اقدامات معصومان برای زمینه سازی پذیرش غیبت امام زمان(عج)

حضور همواره حاکم اسلامی، و اعتقاد شیعیان به وجود ضروری و همیشگی امام، این انتظار را پدید آورد که امام و ولی امر جامعه، همیشه حاضر و ظاهر است.

#اقدامات#معصومین#پذیرش#غیبت

اما پیامبر و ائمه (علیهم السلام) می دانستند که دگردیسی جامعه اسلامی و فشارهای روز افزون بر اهل بیت (علیهم السلام) آنان را ناگزیز از پنهان شدن و سکوت و خاموشی می کند. این روند تا آنجا که به حبس و محاصره و احضار به پایتخت ختم می شد، مشکل جدّی و یا دست کم شبهه اعتقادی و خلل در باورها را موجب نمی شد، اما اگر به غیبت کلی و عدم حضور امام در عرصه اجتماعی منتهی می شد، می توانست اندیشه ضرورت وجودی امام را زیر سوال برد. از این رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امامان، آگاهی، بشارت و هشدارهایی را به جامعه اسلامی ارائه دادند و دانشمندان، راویان و مۆلفان، نیز آنها را گرد آورده و عرضه کردند. امامان متأخر ما افزون بر این آگاهی ها اقدامات عملی گوناگونی را به انجام رساندند تا شیعیان برای پذیرش امام غائب و چگونگی گذار از دوران سخت غیبت، آماده شوند از این رو در چند قسمت ابتدا به اقدامات علمی و سپس به اقدامات عملی اشاره می کنیم.


الف- اقدامات علمی: «آگاهی بخشی و هشدار»

معصومان (علیهم السلام) آگاهی های گوناگون و همه جانبه ای را در اختیار پیروان خود نهادند تا تحمل شیعیان را در برابر فقدان امام خود افزایش دهند. این آگاهی بخشی گسترده در قالب های گوناگونی صورت گرفته و تقریباً از سوی همه ی معصومان (علیهم السلام) واقع گشته است. این تلاش ها و زمینه سازی ها را می توان در سه بخش: آگاهی های نخستین و مقدماتی، توصیف و بیان ویژگی های روزگار غیبت، و پیشگویی آسیب ها و سختی های دوران غیبت امام دسته بندی کرد.

۱. آگاهی های پیشین و نخستین

معصومان از آغازین روزهای شکل گیری امامت و حتی اندکی پیش از آن در کنار تبیین ضرورت وجود امام، دو گونه حضور او را در جامعه انسانی ترسیم و به صراحت بیان کردند که امام حقیقی جامعه گاه ظاهر و گاه غایب است.

معصومان (علیهم السلام) آگاهی های گوناگون و همه جانبه ای را در اختیار پیروان خود نهادند تا تحمل شیعیان را در برابر فقدان امام خود افزایش دهند. این آگاهی بخشی گسترده در قالب های گوناگونی صورت گرفته و تقریباً از سوی همه ی معصومان (علیهم السلام) واقع گشته است. این تلاش ها و زمینه سازی ها را می توان در سه بخش: آگاهی های نخستین و مقدماتی، توصیف و بیان ویژگی های روزگار غیبت، و پیشگویی آسیب ها و سختی های دوران غیبت امام دسته بندی کرد

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به عنوان نخستین مسۆول نصب و معرفی امامان، در جامه دعا می فرماید:

«اللهم وال من والی خلفائی و ائمه امّتی بعدی … و لا تخل الارض من قائم منهم بحجّتک ظاهراً أو خافیا مغمورا لئلاً یبطل دینک و حجّتک و برهانک و بیناتک»؛ خدایا، دوست داران جانشینان من و پیشوایان امتم را پس از من دوست بدار … و زمین را از برپا دارنده حجّتت از میان ایشان، آشکار یا پنهان و پوشیده تهی مگذار تا دین و حجّت و برهان و نشانه هایت تباه نشود (کمال الدین: ص ۲۶۲ح ۸).

