربی اشاعه یافته نسبت به بدن ایده آل و روند فزاینده فردی شدن ارزش های جوانان مربوط است.
پروژه بدن برای جوانان ایرانی اگرچه فراگیر و دربرگیرنده لایه های گوناگون جوانان است، با این حال همچون دیگر عرصه های سبک، تابع شرایط ساختاری و زمینه ای زیست جوانان است و نابرابری ها و تفاوت ها در سرمایه های اقتصادی اجتماعی و مکان زندگی بر آن تأثیر گذارند. به همان سان سبک های بدنی خود از الگوهای مردانگی و زنانگی و تحول در این دسته از ارزش ها نیز تأثیر می پذیرد. برای مثال جوانان ساکن در مناطق محروم تر، ارزش های مردانه را، بیش از ساکنان محلات مرفه نمایش می دهند و این تفاوت ها امتداد خود را به سلیقه ها و انتخاب های ورزشی و نگرش و اولویت متفاوت نسبت به بدن می کشاند. اولویت بیشتر ورزش های رزمی برای جوانان تهرانی ساکن در محلات کمتر مرفه و همچنین تمایل بیشتر جوانان ساکن در مناطق مرفه تر به ورزش های انفرادی و پرهزینه تر و اولویت کمتر ورزش های رزمی برای آنان، گواهی بر این ادعاست.

۳- نتیجه گیری

جامعه ایران در خلال یک دهه گذشته شاهد انباشت سبک های زندگی جایگزین بوده است. تسریع فرایند تفکیک اجتماعی، رفاه نسبی و سکون جامعه پس از جنگ تحمیلی، نفوذ نیروها و فرآیندهای مربوط به جهانی سازی و مجاورت بیشتر مستقیم و غیرمستقیم افراد(به ویژه جوانان) با آن، رشد و تحول تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی و تأثیرات همه جانبه رسانه ها نو، رواج ارزش های فردگرایانه، بازاندیشی جوانان(به ویژه دختران) نسبت به موقعیت و نقش های اجتماعی خویش و تغییر عادت واره ها و الگوهای ارتباطی دو جنس، فضای دمکراتیک تر حاکم بر تعاملات خانوادگی، اهمیت یافتن فراغت، تغییر شرایط اقتصادی و تجربه شدید تحصیلات دانشگاهی برای جوانان به ویژه دختران در کنار دلایل و زمینه های دیگر، زمینه ساز انتقال فرهنگی مهمی در دوره اخیر بوده است. اساساً در خلال دوره های انتقال فرهنگی، سبک های زندگی با سرعتی بیشتر از نظام ها و چارچوب های فرهنگی ارزشی موجود انباشته می شوند. بدین ترتیب سبک های زندگی گسترده و پایدار نجومی می تواند نشانه مفیدی از جهت(مسیر) فرهنگ در حال ظهور ارائه کند. در خلال بحث های نظری نشان دادیم که سبک زندگی اگرچه همچنان وابسته به طبقه و منزلت اجتماعی است، با این حال می تواند مرزبندی های ساختاری را در نوردد. گروه های سبک زندگی، بسته به میزان وفاقی که در بازار پرستیژ در مورد ترتیب بندی ارزش های مرتبط با سلیقه های خاص وجود دارد، شکل می گیرند.
بدین ترتیب ملاحظه مجموعه شرایط و زمینه های که نسل فعلی جوانان ایرانی در آن عمل می کنند می توان گفت: تجربه نسلی و تاریخی متفاوتی محرک و انگیزش دهنده آنهاست، بستر متفاوتی که مدرنیسم جامعه ایرانی در آن عمل می کند، اهمیت گروه های منزلتی و کیفیت مصرف را بیش از پیش اهمیت داده و شکل گیری سبک های زندگی را بدنبال داشته است. از جمله مولفه های سبک زندگی جوانان می توان به عضویت های دینی، الگوهای خانوادگی، فعالیت های فراغتی، مصرف رسانه ای، بدن و پوشش اشاره کرد که دو عامل(زمینه) آخر یا تفضیل مورد بحث قرار گرفت. تاملی در معنای رفتار و انگیزه های جوانان از مصرف فراغتی رسانه ها و نیز توجه به بدن در مجموع گویای تحولات ارزشی در جامعه ایران و نسل جوانان فعلی است که مختصات مهم آنرا می توان بر محورهایی از قبیل فردگرایی، تمایزطلبی، مصلحت گرایی و استقلال خواهی ترسیم کرد. جهت گیری های فوق اگرچه در سطح فرهنگی روندی فراگیر و شتابان را نمایش می دهد، با این حال تنها روندهای فعال در عرصه حیات اجتماعی و فرهنگی جوانان محسوب نمی شوند و الگوهای زندگی جایگزینی را می توان با توجه به زمینه های ساختاری و تجارب زیسته گروه های دیگر جوانان برشمرد.

پی نوشت ها :

۱. دانشیار گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی
۲. Mods
۳. Hippies
۴. Reimer
۵. distinction
۶. ICTs
۷. life politics
۸. risk sociery
۹. Bocock
۱۰. life politics
۱۱. instant gratifications
۱۲. deferred gratifications
۱۳. mediatisation
۱۴. instant messenging
۱۵. online
۱۶. dating
۱۷. partner
۱۸. profile
۱۹. SMS
۲۰. BMI

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.