راهکارهای مصونیت از دکانداران معنوی
در دهههای اخیر، شاهد گسترش جریانهایی با عنوان حلقههای عرفان در جامعه شیعی هستیم که با ادعای اتصال به معارف الهی، ناخواسته در حال ایجاد شکافی خطرناک بین مردم و مکتب اصیل اهل بیت علیهمالسلام هستند. این جریانها که گاه با عناوینی مانند “استاد اخلاق”، “عارف کامل” یا “ولیالله” معرفی میشوند، عملاً جایگاه رفیع ائمه معصومین علیهمالسلام را تحت الشعاع قرار دادهاند.

بر اساس آموزههای مکتب تشیع، «ولیّالله» و «خلیفهالله» به معنای حقیقی، تنها بر چهارده معصوم علیهمالسلام اطلاق میشود. در این نگاه، همگان مأمورند تا در مسیر هدایت، به «ثقلین» ــ قرآن کریم و عترت طاهره ــ تمسک کنند و از هر گونه قرار دادن شخص یا جریان دیگری در جایگاه همسنگ یا همردیف اهلبیت پرهیز کنند. تمسک به ثقلین، نه تنها راه رستگاری و مصونیت از انحراف معرفی شده، بلکه معیار سنجش حق و باطل در تمامی عرصههای فردی و اجتماعی است. عمل به آخرین توصیههای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره تمسک به «ثقلین»، هنگامی که فرمود: «اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین، کتابَ اللّه و عِترتی أهلَ بَیتی، ما اِن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا أبداً» ــ بهمنزله اتمام حجت الهی بر امت است؛ زیرا با این فرمان، مسیر حق و باطل تا قیامت روشن شد و هرگونه فاصله گرفتن از قرآن و اهلبیت به معنای رها کردن ریسمان الهی و افتادن در گرداب گمراهی خواهد بود؛ لذا فرمودند اگر به آن دو چنگ بزنید، هرگز تا ابد گمراه نمیشوید.
متأسفانه در روزگار ما، جریاناتی به ترویج این تصور نادرست میپردازند که «هر کس میتواند به مقام ولایت دست یابد»، و با این ادعا، عملاً ذهن و دل مردم را از محور حقیقی ولایت ــ یعنی چهارده معصوم علیهمالسلام ــ به سوی الگوها و مرشدان غیرمعصوم منحرف میکند. این رویکرد، نه تنها با مبانی روشن معارف اهلبیت در تعارض است، بلکه زمینۀ تضعیف جایگاه ثقلین و ایجاد سردرگمی در مسیر هدایت الهی را فراهم میکند.
این عده، ناآگاهانه همان مسیر انحرافی «بابیت» و «رکن رابع» را تکرار میکنند؛ تفکری که بر اساس آن، فردی بهعنوان «باب خدا» یا «باب امام» معرفی میشود یا او را رُکنی میپندارند که ترک این رکن، مساوی با ترک دیگر ارکان یعنی توحید، نبوت نبی و ولایت ائمه محسوب میشود. چنین نگرشی، با اصل توحید و آموزههای صریح اهلبیت در تعارض آشکار است و در عمل، جایگاه بیبدیل چهارده معصوم در ولایت و خلافت الهی را تضعیف و تحریف میکند.
