علت مخالفت اهل سنت با اعتقاد به رجعت
“رجعت” به عقیده امامیه و شیعیان عبارت از آن که خداوند متعال به هنگام ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، گروهی از شیعیان و مؤمنان راستین را که پیش از قیام آن حضرت از دنیا رفتهاند، به دنیا باز میگرداند.
آنان به پاداش یاوری و همراهی و درک حکومت آن وجود مقدّس نائل آیند و نیز برخی از دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) را زنده میکند تا از ایشان انتقام گرفته شود و بدین ترتیب روشنی حق وبلندی مقام و مرتبه پیروان حق را بنگرند و اندوهگین شوند.(ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی، ج، ص ۱۳۸.)
به همین خاطر اهل سنت اعتقاد به رجعت را مردود میدانند؛ زیرا اگر چنین عقیدهای را بپذیرند، به معنای آن است که خلفای آنها در اشتباه بوده و در گروه دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) قرار گرفته و حوادث و امور مربوط به رجعت بر آنها تطبیق میشود، از این رو تلاش کردهاند که با استدلالهایی همچون مخالف بودن رجعت با سنت عمومی الهی، بی هدف بودن رجعت و… عقیده به رجعت را بی اساس جلوه دهند; غافل از آن که رجعت بر خلاف سنت عمومی الهی نبوده و در امتهای گذشته نیز روی داده و شماری از انسانها بعد از مردن به همین جهان بازگشته و دوباره رفتهاند پس نمیتوان مسأله رجعت را یک سنّت صد در صد کلی تخلفناپذیر الهی دانست.
و افزون بر این، بر رجعت اهدافی مترتب است از جمله:
۱. رجعت به منظور مشاهده عزت اسلام و حق و از طرفی نشان دادن ذلّت کفر و دشمنی با اهلبیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)میباشد و نشانه تحقق یافتن وعده الهی و حق بودن آن است.
۲. با رجعت گناهکاران و کافران در دنیا عذابها و کیفرهایی را که میبایست ببینند، میبینند و کیفرهای دنیوی آنها در سازندگی و عبرتآموزی انسانها در دنیا نقش اساسی دارد. و موجب خواری و سرافکندگی کسانی میشود که روزگاری با ظلم و زور و حقکشی حکومت میکردهاند. و…(ر.ک: رجعت از دیدگاه عقل، قرآن، حدیث، حسن طارمی، ص ۳ـ۷۰،)