چین رسما سپر بلای ایران شد
تقاضای سیریناپذیر چین، سپر دفاعی قدرتمندی برای اقتصاد نفتی ایران ساخته است.
در حالی که سه کشور اروپایی با فشار آمریکا، “مکانیزم ماشه” را برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران فعال کردهاند، بازار جهانی نفت و تحلیلگران اقتصادی با آرامشی معنادار به این اقدام مینگرند.

گزارشها نشان میدهد که نه تنها این اقدام تأثیر چشمگیری فراتر از تحریمهای یکجانبه فعلی آمریکا نخواهد داشت، بلکه پیشبینیها از درآمد ۴۳ میلیارد دلاری ایران از صادرات نفت در سال جاری حکایت دارد. به نظر میرسد تجربه یک دهه گذشته، “ناوگان سایه” و مهمتر از همه، تقاضای سیریناپذیر چین، سپر دفاعی قدرتمندی برای اقتصاد نفتی ایران ساخته است.
بر اساس تحلیلهای منتشر شده در روزنامه کیهان و به نقل از منابع مطلع در بازار بینالمللی کشتیرانی، فعالسازی مکانیزم ماشه توسط تروئیکای اروپایی، نگرانی جدیدی در صنعت حملونقل نفت ایجاد نکرده است. فعالان این حوزه معتقدند فشارهای ناشی از این قطعنامههای بازگشتی، عملاً تکرار همان محدودیتهایی است که دولت آمریکا پیشتر به صورت یکجانبه اعمال کرده و از این رو، تغییر بزرگی در روند صادرات نفت ایران انتظار نمیرود.
اقتصاد مقاومتی در عمل: درآمد ۴۳ میلیارد دلاری
همزمان با این تحولات دیپلماتیک، برآورد اخیر اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) نشان میدهد درآمد ایران از صادرات نفت خام و میعانات در سال ۲۰۲۴ به ۴۳ میلیارد دلار افزایش یافته است. سید حمید حسینی، سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی، با تأیید این چشمانداز مثبت گفت: “پیشبینی میشود دولت امسال حدود ۴۳ میلیارد دلار درآمد نفتی، معادل ۵۳۰ هزار میلیارد تومان، کسب کند.” او با یادآوری تجربه تحریمهای سازمان ملل در دهه ۸۰، افزود که حتی در آن دوره نیز صادرات نفت ایران افزایش یافته بود.
نقش کلیدی چین و راهکارهای ایران
شواهد و تحلیلها همگی بر یک نقطه متمرکزند: تداوم واردات نفت چین از ایران. از آنجایی که روابط تجاری پکن و تهران در سالهای گذشته تحت شدیدترین فشارها ادامه یافته، انتظار نمیرود بازگشت قطعنامههای سازمان ملل تغییری در این معادله ایجاد کند. ایران نیز با تکیه بر راهکارهایی چون استفاده از “ناوگان سایه” و افزایش ذخایر نفت شناور بر روی آب، توانسته است انعطافپذیری خود را در برابر شوکهای تحریمی به حداکثر برساند.
در همین راستا، فعالان اقتصادی بر ضرورت ایجاد صدای واحد داخلی، واگذاری امور به بخش خصوصی و تقویت روابط با همسایگان و شرکای استراتژیک مانند چین، روسیه و امارات به عنوان راهکار اصلی برای خنثیسازی فشارها تأکید میکنند.
اهمیت خبر برای شما چیست؟
اهمیت این گزارش در سه لایه استراتژیک قابل فهم است:
- ۱. نمایش “دکترین مقاومت” در سیاست خارجی و اقتصادی: این گزارش صرفاً یک تحلیل اقتصادی نیست؛ بلکه مانیفست “دکترین مقاومت” است که توسط جریان حاکم ترویج میشود. پیام اصلی این است: “ابزارهای فشار غرب کارایی خود را از دست دادهاند و ما راه مقابله را یافتهایم.” این روایت برای مصرف داخلی (افزایش روحیه و انسجام ملی) و خارجی (ارسال پیام قدرت و بینیازی به مذاکره از موضع ضعف) طراحی شده است. این خبر نشان میدهد که ایران به جای تلاش برای رفع تحریمها، استراتژی خود را بر “خنثیسازی” و “سازگاری” با آنها متمرکز کرده است.
- ۲. افشای تغییر ساختاری در ژئوپلیتیک انرژی: این گزارش به طور ضمنی یک واقعیت بزرگتر را آشکار میکند: محوریت آمریکا و غرب در بازار جهانی انرژی تضعیف شده است. ظهور چین به عنوان یک مصرفکننده عظیم که حاضر است برای تأمین امنیت انرژی خود، تحریمهای غربی را نادیده بگیرد، یک متغیر کاملاً جدید در معادلات قدرت است. این خبر نشان میدهد که جهان از یک نظم تکقطبی اقتصادی به سمت یک نظم چندقطبی در حال حرکت است و ایران توانسته از این شکاف ژئوپلیتیک به نفع خود استفاده کند.
- ۳. هشدار در مورد هزینههای پنهان: اگرچه گزارش تصویری مثبت ارائه میدهد، اما تحلیل عمیقتر آن یک هشدار جدی در بر دارد: اقتصاد ایران در حال تبدیل شدن به یک “اقتصاد در سایه” (Shadow Economy) است. وابستگی شدید به یک خریدار (چین)، نیاز به فروش نفت با تخفیف، و انجام تراکنشهای مالی و لجستیکی پرریسک و غیرشفاف، اگرچه در کوتاهمدت بقای اقتصادی را تضمین میکند، اما در بلندمدت اقتصاد کشور را شکننده، غیرقابل پیشبینی و آسیبپذیر در برابر تغییر سیاستهای همان چند شریک محدود میکند. این خبر، در واقع، تصویری از یک موفقیت تاکتیکی است که میتواند به یک چالش استراتژیک در آینده تبدیل شود.