چندین دلیل علمی که وجود خدا را ثابت می‌کند!

آیا می‌دانستید علم مدرن امروز با دلایل متقن، وجود خدا را تأیید می‌کند؟ از نظم حیرت‌انگیز DNA تا قوانین فیزیک کوانتوم، همه نشان‌دهنده‌ی طراحی هوشمندانه‌ای هستند که تصادفی بودن آن غیرممکن است. در این مطلب، با استناد به گفته‌های دانشمندان بزرگ و استدلال‌های فلسفی قوی، به بررسی علمی اثبات وجود خدا می‌پردازیم.

اثبات وجود خدا از نظر علمی با استفاده از دلایل عقلی امکان پذیر است. اثبات وجود خدا با استفاده از دلایلی محکمی که عقل آن‌ها را خواهد پذیرفت.

روش خداشناسی تجربی و خدایابی از طریق رجوع و توجه به طبیعت و خلقت، اولین و همگانی‌ترین روش خداجوئی است. آن‌گاه که انسان به آسمان و زمین و آن‌چه در آن‌هاست نگاه می‌کند و از فرط هیجان و شگفتی ساعت‌ها به آن‌ها خیره می‌ماند و ناخواسته به حکمت، دانش و تدبیری که در پس این مناظر شگفت‌انگیز وجود دارد اقرار می‌کند حال آن‌که دانش و حکمت از آن موجودی عاقل و داناست برای همین به وجود او نیز اعتراف و اذعان می‌کند.

انسان وقتی جهان‌بینی الهی داشته باشد به هر چه نگاه کند خدا را در پس آن حاضر خواهد دید. چه زمانی که به طبیعت چشم دوخته است و چه زمانی که با قوانین فیزیکی و شیمیائی حاکم بر طبیعت سر و کار دارد؛ چرا که انسان فقط کاشف آن قوانین و بیننده آن مناظر است نه خالق آن‌ها. در همین حال است که که از خودش می پرسد این‌ها از کجا آمده‌اند و چه کسی آن‌ها را آفریده است؟

کتاب «توحید مفضل» که حضرت امام جعفر صادق (ع) به مفضل املا کردند، پر است از توجه به خلقت و اندیشیدن در آفرینش الهی. روشی که هر فردی را با هر مقدار دانش و معلوماتی، به درک و تامل وا می‌دارد. و در واقع کسی که از دانش بیشتری بهره‌مند است با دیدن شگفتی‌های آفرینش بیشتر شگفت‌زده شده و به فکر می‌رود.
رابطه علت و معلولی در اثبات وجود خدا

رسیدن از معلول به علت در واقع یکی از دلایل فلسفی اثبات خداوند است که فیلیسوفان به عنوان اولین دلیل برای اثبات وجود خداوند از آن کمک می‌گیرند.

خداوند در قرآن نیز بسیار از طبیعت و آفرینش موجودات یاد کرده و ما را به توجه به آن توصیه کرده است، آیاتی که یا به خود طبیعت و آثار آن و یا به وقایع و حوادث واقع شده در جهان اشاره می‌کند. آیاتی مانند:

  •     آیه ۱۷ و ۱۸ سوره غاشیه: «أَفَلا یَنْظُرُونَ إِلَى اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ* وَ إِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ»؛ «آیا به شتر نمی‌‏نگرند که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته شده»
         
        آیه ۵ سوره طارق: «فَلْیَنْظُرِ اْلإِنْسانُ مِمَّ خُلِق»؛ «پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است»
         
        آیه ۱۸۵، سوره اعراف: «أَوَلَمْ یَنْظُرُوا فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ أَنْ عَسى‏ أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیّ‏ِ حَدیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُون»؛ «آیا در ملکوت آسمان‌ها و زمین و هر چیزى که خدا آفریده است ننگریسته‏اند و این‌که شاید هنگام مرگ‌شان نزدیک شده باشد پس به کدام سخن بعد از قرآن ایمان می‌آورند»
         
        آیه ۵ سوره ق: «أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ»؛ «مگر به آسمان بالاى سرشان ننگریسته‏‌اند که چگونه آن را ساخته و زینتش داده‌‏ایم و براى آن هیچ گونه شکافتگى نیست»

و آیات فراوان دیگری که گویای توجه خاص آیات قرآن به طبیعت و آثار خلقت دلایل فلسفی و عقلی اثبات وجود خداست.
دلایل عقلی اثبات وجود خدا

بگذارید کمی هم از دلایل عقلی در مورد اثبات وجود خدا بحث و گفتگو کنیم. دلایل فراوانی بر اثبات وجود خدا گفته شده که در ادامه به بعضی از آن ها اشاره می‌کنیم:

برهان امکان، یا برهان امکان و وجوب (The Argument from Contingency)

این برهان را برهان سینوی هم می‌گویند؛ چون اولین بار توسط ابوعلی سینا ارائه شد. قبل از بیان این برهان چند اصطلاح را برای‌تان بیان می کنیم تا با مفهوم این برهان بیشتر آشنا بشوید. اصطلاحاتی از جمله وجود یا هستی، عدم یا نیستی، وجوب یا ضرورت، امتناع یا محال بون، امکان (یعنی نه واجب بودن و نه ممتنع بودن). وقتی صفتی را برای موصوفی بیان می‌کنیم یکی از این سه حالت برای آن وجود دارد:‌

یا صفت ضروری است (مثلا مجموع سه زاویه مثلث حتماً برابر ۱۸۰ درجه است) یا محال است (مجموع سه زاویه مثلث محال است که ۱۹۰ درجه باشد و یا ممکن است (یک مثلث ممکن است یک زاویه قائمه داشته باشد یا نداشته باشد)

حالا وجود هستی را در نظر بگیرید و آن را نسبت به موجودات عالم بررسی کنید:

موجودات می‌توانند واجب‌الوجود باشند (حتماً باید باشند) یا ممتنع‌الوجود باشند (نمی‌تواند وجود داشته باشد) و یا ممکن‌الوجود باشند (می‌تواند وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد).

این مقدمه را گفتیم تا برسیم به ابوعلی سینا و بیان استدلالش: 
«موجودات ممتنع‌الوجود نیستند، چون اگر ممتنع‌الوجود بودند که دیگر وجود نداشتند (چون هستند پس ممتنع‌الوجود نیستند). بنابراین یا ممکن‌الوجودند یا واجب‌الوجود. اگر در میان موجودات، موجودی باشد که واجب‌الوجود باشد پس بیان ما ثابت شده است و اگر واجبی میان موجودات نباشد ما با مجموعه‌ای از موجودات ممکن‌الوجود مواجهیم. اگر در مجموعه هستی موجودی که واجب‌الوجود باشد نداشته باشیم مجموعه جهان هستی مجموعه‌ای از ممکنات خواهد بود که امری محال است. بنابراین حتماً باید واجب‌الوجودی باشد که همان خداوند است.»
برهان تقدم

علت همیشه بر معلول تقدم دارد و معلول در مرحله بعد از علت قرار دارد و وجودش مشروط به وجود علت است در حالی که علت برای وجود نیازی به بودن معلول ندارد. در یک کلام:‌ »تا علتی نباشد معلولی به وجود نمی‌آید». فرض می‌کنیم گروهی می‌خواهند به دشمن حمله کنند اما هیچ کدام حاضر نیستند پیش‌قدم شوند و حتی حاضر نیستند هم‌قدم باشند. به سراغ هر کدام که می‌رویم، می‌گوید «تا» فلان شخص حمله نکند، من حمله نخواهم کرد. شخص دوم همین را نسبت به شخص سوم می‌گوید و شخص سوم نسبت به شخص چهارم و همین طور… یک نفر پیدا نمی‌شود که بلاشرط حمله کند. با این تفاسیر آیا حمله‌ای صورت می‌گیرد؟ البته که نه؛ زیرا حمله‌ها مشروط است به حمله دیگر و حمله غیرمشروط وجود ندارد و حمله‌های مشروط که سلسله را تشکیل می‌دهند، بدون شرط، وجود پیدا نمی‌کنند، نتیجه این است که هیچ اقدامی صورت نمی‌گیرد.

اگر سلسله‌ای غیرمتناهی از علل و معلولات فرض کنیم، چون همه ممکن‌الوجود می‌باشند، وجود هر کدام مشروط بر وجود دیگری است که آن دیگری نیز به نوبه خود مشروط به دیگری است، تمام آن‌ها به زبان حال می‌گویند «تا» آن یکی دیگر وجود پیدا نکند،‌ ما وجود پیدا نخواهیم کرد و چون این زبان حال، زبان همه است، بلا استثنا، پس همه یک جا مشروط‌هایی هستند که شرط‌شان وجود ندارد، پس هیچ یک وجود پیدا نخواهد کرد.

از طرف دیگر چون می‌بینیم موجوداتی در عالم هستی وجود دارد، پس مطمئناً واجب بالذات و علت غیرمعلول و شرط غیرمشروطی در نظام هستی وجود داشته که این‌ها وجود پیدا کرده‌اند.

