اصول و مبانی بنیادین و شاخص های انقلاب اسلامی

اصول انقلاب، جهت‌گیری‌های فکری، شاخص‌های اصلی و شعارهای بنیادین انقلاب را مشخص می‌کند. این اصول سلیقه‏اى نیست و از اسلام، قانون اساسى، رهنمودها و وصیت‏نامه‏ امام خمینی (ره) اخذ می‌شود.[۱]

#اصول#بنیادین#انقلاب#اسلامی

انقلاب اسلامی همانند کتاب الله دارای محکمات و متشابهاتی است که انسان‌های انقلابی و مؤمن با پایبندی به محکمات آن، در تفسیر و تحلیل درست متشابهات اقدام می‌کنند. در مقابل، کسانی که بیماردل‌اند و در زندگی خویش تنها در پی بهره‌برداری از فتنه‌ها هستند و می‌خواهند از آب گل‌آلود آن برای خود، مقام و منزلت مادی و اعتبار و منصب دنیایی بسازند، به این متشابهات تمسک می‌جویند و با آن به حیات حقیر مادی خویش ادامه می‌دهند.

البته باید یادآور شد در انقلاب اسلامی که انقلابی مکتبى است، اصول و اهداف قابل تفکیک قطعى از یکدیگر نیستند و بسیارى از اصول و ارزش‌ها خود هدف‌اند؛ نظر به اینکه انقلاب اسلامى زیربناى فعالیت خود را اسلام و قوانین خدا قرار داده است، مثل خود اسلام داراى احکام ثابت و متغیر بوده و هست[۲] که ما در این نوشتار این احکام ثابت و لایتغیر را تحت عنوان «اصول انقلاب اسلامی» آورده‌ایم و می‌خواهیم به شناخت این ثابتات از منظر رهبر معظم انقلاب بپردازیم.

رهبر معظم انقلاب لازمه‌ی شناسایی، معرفی و تعیین اصول انقلاب اسلامی را داشتن توانایی اجتهاد در حوزه‌ی مسائل اسلامی و از وظایف و اختیارات رهبری انقلاب اسلامی می‌دانند. ایشان دراین‌باره می‌فرمایند: «اجتهاد، خصوصیتى است که این امکان را به یک مسئول مى‌دهد تا بتواند به اقتضاى شرایط، روش ها و راهها و تاکتیک هاى درست را انتخاب کند. البته انتخاب روش و اجتهاد براى پیدا کردن روش نو و مناسب، کار مجتهد است. این غیر از بدعت گذارىِ یک انسان ناوارد و تجدیدنظر طلب است؛ این کارِ کسى است که قدرت اجتهاد در این کار را داشته باشد. نقش اجتهاد و مجتهد در نظام اسلامى به همین خاطر است. از آن طرف، به بهانه‌ى تمسّک به اصول، تحجّر را نفى مى‌کنیم و مى‌گوییم نمى‌شود به بهانه‌ی تمسّک به اصول، تحجّر و ایستایى را بر انقلاب تحمیل کرد ‌ـ‌اصول‌گرایى وجود دارد؛ اما این، تحجّر و جزم‌اندیشى و نشناختن شرایط مختلف نیست‌ـ‌ از این طرف، به بهانه‌ اجتهاد و تحوّل، نباید به بدعت گذاری هاى ناشیانه و تجدیدنظرطلبانه اجازه‌ فعالیت و تحرّک مضر و مخرّب داد.»[۳]

اصول انقلاب اسلامی، پایه‌های فکری و اساس نظام جمهوری اسلامی بوده و با آمدن و رفتن دولت‌ها عوض نمی‌شود. بنابراین این اصول همواره مشخص بوده و قابل اشتباه گرفتن نیست.[۴]

از دیدگاه مقام معظم رهبری، اصول انقلاب اسلامی، اصولی نبودند که مردم تنها با حضور در پاى صندوق‌هاى رأى موافقت و همراهی خود را با آن ابراز کرده باشند؛ بلکه قبل از آن با ایثار و بذل جان و عزیزان و با نثار خون خود این اصول را که در قانون اساسى جمهوری اسلامی مجسّم و متبلور است، امضا کرده‌اند؛ آن‌هم نه فقط در اوّلِ انقلاب، بلکه در دوران جنگ تحمیلى و با جان و جوان و همه‌‌ی وجود خود از این اصول و نظام برخاسته از آن دفاع کردند. این اصول، مورد اعتقاد، اعتماد، عشق و علاقه‌‌ی مردم و محور وحدت است.[۵]

