سریع ترین راه بخشش گناهان کبیره چیست؟
در جستجوی آرامش و رهایی از سنگینی بار گناهان، همواره به دنبال راهی برای تقرب به خداوند و تطهیر روح خود هستیم. بخشش گناهان، کلید ورود به این آرامش است و خداوند رحمان، همواره آغوش رحمت خود را برای بندگان پشیمان گشوده است.
گناه بدترین دردها و خطرناک ترین بیماری هاست. خداوند رحمان و رحیم برای هر دردی دارویی را به انسان معرفی کرده است. دارویی که تنها یک ذکر است و به واسطه ی این ذکر، انسان از گناه رهایی می یابد.

بنابر روایت شیعه نیوز، در جستجوی آرامش و رهایی از سنگینی بار گناهان، همواره به دنبال راهی برای تقرب به خداوند و تطهیر روح خود هستیم. بخشش گناهان، کلید ورود به این آرامش است و خداوند رحمان، همواره آغوش رحمت خود را برای بندگان پشیمان گشوده است. در این میان، سوالاتی چون”سریعترین راه بخشش گناهان چیست؟، آیا دعای بخشش تمام گناهان وجود دارد؟، آیا بخشش گناهان کبیره با صلوات ممکن است؟و… ذهن را به خود مشغول میسازد. اگر شما هم در پی یافتن این سوالات هستید این بخش را دنبال کنید.
ذکر برای بخشش گناهان کبیره
پیامبر رحمت صلّی الله علیه و آله برای بشریت پیچیده و فرمودند:
لِکُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ وَ دَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَارُ
هر مرضی، دارویی دارد و داروی گناهان، و طلب عفو از پیشگاه ذات پاک الهی است. (وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۶، ص۶۸)
سوره ای برای بخشش گناهان کبیره
سریعترین راه بخشش گناهان خواندن قرآن و آموختن آن به دیگران است. سوره ای برای بخشش گناهان کبیره وجود ندارد اما شما می توانید با قرائت قرآن و آموزش آن به دیگران سبب سبک شدن بار گناهتان شوید.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود:
برای معلم قرآن تمام موجودات حتی ماهیان دریا، طلب آمرزش می کند. (مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۲۸۸)
چنانچه در قرآن کریم در آیه ۱۶۴ سوره مبارکه «آل عمران» آمده است که :به یقین خدا بر مومنان منت نهاد [که] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند، که این آیه مبین مقام معلم قرآن است.
بخشش گناهان کبیره با صلوات
از حضرت صادق (ع) منقول است هر که در روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید:
اَللّهُمَّ اجْعَلْ صَلَواتِکَ وَ صَلَواتِ مَلائِکَتِکَ وَ حَمَلَهِعَرْشِکَ وَ جَمیعِ خَلْقِکَ وَ سَمائِکَ وَ اَرْضِکَ وَ اَنْبِیائِکَ وَ رُسُلِکَ عَلی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
تا یک سال هیچ گناهی بر او نوشته نشود.(بحار الانوار ج ۸۹ ، ص ۳۵۴)
دعای طلب بخشش از خدا
دعای ۳۱ صحیفه سجادیه به عنوان یکی از مهمترین دعای توبه صحیفه سجادیه مشهور است.
