محاسبات چین و روسیه در جنگ ایران و اسرائیل

مسکو ممکن است فراتر از حمایت دیپلماتیک، به برنامه هسته‌ای ایران کمک‌های دیگری نیز ارائه دهد، در حالی که ادعا می‌کند میانجی بی‌طرف است.

موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک در گزارشی به نحوه کمک‌های چین و روسیه در جنگ ایران و اسرائیل به‌صورت میانجی و غیرمستقیم پرداخت.

در بخش‌هایی از این گزارش آمده است: جنگ ایران و اسرائیل و پیامدهای آن، محدودیت‌های روابط تهران با روسیه و چین را آشکار کرد. از یک سو، این کشورها از یکدیگر به‌صورت دیپلماتیک و تا حدی نظامی حمایت می‌کنند و ایران با هر ۲ کشور مشارکت‌های استراتژیک امضا کرده است. با این حال، هیچ‌یک از این ۲ قدرت در جنگ ۱۲ روزه به‌طور آشکار به نفع تهران مداخله نکردند و عمدتا به محکومیت حملات اسرائیل و ایالات متحده و تایید حمایت از حق دفاع ایران بسنده کردند.

پس از جنگ، مفسران ایرانی از عملکرد روسیه و چین ابراز نارضایتی کرده‌اند. با این حال، به دلیل منافعی که این ترتیبات برای هر ۲ قدرت به همراه داشته، آنها برای حفظ حکومت ایران انگیزه دارند و به احتمال زیاد به حمایت خود ادامه می‌دهند. شکل این حمایت به تعادل ظریفی میان نیازهای ایران و منافع گسترده‌تر روسیه و چین در منطقه بستگی دارد.

روسیه چه کاری برای ایران می‌تواند انجام دهد؟

اولویت‌های اصلی مسکو در منطقه، همانند پیش از درگیری، بدون تغییر باقی مانده است: قرار گرفتن در جایگاه میانجی‌گری؛ نقشی که کرملین پیش‌تر آمادگی خود را برای ایفای آن اعلام کرده و همزمان نیروهای ضدآمریکایی را تقویت کرده است. در این بازی دوگانه، مسکو می‌خواهد به‌عنوان یک قدرت بزرگ ضروری جلوه کند و از این موقعیت برای ایجاد اهرم فشار استفاده کند، از جمله برای کسب امتیازات احتمالی غرب در اوکراین و دیگر حوزه‌ها. همچنین، مسکو خواستار حفظ روابط خوب با همه بازیگران منطقه است و بنابراین، حداقل روی کاغذ، در حمایت از ایران زیاده‌روی نخواهد کرد. با این حال، اگر مسکو در مذاکرات دیپلماتیک درباره ایران مشارکت داشته باشد، عملا به‌عنوان وکیل مدافع تهران عمل خواهد کرد.

ایران نیز به دنبال حمایت دیپلماتیک از هر ۲ قدرت است. همان‌طور که اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، اخیرا گفت «ما در مشورت مداوم با (روسیه و چین) هستیم تا از فعال‌سازی مکانیسم ماشه یا کاهش پیامدهای آن جلوگیری کنیم»؛ اشاره‌ای به احتمال بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل که سالها پیش در توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ لغو شده بود.

مسکو ممکن است فراتر از حمایت دیپلماتیک، به برنامه هسته‌ای ایران کمک‌های دیگری نیز ارائه دهد، در حالی که ادعا می‌کند میانجی بی‌طرف است. روسیه هم‌اکنون سوخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر را تامین می‌کند و می‌تواند مقدار بیشتری ارائه دهد. همچنین ممکن است فناوری و تخصص هسته‌ای بیشتری را به‌صورت آشکار یا مخفیانه ارسال کند و در تحقیقات دوگانه مرتبط با تسلیحات همکاری داشته باشد. اوایل این ماه، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، با علی لاریجانی، مشاور ارشد هسته‌ای رهبر انقلاب، دیدار کرد تا درباره برنامه هسته‌ای که روسیه از اواسط دهه ۱۹۹۰ از آن حمایت کرده، گفت‌وگو کند. مسکو همچنین پیشنهاد داده که مواد هسته‌ای اضافی ایران را خارج کند. کرملین همواره نگرانی‌های غرب درباره برنامه هسته‌ای ایران را بیش از حد بزرگ‌شده دانسته و بیش از آنکه نگران هسته‌ای شدن ایران باشد، نگران گرایش ایران به سمت غرب است. علاوه بر این، ۲ کشور پس از جنگ ایران و اسرائیل رزمایش‌های دریایی مشترکی برگزار کردند که نشان می‌دهد با وجود نارضایتی‌های تهران از عدم حمایت مسکو، تعهد آن‌ها به یکدیگر ادامه دارد.

