چرا امام زمان مشکلات ما را حل نمی کند؟!
ما اعتقاد داریم حضرت مهدی دست قدرت الهی در زمین است و خداوند متعال قدرت انجام هر کاری را به امام داده است. علاوه بر روایات در ملاقاتهایی که با حضرت انجام شده و کرامتهای دیده شده، گواه صدقی بر توان انجام کارهای خارقالعاده به اذن الهی توسط امام زمان عجل الله تعالی فرجه می باشد.
ما اعتقاد داریم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه دست قدرت الهی در زمین است و خداوند متعال قدرت انجام هرکاری را به امام داده است. علاوه بر روایات در ملاقاتهایی که با حضرت انجام شده و نیز صدور کرامتهای بسیاری از سوی ایشان در طول مدت حیاتشان تاکنون، گواه صدقی بر این اعتقاد ما است که ایشان توان انجام کارهای خارقالعاده را به اذن الهی دارند. اما لازمه صدق اعتقاد خود را این نمیدانیم که چون ایشان زنده است و توان انجام کارهای خارقالعاده را دارد باید تمام مشکلات شیعیان را برطرف کند.
همه ما معتقدان به انبیاء الهی به ویژه ما مسلمانان اعتقاد داریم که انبیاء الهی و پیامبر مکرم اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ توان انجام کارهای خارقالعاده را با اذن الهی داشتهاند و در آیات قرآن به آن اشاره شده است مثل تواناییهای حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ در شفای بیماران، زنده کردن مردگان و…« من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه اى آورده ام من از گل براى شما [چیزى] به شکل پرنده مى سازم آنگاه در آن مى دمم پس به اذن خدا پرنده اى مى شود و به اذن خدا نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مى بخشم و مردگان را زنده مى گردانم »( سوره آل عمران، آیه ۴۹)آیا واقعا امام زمان علیه السلام می آیند که بگویند: «ای انسان ما از آدم شدن تو ناامید شده ایم، لذا خودمان با یک عنایت معنوی، قلب تو را منقلب می کنیم؟» آیا واقعا این گونه است؟
ولی از طرفی هم میدانیم که پیروان آنها چه در زمان خود آنها چه بعد از آنها مشکلات فراوان داشتهاند «آیا گمان میکردید داخل بهشت میشوید، بیآنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد، همان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که با او ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟ آگاه باشید یاری خدا نزدیک است»(سوره بقره، آیه ۲۱۴)
در تاریخ اسلام است که مسلمانان در ابتدا مجبور بودند به درهها پناه برند و نماز بخوانند(ابن جریر طبری، تاریخ طبری، ج ۳، ص ۶۱) یاران رسول اکرم در آن هنگام که مشکلات و فتنهها زیاد شد عدهای از آنها به حبشه هجرت کردند و پس از هجرت هم جنگهای متعددی پیش آمد و در کنار همه اینها فقر و مشکلات اقتصادی نیز بود. آیا وجود این همه مشکلات باید موجب شود که ما در حقانیت دین مبین اسلام و پیامبر مکرم اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و توانمندیهای ایشان شک کنیم؟! با این که میگوییم صدور تنها یک کار خارقالعاده که سایر انسانها از انجام همانند آن عاجز باشند، برای اثبات حقانیت کسی که ادعای پیامبری و رابطه با عالم غیب دارد کافی است و میگوییم وجود مشکلات برای امتحان مردم ضروری است(آل عمران، آیه ۱۸۶ و محمد، آیه ۳۱) و قرار نیست همه مشکلات برطرف شوند آن هم توسط انبیاء و از طریق معجزه.
آیا پیامبر نمیتوانست معجزه کند و همه گرفتاریها را با معجزه حل کند؟ قطعاً میتوانست، پس چرا نکرد؟ این سؤالی است که شما باید پاسخ دهید و هر چه پاسخ دهید ما نیز در پاسخ شبههای که مطرح کردهاید خواهم گفت؛ اگر بگویید قرار نیست همه کارها را پیامبر آن هم با معجزه انجام دهد ما هم میگوییم قرار نیست همه کارهای شیعیان را امام آنها آن هم با کرامت و کارهای خارقالعاده انجام دهد.
