دشمنان چطور انتظار شیعیان و عوامل پویایی را تضعیف می کنند

همواره انتظار نوعی موتور محرکه شیعیان محسوب می شود و یکی از مهمترین عوامل پویایی آنهاست.  اما همانطور که می دانیم این پویایی به مذاق بسیاری خوش نخواهد آمد و البته از هیچ کاری نیز برای از بین بردن آن فروگذار نمی کنند.

#دشمنان#شیعه#مهدی_باوری#انتظار#انکار#مهدویت

این امر که پویایی شیعیان خطری برای دشمنان تلقی شود، باعث می شود که زنگ خطرها به صدا درآید و تمام قوای دشمن، از پول و سرمایه گرفته تا کلیه ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی و نبردهای سخت و نرم در این راه به کار انداخته شوند. در این مقاله قصد داریم روشهایی را که برای مبارزه با مهدوی باوری و انتظار به کار گرفته می شود و متاسفانه در برخی زمینه ها نیز موفق بوده را معرفی کنیم.

روش های مبارزه با مهدی باوری

اگر بخواهیم روشهای دشمنان مهدویت را خلاصه کنیم به چهار روش می رسیم انکار، تحریف، تخریب و جایگزینی.

الف) انکار مهدویت

منظور از انکار مهدویت و انتظار، این است که آن را مقوله ی وارداتی و برگرفته از دیگران و پیامد نابه سامانی ها و مشکلات معرفی کنند. این انکار را در اغلب دائره المعارف های بزرگ جهان می توانیم ببینیم:

۱- در دائر المعارف بریتانیکا، در ذیل واژه ی مهدی و اسلام و زرتشت آمده است:

اسلام، دینی نیست که در آن، ظهوری انتظار برود و جایی برای مسیح نجات بخش در آن وجود ندارد و این همه، به طور تدریجی و شاید تحت تاثیر مسیحیت مطرح گردیده است.

قرآن، اشاره ای به آن ندارد. به هیچ حدیث – گفته ی منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله)- قابل اعتمادی نیز در مورد مهدی (عج) نمی توان استناد کرد.

۲- در دائره المعارف دین و اخلاق، مارگلی یوت (اسلام شناس بزرگ اروپایی) در مقاله ی خود درباره ی مهدی (عج) در سال ۱۹۱۵، این تفکر را وارداتی و برگرفته از یهود و مسیحیت تلقی می کند.

۳- موسوعه المورد، (منیر بعلبکی) در ذیل واژه ی «مهدی المنتظر» آورده: «در قرآن و در روایات نبوی، هیچ اشاره ای به مهدی (عج) نشده است.»

البته، پیش از این دایره المعارف ها، افراد دیگری نیز مسئله را زیر سۆال برده اند. عبدالقاهر بغدادی (۴۲۰ ه . ق مطابق با ۱۰۳۷م) نظریه ی مهدویت را نظریه ی عاریتی از یهود دانسته و بر این افسانه پا می فشارد که شیعه و عقاید آنان، برگرفته از عبدالله بن سبای یهودی است.  (گفتنی است وجود خارجی عبدالله بن سبا، از نظر تاریخی و روایی، مخدوش و ساخته ی دروغ پردازان و روایت سازان حرفه ای است، تا چه رسد به این که منشا شیعه و معتقداتی چون انتظار باشد).

یکی از اقداماتی که برای از بین بردن روحیه انتظار در شیعیان به کار گرفته می شود تحریف است. این سلاح یکی از مهمترین و کاری ترین سلاح های دشمن محسوب می شود چرا که اگر درست ترین و دقیق ترین مفهوم را نیز همراه با چاشنی ابهام، و تحریف به خورد مخاطب بدهید، به یک داروی مخرب و خواب آور تبدیل می شود

ابن خلدون نیز فقط با بررسی بیست و سه حدیث از انبوه احادیث و نقد نوزده حدیث مسئله ی مهدویت را بی پایه می داند.

برخی دیگر از روشنفکران، مسئله ی مهدویت را بازتاب نابسامانی ها و حوادث تاریکی که در دوران مسلمانان، به ویژه شیعه رخ داد، مطرح می سازند.

مارگلی یوت می گوید:

درگیری و آتش جنگ در میان یک نسل واحد، پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) و درهمی و آشفتگی جهان اسلام که بر اثر اختلافات آنان با هم روی داد، موجب اقتباس فکر ظهور منجی از یهود و مسیحیان گردید که به ترتیب، در انتظار ظهور و بازگشت مسیح به سر می برند.

