چگونه خداوند به غیبت حضرت مهدی(عج) راضی است؟

چگونه خداوند به غیبت حضرت مهدی(عج) راضی است در حالی که مردم در حیرت هستند؟

#فلسفه#غیبت#نظر_اراده#الهی#غیبت#منجی

باید توجّه کرد که غیبت امام به این معنی نیست که او در جهان دیگری جز این جهان زندگی می کند و یا وجود جسمانی او به وجود ناپیدایی تبدیل گردیده است، بلکه معنی غیبت امام(عج) این است که او در میان مردم زندگی می کند و از یک زندگی طبیعی برخوردار است.

دیگر اینکه طبق روایات رسیده از معصومین(علیهم السلام) امام زمان(عج) دارای اطرافیانی می باشند که همراه حضرت بوده و به ایشان در امور مختلف کمک می کنند، اینان مۆمنین خالص و بزرگوارانی هستند که همیشه در معیت حضرت می باشند و با وفات یکی از آنها شخص دیگری جایگزین او می گردد، وقتی افرادی به حضرت متوسل می شوند، همین افراد در ناحیه مقدّسه هستند که از طرف امام زمان(عج) به کمک ایشان می شتابند و چون مردم آگاهی ندارند گمان می کنند که شخص حضرت را زیارت نموده اند.

بنابراین حضرت را به گونه های مختلفی تعریف می کنند و حال آنکه حضرت بر یک شکل و شمایل هستند. و برای آن حضرت(عج) نظیر بقیه امامان معصوم(علیهم السلام) قدرت فوق العاده است و می توانند از هر راهی که صلاح بدانند به افراد کمک کنند. ممکن است برای فرد در راه مانده ای کمک فرستاده و او را به مقصد برسانند و یا فردی را که دارای فرزند نیست بدن او را آماده کرده و از او رفص نقص کند و بیماری که صعب العلاج است و یا جواب ردّ شنیده، علاج نمایند.

این نوع کمک ها در اصطلاح امروز به امدادهای غیبی معروف است. اصولا باید دانست این امور برای امامان معصوم اموری بسیار عادی است.

ولیّ الهی با این که از دیدگان پنهان هستند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت ندارند، به خاطر ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به او داده شده است، پیوسته در اموال و نفوص تصرّف می کنند و اوضاع را طبق مصالحی،رهبری می نمایند،اگر چه تصرفات از دید مردم عادی پنهان است

کسانی که در خانه آن حضرات تربیت شده اند کارهای فوق العاده انجام می دهند تا چه رسید به وجود مقدّس امام معصوم که به اذن خداوند حاکم بر کلّ هستی است.

طبق بیان امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) در نهج البلاغه خدا دو نوع حجت دارد، یکی حاضر و آشکار و دیگری غایب و ناپیدا، آنجا که می فرماید: «خدایا روی زمین هیچگاه از حجت های تو خالی نمی ماند،حجت هایی که گاهی حاضر و آشکار و گاهی از بیم مردم پنهان هستند تا دلایل آیین الهی محو و نابود نشود»

این بیان، می رساند که رهبران الهی در پنهان و آشکار وظیفه سنگین رهبری را انجام می دهند، و در همه حال در راهنمایی مردم می کوشند. و قرآن مجید ما را به مقام والای ولایت و شۆون و نحوه هدایت های اولیا،رهبری نموده و به نحوی ثابت نموده که ممکن است یکی از مردان الهی در عین این که از نظرها غایب و پنهان باشد به امر هدایت و ارشاد بپردازد.

گروهی از اولیاء الهی اگرچه از نظرها غایب بودند و با این حال جامعه را هدایت می کردند و یا این که به صورت استتار با پوشش خاصی به سازندگی افراد اشتغال داشتند، و با این که نبی ولیّ بودند ولی منتظر آن بودند که فرمان حق برسد، سپس انجام وظیفه کنند.

امام زمان(عج) نیز نظیر سایر امامان(علیهم السلام) دارای قدرت فوق العاده است و می تواند از هر راهی که مصلحت بدانند محرومان و مستمندان بلکه عموم مردم کمک کنند.

ولیّ الهی با این که از دیدگان پنهان هستند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت ندارند، به خاطر ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به او داده شده است، پیوسته در اموال و نفوص تصرّف می کنند و اوضاع را طبق مصالحی،رهبری می نمایند،اگر چه تصرفات از دید مردم عادی پنهان است.

با غیبت ولیّ، مقام ولایت از او سلب نمی شود. در نتیجه وظیفه امام زمان (عج) در دوران غیبت مانند وظیفه اولیا و رهبران گذشته است. امام در حال اختفا در امور زندگی دنیوی و دینی مردم تصرّفاتی دارد، با افراد شایسته و لایق در حال تماس بوده و به فردسازی و تربیت شخصیت ها اشتغال دارد

هدایت و رهبری که از شۆون اولیای الهی است گاهی به دو صورت آشکار و پنهان انجام گیرد، و هرگز لازم نیست که امام شناخته شود تا هدایت کند بلکه در حال اختفا و پنهان نیز به این وظیفه خطیر قیام می نماید و نفع زیادی را به مردم می رساند، و غیبت امام با مقام هدایت و سودبخشی او منافات ندارد.

هدایت و رهبری گاهی به صورت «فردسازی» و گاهی به صورت «جامعه سازی» انجام می گیرد و در صورت فردسازی هرگز لزومی ندارد همه افراد، ولیّ الله را بشناسند و یا پیوسته عموم را رهبری کند، بلکه در شرایط خاصی که «جامعه سازی» مقدور نباشد، باید به «فردسازی» بپردازد.

با غیبت ولیّ، مقام ولایت از او سلب نمی شود. در نتیجه وظیفه امام زمان (عج) در دوران غیبت مانند وظیفه اولیا و رهبران گذشته است. امام در حال اختفا در امور زندگی دنیوی و دینی مردم تصرّفاتی دارد، با افراد شایسته و لایق در حال تماس بوده و به فردسازی و تربیت شخصیت ها اشتغال دارد. آیا با داشتن چنین وظایفی باز جا دارد که بگوییم فایده وجود این ولیّ زمان چیست؟ خدای تعالی می فرماید: (و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا…)؛ «آنان را پیشوایان قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند».

این آیه نه تنها می رساند که هدایت آنان به فرمان خداست بلکه می رساند که شیوه هدایت آنها نیز به فرمان الهی است. گاهی اراده و مشیت خدا بر آن تعلّق می گیرد که آنان در حال اختفا به هدایت اشتغال ورزند. و گاهی مصالح ایجاب می کند که از پس پرد غیبت برون آیند، شیوه هدایت جمعی را پیش گیرند، در هر حال، همه هدایت ها و همه شیوه های هدایت آنان به فرمان خداوند متعال صورت می گیرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.