اَللَّهُمَّ یا مَنْ لایَصِفُهُ نَعْتُ الْواصِفینَ، بارخدایا، اى کسى که توصیف واصفان وصفت نتوان کرد،
وَ یا مَنْ لا یُجاوِزُهُ رَجآءُالرّاجینَ، و اى کسى که امید امیدواران از تو فراتر نرود،
وَیا مَنْ لا یَضیعُ لَدَیْهِ اَجْرُالْمُحْسِنینَ، و اى کسى که پاداش نیکوکاران نزد تو ضایع نگردد،
وَ یا مَنْ هُوَ مُنْتَهى خَوْفِ الْعابِدینَ، و اى آن که ترس عبادت کنندگان به تو منتهى شود،
وَ یا مَنْ هُوَ غایَهُ خَشْیَهِ الْمُتَّقینَ، و اى آن که نهایت بیم پرهیزکارانى،
هذا مَقامُ مَنْتَداوَلَتْهُ اَیْدِى الذُّنُوبِ، این جایگاه کسى است که بازیچه دست گناهان است،
وَقادَتْهُ اَزِمَّهُ الْخطایا، و مهارهاى خطاها او را به پیش رانده،
وَ اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِ الشَّیْطانُ، و شیطان بر او چیره گشته،
فَقَصَّرَ عَمّا اَمَرْتَ بِهِ تَفْریطاً، از این جهت در اجراى امر تو کوتاهى ورزیده،
وَ تَعاطى ما نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْریراً، و از سر نادانى و غرور به آنچه از آن نهى نمودى آلوده شده،
کَالْجاهِلِ بِقُدْرَتِکَ عَلَیْهِ، مانند کسى که به قدرت تو بر خود ناآگاه است،
اَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ اِحْسانِکَ اِلَیْهِ، یا فضل و احسانت را درباره خویش منکر است،
حَتّى اِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُالْهُدى، تا چون دیده هدایتش گشوده،
وَ تَقَشَّعَتْعَنْهُ سَحآئِبُ الْعَمى، و ابرهاى کورى از برابرش برطرف شده،
اَحْصى ماظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ، ستم هایى که بر خود نموده شماره نموده،
وَ فَکَّرَ فیما خالَفَ بِهِ رَبَّهُ، و در امورى که با خداى خود مخالفت ورزیده اندیشه کرده،
فَرَاى کَبیرَ عِصْیانِهِ کَبیراً، آنگاه بزرگى عصیانش را مشاهده کرده،
وَ جَلیلَ مُخالَفَتِهِ جَلیلاً، و به عظمت مخالفتش بصیرت پیدا نموده،
فَاَقْبَلَ نَحْوَکَ مُؤَمِّلاً لَکَ، پس با دلى امیدوار،
مُسْتَحْیِیاً مِنْکَ، و رویى شرمسار به سوى تو رو آورده،
وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ اِلَیْکَ ثِقَهً بِکَ، و از روى اطمینان به تو با شوق و رغبت متوجه تو شده،
فَاَمَّکَ بِطَمَعِهِ یَقیناً، و از باب یقین با بارطمع آهنگ تو نموده،
وَ قَصَدَکَ بِخَوْفِهِ اِخْلاصاً، و از روى اخلاص با توشه ترس قصد تو کرده،
قَدْ خَلا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوعٍ فیهِ غَیْرِکَ، در حالى که جز تو به احدى طمع نداشته،
وَ اَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِواکَ، و از هیچ چیز غیر تو نترسیده،
فَمَثَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَضَرِّعاً، پس در حضورت با حال زارى ایستاده،
وَغَمَّضَ بَصَرَهُ اِلَى الْاَرْضِ مُتَخَشِّعاً، و دیده اش را از روى خشوع به زمین دوخته،
وَ طَأْطَأَ رَاْسَهُ لِعِزَّتِکَ مُتَذَلِّلاً، و در برابر عزت تو باذلت و خوارى سر به زیر افکنده،
وَ اَبَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً، و از سر فروتنى رازى راکه تو بهتر ازاوبدان آگاهى برایت آشکار ساخته،
وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ ما اَنْتَ اَحْصى لَها خُشُوعاً، و از سر خشوع معاصى خود را که حضرتت به تعداد آنها آگاه ترى برشمرده،
وَ اسْتَغاثَ بِکَ مِنْ عَظیمِ ما وَقَعَ بِهِ فى عِلْمِکَ، و از مهلک هاى بزرگ که بر علمت گذشته،
وَ قَبیحِ ما فَضَحَهُ فى حُکْمِکَ: و از کار زشتى که به قضاى تو مایه رسوائیش شده به تو پناه آورده:
مِنْ ذُنُوبٍ اَدْبَرَتْ لَذّاتُها فَذَهَبَتْ، گناهانى که لذّت هایش سپرى شده و رفته،
وَ اَقامَتْ تَبِعاتُها فَلَزِمَتْ، ولى پیامدهاى زیان بخشش بجاى مانده و گریبان گیر شده،
لایُنْکِرُ – یااِلهى – عَدْلَکَ اِنْ عاقَبْتَهُ، الهى اگر این بنده را عقوبت کنى منکر عدلت نشود،
وَ لایَسْتَعْظِمُ عَفْوَکَ اِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ، و اگر از وى بگذرى و بر او رحمت آورى عفوت را عظیم نشمارد،
لِأَنَّکَ الرَّبُّ الْکَریمُ زیرا که تو خداى کریمى هستى،
الَّذى لایَتَعاظَمُهُ غُفْرانُ الذَّنْبِ الْعَظیمِ. که عفو گناه بزرگ در نظرت بزرگ نمى نماید.
