نکاتی پیرامون روایات تعیین وقت ظهور / انتظار فرج دادگستر جهان
۱- این نکته در مورد معنای کلمه وقت می باشد ممکن است کسی بگوید منظور از وقت در این احادیث “سال” و یا “روز” می باشد. لذاست که اگر کسی بگوید: این دهه، دهه ی ظهور می باشد گفته ی وی مشمول آن احادیث نمی باشد اما جواب این سخن و سخنان مشابه آن را رجوع به لغتنامه های زبان عرب روشن می سازد.
در اینجا نظر عده ای از علمای لغوی زبان عربی را ذکر می کنیم:
ابن اثیر می گوید: “التوقیت و التأقیت: ان یجعل للشی وقت یختص به و هو بیان مقدار المده یقال: وقت الشیء یوقته و وقته یقته : اذا بین حده ….” (۱) یعنی(التوقیت التأقیت:آن است که برای چیزی وقتی خاص به آن قرار داده شود و آن بیان اندازه ی مدت است گفته می شود وقت شیء را تعیین کرد تعیین می کند: هنگامی که حد آن را تبیین نماید…” خلیل فراهیدی می گوید: “الوقت: مقدار من الزمان و کل ما قدرت له غایه اوحینا فهو موقت …” (۲) یعنی “الوقت: اندازه ای از زمانیست و هر چیزی که پایان یا زمانی برای آن اندازه گرفته شود پس آن چیز موقت است.
فیومی در مصباح المنیر می گوید: “الوقت: مقدار من الزمان مفروض لأمر ما و کل شیء قدرت له حینا فقد (وقته) (توقیتا) و کذلک ما (قدرت) له غایه …” (۳) یعنی“الوقت: اندازه ای مفروض از زمان است برای چیزی و هر آنچه برای آن هنگامی و زمانی اندازه بگیری همانا آن را توقیت نموده ای و نیز اینچنین است اگر برای چیزی پایانی تقدیر کنی.
ابن منظور در لسان العرب می گوید: “الوقت: مقدار من الزمان و کل شیء قدرت له حینا فهو مۆقت و کذلک ما قدرت غایته فهو مۆقت …” (۴) یعنی“الوقت: اندازه ای از زمان است و هر آن چیزی که زمانی برایش تقدیر کنی پس مۆقت است و نیز چنین است اگر که انتهای آن را تقدیر کنی.
لازم است متذکر شویم به هیچ روی در صدد نفی نزدکی زمان ظهور نیستیم و نبوده ایم بلکه غرض ما آن است که بگوییم در مورد دور یا نزدیک زمان ظهور باید سکوت اختیار کرده و به فرموده احادیث شریفه فقط منتظر و تسلیم بوده و با تقوا
مدعای این نوشتار را رجوع به اقول و آراء بسیاری دیگر از لغت دانان عرب، تأیید می نماید. از آن جمله اند: صاحب بن عباد(۵) اسماعیل بن عماد جوهری (۶) احمد بن فارسی بن زکریا (۷) نشوان بن سعید حمیری (۸) ابن درید الازدی (۹) فخر الدین طریحی(۱۰) محب الدین واسطی (۱۱) البته بعضی از عبارات مورد اشاره مثل عبارت “حمیره اللغه” و “صحاح” نیازمند ضمیمه کردن بعضی مطالب دیگر است که از دید نگارنده پنهان نیست گفتنی است در مفردات راغب اصفهانی (۱۲) نیز در محل معنای “الوقت” مطلبی که خلاف ادعای ما را ثابت نماید وجود ندارد.
۲- نباید ظاهر واژه ی “وقّات” که البته در بعضی از روایات آمده است به عنوان اشکال برمقاله قلمداد بشود و گفته شود: منظور روایات آنست که فقط عمل کسانیکه خیلی زیاد تعیین وقت می کنند حرام است چون ” وقّات” صیغه ی مبالغه است زیرا جواب این شبهه روشن است چون اولا: این واژه در چهارمین حدیث معتبری که نقل کردیم (در مقاله ی شماره ی یک ) نیامده است بلکه حضرت فرموده اند: هر کس تعیین وقت ظهور کرد او را بدون هراس و بیم تکذیب نمایید.