چین چه نوع حمایتی ممکن است ارائه دهد؟

پکن در سال‌های اخیر تلاش کرده روابط خود با ایران را با دقت تنظیم کند تا روابط رو به رشد خود با سایر کشورهای منطقه، به‌ویژه کشورهای عرب خلیج فارس، را به خطر نیندازد. بخش زیادی از توافق ۴۰۰ میلیارد دلاری ۲۵ ساله‌ای که چین در سال ۲۰۲۱ با ایران امضا کرد، هنوز به نتیجه نرسیده، بخشی به این دلیل که پکن تمرکز اقتصادی خود را به خلیج فارس معطوف کرده است. توافق سال ۲۰۲۳ میان عربستان سعودی و ایران که با میانجی‌گری چین حاصل شد، به‌خوبی با آرمان‌های پکن برای دیده شدن به‌عنوان میانجی بی‌طرف در مناقشات جهانی و ترویج رویکردی متفاوت در خاورمیانه همخوانی دارد.

با وجود این تغییر تمرکز، روابط با ایران به شدت به نفع چین بوده است. پس از تحریم یک پالایشگاه نفت دولتی چین توسط ایالات متحده در سال ۲۰۱۹، پکن با استفاده از شبکه پیچیده‌ای از انتقال کشتی به کشتی و پالایشگاه‌های نیمه‌مستقل «تی‌پات» به خرید نفت ایران ادامه داد تا از محدودیت‌ها فرار کند. نتیجه، دسترسی مداوم چین به نفت ارزان ایران است که به‌طور نامتناسبی به نفع پکن است: حدود ۹۰ درصد صادرات نفت ایران به چین می‌رود، در حالی که نفت ایران تنها حدود ۱۱ درصد از کل واردات چین را تشکیل می‌دهد. گزارش‌ها حاکی از آن است که پکن به ایران با ارز چینی پرداخت می‌کند یا اعتبار برای خرید تجهیزات چینی ارائه می‌دهد، که این نیز به‌طور نامتناسبی به نفع پکن است. در مقابل، ایران بازاری قابل اعتماد، هرچند نه کاملا مطلوب، برای صادرات نفت خود و حمایت دیپلماتیک از یک عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و رقیب کلیدی ایالات متحده به دست می‌آورد.

چین همچنین حمایت نظامی ملموسی، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم (به ایران) ارائه داده است. شرکت‌های چینی به دلیل تامین مواد پیشران برای موشک‌های بالستیک ایران و قطعات پهپادهای آن تحریم شده‌اند. گروه‌های نیابتی ایران (ادعای اندیشکده) در منطقه، از جمله حوثی‌های یمن نیز از دسترسی به قطعات چینی بهره‌مند شده‌اند. علاوه بر این، نیروی دریایی چین به‌طور منظم با شناورهای ایرانی در منطقه رزمایش‌های دریایی برگزار می‌کند، که آخرین مورد آن در مارس گذشته بود. چند روز پیش از حملات اخیر ایالات متحده به ایران، چندین هواپیمای باری چینی در تهران توقف‌های اعلام‌نشده‌ای داشتند، در حالی که مقصد خود را اروپا اعلام کرده بودند.

هرگونه حمایت ملموس آینده چین از ایران احتمالا با فرمول محتاطانه‌اش دنبال خواهد شد و به‌صورت مخفیانه با امکان انکار طراحی می‌شود. در حالی که پکن هیچ علاقه‌ای به فروپاشی حکومت ایران ندارد، نمی‌خواهد با حمایت آشکار، روابط خود با همسایگان ایران را به خطر بیندازد. برای مثال، مقامات چینی می‌توانند ارسال مواد پیشران برای موشک‌های ایرانی را به‌عنوان اقدامی از سوی شرکت‌های چینی، نه دولت، نشان دهند.

همچنین، هرگونه فروش یا انتقال تجهیزات نظامی مانند سامانه‌های دفاع هوایی به‌عنوان اقدامی بیشتر دفاعی (تا تهاجمی) معرفی خواهد شد. علاوه بر این، هرگونه حمایت اقتصادی بیشتر تقریبا با شرایطی همراه خواهد بود که پروژه‌های مشترک به‌طور غیرمستقیم اقتصاد چین را تقویت کند، نه فقط ایران. از نظر سیاسی و دیپلماتیک، پکن بیش از پیش آماده ارائه پوشش برای ایران در مجامع بین‌المللی خواهد بود، زیرا این امر هزینه کمی برایش دارد و با انتقادات همیشگی‌اش از ایالات متحده و غرب همخوانی دارد.

مسکو و پکن تلاش کرده‌اند خود را به‌عنوان میانجی‌های یک نظام بین‌المللی «هماهنگ» معرفی کنند. اما رفتار آنها خلاف این را نشان می‌دهد، با اقداماتی که اغلب به درگیری‌ها دامن می‌زند یا منافع خودشان را در اولویت قرار می‌دهد. ترک متحد خود در ارمنستان توسط روسیه و ترتیب خاص چین با حوثی‌ها نمونه‌های بارزی از این الگو هستند که برای بهره‌برداری، به‌ویژه در قالب یک کارزار اطلاعاتی گسترده‌تر از طرف ایالات متحده که به‌صورت عمومی و مکرر این تناقض‌ها را برجسته کند، مناسب هستند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.