چرا زنان عرب جاهلی از حقوق اجتماعی محروم بودند؟
در محیط عرب پیش از اسلام، زنان استقلال، حرمت و حقوقی نداشتند؛ ارث نمیبردند، طلاق در اختیارشان نبود و تعدد زوجات بیحد بود. دختران زنده به گور میشدند و تولد دختر ننگ محسوب میشد. زندگی و ارزش زن تابع خانواده و مردان بود و گاه فرزندان ناشی از زنا نیز منشاء نزاع قرار میگرفتند.

مرحوم علامه طباطبائی، صاحب تفسیر بزرگ المیزان، در تفسیر بخشی از آیات ۲۴۲-۲۲۸ بقره، به موضوع «حقوق و شخصیت و موقعیت اجتماعی زنان از نظر اسلام و دیگر ملل مذاهب» اشاره کردهاند که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
* جایگاه زنان در زندگی اجتماعی اعراب
در بعضی خانواده های عرب این رفتار هم سرزده ، که به زنان و مخصوصا دختران خود در امر ازدواج استقلال داده، و رعایت رضایت و انتخاب خود او را کرده باشند، که این رفتار از عرب شبیه همان عادتی است که گفتیم در اشراف ایرانیان معمول بود، و خود یکی از آثار امتیاز طبقاتی در جامعه است .
و به هر حال رفتاری که عرب با زنان داشت ، ترکیبی بود از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام متوحش.
ندادن استقلال به زنان در حقوق، و شرکت ندادن آنان در امور اجتماعی از قبیل حکومت و جنگ و مساله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند.
و کشتن آنان و زنده به گور کردن و شکنجه دادن را از اقوام بربری و وحشی اقتباس کرده بودند.
پس محرومیت زنان عرب از مزایای زندگی مستند به تقدیس و پرستش رئیس خانه نبود، بلکه از باب غلبه قوی و استخدام ضعیف بود.
* قبلیهای که خدای خود را خورد
و اما مساله پرستش در بین عرب اینچنین بود که همه اقوام عرب (چه مردان و چه زنان ) بت می پرستیدند، و عقائدی که درباره بت داشتند شبیه همان عقائدی است که صابئین در باره ستاره و ارباب انواع داشتند.
چیزی که هست بت های عرب بر حسب اختلافی که قبائل در هواها و خواسته ها داشتند مختلف می شد.
ستارگان و ملائکه (که به زعم ایشان دختران خدا هستند) را می پرستیدند و از ملائکه و ستاره صورت هایی در ذهن ترسیم نموده و بر طبق آن صورتها، مجسمه هائی می ساختند، که یا از سنگ بود و یا از چوب .
هواها و افکار مختلفشان به آنجا رسید که قبیله بنی حنیفه بطوری که از ایشان نقل شده بتی از ((خرما))، ((کشک ))، ((روغن ))، ((آرد)) و… درست کرده و سالها آن را می پرستیدند و آنگاه دچار قحطی شده و خدای خود را خوردند!.
شاعری در این زمینه چنین گفت :
اکلت حنیفه ربها/ زمن التقحم و المجاعه/ لم یحذروا من ربهم/ سوء العواقب و التباعه»
قبیله بنی حنیفه در قحطی و از گرسنگی پروردگار خود را خوردند و نه از پروردگار خود حذر کردند، و نه از سوء عاقبت این کار پروا نمودند!!
و بسا می شد که مدتی سنگی را می پرستیدند، اما آنگاه که به سنگ زیبائی می رسیدند سنگ اول را دور انداخته و دومی را برای خدائی بر می گزیدند.
و اگر چیزی پیدا نمی کردند برای پرستش مقداری خاک جمع نموده و گوسفند شیردهی می آوردند و شیرش را روی آن خاک می دوشیدند، و از آن گل بتی می ساختند و بلا فاصله به دور همان بت، طواف می کردند!
و زنان محرومیت و تیره بختی هائی که در این جوامع داشتند در دل و فکر آنان ضعفی ایجاد کرد، و این ضعف فکری اوهام و خرافات عجیب و غریبی در مورد حوادث و وقایع مختلف در آنان پدید آورد، که کتب تاریخی این خرافات و اوهام را ضبط کرده است .
و این بود خلاصه ای از احوال زن در مجتمع انسانی در ادوار مختلف قبل از اسلام ، و در عصر ظهور اسلام.