روایت خاموش از یک جنایت تاریخی
تخریب قبور حضرات ائمه معصوم بقیع علیهم السّلام یکی از دردناکترین و پرمناقشهترین وقایع در تاریخ معاصر جهان اسلام است که بازتابی از یک نگاه سطحی و خشونتمحور به میراث اسلامی است.
قبرستان بقیع، محل دفن چهار امام بزرگ شیعه، حضرات امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر، و امام جعفر صادق علیهم السّلام است. این مکان نهتنها جایگاه بزرگان دین، بلکه نماد وحدت تاریخی مسلمانان حول محور اهلبیت حضرت پیامبر ختمیمرتبت(ص) محسوب میشود.

در هشتم شوّال سال ۱۳۴۴ هجری قمری، عوامل وابسته به جریان وهابی با توجیهاتی چون «مبارزه با شرک»، قبور مطهر ائمه و دیگر بزرگان صدر اسلام را با خاک یکسان کردند. این اقدام خلاف نصوص قرآنی و روایات نبوی صورت گرفت؛ چرا که قرآن، تعظیم شعائر الهی را نشانه تقوای قلب میداند و سیره پیامبر اکرم(ص) نیز پر از نمونههایی از احترام به قبور مؤمنین است.
از منظر علم تاریخ و انسانشناسی دینی، احترام به قبور بزرگان نهتنها منجر به شرک نمیشود، بلکه بستری برای اتصال نسلهای امروز با هویت و باورهای اصیل دینی است. تخریب بقیع، در واقع تخریب حافظه جمعی امت اسلام و قطع ارتباط عاطفی ـ معنوی با سرچشمههای اصیل هدایت است، در حالی که آثار باستانی تمدنهای مادی در سراسر دنیا با احترام و حفاظت نگهداری میشوند، چگونه است که بقعههای ائمه اطهار علیهم السّلام و نیکان دین، قربانی برداشتهای تنگنظرانه و غیرعلمی شوند؟
احیای بقیع، نه صرفاً یک مطالبه مذهبی شیعی، بلکه حرکتی فرهنگی تمدنی برای بازگرداندن احترام به میراث مشترک اسلامی است. این مطالبه، ریشه در عقلانیت دینی، وجدان تاریخی و عواطف انسانی دارد و باید با گفتوگو، آگاهیبخشی و وحدتگرایی پیگیری شود.
در گفتوگو با دکتر محمدعلی فقهی، کارشناس مسائل اسلامی، به بررسی تاریخچه تخریب مزار ائمه بقیع پرداخته است؛
اولین پرسش این است که تخریب قبور اهلبیت علیهم السّلام در بقیع دقیقاً در چه تاریخی رخ داد و چهکسانی عامل آن بودند؟
تخریب اصلی قبور ائمه در بقیع در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری، برابر با اردیبهشت ۱۳۰۶ شمسی، توسط وهابیون بهرهبری عبدالعزیز بن سعود انجام شد. این اقدام پس از اشغال کامل مدینه توسط نیروهای وهابی و با فتوای مستقیم علمای نجد صورت گرفت و پس از آن صورت گرفت که حکومت آلسعود با پشتیبانی بریتانیا بر حجاز مسلط شد و با بهرهگیری از فتاوای علمای متعصب نجدی همچون شیخ عبدالله بن بلهید و شیخ محمد بن ابراهیم آلشیخ، حکم به لزوم تخریب قبور و بارگاهها دادند. آنان مدعی بودند که وجود بنا و گنبد بر قبور و نیز زیارت اهل قبور، منجر به شرک و بدعت میشود.
در پی این فتاوا، گنبد و بارگاه زیبای ساختهشده بر قبور چهار امام معصوم یعنی امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السّلام و نیز قبور بسیاری از بزرگان صدر اسلام، از جمله عباس عموی پیامبر، عقیلبن ابیطالب، فاطمه بنت اسد و دیگر شخصیتها با بولدوزر و دینامیت تخریب شد.
باید بدانیم که پیش از این واقعه نیز یک بار در سال ۱۲۲۰ هجری قمری در زمان نخستین تسلط وهابیان بر مدینه، قبور تخریب شده بود، اما در دوره بعدی با بازگشت حکومت عثمانی، مجدداً بازسازی شدند. تخریب سال ۱۳۴۴ هـ.ق. اما پایدار ماند و تاکنون با وجود مطالبه جهانی، اجازه بازسازی داده نشده است.
هدف وهابیون از این اقدام چه بود؟ چرا و چگونه به خود اجازه چنین گناه و جسارتی را دادند که قبور ائمه اطهار(ع) را نابود کنند؟
وهابیون با تکیه بر تفسیری سطحی و متصلّب از آیات قرآن، و مبتنی بر آرای ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب، معتقد بودند ساخت بنا بر قبور و زیارت آنها شرکآمیز است. در نگاه آنان، احترام به قبور بزرگان دین نوعی بدعت و بتپرستی محسوب میشود، لذا این تخریب را «پالایش توحید» میدانستند، در حالی که این امر خلاف آموزههای اهلبیت(ع) و سنت پیامبر(ص) بود.
