تطبیق / افراط وتفریط در تبیین مفهوم غیبت / ملاقات گرایی بخش ۵

اندیشه مهدویت و آسیبها و پیامدهای آن بخش ۴

پس از توقیت وتعجیل، آسیبى که قابل ذکر است، تطبیق ناصواب است. به این توضیح که عده اى با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آن ها را بر افراد یا حوادثى تطبیق مى دهند. البته خودِ تطبیق روایات بر حوادث، آفت وآسیب نیست، بلکه آفت، مطالب وادعاهایى است که افرادى به صرف خواندن یک یا دو روایت وبدون بررسى آیات وروایات ومطالب تاریخى وقدرت تشخیص صحیح وسقیمِ روایات مطرح مى کنند، یعنى بدون داشتن تخصص به اظهار نظر مى پردازند.

#مهدویت#تطبیق#تبیین#غیبت#ملاقات_گرایی

این تذکر لازم است که در روایات، تشخیص مؤلّفه ها وعلایم سپاه حق وباطل به عهده علماى راستین گذاشته شده است؛ همان ها که در عصر غیبت کبرا به عنوان (نواب عام) عهده دار امور گشته اند.

پیامدها

۱. پیامد تطبیق، توقیت و تعجیل است.

۲. نومیدى ویأس در اثر عدم اتفاق ظهور.

۳. به دلیل عدم تحقق تطبیق هاى مطرح شده، باعث بى اعتقادى افراد نسبت به اصل ظهور مى گردد وافراد در اصل ظهور وروایات به شک وتردید مى افتند.

خاستگاه

۱. توهم زدگى.

۲. هوى وهوس ومشکل مطرح سازى خود (بیمارى روانى هیسترى).

۳. دخالت افراد غیر متخصص در مطالب کاملا فنّى وتخصصى.

۴. عدم روشنگرى کافى توسط علما:

الف) عدم تبیین علایم حتمى وغیر حتمى، عدم طرح مسأله بداء ومسایل مرتبط با علایم ظهور.

ب) نداشتن عکس العمل مناسب در مقابل مدّعیان.

راه درمان

۱. تبیین وروشنگرى.

۲. تکذیب ومبارزه با انحرافات.

۳. کار کارشناسى در مورد علایم وویژگى ها توسط علما.

۷. افراط وتفریط در تبیین مفهوم غیبت

۱-۷. نظریه تفریطى

برخى غیبت حضرت را به معناى عدم حضور معنا کرده اند. گروهى از اینان عالَمى توهم کرده وآن را (هورقلى) نام گذارده وحضرت را در آن جا مکان داده اند. برخى دیگر حضرت را در دور دست ها (جزیره خضر و…) پنداشته اند. برخى هر گونه دیدارى با حضرت را نفى کرده اند.

این دیدگاه ها نادرست است وبا روایات ما سازگار نیست. مطابق روایات، حضرت بر خلاف عیساى پیامبر علیه السلام به آسمان نرفته، در میان مردمان است، در شهرها وبازارها و… قدم مى نهد:

… صاحب هذا الامر یتردد بینهم ویمشى فى اسواقهم ویطأ فرشهم ولایعرفونه … .

صاحب الامر در میان مردم رفت وآمد مى کند، به بازارهایشان مى رود وبر فرش هایشان قدم مى نهد، ولى ورا نمى شناسند.

هر ساله در مراسم حج حاضر مى شود، مردم را مى بیند ومى شناسد ومردم هم ورا مى بینند ولى نمى شناسند: والله ان صاحب هذا الامر لیحضر الموسم کل سنه فیرى الناس ویعرفهم ویرونه ولایعرفونه.

به خدا سوگند که صاحب الامر، هر سال در مراسم حج حاضر مى شود، مردم را مى بیند وآن ها را مى شناسد، ولى مردم ورا با آن که مى بینند نمى شناسند.
جزیره خضرا، عالم هور قلى ومانند این ها توهم هایى هستند رد شده وافسانه هایى هستند بى دلیل.