امام علی (علیه السلام) با معرفتی پیامبر گونه و با ایمان به استجابت دعای او، با اطمینان کامل می فرماید:

«اعلموا أن الارض لا تخلو من حجّه الله، ولکن الله سیعمی خلقه عنها بظلهم و جورهم و اسرافهم علی أنفسهم»؛بدانید که زمین از حجّت خدا نهی نمی ماند، اما خداوند خلقش را از دیدن او محروم می کند به دلیل ظلم و ستم و زیاده رویی که بر خود روا داشتند (الغیبه: ص ۱۴۱ ح ۲). و در جایی دیگر خود دعای پیامبر را در قالبی مشابه تکرار می کند (نهج البلاغه: حکمت ۱۴۷)

و بر بالای منبر کوفه آشکارا می فرماید:

اللهم انّه لا بدّ لک من حجج فی أرضک، حجّه بعد حجّه علی خلقک یهدونهم الی دینک و یعلّمونهم، علمک کی لا یتفرّق أتباع اولیائک، ظاهر غیر مطاع أو مکتتم یترقّب، إن غاب عن الناس شخصهم فی حال هدنتهم فلم یغب عنهم قدیم مبثوث علمهم، و آدابهم فی قلوب المومنین مثبته فهم بها عاملون؛خدایا در زمین به حجت های تو بر مردم نیازی ضروری است تا یکی از پس دیگری آنان را به دین تو رهنمون بنمایند و علم تو را به ایشان بیاموزند و تا پیروان اولیایت پراکنده نشوند، حجّتی آشکار و غیر مطاع و یا پنهان و در انتظار؛ اگر در حال مصالحه، از دیده مردم غایب شوند، دانش کهن انتشار یافته شان از مردم پنهان نشود و ادب هایشان در دلهای مومنان جایگیر است و به آن عالمند (الکافی: ج ۱ ص ۳۳۹ ح ۱۳).

امام سجّاد (علیه السلام) نیز حجّت الهی را لازمه وجود و بقای پرستش خدا از سوی انسان دانسته و آن را به دو گونه: «ظاهر مشهور»، «غائب مستور»، تقسیم کرده است (کمال الدین: ص ۲۰۷ ح ۲۲. و ر.ک: بصائر الدرجات: ص ۴۸۳).

اما این آگاهی های مقدماتی و عمومی، برای توضیح غیبتی طولانی، از پی حضوری دویست و پنجاه ساله، کافی نبود. از این رو امامان (علیهم السلام) به توصیف این غیبت خاص همت گماشتند، ویژگیهای آن را بر شمردند و نشانه هایی را ارائه دادند تا شناخت و باور آن را آسان تر کنند.

بیان ویژگیهای روزگار غیبت

غیبت امام پدیده ای غریب و ناآشنا بود و آگاهی کامل از آن جز از طریق وقوع خارجی آن ممکن نبود. ارائه برخی ویژگیها و توضیح چگونگی آن، می توانست از غرابت آن بکاهد و آن را به امری نسبتاً آشنا تبدیل کند. امامان (علیهم السلام) چندین ویژگی از ویژگیهای دوران غیبت را در پیش دید شیعیان خود نهادند تا آن را انکار نکنند و با انطباق آنچه واقع می شود با آنچه بیشتر نسبت به آن آگاهی یافته بوده اند، آن را آسانتر باور کنند. معصومان (علیهم السلام) غیبت را امری الهی و از پیش تقدیر شده خواندند و آن را نه یک امر تصادفی و بی سرو ته بلکه دورانی با سرآغاز مشخص هر چند طولانی دانستند و با پیشگویی برخی رویدادهای نزدیک به هنگام شروع آن، معین و معلوم بودن آن را نشان دادند.

الهی و مقدّر بودن غیبت

روایات متعددی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و نیز امامان (علیهم السلام)، وقوع غیبت امام قائم (علیه السلام) را حتمی و آن را مستند به خدا می داند. این احادیث، مسئله غیبت را که امری دیر باور و غیر عادی بوده است مسئله ای واقع شدنی و به تقدیر الهی دانسته و بدینسان این امر غریب را به صورت واقعه ای قابل انتظار و پیش بینی شده نشان دادند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) غیبت را نه یک امر تصادفی و اتفاقی، بلکه گوشه ای از تدبیر الهی برای نظام امامت و امت اسلامی خوانده که به اطلاع حضرتش رسانده اند. ایشان فرموده است:

لیغیبن القائم من ولدی بعهد معهود إلیه منّی؛ قائم از میان فرزندانم، بر پایه قراری از پیش نهاده شده نزد من غایب خواهد شد. (کمال الدین: ص ۲۸۷ ح ۵)