اَللَّهُمَّ فَهااَنَاذا قَدْجِئْتُکَ مُطیعاً بار خدایا اینک منم که در پیشگاهت مطیع و سر به فرمان آمده ام
لِأَمْرِکَ فیما اَمَرْتَ بِهِ مِنْ الدُّعآءِ، در اینکه خود به ما گفتى که تو را بخوانیم،
مُتَنَجِّزاً وَعْدَکَ فیما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْاِجابَهِ، و از تو وفاى به وعده اى را که در مورد اجابت داده اى خواستارم،
اِذْ تَقُولُ: «اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَکُمْ». زیرا که فرموده اى: «مرا بخوانید تا خواسته شما را اجابت کنم».
اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الٍهٍ, بار خدایا پس بر محمد و آلش درود فرست,
وَ القَنی بٍمَعرَتٍکَ کَما لَقیتکَ باٍقراری, و با آمرزش خود با من برخورد کن چنان که من با اعتراف به گناه با تو برخورد کردم،
وَ ارفَعنی عَن مَصارِعِ الذُّنُوبِ کَما وَضَعْتُ لَکَ نَفْسى، و مرا از لغزشگاه هاى معاصى برگیر چنان که من در برابر تو پستى گزیدم،
وَاسْتُرْنى بِسِتْرِکَ کَما تَاَنَّیْتَنى عَنِ الْاِنْتِقامِ مِنّى. و بر من پرده پوشى کن چنان که در انتقام از من درنگ فرمودى.
اَللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فى طاعَتِکَ نِیَّتى، بار الها نیّتم را در طاعتت استوار کن،
وَ اَحْکِمْ فى عِبادَتِکَ بَصیرَتى، و بینشم را در عبادتت محکم فرما،
وَ وَفِّقْنى مِنَ الْاَعْمالِ لِما تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطایا عَنّى، و مرا به اعمالى موفق کن که به سبب آن چرک گناهان را از من بشویى،
وَ تَوَفَّنى عَلى مِلَّتِکَ وَ مِلَّهِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ -عَلَیهِالسَّلامُ- اِذا تَوَفَّیْتَنى. و هنگام خروج از دنیا مرا بر آئین خود و پیامبرت (علیهالسلام) بمیران.
اَللَّهُمَّ اِنّى اَتُوبُاِلَیْکَ فى مَقامى هذا مِنْ کَبآئِرِ ذُنُوبى وَ صَغآئِرِها، بار الها در این موقعیتى که در آنم از گناهان بزرگ و کوچکم،
وَ بَواطِنِ سَیِّئاتى وَ ظَواهِرِها، و از گناهان پوشیده و آشکارم،
وَ سَوالِفِ زَلاّتى وَ حَوادِثِها، و از لغزش هاى گذشته و تازهام به سویت بازمى گردم،
تَوْبَهَ مَنْ لایُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیَهٍ، مانند بازگشت توبه کننده اى که خیال گناه در درونش نگذرد،
وَ لایُضْمِرُ اَنْ یَعُودَ – فى خَطیئَهٍ، و فکر برگشتن به گناه را به خاطرش راه ندهد،
وَ قَدْ قُلْتَ یا اِلهى فى مُحْکَمِ کِتابِکَ اَنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِکَ، و تو خود اى پروردگار من در کتاب محکمت فرمودى که توبه را از بندگانت مى پذیرى،
وَ تَعْفُو عَنِ السَّیِّئاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوَّابینَ، و از سیّئات درمى گذرى، و توبه کنندگان را دوست دارى،
فَاقْبَلْ تَوْبَتى کَما وَعَدْتَ پس براساس وعده خود توبه ام را بپذیر،
وَاعْفُ عَنْ سَیِّئاتى کَما ضَمِنْتَ، و همانطور که ضمانت نموده اى از گناهانم بگذر،
وَ اَوْجِبْ لى مَحَبَّتَکَ کَما شَرَطْتَ، و چنان که شرط فرموده اى محبتت را بر من لازم فرما،
وَلَکَ – یا رَبِّ – شَرْطى اَلاَّ اَعُودَ فى مَکْرُوهِکَ، و من هم در مقابل این همه عنایت تعهد مى کنم که به آنچه پسند تونیست برنگردم،
وَ ضَمانى اَنْ لا اَرْجِعَ فى مَذْمُومِکَ، و ضمانت مى نمایم که به کارى که مورد نکوهش توست بازنگردم،
وَ عَهْدى اَنْ اَهْجُرَ جَمیعَ مَعاصیکَ. و پیمان مى بندم که از تمام گناهان دورى کنم.
