سیانان: ترامپ در تله تناقضهای خود گرفتار شده است
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا که با شعار «اول آمریکا» به قدرت بازگشت، در هفتههای اخیر درگیر مجموعهای از تصمیمات جهانی شده است که بسیاری از ناظران آن را نشانهای از بازگشت سیاست خارجی پرتنش، غیرقابل پیشبینی و شخصمحور او میدانند. از تهدید نظامی علیه حماس گرفته تا وعده وام ۲۰ میلیارد دلاری به آرژانتین، اقدامات ترامپ نشان میدهد که شعار «اول آمریکا» در عمل، بیش از هر چیز به معنای «اول ترامپ» است.

«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا روز سهشنبه اعلام کرد که اگر گروه حماس در غزه سلاحهای خود را زمین نگذارد، آمریکا آن را «خلع سلاح» خواهد کرد. این سخنان، بلافاصله گمانهزنیها درباره احتمال مداخله نظامی آمریکا در غزه را تقویت کرد؛ موضوعی که با شعارهای ضدجنگ ترامپ در کارزار انتخاباتیاش در تضاد آشکار است.این اظهارات تنها چند روز پس از آن مطرح شد که ترامپ با میانجیگری قطر، ترکیه و مصر، توافق آتشبس و تبادل اسرا میان اسرائیل و حماس را «دستاوردی تاریخی» نامید. او در پارلمان اسرائیل از این توافق بهعنوان «طلوعی نو برای خاورمیانه» یاد کرد. اما تهدید تازهاش نشان داد که تمایل او برای بهکارگیری قدرت نظامی، همچنان در مرکز سیاست خارجیاش قرار دارد.
دخالت بحثبرانگیز در آمریکای جنوبیدر میانه تعطیلی دولت فدرال و کاهش بودجه، ترامپ وعده داد که در صورت پیروزی دوباره خاویر میلی، رئیسجمهور راستگرای آرژانتین، واشنگتن بسته کمک اقتصادی ۲۰ میلیارد دلاری برای این کشور تصویب خواهد کرد. او در دیدار با میلی در کاخ سفید گفت: «اگر او پیروز شود، ما در کنارش خواهیم ماند، و اگر ببازد، ما میرویم.»این وعده، که عملاً نوعی دخالت در انتخابات داخلی یک کشور محسوب میشود، خشم ناظران را برانگیخت. کارشناسان یادآور شدند که این اقدام یادآور همان سیاستی است که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ منجر به استیضاح او شد؛ زمانی که کمک نظامی به اوکراین را منوط به تحقیقات علیه جو بایدن کرده بود.
تناقض شعار «اول آمریکا»
در ظاهر، ترامپ خود را مخالف مداخلات خارجی و مدافع تمرکز بر منافع داخلی آمریکا میداند. اما واقعیت این است که او نه منزویگراست و نه طرفدار انزوا از جهان. سیاستهایش بیشتر نشانه نوعی ضد بینالمللگرایی است؛ یعنی استفاده گزینشی از قدرت آمریکا برای اهداف شخصی و سیاسی، نه برای تقویت نظم جهانی.
ترامپ در حال بازتعریف نقش آمریکاست
در عمل، ترامپ بهجای کنار کشیدن از جهان، در حال بازتعریف نقش آمریکا بهعنوان بازیگری است که میخواهد با تکیه بر قدرت نظامی و اقتصادی، موازنهها را به سود خود تغییر دهد. او همزمان در خاورمیانه، آمریکای جنوبی، اروپا و حتی اوکراین دخالت کرده و به گفته تحلیلگران، به دنبال تثبیت جایگاه شخصی خود بهعنوان «میانجی جهانی قدرتمند» است.
از کارتلهای ونزوئلا تا جنگ پنهان با چین
ترامپ اخیراً اعلام کرد که نیروی دریایی آمریکا یک قایق تندرو متعلق به قاچاقچیان مواد مخدر را در سواحل ونزوئلا منهدم کرده است. به گفته منتقدان، این اقدام نه بخشی از یک عملیات قانونی ضدکارتل، بلکه تلاشی برای بیثبات کردن دولت نیکولاس مادورو و تغییر موازنه قدرت در آمریکای لاتین است.در همین حال، دولت او درگیر رقابتی اقتصادی با چین برای کنترل منابع لیتیوم و مس آرژانتین است. بسیاری معتقدند بسته کمک به بوئنوسآیرس در واقع بخشی از بازی بزرگ ترامپ برای جلوگیری از نفوذ پکن در آمریکای جنوبی است.
ترامپ؛ از شعار ملیگرایی تا جاهطلبی شخصی
ترامپ در نخستین دوره ریاستجمهوریاش در مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود: «من آمریکا را در اولویت قرار میدهم، همانطور که رهبران کشورهای دیگر باید کشور خود را در اولویت بگذارند.»
اما در عمل، سیاست خارجی او بیش از هر چیز تابع میل شخصی برای قدرت، نمایش و معاملهگری است. او گاه با چهرههایی چون مارکو روبیو همسو میشود و زمانی دیگر، با پوپولیستهایی چون میلی یا رهبران اقتدارگرایی مانند اردوغان و تمیم بن حمد وارد معامله میشود.
سیاست خارجی ابزاری برای نمایش قدرت فردی ترامپ
کارشناسان معتقدند که ترامپ بیش از هر رئیسجمهور دیگری، سیاست خارجی را به ابزار نمایش قدرت فردی خود تبدیل کرده است. «اندرو میلر»، معاون پیشین وزارت خارجه در دولت بایدن، گفته است: «در دنیای ترامپ، هر چیز ممکن است. اما اگر او نیروهای آمریکایی را وارد غزه کند، پایگاه مردمیاش را از دست خواهد داد.»
«اول آمریکا» یا «اول ترامپ»؟
در نهایت، مجموعه اقدامات اخیر ترامپ ـ از تهدید نظامی تا دخالت اقتصادی ـ نشان میدهد که سیاست «اول آمریکا» در عمل به ابزاری برای پیشبرد جاهطلبیهای شخصی و تثبیت تصویر او بهعنوان رهبر جهانی بدل شده است.او بهجای تمرکز بر چالشهای داخلی آمریکا، از صحنه جهانی برای بازسازی چهره خود و کسب اعتبار سیاسی بهره میگیرد.اما تحلیلگران هشدار میدهند که این مسیر میتواند برای آمریکا و جهان پرهزینه باشد. از یک سو، خطر درگیری نظامی در غزه و آمریکای جنوبی وجود دارد، و از سوی دیگر، بیثباتی ناشی از سیاستهای متناقض واشنگتن میتواند اعتماد متحدان غربی را بیش از پیش تضعیف کند.سیاست خارجی ترامپ بیش از آنکه بر مبنای اصول منسجم باشد، بازتابی از شخصیت ناپایدار و جاهطلب اوست. او رئیسجمهوری است که زیر پرچم «اول آمریکا» به میدان آمده، اما هر روز بیش از پیش نشان میدهد که تنها چیزی که در اولویت قرار دارد، خودِ ترامپ است.