آیا کتاب زرتشتیان معتبر و بدون تحریف است؟

کتاب اوستا، متن مقدس زرتشتیان، همواره با پرسش‌هایی درباره منشأ و اعتبار خود روبرو بوده است. نقدهای وارد بر اوستا، به‌ویژه در مورد اصالت متون و آموزه‌های آن، بسیار قابل تأمل است. این نوشتار به بررسی دقیق این انتقادات، از جمله احتمال تحریف، تناقضات درونی در بحث توحید و احکام چالش‌برانگیز می‌پردازد و ابعاد مختلف کتاب مقدس زرتشتیان را به چالش می‌کشد.

کتاب اوستا، متن مقدس زرتشتیان، همواره با پرسش‌هایی درباره منشأ و اعتبار خود روبرو بوده است. نقدهای وارد بر اوستا، به‌ویژه در مورد اصالت متون و آموزه‌های آن، بسیار قابل تأمل است. این نوشتار به بررسی دقیق این انتقادات، از جمله احتمال تحریف، تناقضات درونی در بحث توحید و احکام چالش‌برانگیز می‌پردازد و ابعاد مختلف کتاب مقدس زرتشتیان را به چالش می‌کشد.

گفته می‌شود ولخش اشکانی دستور جمع‌آوری اوستای پراکنده را صادر کرد و پس از او، اردشیر بابکان، تنسر، موبد موبدان را مأمور تدوین و تنظیم مجدد آن نمود. اختلافات زیادی نیز در مورد تاریخ نگارش اوستا وجود دارد؛ برخی آن را به ۶۶۰ قبل از میلاد و برخی دیگر به ده سده پیش از میلاد نسبت می‌دهند. محققان زبان‌شناس معتقدند اوستا در یک زمان و توسط یک شخص نگاشته نشده، بلکه طی مراحل مختلف و توسط افراد گوناگون گردآوری شده است.

دانشمندان غربی بر این باورند که بخش قابل توجهی از اوستا از بین رفته و آنچه باقی مانده، حاصل جمع‌آوری از حافظه‌ها پس از نابودی نسخ اولیه در زمان حمله اسکندر (حدود ۳۳۰ ق.م) و تدوین مجدد در دوران اردشیر بابکان (حدود ۲۲۶ م) است. این بدان معناست که زرتشتیان حدود ۵۵۰ سال فاقد کتاب مدون بوده‌اند. نویسنده کتاب گاتها نیز اشاره می‌کند که از نامه باستان تنها ۸۳ هزار کلمه در اوستای کنونی باقی مانده که نه به خط اصلی و نه به ترکیب دیرین است.

تناقضات و چالش‌های محتوایی در اوستا

جان بی‌ناس، تاریخ‌نگار ادیان، اوستا را مجموعه‌ای از مطالب مختلف و گاه بی‌ارتباط با یکدیگر می‌داند که باقی‌مانده ادبیات کهن‌تری است. در مقابل، برخی نویسندگان متعصب، اوستا را بی‌همتا و تأثیرگذارترین کتاب مقدس دانسته‌اند. اما ادوارد براون، شرق‌شناس معروف، مطالعه اوستا را جز برای مقاصد زبان‌شناسی و اسطوره‌شناسی، ملالت‌آور توصیف می‌کند. با توجه به این موارد، حتی برخی بزرگان زرتشتی نیز به بشری بودن اوستا اذعان دارند و سندی معتبر مبنی بر صدور حتی یک برگ از آن توسط خود زرتشت وجود ندارد.

نقد آموزه‌های اوستا: مسئله توحید

اساسی‌ترین آموزه هر دینی، خداشناسی است. کارشناسان غربی پس از رمزگشایی اوستا، آیین مزدیسنا را مغایر با توحید دانسته‌اند. در تلاش برای رفع این اتهام، برخی زرتشتیان تنها ۱۷ فصل از یسنا، موسوم به “گاثاها”، را کلام زرتشت دانسته و مابقی اوستا را تحریف‌شده و ساخته دیگران معرفی کرده‌اند. با این حال، حتی با این رویکرد نیز تناقضات پابرجاست.

