نگاهی به مکتب عاشورا عبرت ها، رسالت ها
بررسی فراز و نشیب هایی که در تاریخ اسلام برای امت مسلمان پیش آمده و ریشه یابی علل حوادث و نگاه آسیب شناسانه به آن می تواند چراغی فرا روی آینده باشد و در شناخت شرایط موجود جامعه و نحوه برخورد با آن به ما بصیرتی تازه دهد.
نگاه ژرف به رویدادهای تاریخی و آنچه برامت پیامبر اکرم(ص) بعد از رحلت آن بزرگوار پیش آمد از سرفصل های رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای است.
معظم له در چند سال گذشته تحت عنوان عبرتهای عاشورا، رسالت خواص و وضعیت عوام در جامعه اسلامی و در بیانات اخیرشان در نیاز جامعه به بصیرت و دقت امت همیشه بیدار نسبت به جنگ نرم دشمنان و شیوه های جدید استکبار در برخورد با توسعه فزاینده تفکر انقلاب اسلامی در جهان ترسیم نمودند بیش از گذشته به اهمیت جایگاه ولایت فقیه واقف ساختند.
در این نوشتار در صدد تأملی دوباره را تحلیل های رهبر فرزانه انقلاب از رویدادهای تاریخی صدر اسلام می باشد.
تعریف عوام و خواص
«خواص، یعنی کسانی که وقتی عملی انجام می دهند، موضعگیری ای می کنند و راهی انتخاب می کنند، از روی فکر و تحلیل است. می فهمند و تصمیم می گیرند و عمل می کنند. اینها خواصند. نقطه مقابلش هم عوام است. عوام، یعنی کسانی که وقتی جوّ به سمتی می رود، آنها هم دنبالش می روند و تحلیلی ندارند. یک وقت مردم می گویند «زنده باد!» این هم نگاه می کند می گوید «زنده باد!» یک وقت مردم می گویند «مرده باد!» نگاه می کند، می گوید «مرده باد!» یک وقت جوّ این طور است؛ این جا می آید. یک وقت جو آن طور است؛ آن جا می رود!.. پس در هر جامعه، خواصی داریم و عوامی. خواص، طبعاً دو جبهه اند: خواصِ جبهه حق و خواص جبهه باطل. عدّه ای اهل فکر و فرهنگ و معرفتند و برای جبهه حق کار می کنند. فهمیده اند حق با کدام جبهه است. حق را شناخته اند و براساس تشخیص خود، برای آن، کار و حرکت می کنند.اینها یک دسته اند. یک دسته هم نقطه مقابل حق و ضد حقّند. اگر باز به صدر اسلام برگردیم، باید این طور بگوییم که عدّه ای اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسین، علیهما السّلام و بنی هاشمند. عدّه ای دیگر هم اصحاب معاویه و طرفدار بنی امیّه اند. بین طرفداران بنی امیّه هم افراد با فکر، عاقل و زرنگ بودند. آنها هم جزو خواصند. پس خواصِ یک جامعه به دو گروهِ خواصِ طرفدار حق و خواصِ طرفدار باطل تقسیم می شوند. شما از خواص طرفدار باطل چه توقّع دارید؟ بدیهی است توقّع این است که بنشینند علیه حق و علیه شما برنامه ریزی کنند. لذا باید با آنها بجنگید. با خواص طرفدار باطل باید جنگید. این که تردید ندارد.»[۱]
با توجه به سخنان مقام معظم رهبری خواص افرادی هستند که مواضع شان برخاسته از آگاهی و ژرف نگری است آنان به واسطه بصیرتشان خود تصمیم می گیرند نه آنکه دیگران برایشان تصمیم بگیرند یا تصمیم سازی کنند و در مقابل ، عوام کسانی هستند که خود دیدگاه و تحلیل شخصی از مسائل ندارند و تابع صاحبان نظر و دیدگاهند.
مصداق های عوام و خواص
به تعبیر مقام معظم رهبری: «در بین اینهایی که ما می گوییم خواص، آدم های باسواد هست، بی سواد هم هست… گاهی کسی بی سواد است و جزو خواص است، می فهمد که چه کار می کند، از روی تصمیم گیری و تشخیص عمل می کند؛ ولو درس نخوانده و مدرسه نرفته است؛ مدرک ندارد، لباس روحانی ندارد، اما می فهمد که قضیه چیست… خواص که می گوییم معنای آن یک لباس خاص نیست، ممکن است مرد باشد، ممکن است زن باشد، ممکن است تحصیل کرده باشد، ممکن است تحصیل نکرده باشد، ممکن است ثروتمند باشد، ممکن است فقیر باشد.»[۲]
ویژگی های لازم خواص
۱. بصیرت
«خواص یعنی کسانی که وقتی عملی انجام می دهند، موضع گیری می کنند، راهی را انتخاب می کنند، از روی فکر و تحلیل است. می فهمند و تصمیم می گیرند و عمل می کنند، اینها خواصند. نقطه مقابلش هم عوام است.»[۳]
۲. حمایت صریح از حقّ
در برخی جریانات اجتماعی فضا طوری است که حق از باطل روشن نیست و هیچ کدام از طرفین هم نمی توانند مدعی صد در صدی حق باشند. اینجا موضع فتنه است. یا نوع دیگر آنکه حق روشن است اما نوع موضع گیری و سوءاستفاده ای که از عناوین دینی از سوی دشمنان می شود فضا را غبارآلود نموده و مردم را دچار تردید نموده است.
در این حالت بهترین راهکار همان ارائه معیارهای حق و شناخت نسبت به آن است که «اعرف الحق تعرف اهله[۴]» وقتی معیارهای حق را شناختی اصحاب حق را نیز می توان شناخت افراد و شخصیت ها در این جریان ها معیار نیستند بلکه معیارهای حق را باید به عنوان شاقولی جهت سنجش اصحاب حق دانست و سپس دید آنها که در این معیار قرار دارند چه کسانی هستند.
اما هنگامی که جریان حق مقابل باطل روشن نیست خواص با بصیرت باید به اقتضای تعهد و ایمانی که دارند جانبداری صریح از حق نموده و با باطل برخورد نمایند و عوام جامعه را نسبت به باطل بودن جریان مقابل توجه دهند و در این مسیر ملاحظه کاری و مصلحت سنجی های اهل دنیا دیگر آنها را از موضع گیری صریح در مقابل باطل باز نمی دارد. البته حمایت خواص از حق با موقع شناسی و آگاهی در زمان مناسب خود می تواند مؤثر باشد. اینکه حمایت از حق باید به هنگام بوده و در این مسیر هیچ گونه تعللی اتفاق نیفتد چه بسا حمایت دیرهنگام باعث شود کار از کار بگذرد و این حمایت نتواند در مسیر تثبیت حق و یاری آن مؤثر افتد.