ثانیا: در حدیث معتبر دوم از امام رضا (علیه السلام) حضرت تعیین وقت را ناممکن دانسته اند و ثالثا: آشنایان با زبان عرب و بویژه فضلای از محصلین علوم اسلامی می دانند که ثقل معنایی این احادیث برروی تعیین وقت ظهور است و نه “وقّات” بودن آنانکه مرتکب تعیین وقت می شوند. به عبارت فنی تعیین وقت ظهور یعنی توقیت ظهور، حیث تقییدی برای حرمت و ممنوعیت است و وقّات بودن حتی حیث تعلیلی هم نیست در قبال مدعای مقاله که از پشتیبانی روایات معتبر و دارای مفهوم روشن برخوردار است. اما آن دو شبهه چنین اند. یکم : خود اهل بیت (علیهم السلام) نشانه هایی برای ظهور بیان فرموده اند مانند خروج سفیانی و یا قتل نفس زکیه و وقوع آنها می تواند تعیین کننده ی وقت ظهور باشد. لذا معنایی که از احادیث چهار گانه ارائه شد نیازمند دگرگونی است و این یعنی نادرستی مدعای مقاله!
در پاسخ به این شبهه اولا عرض می کنیم که استناد به تک تک این روایات به هیچ روی عمل تحقیقی و محکمی نیست. خوشبختانه در زمان ما کتابی بهره مند از موازین پژوهشی و علمی چاپ شده است که به حسب مطالعه ی – البته نه کامل – نگارنده بسیار مفید و گره گشاست. نام این کتاب “تحلیل تاریخی نشانه های ظهور” است که اثر فاضل محترم آقای مصطفی صادقی است. * اما اجمالا عرض می کنیم مفاد این روایات صرفا اینستکه ظهور حضرت ولی عصر(عج) پس از این علامات رخ می دهد. به عبارت دیگر در آن روایات هیچ سخنی از اندازه ی فاصله ی زمانی ظهور تا وقوع این حوادث نیست و در واقع به صورت بسیار اجمالی فقط می گویند پس از این حوادث، ظهور رخ می دهد حال با چه اندازه فاصله اصلا معلوم نیست مناسب است در اینجا سخن یکی از علمای بزرگوار معاصر را نقل کنیم. مرحوم آیت الله علی سعادت پرور در کتاب “الشموس المضیئه” (۱۳)
پس از نقل چند حدیث می فرمایند: «اگر کسی در احادیثی که ذکر شده دقت نماید متوجه می شود که نه روایاتی که بر ظهوری امام بعد از پر شدن زمین از ظلم و ستم دلالت دارد و نه روایاتی که دلالت بر نشانه های قطعی و سایر نشانه های ظهور دارد، هیچیک از این روایات، وقت ظهور را تعیین نمی کند پس این روایات در حقیقت در صدد بیان کردن نشانه ها و آثار ظهور هستند.»
به عبارت دیگر آن روایات – البته آن ها که قابل قبولند- می گویند تازمانیکه آن نشانه ها رخ نداده است، ظهور واقع نمی شود ولی اینکه فاصله آن ها تا ظهور چقدر است و دیگر آن که آیا علائم دیگری وجود دارد یا خیر – ظاهراً – این روایات شریفه سکوت اختیار نموده اند. این قسمت را با ترجمه عبارتی رسا از شیخ طوسی(۱۴) خاتمه می دهیم که فرموده است : و اما وقت خروج امام زمان(عج) به صورت تفصیلی برای ما معلوم نیست بلکه مخفی از ماست تا زمانیکه خداوند اذن فرج را صادر فرماید.