برهان تجربی (دلیل علمی)

مهم‌ترین دلایل علمی برای اثبات وجود خدا آن دلایلی است که از راه نظم موجود در طبیعت و موجودات طبیعی می‌توان به وجود خداوند حکیم و مدبر رسید. تمام رشته‌های علوم ثابت می‌کند که در دنیا نظام معجزه‌آسایی وجود دارد که اساس آن‌، قوانین و سنن ثابت و غیرقابل انکار جهان هستی است.

تلاش و کوشش دانشمندان و احاطه به این قوانین، امکان می‌دهد که بشر از راز هستی پرده‌برداری کند که در این مختصر فقط به یک استدلال ساده از پرفسور ادموند کارل کورنفلد استاد و محقق شیمی لاستیک و داروهای ترکیبی آلی و تکامل شیمی آلی می‌آوریم:
«پرفسور ادوین کانلین زیست‏شناس دانشگاه پرینستون می‌گفت: «احتمال پیدایش زندگی از تصادفات به همان اندازه است که در نتیجه حدوث انفجاری در یک چاپخانه، یک کتاب قطور لغت به وجود آید»

من این بیان را بدون قید و شرط تأیید می‌کنم. من عقیده راسخ دارم که خدایی وجود دارد که جهان را خلق کرده و از آن نگهداری می‌کند… من خدا را خدایی (می‌دانم) که تمام کتب آسمانی از سوی وی نازل شده و در آن کتاب خود را به عنوان خالق و صانع جهان به بشر شناسانده و راه مستقیم حقیقت را به او نشان داده است… من اجازه میخواهم تا از چگونگی تأثیر شیمی آلی که در تقویت ایمان من بسیار مؤثر افتاده شمه‏‌ای بیان کنم. ما وجود یک حکمت عالیه را برای خلقت طبیعت قبول می‌کنیم، و الا باید بگوئیم که این جهان و طبیعت که ما آن را ادراک می‌کنیم، فقط و فقط در نتیجه تصادف به وجود آمده است.

برای کسی که شگفتی‌ها و رموز و نظم و ترتیب شیمی آلی را مخصوصا در اجسام زنده دیده است، تصور به وجود آمدن جهان در نتیجه تصادف بسیار دشوار و محال است. هر قدر ما ساختمان ذره را بیشتر مطالعه می‌کنیم و واکنش‏های این ذرات را بیشتر زیر نظر قرار می‌دهیم به همان اندازه روشن‏تر درمی‌یابیم که یک عقل کل نقشه عالم طبیعت را طرح و با اراده و مشیت خود آن را خلق کرده است.

این فکر نتیجه تجربه شخصی من است و غالب اوقات که در آزمایشگاه، میان اجسام بی‌نهایت کوچک و فعل و انفعالات پیچیده و عجیب آن‌ها کار می‌کنم، فکر عظمت و حکمت عالیه آفریدگار مرا مبهوت و متحیر می‌سازد. فعل و انفعالات سلول حیوانی به قدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچک‌ترین انحرافی در آن‌ها روی دهد باعث بیماری حیوان می‌شود. واقعا عجیب است که سازمانی به پیچیدگی یک سلول حیوانی بتواند خودبخود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد.

برای این کار حتما وجود پروردگار فوق‏العاده حکیمی ضرورت دارد. من هر قدر بیشتر در آزمایشگاه‌ها به کار تجربی می‌پردازم، ایمانم راسخ‌تر و محکم‌تر می‌شود و نسبت به فکر و حال بعضی از همکاران بی‌دین خودم، در هر نقطه جهان که باشند، بیشتر می‌اندیشم. وضع آن‌ها در نظر من معمایی شده است که چگونه با مشاهده این همه دلیل بارز، باز نمی‌خواهند به وجود صانع اقرار کنند. در حالی‌که یک ماشین ساده ساخت بشری طراح و سازنده‏ای لازم دارد، چگونه ممکن است موجوداتی که هزاران مرتبه پیچیده‏تر و عجیب‏تر از آن هستند، صانعی نداشته باشند».

سخنان این دانشمند، مربوط به برهان نظم است که به طور خلاصه نمی‌تواند یک مجموعه منظم حتی یک موجود بسیار کوچک به صورت تصادف و اتفاق به وجود آید، بلکه به سازنده و خالق حکیم و دانا تعلق دارد و پذیرش تصادف در خلقت آن قدر بی‌دلیل است که مانند پذیرش به وجود آمدن یک کتاب فلسفی و عملی دقیق با انفجار یک کارخانه چاپ کتاب.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.