تفاوت های دنیا و آخرت در متون دینی

باید توجه داشت که زندگی دنیا و آخرت با وجود مشابهت‌ها، تفاوت‌های بنیادینی نیز با هم دارند و چنین نیست که دقیقاً همین قوانین طبیعی که بر جهان ما حاکم است، بر آن جهان نیز حاکم باشد.

#تفاوت#دنیا#آخرت

برای نشان دادن تفاوت‌هایی که بین این دو نوع زندگی وجود دارد مثال دقیقی در دسترس نیست زیرا هر مثالی که آورده شود از دنیا خواهد بود و تابع قوانین این جهان، اما برای تقریب به ذهن و با کمی مسامحه می‌توان دنیا و آخرت را به عالم رحم و دنیا تشبیه نمود که با وجود اشتراک‌ها، بین این دو مقطع تفاوت‌های بنیادینی بین این دو عالم وجود دارد.

یکی از مشترکات این دو زندگی این است که در هر دو تغذیه هست اما نحوه تغذیه جنین با تغذیه کودک پس از تولد فرق اساسی دارد؛ پیش از تولد جنین با ریه‌هایش تنفس نمی‌کند اما با پا گذاردن در این جهان نظام زندگی‌اش تغییر کرده و در اینجا نمی‌تواند یک لحظه مثل سابق زندگی کند.

در اینجا باید تنفس کند و از راه دهان غذا بخورد برخلاف سابق که اگر قبل از تولد هوا وارد ریه‌اش می‌شد می‌مرد و … با این مثال تا حدودی روشن می‌شود که اگر چه بین حیات و زندگی این جهان و جهان آخرت مشابهت‌هایی وجود دارد در عین حال بین این دو جهان و نحوه زندگی در آنها تفاوت‌های بنیادینی وجود دارد و در جهان آخرت قوانینی غیر از قوانین دنیوی حاکم است، به عبارت دیگر دنیا و آخرت دو نوع جهان هستند.

برای به دست آوردن تفاوت‌های این دو جهان، باید به توصیف‌هایی که از ناحیه متون دینی در این باره به ما رسیده است مراجعه کنیم.

۱. فناپذیری دنیا و ابدیت آخرت

اولین تفاوت بارز میان این دو جهان محدودیت دنیا و جاودانگی آخرت است عمر هر انسانی در این جهان بالاخره پایان می‌یابد اما جهان آخرت بی پایان و جاودان است در آیات قرآن، قلیل بودن دنیا [۱] و جاودانگی آخرت [۲] مورد اشاره قرار گرفته است و زندگی دنیا به گیاهی که تنها چند روز سبز و خرم است و آنگاه به زردی و پژمردگی می‌گراید و سپس خشک و نابود می‌شود تشبیه شده است .[۳]

۲. تفکیک نعمت از عذاب در آخرت

یکی دیگر از تفاوت‌های مهم این دو جهان آن است که خوشی های دنیا آمیخته با رنج است و چنین نیست که عده‌ای از مردم همیشه متنعم و خوشحال و عده‌ای دیگر همیشه غمگین و ناراحت باشند اما جهان آخرت دارای دو بخش مجزا است که در یکی یعنی بهشت هیچ اثری از اندوه و عذاب و تلخ کامی وجود ندارد و در دیگری یعنی دوزخ چیزی جز آتش و درد وجود ندارد لذا لذت‌ها و رنج‌های اخروی بسیار شدیدتر از موارد دنیوی است از این رو است که در قرآن کریم برتری نعمت‌های اخروی و جوار و قرب الهی بر نعمت‌های دنیا مورد تاکید واقع شده [۴]، چنانکه سخت‌تر بودن عذاب آخرت از رنج‌های دنیوی نیز خاطر نشان شده است .[۵]

۳. ثبات و تغییر

در این جهان حرکت و تغییر هست. کودک جوان می‌شود و کامل می‌گردد و به پیری می‌رسد و سپس می‌میرد.