علمای راستین؛ محدثان آگاه به احادیث اهل بیت
طبق بسیاری از احادیث شیعه، معیار سنجش علم، دینداری و مرتبه معرفتی هر فرد در مکتب اهلبیت، به میزان آگاهی و پایبندی او به احادیث عترت طاهره است. در این دستگاه فکری، عالمانی که سرچشمه علمشان از میراث روایی اهلبیت سیراب شده، «محدّث» نامیده میشوند؛ کسانی که نهتنها به نقل صحیح روایات میپردازند، بلکه معانی و ظرایف آنها را در گفتار و کردار خود زنده نگاه میدارند و بر اساس همین چراغ هدایت، جامعه را از لغزشگاههای رأی شخصی، تحریفهای فکری و بدعتهای عقیدتی دور میکنند. عبد السلام بن صالح هروى در آن حدیث مشهور میگوید که از امام رضا علیه السلام شنیدم که مىفرماید: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ فَکَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»؛ یعنی «رحمت خدا بر آن بندهاى که امر ما را زنده گرداند» گفتم : چگونه امر شما را زنده مىکند؟ فرمود : «علوم ما را فرا مىگیرد و آنها را به مردم مىآموزد؛ زیرا مردم اگر زیبایىهاى سخن ما را بدانند ، بىگمان، از ما پیروى مىکنند». این رجوع به علوم عترت منحصر در خواندن احادیث نیست بلکه حتی فرمودند در تفسیر قرآن به احادیث و علوم عترت رجوع کنیم. امام صادق علیه السلام درباره تفسیر آیهی سوم سوره بقره: «مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ» (از آنچه به آنها روزی دادهایم، انفاق میکنند)، فرمود: «مِمَّا عَلَّمْنَاهُمْ یُنبِؤُونَ وَ مِمَّا عَلَّمْنَاهُم مِنَ الْقُرْآنِ یَتْلُونَ» ؛ یعنی: از آنچه به آنها تعلیم دادهایم، [دیگران را] آگاه میکنندو آنچه از قرآن به آنها آموختهایم، تلاوت میکنند. (تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰)
شناخت سلوک صوفیمسلکان
بررسی تاریخی نشان میدهد بسیاری از این جماعت صوفیمسلک به اسم عرفان:
– از سیره عملی اهل بیت فاصله گرفتهاند
– به جای استناد به احادیث معتبر، به “مکاشفات شخصی” استناد میکنند.
– با ترویج ریاضتهای غیرشرعی، مردم را از زندگی متعادل به سبک اهل بیتی دور میکنند.
– در مواردی به جای تأکید بر انتظار فرج، دنبالهروی بیقیدوشرط از “اشخاص” را ترویج میدهند.
– با نسخههای ذکر و اوراد، مخاطبان خود را دچار عوارض ماورایی میکنند که این آسیبها گاهی جبرانناپذیر است.
– همواره حول شبهات میچرخند و دین را در دایرهی القائاتی که دریافت میکنند محدود میکنند.
– در تعارض بین احادیث عترت و مکاشفات و القائات خود، به حدیث نفس میپردازند و نصوص را رها میکنند.
راهکارهای مصونیت از دکانداران معنوی
اما برای مصون ماندن از این انحرافات باید:
۱. به صورت نظاممند به مطالعه کتب حدیثی معتبر مانند اصول کافی، بحارالانوار و وسائل الشیعه پرداخت تا با نظام حق آشنا شد.
۲. در مسائل شرعی، یا به احادیث عترت رجوع کرد و یا به فقهایی که پایبندی کامل به نقل حدیث دارند.
۳. از شرکت در جلساتی که به جای استناد به روایات، بر “حالات شخصی” و اوراد و اذکار تأکید میکنند، پرهیز کرد.
۴. معیار قرار دادن فرمایش پیامبر و ائمه معصومین مبنی بر اینکه “هر سخنی که با قرآن و سنت مخالف است، به دیوار بزنید“.
جامعه شیعی باید هوشیار باشد که شیطان همواره در کمین است تا با تزیین انحرافات، مردم را از صراط مستقیم اهل بیت منحرف کند. تنها راه نجات، تمسک کردن به ریسمان محکم ولایت معصومین و دوریگزینی از هرگونه بدعت و انحراف است. همان ابلیسی که در عصر حضور ۶ امام معصوم، طی دویست سال توانست سیاست منع کتابت حدیث را در جامعه اسلامی نهادینه کند تا جایگاه وحیانی حدیث در ذهن مسلمانان تضعیف شود، امروز نیز در دوران غیبت، با یارگیری از لشکریان خود، با شدتی مضاعف در پی کاستن از اعتبار و نفوذ احادیث عترت است.
بررسی محققانه این روند تاریخی نشان میدهد که این جریان انحرافی، در بسیاری از عرصهها به اهداف خود نزدیک شده و موفقیت نسبی یافته است؛ موفقیتی که اگر با هوشیاری و بازگشت جدی به میراث روایی اهلبیت مهار نشود، میتواند ضربهای عمیقتر از تمام آسیبهای گذشته بر پیکره هویت شیعی وارد آورد؛ لذا امام صادق علیهالسلام فرمود «بادِروا أَولادَکُم بِالحَدیثِ قبلَ أَن یَسبِقَکُم إِلَیهِمُ المُرجِئَهُ»؛ یعنی «فرزندان خود را با حدیث [اهلبیت] آشنا کنید، پیش از آنکه گروه مرجئه بر شما سبقت گیرند (و باورهایشان را بر آنان تحمیل کنند.)»