اجباری نبودن پذیرش اسلام از سوی امام زمان(عج)

مهدویت و اعتقاد به امام زنده‌ غایب برخاسته از ریشه‌ها و پایه‌های مستحکمی است که ما از آن، به مبانی اعتقادی یاد می‌کنیم که البته در گذر زمان افرادی با وارد کردن شبهه های فراوان سعی در متزلزل کردن این مبانی اعتقادی دارند.

#شبهه#مهدویت#اجبار_نبودن#پذیرفتن#اسلام

ما در این مقاله به طرح دو شبهه در موضوع مهدویت می پردازیم و به آنها پاسخ اجمالی می دهیم: 

شبهه اول: آیا امام زمان(عج) مردم را مجبور به پذیرش اسلام می‌کند و در صورت عدم پذیرش، آنان را به قتل می‌رساند؟!
عبدالله بن بکیر از حضرت صادق (علیه السلام) تفسیر آیه: «…وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» )آل عمران، ۸۳: «…و تمام کسانى که در آسمان‌ها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ [فرمان] او تسلیم‌اند، و همه به سوى او بازگردانده می‌شوند»)‏ را پرسید. امام (علیه السلام) فرمود: «این آیه درباره قائم (عج) نازل شده، هنگامى که علیه یهود، نصارا، صابئین، مادی‌ها، برگشتگان از اسلام و کفار در شرق و غرب کره زمین، قیام می‌کند، و اسلام را پیشنهاد می‌نماید. هر کس از روى میل پذیرفت دستور می‌دهد که نماز بخواند و زکات بدهد و آنچه هر مسلمانى مأمور به انجام آن است بر وى نیز واجب می‌کند، و هر کس مسلمان نشد گردنش را می‌زند تا آن‌که در شرق و غرب عالم یک نفر خدا نشناس باقى نماند». عبدالله بن بکیر گفت: قربانت گردم! در روى زمین مردم بسیار هستند چطور حضرت قائم می‌تواند همه آنها را مسلمان کند و یا گردن بزند؟ امام (علیه السلام) فرمود: «هنگامى که خداوند چیزى را اراده کند، چیز اندک را زیاد و زیاد را کم می‌گرداند» (عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، ج ۱، ص ۱۸۳- ۱۸۴)
این روایت به جهت سندی، مرسل است؛ لذا اطمینان به صدور آن‌ از امام صادق (علیه السلام) کاهش می‌یابد. علاوه بر این؛ اشکالات محتوایی نیز در آن وجود دارد؛ زیرا اعتقاد و هدایت مردم، مقوله‌ای نیست که با اجبار بتوان به آن دست یافت. این روایت نمایانگر خشونت بسیار است. که روایات مخالفی در مقابل آن وجود دارد. لذا نمی‌توان این روایت را پذیرفت.
با فرض پذیرش این روایت؛ باید آن‌را منحصر در اسلام ظاهری و موظف بودن افراد به رعایت قوانین جامعه اسلامی و آن‌هم بعد از اثبات کامل حقانیت این دین برای همگان دانست.
شبهه دوم: برخی می گویند که زمان ظهور دیگر فرصت توبه نیست، به عبارت دیگر استناد می کنند به قسمتی از  زیارت آل یاسین که در آن آمده است: «یَومَ لایَنفَعُ نَفساً ایمانُها لَم‌تَکُن آمَنَت مِن قَبل اَو کَسَبَت فی ایمانِها خَیراً». حال آیا می توان نتیجه گرفت که این از صفات دوران ظهور است و اگر این چنین است یعنی راه توبه در دوران ظهور بر ستمگران بسته است؟

موضوع مورد بحث مربوط به زمان ظهور حضرت قائم(عج) است و به دلیل اضطراری بودن ایمان آوردن کافران، این ایمان از آنها پذیرفته نمی‌شود. به دیگر سخن؛ گروهی از سرکردگان کفر و شرک دیگر با ظهور نشانه‌های شکست خویش نمی‌توانند در آن زمان، ریاکارانه خود را توّاب نشان دهند، اما این‌گونه نیست که در آن زمان هیچ فردی نتواند توبه کند.

 

در ابتدا باید دانست که این بخش از دعا، در واقع بخشی از آیه ۱۵۸ سوره انعام است که عبارات کامل آن چنین است: «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَهُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ»؛ آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند (خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت (و نشانه‌هاى رستاخیز)؟! اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‌ آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده‌اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‌اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستى دارید،) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می‌کشیم!».
در توضیح این‌که منظور از بعض آیات پروردگار چیست؟ گفته شده که یا منظور، وقوع حادثه‌ای است که حیات دنیایی را تبدیل به حیات برزخی می‌کند و زمان عمل به پایان می‌رسد و زمان رسیدن به پاداش شروع می‌شود که همان مرگ باشد و یا منظور، نشانه‌ای است که مستلزم مستقر شدن مَلَکه کفر و انکار در قلب این گونه افراد باشد به گونه‌ای که نتوانند به توحید اقرار کنند و فقط به زبان و آن هم به خاطر ترس از عذاب اظهار ایمان می‌کنند که در هیچ‌کدام از این دو صورت این نوع ایمان و عمل پذیرفته شدنی نیست.
با این حال، در سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) آمده؛ این آیه شریفه، اشاره به وقایع زمان ظهور حضرت مهدی (عج) دارد. زراره، حمران و محمد بن مسلم، از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل کرده‌اند: «منظور از بعض آیات پروردگار، طلوع کردن خورشید از سمت مغرب و خارج شدن جنبنده‌ای (دابه) از زمین و دجال است. در این زمان کسی که بر انجام گناه اصرار ورزیده و عملی طبق ایمانش انجام نداده باشد، برایش ایمان آوردن بعد از وقوع این آیات، نفعی نخواهد داشت» اهل سنت نیز شبیه این دسته از روایات را نقل کرده‌اند و برخی به قبول نشدن توبه در این روز تصریح کرده‌اند. به هر ترتیب، آن روز که خورشید از مغرب طلوع می‌کند، روزی است که قدرت و سلطنت خدا ظهور پیدا می‌کند و مردم به اجبار به سمت ایمان آوردن سوق داده می‌شوند ولی نفعی برایشان نخواهد داشت.
برخی از روایات دیگر، این موضوع را مربوط به زمان خالی شدن زمین از حجت الهی عنوان کرده و گفته‌اند: همیشه بر روی زمین حجت الهی وجود دارد مگر چهل روز قبل از وقوع حادثه قیامت که حجت الهی از روی زمین برداشته می‌شود و در این مدت ایمان کسی که قبلاً ایمان نیاورده پذیرفته نمی‌شود.

نتیجه اینکه:

موضوع مورد بحث مربوط به زمان ظهور حضرت قائم (عج) است و به دلیل اضطراری بودن ایمان آوردن کافران، این ایمان از آنها پذیرفته نمی‌شود. به دیگر سخن؛ گروهی از سرکردگان کفر و شرک دیگر با ظهور نشانه‌های شکست خویش نمی‌توانند در آن زمان، ریاکارانه خود را توّاب نشان دهند، اما این‌گونه نیست که در آن زمان هیچ فردی نتواند توبه کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.