در این جهان نوها کهنه می‌شوند و کهنه‌ها از بین می‌روند اما در جهان آخرت پیری و کهنگی وجود ندارد. آنجا خانه ثبات و قرار است .[۶]

۴. نمایان شدن حقایق در آخرت و خفای آنها در دنیا

در جهان ما، اشیا و امورات چنان صبغه و رنگ مادی به خود گرفته اند که حقایق آنها در زیر خروارها رنگ و لعاب مادی مدفون شده و دیده نمی‌شود اما در جهان آخرت حقایق به صورت اصلی خود دیده می‌شوند لذاست که در قرآن می‌فرماید: «یوم تبلی السرائر »[۷] آن روز که اسرار نهان آشکار می‌شود، از منظر قرآن همه عالم اعم از زمین و آسمان در حال حاضر تسبیح گوی پروردگارند و باشعورند اما انسان از درک این واقعیات عاجز است و تنها در آن جهان است که با کنار رفتن حجاب‌ها واقعیات رخ می‌نماید و آنجاست که انسان تازه می‌تواند حقایق را درک کند به گونه‌ای که حتی اعضا و جوارحش بر علیه او شهادت می‌دهند.

البته باید توجه داشت که برخی از انسان‌ها که به درجه کمال نائل شده اند در همین جهان نیز توانایی دیدن حقایق را دارند از این روست که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام می‌فرماید: لو کشف الغطا لما ازددت یقیناً [۸]: اگر پرده‌ها کنار رود هیچ دانش نوینی بر یقین من اضافه نمی‌شود.

۵. کشت و درو

دنیا محل کشت و عمل انسان است اما آخرت خانه بهره برداری و درو کردن است، از این روست که در آن جهان عمل وجود ندارد و انسان ملزم به انجام یکسری از امور نیست پیامبر اسلام در این باره می‌فرمایند: «الدنیا مزرعه الآخره »[۹] دنیا کشت گاه آخرت است و حضرت علی علیه السّلام در بیان زیبا در این باره می‌فرمایند: «و ان الیوم عمل و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل »[۱۰] امروز، (روز) کار است و محاسبه نیست و فردا (روز) محاسبه است و کار نیست.

۶. سرنوشت اختصاصی و مشترک

سرنوشت‌ها تا حدی در دنیا مشترک است ولی در آخرت هر کس سرنوشت جداگانه دارد. از آنجا که زندگی دنیا اجتماعی است و در زندگی اجتماعی همبستگی و وحدت حکفرماست لذا کارهای خوب نیکوکاران در سعادت دیگران مؤثر است و کارهای بد بدکاران نیز در جامعه اثر می‌گذارد لذاست که در دنیا خشک و تر با هم می‌سوزند و یا با هم از سوختن مصون می‌مانند ولی در جهان دیگر چنین نیست در آنجا محال است که کسی در عمل دیگری سهیم گردد نه کسی از ثمره کار نیک که خودش در آن سهمی نداشته است بهرمند می‌شوند و نه کسی از کیفر گناهان دیگران معذّب می‌گردد .[۱۱] قرآن کریم به این حقیقت تصریح نموده می‌فرماید: «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری »[۱۲]؛ هیچکس بار دیگری و گناه دیگری را به دوش نمی‌گیرد.

پی نوشت‌ها:

[۱] . آل عمران/ ۱۹۷، نساء/ ۷۷، توبه/ ۳۸، نحل/ ۱۱۷.

[۲]. کهف / ۴۶، مریم / ۷۶، طه / ۷۳، قصص / ۶۰، شوری / ۳۶، اعلی / ۱۷.

[۳]. کهف / ۴۵.

[۴]. آل عمران / ۱۵، نساء / ۷۷، انعام / ۳۲.

[۵]. رعد / ۳۴، طه / ۱۲۷، سجده / ۲۱.

[۶]. مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، ص ۲۲۸.

[۷]. الطارق، ۹.

[۸]. سبزواری، ملأ هادی، شرح الاسماء الحسنی، مکتبه بصیرتی، ج ۱، ص ۱۹۰.

[۹]. ابن ابی جمهور احسایی، عوالی اللآلی، قم، انتشارات سیدالشهدا، چاپ اول، ۱۴۰۵، ج ۱، ص ۲۶۷.

[۱۰]. نهج البلاغه، خطبه ۴۲، قم، انتشارات دارالهجره.

[۱۱] . مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، ص ۲۳۰.

[۱۲]. انعام / ۱۶.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.