با توجه به این حقیقت و واقعیت، می‌توان با نگاه به ابعاد شخصیتی و فرمایشات امام راحل (ره)، که عصاره‌ی آن‌ها در وصیت‌نامه‌ی سیاسی الهی ایشان تبلور یافته است، اصول انقلاب اسلامی را استخراج کرد؛ زیرا «شخصیت امام از اصول اساسى او جدا نیست. در حقیقت، هویّت و اصول انقلاب ما خطوط برجسته‌ی شخصیت امام را هم تشکیل مى‌دهد. هرچه راجع به انقلاب بگوییم، در واقع درباره‌ی امام سخن گفته‌ایم.»[۶] در واقع «هنر بزرگِ امام بزرگوار ما این بود که چارچوب محکمى را براى این انقلاب به وجود آورد و نگذاشت این انقلاب در هاضمه‌ی قدرت‌ها و جریان‌هاى سیاسىِ مسلّط هضم شود.»[۷]

انقلاب اسلامی ایران دارای اصول ثابت و مستحکمی است که آن‌ها را از اصول دین مبین اسلام استخراج نموده و آن‌ها را در فصل اول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که به بیان اصول کلی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی پرداخته، گنجانده است. مهم‌ترین این اصول، که در سخنان رهبر فرزانه‌ی انقلاب هم به آن تصریح شده است، عبارت‌اند از:

۱- توحید

۲- عدالت

۳- امامت و ولایت

۴- کرامت و ارزش انسان توأم با مسئولیت او در برابر خدا

۵- استکبارستیزی و نفی هرگونه ستمگری و ستم‌کشی و سلطه‌گری و سلطه‌پذیری

۶- استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی

۷- همبستگی و وحدت ملی[۸]

۸- رشد فضایل اخلاقی، ایمان و تقوا

۹- بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه‌ی زمینه‌ها

۱۰- طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب و دفاع همه‌جانبه از حقوق ملت

۱۱- تأمین آزادی‌های مشروع و قانونی

۱۲- رفع تبعیضات‏ ناروا و ایجاد امکانات‏ عادلانه‏ برای‏ همه‏، در تمام‏ زمینه‏‌های‏ مادی‏ و معنوی

۱۳- ایجاد رفاه‏ و رفع فقر و برطرف‏ ساختن‏ هر نوع‏ محرومیت

۱۴- تساوی همه‌ی افراد در برابر قانون

۱۵- حمایت‏ از مسلمانان، مظلومان و مستضعفان‏ جهان‏[۹]

۱۶- حاکمیت احکام و مقررات اسلام بر تمام شئون کشور[۱۰]

۱۷- حکومت اسلامی و ولایت فقیه[۱۱]

۱۸- مردم‌سالاری و مشارکت مردم در اداره‌ی کشور[۱۲]

۱۹- اتحاد ملل‏ اسلامی‏  و وحدت‏ سیاسی‏، اقتصادی‏ و فرهنگی‏ جهان‏ اسلام‏[۱۳]

۲۰- مبارزه با فساد

رهبر معظم انقلاب در تبیین و تشریح این اصول می‌فرمایند: «این انقلاب بر پایه‌ی اصول مستحکمى بنا شد؛ هم اجراى عدالت را مورد نظر قرار داد، هم آزادى و استقلال را (که براى ملت‌ها از مهم‌ترین ارزش‌هاست) مورد توجّه قرار داد، هم معنویت و اخلاق را. این انقلاب، ترکیبى از عدالت‌خواهى و آزادی‌خواهى و مردم‌سالارى و معنویت و اخلاق است؛ منتها این عدالت را نباید با آن عدالت ادّعایى و موهومى که کمونیست‌ها در شوروى سابق یا در کشورهاى اقمارِ خود شعارش را مى‌دادند، اشتباه کرد؛ این عدالتِ اسلامى است با تعریف خاص خود. همچنین آزادى در نظام جمهورى اسلامى را با آزادى غربى (که به معناى مهارگسیختگىِ صاحبان قدرت و سرمایه و همچنین به معناى بى‌بندوبارى انسان‌ها در هر گونه رفتار و عمل است) نباید اشتباه کرد. این آزادىِ اسلامى است؛ هم آزادى اجتماعى است، هم آزادى معنوى است و هم آزادى فردى با قید اسلامى و با فهم و هدایت و تعریف اسلام است. این معنویت و اخلاقى را هم که جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى جزء اصول خود قرار داده است، نباید با دین‌داری‌هاى متحجّر، بى‌منطق و ایستا در بسیارى از جوامع اشتباه کرد. آن دین‌داری‌ها، به‌ظاهر و در زبان دین‌دار، اما با ایستایى و تحجّر و عدم فهم مسیر سعادت براى جامعه و انسان همراه است. این پسوند اسلامى بعد از عدالت و آزادى و معنویت، بسیار پُرمعناست و باید به آن توجّه کرد.»[۱۴]