امام خمینی ره در جایی با اشاره به ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه این نکته را یاد آور می شوند که،برخی گمان می کنند در یک شب همه امور معجزه آسا اصلاح می شود؛در حالی که پس از ظهور حضرت کوشش ها و فداکاریها برای سرکوب ستمکاران صورت خواهد گرفت. اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود،یک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه ای روی نداده است و نخواهد داد و آن روزی که انشاا… تعالی مصلح کل ظهور نماید. گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود، بلکه با کوشش ها و فداکاری ها،ستمکاران سرکوب و منزوی می شوند. (صحیفه امام،ج۲۱،ص۴۴۷)
یاران رسول اکرم در آن هنگام که مشکلات و فتنهها زیاد شد عدهای از آنها به حبشه هجرت کردند و پس از هجرت هم جنگهای متعددی پیش آمد و در کنار همه اینها فقر و مشکلات اقتصادی نیز بود. آیا وجود این همه مشکلات باید موجب شود که ما در حقانیت دین مبین اسلام و پیامبر مکرم اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و توانمندیهای ایشان شک کنیم؟!
آیا واقعا امام زمان علیه السلام می آیند که بگویند: «ای انسان ما از آدم شدن تو ناامید شده ایم، لذا خودمان با یک عنایت معنوی، قلب تو را منقلب می کنیم؟» آیا واقعا این گونه است؟ اگر اعتقاد ما به معجزات ظهور و مطلق دیدن آن در اصلاح امور، در حد و اندازه های نگاه عامیانه باقی بماند، اساس کارآمدی دین و اعتقادات دینی ما زیر سوال خواهد رفت. به این معنا که عده ای خواهند گفت: «دیدید دین خدا اجرایی نبود؟ دیدید کار هیچکدام از پیامبران نگرفت؟ و نتوانستند مردم را در زیر پرچم توحید و ایمان به خدا جمع کنند و یک حکومت فراگیر و ماندگار برپا کنند؟ آخر سر هم خدا آمد و با معجزه همه چیز را درست کرد» پس این که مردم تا به حال این همه زجر می کشیدند تا خودسازی کنند، کار بیهوده ای انجام می دادند؟ در حالی که همانطور که اشاره شد خیلی طبیعی است که مسئله ظهور و اقبال مردم به حکومت آن حضرت عجل الله تعالی فرجه و تداوم این اقبال، نباید پدیده ای خارج از قواعد و سنن الهی باشد.
اگر قرار باشد این اقبال و تداوم آن، با معلق شدن برخی از قواعد و سنن الهی به وجود بیاید آنگاه معلوم می شود که اساسا دین خدا، ظرفیت اجرایی شدن در قالب همین قواعد و سنت های طبیعی را که تاکنون در عالم برقرار بوده، ندارد و در نتیجه از همین الان غیرعملی بودن احکام خدا به اثبات خواهد رسید. البته در یک تحلیل عالمانه از مسئله ظهور همه قواعد طبیعی حیات بشر که یقینا عنصر «معنویت» هم در اوج آن جای دارد، در نظر گرفته خواهند شد.
عنصر «معجزه» هم در یک گوشه ای از آن منظومه جایگاهی دارد. عنصر «نصرت الهی» و عنصر «عنایت معنوی حضرت عجل الله تعالی فرجه» هر کدام جایگاه خود را دارند، نمی خواهیم این موارد را رد کنیم. این نیست که امام زمان علیه السلام از عنایت معنوی و اثر معجزه آسا در نگاه و کلام برخوردار نباشند. عنایت معنوی هم جزء همین سازوکار طبیعی است منتها باید تئوری های علمی آن را استخراج کنیم و تبیین درستی از این موضوع داشته باشیم که به عنوان مثال «چگونه یک رهبر الهی با نورش جامعه را نجات می دهد؟» و جایگاه و نقش این نور را در آن مجموعه و منظومه تمام عواملی که همگی در کنار یکدیگر باعث نجات جامعه می شوند را روشن کنیم.
خلاصه سخن: لازمه صدق اعتقاد خود را این نمیدانیم که چون ایشان زنده است و توان انجام کارهای خارقالعاده را دارد باید تمام مشکلات شیعیان را برطرف کند. آیا پیامبر نمیتوانست معجزه کند و همه گرفتاریها را با معجزه حل کند، چرا نکرد؟ همانطور که پیامبر مشکلات مردم را با معجزه حل نکرد، همچنین قرار نیست همه کارهای شیعیان را امام آنها آن هم با کرامت و کارهای خارقالعاده انجام دهد.