عدم پذیرش قانون بی‌ارتباط با نظام هنجاری جامعه توسط مردم

طرح پوشش در چارچوب سبک زندگی انقلابی، اسلامی و ایرانی

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: «قانون از نظام هنجاری جامعه به وجود می آید و باید ربطی به نظام هنجاری جامعه پیدا کند؛ در غیر این صورت مردم آن را نمی پذیرند مگر اینکه زور بالای سرشان باشد و در پی مقاومت آنها قانون هم از بین می رود.»

#انتظاری#آسیب_شناسی#حجاب#نظام#هنجاری


 
علی انتظاری؛ رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، به کالبد شکافی و آسیب شناسی مسئله حجاب در ایران پرداخت و روش مواجه با این موضوع و راه حل را تشریح کرد. همچنین برخی دلایل وجود شرایط فعلی را به وضوح بیان کرد.
 
علی انتظاری نخست به حجاب به مثابه یک قانون اشاره کرد و گفت:«سیاست گذاری در مساله پوشش ، در چهار چوب صحیحی صورت نمی‌گیرد. به دلیل اینکه عمده تلاش های فعلی، مبتنی بر قرار دادن بحث پوشش در چهار چوب قانون است. در زمان مشروطه؛ قانون اساسی را از بلژیک آوردند و دست کاری هایی انجام دادند. قانون در ایران -که از قانون اساسی شروع میشود و به قوانین مدنی و جزایی هم سرایت میکند – روند مشروعیت و مقبولیت طبیعی را دنبال نمی کند و به همین دلیل در ایران قانون گریزی وجود دارد. اکثر افراد؛ مردم را به قانون گریزی متهم می کنند؛ درصورتی که قانون و روند قانون گذاری متهم است و از ابتدا روند ورود را به درستی طی نکرده است. قاعده ی قانون این است که در فضای اجتماعی ساخته شود. هنجار به قانون تبدیل می شود، نه اینکه قانون هنجار شود و روند شکل گیری قانون از پایین به بالا است.»
 
او ادامه داد:« سیستم عصبی جامعه که همان نظام هنجاری است؛ در قالب مناسباتی و تحت عنوان قانون تنظیم می شود و منبعی برای تنظیم دارد. اما از زمان مشروطه این روند هنجاری جامعه دچار اختلال می شود و با تصور تبدیل شدن ایران به جامعه مدرن، قوانین کشورهای دیگر را به جامعه تحمیل می کنند. در جوامعی که سابقه تمدنی دارند؛ این نوع رویکرد برای قانون گذاری با مشکل روبرو می شود. به دلیل اینکه مردم از این نظام هنجاری برخوردار هستند و این نظام ایجاب میکند که نسبت به قوانین ایجاد شده؛ مقاومت صورت گیرد و این یک  مقاومت تاریخی نسبت به ظرف قانون گذاری در جامعه است. به همین دلیل هم مردم در مناسبات سنتی خود و درحیطه بومی خودشان ملتزم به خیلی از ضوابط هستند ولی به طور مثال اگر در حوزه قوانین راهنمایی و رانندگی جریمه وجود نداشته باشد؛ این قوانین رعایت نمی شوند و این نه به دلیل این است که این ادم ها قانون گریزند بلکه؛ وضع و شکل گیری قانون فرایند درستی را طی نکرده و از خارج و به دور از هنجارها به کشور و مردم تحمیل شده است.»
 