محققان در اوستا سه دیدگاه متضاد در مورد خداشناسی یافته‌اند: همه‌خدایی (ناتورالیسم)، دوگانه‌پرستی (ثنویت) و یکتاپرستی. دهارلز، دانشمند فرانسوی، این اختلاف عقاید را در جای‌جای اوستا، حتی در فصول مختلف آن، مشهود می‌داند. در اوستا از موجودات “خودآفریده” (خوداتا) مانند روشنایی بی‌پایان، فضا، زمان و تاریکی، و همچنین موجودات “مزداآفریده” (مزداداتا) سخن به میان آمده است. علاوه بر اهورامزدا، به خدایان متعددی چون امشاسپندان (هفت ایزد ارشد) و ایزدان و بغ‌های دیگر اشاره شده که گاه تعدادشان به هزاران می‌رسد و هر روز و ماه نیز به نام خدایی نامگذاری شده است. این تعدد خدایان و مفاهیم متناقض، اصل توحید را در اوستا به شدت به چالش می‌کشد.

نقد احکام و دستورات عملی در اوستا

احکام یک شریعت آسمانی باید مؤید عقل، مطابق با فطرت، قابل اجرا و بر اساس مصالح واقعی باشد. اما برخی احکام اوستا با این معیارها در تضاد است:

  1. احکام زن دشتان (حائض): زن حائض باید در مکانی جداگانه و دور از آتش، آب و مرد پارسا نگهداری شود. غذای او در ظروف فلزی خاص و با فاصله تحویل داده می‌شود. اگر حیض بیش از حد معمول طول بکشد، نشانه تسلط دیوها تلقی شده و زن باید با گومیز (ادرار گاو) و آب غسل کرده و در تابستان دویست مورچه و در زمستان دویست خرفستر بکشد. این احکام، آزاردهنده و ناقض کرامت انسانی به نظر می‌رسند.
  2. مجازات مرد گناهکار: مرد گناهکار موظف است دختر باکره و جوان خود را همراه با جهیزیه و خواهر ۱۵ ساله‌اش به ازدواج موبدان درآورد.
  3. اعدام برای عدم شرکت در جشن‌ها: ترک شرکت در گاهنبارها (جشن‌های فصلی) و ندادن میزد (نذری) می‌تواند منجر به محرومیت‌های اجتماعی و حتی اعدام شود.
  4. تکلیف زن با کودک مرده‌زا: زنی که کودک مرده به دنیا آورد، باید دور از آب و آتش نگهداری شده و پس از خوردن چندین جام گمیز آمیخته با خاکستر، مجاز به نوشیدن شیر (و نه آب برای مدتی) است.
  5. حرمت جسد مرده: انداختن حتی یک نخ بی‌ارزش روی جسد مرده، فرد را تا ابد از پارسایی و بهشت محروم می‌کند.
  6. جایگاه افراطی سگ: در وندیداد، سگ مقام بسیار بالایی دارد. ترساندن سگ یا دادن استخوان سخت به آن، مجازات مرگ در پی دارد. کشتن سگ آبی مستلزم تحمل ده هزار تازیانه، آوردن ده هزار بسته هیزم برای آتشکده، کشتن هزاران مار، سنگ‌پشت، قورباغه، مورچه و دیگر موجودات، بازسازی ۱۸ استبل ویران، و اطعام ۱۸ مرد است. انداختن پیکر مرده سگ نیز دو هزار ضربه شلاق در پی دارد.

این موارد تنها بخشی از نقدهای وارد بر کتاب اوستا در حوزه منشأ، اعتبار تاریخی و آموزه‌های آن است که نیازمند بررسی و تأمل بیشتر است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.