اَللَّهُمَّ اِنَّکَ اَعْلَمُ بِما عَمِلْتُ، الهى تو به آنچه از من سرزده آگاه ترى،
فَاغْفِرْ لى ما عَلِمْتَ، پس آنچه را از من خبردارى بیامرز،
وَ اصْرِفْنى بِقُدْرَتِکَ اِلى ما اَحْبَبْتَ. و مرا با قدرت خود به سوى آنچه دوست دارى متوجه ساز.
اَللَّهُمَّ وَ عَلَىَّ تَبِعاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ، خداوندا، بر ذمّه من و بال هایى است که به یاد دارم،
وَ تَبِعاتٌ قَدْ نَسِیتُهُنَّ، و وبال هایى است که فراموشم شده،
وَ کُلُّهُنَّ بِعَیْنِکَ الَّتى لاتَنامُ، و همه آن ها در برابر دیده توست که به خواب نمى رود،
وَ عِلْمِکَ الَّذى لایَنْسى، و نزد علم توست که در آن فراموشى راه ندارد،
فَعَوِّضْ مِنْها اَهْلَها، وَ احْطُطْ عَنّى وِزْرَها، پس در مقابل آن و بال ها به صاحبانش عوض بده، و وزر آن را از من بریز،
وَ خَفِّفْ عَنّى ثِقْلَها، وَ اعْصِمْنى مِنْ اَنْ اُقارِفَ مِثْلَها. و سنگینى آن را از دوش جان من بردار، و مرا از دست یازى به نظیر آن بازدار.
اَللَّهُمَّ وَ اِنَّهُ لا وَفآءَ لى بِالتَّوْبَهِ اِلاّ بِعِصْمَتِکَ، الهى مرا قدرت وفاى به توبه خود جز با حفظ تو نیست،
وَ لاَاسْتِمْساکَ بى عَنِ الْخَطایا اِلاَّ عَنْ قُوَّتِکَ، و توان خوددارى از گناهان ندارم جز به قوّت تو،
فَقَوِّنى بِقُوَّهٍ کافِیَهٍ، پس مرا با نیروى کافى تقویت کن،
وَ تَوَلَّنى بِعِصْمَهٍ مانِعَهٍ. و خود عهده دار نیروى بازدارنده از گناهم باش.
اَللَّهُمَّ اَیُّما عَبْدٍ تابَ اِلَیْکَ الهى هر بنده اى که به سویت باز گردد
وَ هُوَ فى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ و حضرتت به علم غیبى که دارى مى دانى
فاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ، وَ عآئِدٌ فى ذَنْبِهِ وَ خَطیئَتِهِ، که او توبه شکن و بازگردنده به گناه و خطاى خویش است،
فَاِنّى اَعُوذُ بِکَ اَنْ اَکُونَ کَذلِکَ، پس من به تو پناه مى برم از آن که چنین باشم،
فَاجْعَلْ تَوْبَتى هذِهِ تَوْبَهً لا اَحْتاجُ بَعْدَها اِلى تَوْبَهٍ، اینک این توبه مرا چنان توبه اى قرار ده که بعد از آن محتاج توبه اى دیگر نباشم،
تَوْبَهً مُوجِبَهً لِمَحْوِ ما سَلَفَ، وَالسَّلامَهِ فیما بَقِىَ. توبه اى که سبب محو گناهان گذشته، و ایمنى از گناه در بقیّه ایّام عمر باشد.
اَللَّهُمَّ اِنّى اَعْتَذِرُ اِلَیْکَ مِنْ جَهْلى، خداوندا از نادانى خود از حضرتت عذر مى خواهم،
وَ اَسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلى، و بخشش از کردار بدم را از تو خواهانم،
فَاضْمُمْنى اِلى کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلاً، پس از باب احسان مرا در پناه رحمت خویش درآور،
وَ اسْتُرْنى بِسِتْرِ عافِیَتِکَ تَفَضُّلاً. و از راه تفضل لباس عافیت بر من بپوشان.