گفتنی است، تفاوت شگفت غیبت با روال عادی و معهود امامت، نیاز به تحلیل درست و عقلانی آن دارد و پذیرش استناد آن به حکمت الهی، در گرو فهم عمیق و درکی ژرف است، از این رو امام سجاد (علیه السلام) در خطاب به یکی از اصحاب سرّش، ابو خالد کابلی، تحقق غیبت را در روزگاری می داند که دست کم عده ای از باورمندان امامت وجود دارند تا با عقل و فهم و معرفت خدادادی خود، امام غائب را مانند امام ظاهر بدانند و نزد ایشان غیبت با شهود تفاوتی نکند (همان: ص ۳۱۹ ح ۲).

غیبت امام پدیده ای غریب و ناآشنا بود و آگاهی کامل از آن جز از طریق وقوع خارجی آن ممکن نبود. ارائه برخی ویژگیها و توضیح چگونگی آن، می توانست از غرابت آن بکاهد و آن را به امری نسبتاً آشنا تبدیل کند. امامان (علیهم السلام) چندین ویژگی از ویژگیهای دوران غیبت را در پیش دید شیعیان خود نهادند تا آن را انکار نکنند و با انطباق آنچه واقع می شود با آنچه بیشتر نسبت به آن آگاهی یافته بوده اند، آن را آسانتر باور کنند

در راستای بیان حتمی بودن غیبت و طراحی الهی و پیشین آن، امام باقر (علیه السلام) به آیه ی «إن أصبح ماوکم غورا فمن یأتیه بماء معین (مُلک: آیه ی ۳۰)»؛ اگر آب شما در [زمین] فرو رود چه کسی برایتان آب روان می آورد؟ اشاره کرده و غیبت امام عصر (علیه السلام) را تأویل تحقق نیافته اما حتمی الوقوع آن شمرد و فرموده است: «لابدّ أن یجی تأویلها (کمال الدین: ص ۳۲۵ ح ۳)»؛ گریزی نیست که تأویلش خواهد آمد.

احادیث دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند که حتی اندازه و درازای غیبت نیز مانند اصل آن به مشیت و تقدیر الهی است و متأثر از عجله بندگان و یا پیشگویی و خواست آنان نیست. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

إن الله لا یعجل لعجله العباد، إنّ لهذا الأمر غایه ینتهی إلیها، فلو قد بلغوها لم یستقدموا ساعه و لم یستأخروا؛ خداوند به خاطر عجله بندگان، عجله نمی کند، انتهای این امر را غایتی است که به آن می رسد و چون به آن برسند، لحظه ای پس و پیش نمی شود. (الکافی: ج ۱ ص ۳۶۹ ح ۷).

و بر همین اساس، کسی جز خداوند متعال از پایان آن اطلاعی ندارد وکسانی که برای پایان غیبت تعیین وقت می کنند، مدعیانی دروغگو بیش نیستند. مدعیانی که خود را از امامان معصوم، عالم تر نشان می دهند، زیرا امام باقر (علیه السلام) به صراحت فرموده: «و لم یجعل الله له بعد ذلک وقتا عندنا (الکافی: ج ۱ ص ۳۶۸ ح ۱)» و خداوند پس از آن، وقتی را نزد ما معین نکرد و امام صادق (علیه السلام) هم با همین صراحت تأکید کرده است: «کذب الوقّاتون إنّا اهل بیت لا نوقّت (الکافی: چ ۱ ص ۳۶۸ ح ۳)»، آنان که برای ظهور، وقتی را تعیین می کنند، دروغ می گویند، ما اهل بیت وقتی را معین نمی کنیم.

در استمرار این آگاهی بخشی، امام رضا (علیه السلام) نیز غیبت امام زمان (علیه السلام) را از سوی خداوند دانسته و درازای آن را نیز به تقدیر الهی خوانده و فرموده است:

یغیبه الله فی ستره ما شاء؛ خداوند، تا زمانی که بخواهد، او را در پرده غیبت خود نگاه می دارد (کمال الدین: ص ۳۷۶ ح ۷).

گفتنی است همه روایاتی که از پیشوایان (علیه السلام) درباره هنگامه ظهور رسیده است، این سخنان را تأیید می کند، چه در هیچ یک از آنها سال و روز مشخصی برای ظهور پیش بینی نشده و تنها نشانه هایی کلی ارائه داده اند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.