حکمت بزرگ غیبت امام زمان (عج)
در فرهنگ شیعی، مسئله غیبت امام مهدی صرفاً یک رویداد غامض یا یک برهه تاریخی خاص نیست، بلکه یک سنت جاری الهی برای غربالگری و تربیت انسانهای خاص است.
غیبت، آغازش با رحلت امام حسن عسکری علیهالسلام و پنهانشدن جانشین الهی او همراه شد، اما حکمتش ریشه در برنامهای عمیق دارد: رساندن جامعه مؤمن به مرحلهای که ایمان و عملش بر پایه بصیرت و یقین باشد، نه بر پایه ظواهر و شرایط عادی.

در این سنت الهی، غیبت همچون آیینهای است که حقیقت درونی انسانها را آشکار میسازد. در این دوران، معیار سنجش ایمان، پیروی آگاهانه و پایدار از حجت الهی است، بیآنکه حضور ظاهری او ضمانتگر این تبعیت باشد. چنین شرایطی، مؤمنان حقیقی را از مدعیان جدا میکند و زمینه رشد درونی، خودسازی و تمرین ولایتپذیری بر مبنای معرفت را فراهم میآورد؛ تا آنگاه که با فراهمشدن شرایط الهی، ظهور تحقق یابد و جامعهای که در این آزمون سخت سربلند شده است، شایستگی یاری و نصرت او را داشته باشد.
امام صادق علیهالسلام خطاب به زراه میفرماید
«إِنَّ لِلْقَائِمِ غَیْبَهً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ …. هُوَ الْمُنْتَظَرُ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ یُحِبُّ أَنْ یَمْتَحِنَ قُلُوبَ الشِّیعَهِ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ؛ یعنی همانا قائم پیش از آنکه قیام کند، غیبتی دارد. گفتم: چرا؟ فرمود: میترسد ــ با دست به شکم خود اشاره کرد ــ سپس گفت: او همان منتظر است، جز اینکه خدا دوست دارد دلهای شیعیان را بیازماید. در آن هنگام باطلگرایان دچار شک و تردید میشوند. (غیبت نُعمانی، ص۱۶۶)
امتحان در دوران غیبت، نمونهای از سنت عمومی خداست که در قرآن کریم نیز آمده: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَکوا أَن یَقولوا آمَنَّا وَهُم لا یُفتَنونَ» (عنکبوت: ۲). این یعنی ایمان یک ادعا نیست که با بیان لفظی کامل شود؛ باید در میدان ابتلا ثابت شود. غیبت همان بستر این ابتلاست. غیبت این فرصت را فراهم میکند که صف مؤمنان حقیقی از صف مدعیان ناپایدار جدا شود. آنان که ایمانشان سطحی یا وابسته به موقعیتهای اجتماعی و منافع شخصی است، در نبود امام ظاهر، بهسرعت دچار تردید و لغزش میشوند. این همان «ارتاب المبطلون» است؛ کسانی که حقیقت را باطل جلوه میدادند یا به آن تمسک نداشتند، در گرداب شک گرفتار میشوند.
عصر غیبت همچنین نقاب از چهره کسانی برمیدارد که در شرایط عادی، خود را در صف حق جا زدهاند. نبود امام بهعنوان مرجع مستقیم، باعث میشود که ادعاهای توخالی، برداشتهای انحرافی و انگیزههای ناسالم آشکار شود. این آشکارسازی برای جامعهای که قرار است مخاطب مستقیم امام در هنگام ظهور باشد، بسیار حیاتی است.
از اینرو، غیبت نهتنها دورهای برای صبر و انتظار، بلکه میدان تمرینی برای پالایش فکری و اعتقادی امت است. در این میدان، مؤمنان میآموزند که به جای تکیه بر دیدهها، به برهان و حجت الهی تمسک کنند و در برابر فتنهها و تردیدهای زمانه، با بصیرت و استقامت بایستند. چنین آمادگیِ روحی، سرمایهای است که آنان را در روزگار ظهور، در صف اول یاران صادق و آگاه امام قرار میدهد.
دوران غیبت، نسل و جمعی را میپروراند که وفاداریشان به امام، نه بر اساس جایگاه اجتماعی او، بلکه بر اساس معرفت و ایمان قلبی است. این وفاداری خالص، همان سرمایه انسانی است که در روز ظهور، بار سنگین برپایی عدالت جهانی را بر دوش میکشد.
در دوران ائمه علیهمالسلام، بخش عمدهای از مردم ــ جز گروهی اندک ــ نگاهشان به ائمه بیشتر از زاویه جایگاه اجتماعی، نفوذ سیاسی یا توان حل مشکلات روز بود، نه از منظر امامت الهی و ولایت بر حق. حال آنکه بر اساس نص قرآن و سنت نبوی آنان «اولوالامر» و جانشینان منصوب خداوند هستند که اطاعتشان بر همگان واجب بوده است. غیبت امام مهدی علیهالسلام این نگاه سطحی را به چالش کشیده و زمینه را فراهم میکند تا جامعهای شکل گیرد که پیروی از امامش را بر مبنای معرفت، ایمان و بصیرت انتخاب کند؛ جامعهای که قدر حجت الهی را نه به سبب قدرت ظاهری، بلکه به سبب مقام معنوی و حقانیتش بشناسد.
یکی از ابعاد مهم غیبت این است که حتی درباره خود ولادت امام نیز شک ایجاد میشود؛ برخی انکار میکنند، برخی تردید دارند، و برخی روایتهای مختلف مطرح میکنند. این فضای ابهام، همان صحنه آزمون است: چه کسی در میان حرفها و فضای غبارآلود، مسیر حق را با چراغ بصیرت پیدا میکند؟ این، همان نکتهای است که امام صادق علیهالسلام در روایت مذکور به آن اشاره کرده، میفرماید: «ای زراره؛ او همان موعودِ منتظَر است؛ همان کسی که در ولادتش تردید میشود. بعضی میگویند پدرش بدون فرزند از دنیا رفته، بعضی میگویند او هنوز در شکم مادر است، بعضی میگویند غایب است، و بعضی میگویند چند سال پیش از وفات پدرش به دنیا آمده است.»
عصر غیبت، دوران غربت حجت الهی و سختی مؤمنان است، اما در حقیقت پلی است اجباری برای رسیدن به ظهور. خداوند با این غربت، دلها میآزماید، مدعیان را کنار میزند و جامعهای آماده و تصفیهشده برای استقبال از آخرین امام فراهم میکند.