اَللَّهُمَّ وَ اِنّى اَتُوبُ اِلَیْکَ مِنْ کُلِّ ما خالَفَ اِرادَتَکَ، الهى، و از هر چه مخالف خواست تو بوده،
اَوْ زالَ عَنْ مَحَبَّتِکَ، یا از گردونه محبت تو بیرون مى برد،
مِنْخَطَراتِقَلْبى،وَلَحَظاتِ عَیْنى، از خاطراتى که در قلبم گذشته، و نگاه هاى چشمم،
وَ حِکایاتِ لِسانى، تَوْبَهً تَسْلَمُ بِها و گفتارهاى زبانم، چنان توبه اى مى کنم
کُلُّ جارِحَهٍ عَلى حِیالِها مِنْ تَبِعاتِکَ، که هر یک از اعضایم به سهم خود از عقوبتت سالم ماند،
وَ تَاْمَنُ مِمّا یَخافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ اَلیمِ سَطَواتِکَ. و از انتقام و قهرى که متجاوزگران از آن مى هراسند ایمن گردد.
اَللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتى بَیْنَ یَدَیْکَ، الهى بر تنهائیم در پیشگاهت،
وَ وَجیبَ قَلْبى مِنْ خَشْیَتِکَ، و تپیدن قلبم از ترست،
وَ اضْطِرابَ اَرْکانى مِنْ هَیْبَتِکَ، و لرزه اعضایم از هیبتت رحم کن،
فَقَدْ اَقامَتْنى -یارَبِّ- ذُنُوبى مَقامَالْخِزْىِ بِفِنآئِکَ، زیرا گناهانم – اى پروردگار من – مرا در عرصه رسوایى و خوارى در پیشگاهت نشانده،
فَاِنْ سَکَتُّ لَمْیَنْطِقْ عَنّى اَحَدٌ، پس اگر حرف نزنم کسى از جانب من سخن نمى گوید،
وَ اِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِاَهْلِ الشَّفاعَهِ. و اگر از خود شفاعت کنم چنان نیستم که شفاعتم پذیرفته گردد.
اَللَّهُمَّ صَلِّ – عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست،
وَ شَفِّعْ فى خَطایاىَ کَرَمَکَ، و کرمت را درباره خطاهایم شفیع من فرما،
وَعُدْ عَلى سَیِّئاتى بِعَفْوِکَ، و زشتىهایم را با عفوت از من ببخش،
وَ لاتَجْزِنى جَزآئى مِنْ عُقُوبَتِکَ، و جزایم را از عقوبت خود مساز،
وَابْسُطْ عَلَىَّ طَوْلَکَ، و دامان احسانت را بر من بگستر،
وَ جَلِّلْنى بِسِتْرِکَ، و مرا در پرده عفوت بپوشان،
وَافْعَلْ بى فِعْلَ عَزیزٍ تَضَرَّعَ اِلَیْهِ و با من رفتار شخص پر قدرتى کن که
عَبْدٌ ذَلیلٌ فَرَحِمَهُ، بنده اى ذلیل با زارى به درگاهش رفته و او بر وى ترحم نموده،
اَوْ غَنِىٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقیرٌ فَنَعَشَهُ. یا ثروتمندى که فقیرى سر راهش نشسته و او از وى دستگیرى نموده.