انتظاری اضافه کرد:« برخلاف عقیده جامعه شناس ها؛ مردم قانون گریز نیستند و قانون مردم گریز است. بنابراین؛ ظرف قانون ظرفی نیست که پوشش حجاب که در جامعه ریشه دارد به این قانون وصل شود. هرچند که حجاب در فرهنگ ما ریشه دارد؛ اما ما در شرایطی قرار داریم که کشور های غربی از این موضوع به عنوان یک ابزار سیاسی بر علیه جمهوری اسلامی سو استفاده میکنند. موضوع پوشش پیچیده است و بعضی ها فکر میکنند وقتی چیزی به عنوان قانون تلقی می شود؛ مردم باید از آن تبعیت کنند اما مردم همان قدر که از بقیه قانون ها تبعیت می کنند با این قانون نیز همانگونه رفتار می کنند. مشکل؛ قانون و فرایند قانون گذاری و نگاهی  است که به قانون وجود دارد، که ما فکر میکنیم میتوانیم هر چیزی را به قانون تبدیل کنیم. قانون از نظام هنجاری جامعه به وجود می آید و باید ربطی به نظام هنجاری جامعه پیدا کند؛ در غیر این صورت مردم آن را نمی پذیرند مگر اینکه زور بالای سرشان باشد و در پی مقاومت آنها قانون از بین می رود. »
 
 او سپس به برخی دلایل عدم رعایت حجاب توسط برخی بانوان پرداخت و بیان کرد:« پوشش باید درچارچوب زندگی انقلابی، اسلامی و ایرانی قرار گیرد و نباید مرتب در چارچوب قانون درخواست شود. ما خودمان گفتمان مقاومت را با مصداق هایی همچون: جنگ جنگ تا پیروزی، ترویج و تقویت کردیم و توانایی اعمال زور نداریم. البته اگر در مواقعی فقط ۱۰ درصد از مردم دچار خطا شوند؛ می توان از زور استفاده کرد اما بیشتر از آن را نمی توان از این روش استفاده کرد و باید از گفتمان فرهنگی مناسب سبک زندگی انقلابی اسلامی ایرانی؛  که در مقابل سبک زندگی غربی و سرمایه داری است استفاده کنیم. البته غرب هم بدون عفت نیست و این سبک زندگی اقتضای نظام سرمایه داری است که فسق و فجور را در جوامع ترویج می کند. بنابراین؛ سیاست گذاری فرهنگی که حجاب را در چارچوب قانون می آورد محکوم به شکست است و فقط سیاست گذاری که آن را در چارچوب سبک زندگی انقلابی اسلامی ایرانی ببیند موفق است؛ آن هم به شرط اینکه حجاب تنها  مؤلفه این سبک زندگی نباشد.

وی تصریح کرد: با وجود سبک زندگی اشرافی و رانت خواری نمی توانیم خواستار رعایت حجاب باشیم. اولویت این سبک زندگی مبتنی بر باطن گرایی است. عدم پذیرش حجاب؛ گاهی به دلیل مسخره کردن این سبک زندگی توسط مدعیان است. کسی که در خانه مصادره ای زندگی میکند، مجوز ساخت هفت طبقه را می گیرد ، فرزندش را علیرغم برخی شعارها به خارج از کشور می فرستد و تنها از اجناس خارجی لوکس استفاده می کند نمیتواند مدعی سبک زندگی انقلابی اسلامی باشد و ضمن رعایت درست مسائل است که حجاب به عنوان یک مؤلفه معنا می گیرد.»
 
گونه شناسی صحیح عدم رعایت حجاب ضروری است / دانشجو باید درگیر یادگیری شود
 
انتظاری در رابطه با چگونگی مواجهه با دانشجویان بدحجاب به چند نکته اشاره کرد:« برای حل این مسئله؛ باید بی حجابی را گونه شناسی کنیم. گونه های مختلف آن نافرمانی مدنی، تبرج ، هم نوایی و … است. بعضی از گونه ها به دلیل مشکلات عصبی، افسردگی و ناراحتی روحی و روانی ایجاد می شوند. نباید کاری کنیم که گونه های دیگر در دسته نافرمانی مدنی قرار گیرند و زمانی که این موضوع بیش از اندازه سیاسی شود؛ منجر به این اتفاق می شود. همه آنها از دسته نافرمانی مدنی نیستند و محدود بودن عرصه بروز و ظهور استعدادها برای خانم ها گاهی باعث اینگونه اقدامات برای جلب توجه از سوی آنها می شود. اگر این دیده شدن را در زمینه های دیگر فراهم کنیم؛ کمتر به روش های جلب توجه مثل بی حجابی روی می اورند.