«او مصلح کل عالم است. درباره او هم ما هیچ حق نداریم به اینکه وقت معین کنیم حساب بکنیم چند سال دیگر ده سال دیگر از این حساب ابجدهایی که هر روز می کنند… حساب می کنند که مثلاً در فلان سال حضرت ظهور می کند. از این ها بترسید و تکذیب بکنید که کذب الوقاتون»
اما شبهه دوم : ممکن است گفته شود با توجه به امتحانات دشوار و تعیین کننده ای در عصر ما پیش می یاد و فتنه هایی که فقط اهل بصیرت حقیقی از آن ها رو سپید خارج می شود از یک سو و از سوی دیگر روایاتی که می گویند(۱۵) امر ظهور پس از امتحان شیعیان و غربال شدن مومنین واقع خواهد شد، پس حتما وقت ظهور نزدیک است و مثلاً تا بیست سال دیگر ظهور واقع می شود. در پاسخ باید بگوییم: اولاً جواب این شبهه تا حد زیادی از این پاسخ به شبهه اول فهمیده می شود. ثانیاً در گذشته نیز و اتفاقً در کشور ایران فتنه هایی تاریک و غربالگریهای جدی رخ داده است. مانند حوادث تلخ مشروطه که حتی بین مومنین و بلکه علما دو دستگی ایجاد کرد و وقایع عصر رضا شاه ملعون که عرصه دینداری بر دینداران و بسیار دشوار و تاریک شد. پس این مطلب هم نمی تواند باعث توقیت ظهور بود می باشد.
لازم است متذکر شویم به هیچ روی در صدد نفی نزدیکی زمان ظهور نیستیم و نبوده ایم بلکه غرض ما آن است که بگوییم در مورد دور یا نزدیک زمان ظهور باید سکوت اختیار کرده و به فرموده احادیث شریفه فقط منتظر و تسلیم بوده و با تقوا.
اما در مورد فوائد انتظار فرج علاقه مندان می توانند به کتابهای ذل رجوع نمایند:
دادگسترجهان اثر آیت الله ابراهیم امینی و امام مهدی موجود موعود اثر آیت الله جوادی آملی.
حسن ختام این مقاله را نقل قول از دو نفر اندیشمندان بزرگ و فقهای عالی مقام معاصر قرار می دهیم. استاد آیت الله شهید مطهری می فرماید:
«او مصلح کل عالم است. درباره او هم ما هیچ حق نداریم به اینکه وقت معین کنیم حساب بکنیم چند سال دیگر ده سال دیگر از این حساب ابجدهایی که هر روز می کنند… حساب می کنند که مثلاً در فلان سال حضرت ظهور می کند. از این ها بترسید و تکذیب بکنید که کذب الوقاتون (۱۶)»
چنانچه آیت هالله علامه جوادی آملی نیز فرموده اند: «زمان ظهور آن حضرت از اسرا الهی است و گمانه زنی درباره ان نه تنها عملی بی اساس است بلکه امامان معصوم علیهم السلام از آن نهی فرموده اند.» (۱۷).
پی نوشت:
۱- النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ابن اثیر ؟؟؟؟ ج۵، ص۲۱۲
۲- کتاب العین، ج۵ ص۱۹۹
۳- المصباح المیز فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج۲، ص۶۶۸
۴- لسان العرب، ج۲،ص۱۰۷
۵- الصحیط فی اللغه، ج۵فص۴۹۱
۶- الصحاح، تاج اللغه و صحاح العربیه ج۱، ص۲۷۰
۷- معجم مقائیس اللغه، ج۶، ص ۱۳۱-۱۳۲
۸- شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج۱۱، ص۷۲۴۳
۹- جمهره اللغه، ج۱، ص۴۴۸
۱۰- مجمع البحرین، ج۲، ص۲۲۷
۱۱- تاج العروس من جواهر الظموس، ج۳، ص۱۵۳
۱۲- مفردات الفاظ القرآنریال ص۸۷۹
۱۳- الشموس المضیئه، ص۱۲۱
۱۴- کتاب الغیبه، ص۴۲۵
۱۵- به عنوان نمونه، رک: الاصول من الکافی، ج۱، ص۳۷۰
۱۶- مجموعه ی آثار، ج۲۵، ص۴۹۹-۵۰۰
۱۷- امام مهدی موجود موعود – عجل الله تعالی فرجه الشریف،