در واقع، اصول انقلاب اسلامی، نقشه‌ی راه و مسیر حرکت انقلاب را مشخص می‌نماید و چارچوب فعالیت‌ها و اقدامات را در حوزه‌ها و عرصه‌های مختلف کشور بیان می‌کند. مقام معظم رهبری این اصول را بر اساس اصول امام (ره) در حوزه‌ها و عرصه‌های مختلف چنین اعلام کرده‌اند:[۱۵]

عرصه‌ی سیاست داخلی

۱. تکیه به رأى مردم؛

۲. تأمین اتحاد و یک‌پارچگى ملت؛

۳. مردمى بودن و غیر اشرافى بودن حکمرانان و زمام‌داران؛

۴. دلبسته بودن مسئولان به مصالح ملت؛

۵. کار و تلاش همگانى براى پیشرفت کشور.

عرصه‌ی سیاست خارجى

۱. ایستادگى در مقابل سیاست‌هاى مداخله‌گر و سلطه‌طلب؛

۲. برادرى با ملت‌هاى مسلمان؛

۳. ارتباط برابر با همه‌ی کشورها، به جز کشورهایى که تیغ را روى ملت ایران کشیده‌اند و دشمنى می‌کنند؛

۴. مبارزه با صهیونیسم؛

۵. مبارزه براى آزادى کشور فلسطین؛

۶. کمک به مظلومین عالم؛

۷. ایستادگى در برابر ظالمان.

عرصه‌ی فرهنگ

۱. نفى فرهنگ اباحه‌گرى غربى؛

۲. نفى جمود و تحجر؛

۳. نفى ریاکارى در تمسک به دین؛

۴. دفاع قاطع از اخلاق و احکام اسلام؛

۵. مبارزه با ترویج فحشا و فساد در جامعه.

عرصه‌ی اقتصاد

۱. تکیه‌ به اقتصاد ملى؛

۲. تکیه‌ به خودکفایى؛

۳. عدالت اقتصادى در تولید و توزیع؛

۴. دفاع از طبقات محروم؛

۵. مقابله‌ى با فرهنگ سرمایه‌دارى در عین احترام به مالکیت؛

۶. هضم نشدن در اقتصاد جهانى؛

۷. استقلال اقتصادی.

در جمع‌بندی اصول انقلاب اسلامی در اندیشه‌ی رهبر اندیشمند انقلاب، باید گفت از آنجایی که انقلاب اسلامی، ادامه‌ی راه پیامبران (ع) و تداوم‌بخش انقلاب اسلامی پیامبر (ص) است، دارای همان اصول محکمی است که اسلام از آن برخوردار می‌باشد. به این اصول در فرمایشات امام راحل (ره) در مقاطع مختلف تصریح شده و چکیده‌ی این اصول در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صورت مدون و منقح آمده است.

پی‌نوشت‌ها:

[۱] خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ۲۰ شهریور ۸۸.

[۲] «اساس انقلاب، مثل خود اسلام بر احکام ثابت و احکام متغیّر استوار است. یک سلسله احکام، تغییرناپذیر است؛ یک سلسله احکام در شرایط گوناگون تغییر پیدا مى‌کند. انقلاب هم همین‌طور است.» بیانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینى (ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۱.

[۳] همان.

[۴] پاسخ‌هاى رهبر معظم انقلاب اسلامى به پرسش‌هاى دانشجویان در دانشگاه صنعتى شریف، ۱ آذر ۱۳۷۸.

[۵] بیانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینى (ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۱.

[۶] بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۱.

[۷] بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۱.

[۸] اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

[۹] اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

[۱۰] اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

[۱۱] اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

[۱۲] اصل ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

[۱۳] اصل یازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

[۱۴] بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۱.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.