پیامدها

۱. دور از دسترس قراردادن امام.

۲. کم رنگ جلوه کردن تأثیر وجود امام، در اثر عدم اعتقاد به حضور ملموس ایشان.

خاستگاه

۱. عدم درک دقیق مفهوم غیبت.

۲. دورى از آیات وروایات.

۳. هواى نفس.

۴. اطمینان به برخى نقل هاى غیر معتبر مثل جزیره خضرا.

۵. عدم بصیرت کافى وتفقّه در دین.

۶. بدگمانى وعدم اطمینان به نقل هاى معتبر. (کسانى که هر نوع دیدارى را نفى مى کنند).

۷-۲. نظریه افراطى

در مقابل این دیدگاه، دیدگاه دیگر هیچ تفاوتى بین غیبت وحضور قائل نیست. توقع دارد حضرت در هر امرى دخالت نماید. این دیدگاه نیز به خطا راه پیموده است. اگر قرار بود حضرت مستقیماً در هر کارى دخالت کنند یا همه به محضرشان مشرف شوند، دیگر غیبت معنایى نداشت.

پیامدها

۱. رویکرد وتوجه زیاد مدعیان ارتباط وملاقات.

۲. توهم زدگى وخیال پردازى.

۳. ناامیدى ویأس در اثر عدم ملاقات.

خاستگاه

۱. عدم درک دقیق مفهوم غیبت.

۲. توهم وخیال پردازى.

۳. عدم درک جایگاه معجزات، امدادهاى غیبى واسباب وعلل مادى.

۴. عدم تفقّه وتخصّص در دین.

۵. هواى نفس.

راه درمان افراط وتفریط 

۱. دورى از خیال پردازى وتوهمات.

۲. رویکرد به معارف ناب دینى وعلماى ربّانى.

۳. مقابله با انحرافات وبدعت ها وتوهم گراها.

۴. تبیین وروشنگرى توسط علماى دین.

۸. ملاقات گرایى

از آسیب هایى که در عصر غیبت براى منتظران اتفاق مى افتد، مدعیانى هستند که بى دلیل یا به ساده ترین اتفاق، ادعاى ملاقات مى کنند، یا کسانى که تمام وظیفه خویش را رسیدن به دیدار حضرت مى پندارند واز باقى وظایف غافل شده وافراد را تنها به این عمل، به عنوان برترین وظیفه، فرا مى خوانند.

پیامدها

۱. یأس وناامیدى در اثر عدم توفیق دیدار.

۲. توهم گرایى وخیال پردازى.

۳. رویکرد به شیّادان ومدّعیان مهدویت، نیابت ومدّعیان ملاقات.

۴. دور ماندن از انجام وظایف اصلى، به دلیل اهتمام بیش از اندازه وغیر متعادل به دیدار.

۵. بدبینى به امام علیه السلام به علت عدم دیدار.

خاستگاه

۱. نبود بصیرت وآگاهى نسبت به دین ونشناختن وظایف اصلى وفرعى.

۲. توهم وخیال پردازى.

۳. هواى نفس.

درمان

مهم ترین راه درمان این آسیب، توجه ورویکرد به منابع اصیل، معارف ناب دین در پرتو مراجعه به علماى راستین است که در این صورت، براى ما روشن مى شود که بسیارى امور مطلوب وخوب هستند، امّا خداى متعال آن ها را به عنوان وظیفه بر دوش ما ننهاده (مانند ملاقات حضرت ولى عصر (عجل الله فرجه)) یا این که در میان تکالیف ووظایف دینى رتبه بندى وجود دارد ودر مقام عمل، لازم است به درجه اهمیت وضرورت آن ها توجه شود. به راستى در میان وظایفى مانند تقوا، خودسازى، تکالیف اجتماعى، انتظار و… ملاقات چه جایگاهى دارد؟!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.