اَللَّهُمَّ لا خَفیرَ لى مِنْکَ فَلْیَخْفُرْنى عِزُّکَ، بارالها مرا از تو پناه دهنده اى نیست پس باید عزت تو پناهم دهد،
وَ لا شَفِیعَ لى اِلَیْکَ فَلْیَشْفَعْ لى فَضْلُکَ، و براى من شفیعى به سوى تو نیست پس باید فضل تو شفیعم شود،
وَ قَدْ اَوْجَلَتْنى خَطایاىَ فَلْیُؤْمِنّى عَفْوُکَ، و گناهانم مرا در عرصه ترس بُرده پس باید عفو تو مرا ایمن سازد،
فَما کُلُّ ما نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنّى بِسُوءِ اَثَرى، زیرا آنچه بر زبان آوردم از باب جهل به کردار زشتم،
وَ لا نِسْیانٍ لِما سَبَقَ مِنْ ذَمیمِ فِعْلى، و در اثر فراموشى کارهاى بد گذشته ام نیست،
لکِنْ لِتَسْمَعَ سَمآؤُکَ وَ مَنْ فیها، بلکه براى آن است که آسمان تو و هر که در آن است،
وَ اَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْها ما اَظهَرت لَکَ مٍنَ الندَمٍ, و زمین تو و هر که بر روى آن است کردم،ندامتی را که برای تو آشکار کردم,
وَ لَجَات اٍلَیکَ فیهٍ مٍنَ التوبه , و توبه اى را که به سبب آن به تو پناه بردم بشنوند،
فَلَعَل بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنى لِسُوءِ مَوْقِفى، تا مگر یکى از اینان در سایه رحمتت بر پریشان حالیم رحم کند،
اَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّهُ عَلَىَّ – لِسُوءِ حالى، یا براى آشفتگیم بر من رقّت آورد،
فَیَنالَنى مِنْهُ بِدَعْوَهٍ هِىَ اَسْمَعُ پس از جانب خود دعایى به حال من کند که
لَدَیْکَ مِنْ دُعآئى، از دعاى خود من نزد تو به اجابت نزدیک تر باشد،
اَوْشَفاعَهٍ اَوْ کَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفاعَتى، یا شفاعتى نصیبم گردد که از شفاعت خودم نزد تو استوارتر جلوه کند،
تَکُونُ بِها نَجاتى مِنْ غَضَبِکَ، وَ فَوْزَتى بِرِضاکَ. و رهاییم از خشم تو، و دست یابیم به خشنودیت در آن باشد.
اَللَّهُمَّ اِنْ یَکُنِ النَّدَمُ تَوْبَهً اِلَیْکَ الهى اگر پشیمانى در پیشگاه حضرتت توبه است
فَاَنَا اَنْدَمُ النّادِمینَ، پس من از همه پشیمان ترم،
وَ اِنْ یَکُنِ التَّرْکُ لِمَعْصِیَتِکَ اِنابَهً و اگر ترک گناه بازگشت محسوب مى شود
فَاَنَا اَوَّلُ الْمُنیبینَ، پس اولین بازگشت کننده منم،
وَ اِنْ یَکُنِ الْاِسْتِغْفارُ حِطَّهً لِلذُّنُوبِ فَاِنّى لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ. و اگر استغفار سبب ریختن گناهان است پس من در برابرت از استغفار کنندگانم،
اَللَّهُمَّ فَکَما اَمَرْتَ بِالتَّوْبَهِ وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ، بارالها همان گونه که به توبه و بازگشت فرمان دادى و پذیرش آن را ضمانت فرمودى،
وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعآءِ وَ وَعَدْتَ الْاِجابَهَ، و بر دعا ترغیب نمودى و نسبت به آن وعده اجابت دادى،
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَاقْبَلْ تَوْبَتى، وَلاتَرْجِعْنى مَرْجِعَ الْخَیْبَهِ مِنْ رَحْمَتِکَ، و توبه ام را قبول کن، و از رحمتت نومید و مأیوسم باز مگردان،
اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ عَلَى الْمُذْنِبینَ، زیرا که حضرتت پذیرنده توبه گناهکاران،
وَ الرَّحیمُ لِلْخاطِئینَ الْمُنیبینَ. و بخشنده خطاپیشگانى هستى که از صمیم دل به تو بازمى گردند.
اَللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَالِهِ کَماهَدَیْتَنا بِهِ، بار الها بر محمد و آلش دورد فرست هم چنان که به وسیله او ما را هدایت فرمودى،
وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ کَمَا اسْتَنْقَذْتَنا بِهِ، و بر محمد و آلش درود فرست همچنان که به سبب او ما را رهایى کرامت کردى،
وَ صَلِعَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلوهً تَشْفَعُ لَنا یَوْمَ الْقِیمَهِ وَ یَوْمَ الْفاقَهِ اِلَیْکَ، و بر محمد و آلش درود فرست چنان درودى که در قیامت و در روز نیاز به تو از ما شفاعت کند،
اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ، که تو بر هر چیز توانایى،
وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسیرٌ. و آن بر تو سهل و آسان است.