بریتانیکا نوشته است:

به نظر می رسد که عقیده به مهدی (عج) در دوره های اغتشاش و عدم امنیت مذهبی و تحولات سیاسی و … اوایل اسلام (قرن های هفتم و هشتم میلادی) رواج یافته باشد.

برناردلوییس، در مقاله ی خود به نام شیعه در تاریخ اسلام، در کنفرانس تل آویو می گوید:

سرکوبی بسیاری از قیام ها و ناپدید شدن رهبران آن ها، باعث ظهور ویژگی دیگری در شیعه شد و موضوعات و مسایلی مانند مسئله ی غیبت و رجعت رهبر شیعیان، حضرت مهدی (عج)، آخرین امام شیعیان، به وجود آمد و این منجی گری، تبدیل به یکی از جنبه های اساسی اسلام و تشیع شد.!

ب) تحریف

یکی از اقداماتی که برای از بین بردن روحیه انتظار در شیعیان به کار گرفته می شود تحریف است. این سلاح یکی از مهمترین و کاری ترین سلاح های دشمن محسوب می شود چرا که اگر درست ترین و دقیق ترین مفهوم را نیز همراه با چاشنی ابهام، و تحریف به خورد مخاطب بدهید، به یک داروی مخرب و خواب آور تبدیل می شود.

ابن تیمیه می گوید: «انتظار، در زمان غیبت امام عصر، ضعف و سستی در امور و بی تفاوتی در برابر مفاسد اجتماعی و همه چیز را به امید آینده واگذر کردن و اصلاح امور را به عهده ی امام زمان (عج) گذاردن است.»

کسروی گوید: «داستان امام ناپیدا … زیان هایی نیز به زندگانی دارد … پس ماندن توده، چیرگی بیگانگان، ناتوانی دولت، نابه سامانی کشور … به هر زبونی، تن در می دهند و یوغ بیگانگان را به گردن می گیرند و به این بر نمی تابند که یک راه رهایی به رویشان باز شود، چرا که دستگاه امام ناپیدا به هم نخورد.»

اگر بخواهیم روشهای دشمنان مهدویت را خلاصه کنیم به چهار روش می رسیم انکار، تحریف، تخریب و جایگزینی

مارکسیست ها می گویند: «مذهب، تفکرات خرافی را بین انسان ها رواج داده، چنین تبلیغ می کند که در زندگی فعلی باید بر شرایط تمکین کرده و قانع بود … و باید با کمال میل، ستم و استثمار طبقات حاکم ارتجاعی و … و زندگی و سرنوشت برده وار موجود را پذیرفت و خشنود بود و علیه این شرایط عصیان نکرد.

این روزها نیز به واسطه رشد شبکه های اجتماعی و فضای مجازی مدام شاهد تحریف ها و شبهه افکنی های جدیدی در تفکر شیعی هستیم که هدف اصلی خود را مخاطبان این فضا یعنی جوانان قرار داده اند.

ج) تخریب

شگرد دیگر دشمن، حمله ای است که با ژست های علمی و هنری است و… همراه شده است. اگر دقت کنیم می بینیم که دشمنان مهدویت، برنامه های کوتاه مدت و طولانی مدت زیادی دارد:

۱) نیروسازی برای صفوف خود با خطر جلوه دادن جریان مهدویت؛

۲) ایجاد شک و تردید و تنفر در افراد به ویژه معتقدان به مهدویت؛

۳) برنامه ریزی برای نسل آینده  برای ایجاد تنفر در آنان که این مسئله شامل معتقدان به مهدویت هم می شود.

د) جایگزین سازی

حربه ی چهارم دشمن، شخصیت پردازی و مدعی سازی و حمایت از مدعیان و فرقه ها است. ساختن شخصیت هایی مانند سیدعلی محمد باب، حسینعلی بهاء، سید محمد نوربخشی در ایران، و میرزا غلام احمد قادیانی، در پاکستان، و سید محمد جونپوری، در هند، و محمد بن عبدالله القحطانی، در حجاز و … نمونه هایی ازاین حربه ی دشمن اند.

حال باید دید در این شرایط دست نیروهای یاری دهنده امام در مقابل این حربه های ریز درشت چقدر پر است؟ در حالی که دشمنان مهدویت با تمام قوای ناشی از ترسشان وارد این عرصه شده اند، سلاح های دفاعی ما چه هستند؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.