وی افزود: نسبت به این موضوع نباید خیلی بدبین باشیم؛ خیلی از خانم ها در جریان ناآرامی های اخیر بدون اعمال اجبار، شل حجاب بودند اما بی حجاب نشدند. در مواجهه با این موضوع باید به شناسایی و برخورد جدی با موارد سازمان یافته ، افراد متصل  به یک جریان سیاسی که با نقشه و حرکت ضد نظام این اقدامات را انجام می دهند؛ بپردازیم و بقیه افراد و دانشجویان را با تذکر و راهنمایی از طریق افراد مورد قبول دانشجویان مجاب کنیم؛ که البته کار سختی است. اما ما به چارچوب قانون و dress code (د‌ِرس کد) به جامعه ورود پیدا می کنیم  و نه به عنوان یک امر اعتقادی و اصرار داریم فرد باید صرف نظر از اتفاقات جامعه طبق dress code  و قانون تعریف شده پوشش داشته باشد.»
 
انتظاری در پایان با تأکید بر موضوع آموزش، اقدامات فرهنگی را مهم دانست و گفت:« ما نباید اجازه دهیم که فضای آموزشی تحت تاثیر این اتفاق ها قرار گیرد. اگر آموزش را جدی بگیریم؛ فرصت تبرج را میگیریم و دانشجو آنقدر باید درگیر یادگیری باشد که فرصت فکر کردن به موضوعات حاشیه ای را نداشته باشد. یکی از راهبردهای مهم در این زمینه حذف ارزشیابی استاد توسط دانشجو به شیوه فعلی است که امری اشتباه و بی معنی است و باعث می شود که آموزش نادیده گرفته شود و اساتید از ترس گرفتن نمره پایین ارزشیابی؛ جرات معرفی و تدریس منابع متعدد و زیاد به دانشجو را نداشته باشد. من مخالف نظرسنجی اساتید از دانشجویان نیستم، اما نباید اینگونه ابزار تسویه حساب شکل بگیرد. حتی به قدری بر روی مقاله تاکید می شود که اساتید بیشتر از تدریس؛ نگارش مقاله خود را جدی می گیرند. استاد صرفا پژوهشگر نیست و باید ترفند معلمی هم بلد باشد که متاسفانه در نظام آموزشی ما کمتر دیده می شود و  خلا معلم های کاربلد باعث جدی نبودن فضای آموزشی و به تبع آن بروز این مسائلی می شود.

وی گفت: همچنین باید موقعیت های متنوع برای تقویت رابطه استاد و دانشجو خلق کنیم که دانشجویان با سفرهای علمی، سیاحتی و زیارتی با اساتید ارتباط داشته باشند و اساتید را الگوی خود قرار دهند. این ارتباطات کمتر وجود دارد و خلا های روحی و روانی دانشجویان توسط عوامل گمراه کننده تامین می شود و آنها به او هویت می دهند. ما در کارهای فرهنگی و فوق برنامه به شدت ضعیف عمل میکنیم و هیچ بودجه ای برای آن در نظر گرفته نشده و خودمان باید آن را تامین کنیم. برای مثال کاروان راهیان نور دانشگاه خوب است اما باید برای دانشجویان با روحیه متفاوت هم اقداماتی انجام پذیرد. باید امکان تجربه های فرهنگی متنوع را گسترش دهیم. بیگانگی آموزشی و حس تعلق نداشتن دانشجویان به دانشگاه موجب فاصله و ناسزا گفتن آنها می شود. دانشجویان به مدت سه سال؛ در فضای مجازی غرق شدند و مناسبات و واقعیات اجتماعی را از دست دادند و برای بازگشت آنها باید در چنین مناسبات فرهنگی مشارکت داشته باشند و دانشگاه نیز موظف به تامین بودجه این اقدامات است.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.