عفاف و حجاب مفاهیم جداگانه و نیازمند حکمرانی متفاوت هستند
حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با انتشار یادداشتی تحلیلی، بر تفکیک مفهومی میان عفاف و حجاب تاکید کرد. او در این یادداشت ضمن تبیین دقیق این دو مفهوم، بیان داشت که خلط این دو مقوله باعث ضعف در حکمرانی فرهنگی شده و نیازمند رویکردهای متفاوت در سیاستگذاری است.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و تشکر از سرورانی که در خصوص حجاب و عفاف مطالبی نگاشتند. مباحث دینی بسیار دقیق است بد فهمی و بیدقتی در مفاهیم و واژههای فقهی و اخلاقی و اعتقادی میتواند به فرهنگ دینی اسیب بزند در ضمن انسان نباید با نظر شخصی و غیر علمی نظر دهد و منابع قران و سنت و منابع عالمان وارسته را باید مطالعه دقیق کرد و سپس نظر داد. حاصل منابع اسلامی در خصوص عفت و حجاب این است: عفت و حجاب نه مترادفند و نه مصداق واحدی الزاما دارند هر چند میتوانند مصداق واحدی داشته باشند یا نداشته باشند و حتی لازم و ملزوم عقلی یا عرفی نیستند.
هر چند بی شک، حجابی که زاییده حیا باشد عامل مهمی برای عفاف و خویشتن داری در شهوت در برابر نامحرم خواهد بود. به عبارت دیگر آنچه زمینه درونی عفاف است، حیا میباشد و حجاب به عنوان یک عامل فردی و اجتماعی به همراه حیا، زمینه ساز مهمی برای عفاف فردی و اجتماعی است.
عزیزان دقت کنند بین زمینه سازی با لازم و ملزوم یا ترادف، تفاوت جدی وجود دارد. حجاب عبارت از پوشش شرعی است. عفت یک فضیلت درونی و اخلاقی و حالتی در نفس انسانی به معنای پاکدامنی و خویشتن داری در برابر غلبه شهوات در انجام محرمات است که ظهور خارجی دارد. بنابراین زنی که در برابر مرد نامحرم پاکدامنی ورزد عفیف نامیده می شود گاهی در کنار عفت جنسی از عفت زبانی و عفت مالی هم سخن گفته شده است. به عبارت دیگر عفت جنسی یعنی شهوت در کنترل نفس عاقله و مطمئنه قرار گرفتن و حد وسط و اعتدال بین شره و خمودگی است. عفت در قرآن دو بار به معنای عفت مالی و دو بار به معنای عفت جنسی بکار رفته است. جالبه در آیه ۶۰ سوره نور زنان سالمند مکلف به رعایت حجاب نشدند، ولی به رعایت عفاف و عدم تبرج مکلف شدهاند.
حال که معلوم شد عفاف و حجاب دو مقوله متفاوت است پس بیشک در خصوص این دو مقوله، دو نوع حکمرانی فرهنگی می طلبد. بنابراین وقتی جامعه گرفتار بی حجابی است ولی عمده زنان بیحجاب، عفیف هستند؛ حکمرانی فرهنگی اقتضا میکند سیاستگذاری و تنظیمگری و راهبری و نظارت را بر بی حجابی متمرکز شود و حجاب با مقوله عفاف خلط نشود. متاسفانه عدهای دلسوزانه مرتب این دو مقوله را کنار هم و مترادف بیان میکنند که هم باعث بی تدبیری فرهنگی و ضعف حکمرانی فرهنگی میشود و هم وضعیت جامعه در امر حجاب، بدتر خواهد شد.
نکته مهم دیگر اینکه جمعی از دلسوزان امر حجاب، فن آورانه با طرحهای بیت الزهرا، نیلوفرانه، بی نهایت و… توفیقات خوبی بدست آوردند. ای کاش آنان که فقط نقد می کنند و بیانیه میدهند و حاشیه نویسی میکنند، بهصورت میدانی با روش های درست به عقلانیت سازی حجاب بپردازند تا دختران امروزی باورمند به سوی حجاب بروند. دقت کنیم دختران امروز با دختران دیروز تفاوت اساسی دارند. دختران دیروز بیشتر متاثر از سنت های خانوادگی و بومی و اجتماعی بودند، اما زیست جهان دختران امروز تا حدودی سنت گریز گاه سنت ستیزند و باید مقولههای دینی را برای آنها، عقلانی سازی کنیم. این سخن این کمترین شامل دختران و نوه های من و شما هم میشود. دیگر نمی توان با ادبیات دیروز با دختران امروز سخن گفت و نتیجه گرفت.