این قبور متعلق به چه شخصیتهایی از خاندان پیامبر بود؟
در قبرستان بقیع، قبور چهار امام معصوم مدفون است؛ امام حسن مجتبی(ع)، امام زینالعابدین(ع)، امام محمد باقر(ع)، و امام جعفر صادق(ع)، همچنین قبر مادر حضرت زهرا(ع)، عباس عموی پیامبر، فاطمه بنت اسد، عقیلبن ابیطالب، عبدالله پدر پیامبر، و بسیاری دیگر از بزرگان صدر اسلام در آنجا قرار دارد.
آیا قبل از سال ۱۳۴۴ هجری هم تخریبی در بقیع اتفاق افتاده بود؟
بله. نخستین تخریب در سال ۱۲۲۰ هجری قمری در زمان سعود بن عبدالعزیز، اولین دولت وهابی، اتفاق افتاد، اما با بازگشت حکومت عثمانی به حجاز، دوباره قبور بازسازی شدند. تخریب دوم اما دائمیتر بود و با تضعیف کامل خلافت عثمانی و سلطۀ آلسعود در حجاز، این بار آثار مقدس بقیع نابود شد و اجازه بازسازی نیز داده نشد.
درباره تاریخچه ساخت گنبد و بارگاه بر قبور ائمه بقیع بفرمایید، نخستین بار چهکسی این بناها را ایجاد کرد؟
بنای اولیه بر قبور ائمه بقیع علیهم السّلام به قرن دوم و سوم هجری بازمیگردد، اما شکل رسمی و معماری آن مربوط به دوره حکومت فاطمیان و سپس عثمانیهاست. در قرن هفتم هجری، در زمان سلطه ممالیک بر حجاز، نخستین بار گنبدی بر قبور چهار امام شیعه در بقیع ساخته شد. این بنا توسط یکی از وزرای شیعهمذهب آن دوره با اجازه حکومت ساخته شد و بهمرور مورد توسعه قرار گرفت.
این بناها در دورههای مختلف مرمت یا بازسازی شدند، بهعنوان مثال در دوره فاطمیان و سپس عثمانیها، این مکان بارها مرمت و توسعه داده شد. یکی از مشهورترین بازسازیها در دوره سلطان عبدالمجید دوم عثمانی در قرن سیزدهم هجری انجام شد. ایشان گنبدی سفید، زیبا و با طراحی معماری عثمانی برای قبور چهار امام شیعه ساخت که تا زمان تخریب دوم در سال ۱۳۴۴ هجری پابرجا بود،
حتی اسناد و تصاویر تاریخی از این گنبدها وجود دارد، شماری از مستشرقین و زائران مسلمان در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم از این گنبدها عکسبرداری کردهاند، برخی از این تصاویر در آرشیوهای کشورهای اروپایی، ایران، عراق و ترکیه موجود است، همچنین سفرنامهنویسانی مانند ناصرالدینشاه قاجار در سفر حج خود به این بنا اشاره کرده و آن را زیبا و باشکوه توصیف کردهاند.
آیا گنبد ائمه بقیع از نظر فنی و معماری ویژگی خاصی داشت؟
بله. بنای گنبد از نوع معماری اسلامی عثمانی بود با چهار پنجره، محراب داخلی، کاشیکاری ساده اما زیبا، و یک گنبد سفیدرنگ با ارتفاع متوسط. داخل حرم، صندوقهایی چوبی مزین به آیات قرآن و نقوش اسلامی وجود داشت، همچنین درگاه ورودی آن سنگتراشی و کتیبههایی داشت که نام ائمه علیهم السّلام روی آن نوشته شده بود.
وهابیان چگونه این گنبد را تخریب کردند؟ و آیا بازسازی آن از نظر شرعی امکانپذیر است؟
در سال ۱۳۴۴ هجری قمری، پس از تصرف کامل مدینه توسط عبدالعزیز بن سعود، گنبد و بارگاه ائمه بقیع با بولدوزر و مواد منفجره تخریب شد. علمای وهابی آن را نشانه «بازگشت به توحید خالص» دانستند، در حالی که از نظر اکثر فقهای شیعه و اهلسنت، ساخت بنا بر قبور نهتنها جایز، بلکه مستحب است، و احترام به قبور اهلبیت از شعائر دینی محسوب میشود، بنابراین بازسازی آن نهتنها مشروع است، بلکه وظیفهای تاریخی و ایمانی است.
از نظر فقهی، دیدگاه مذاهب اسلامی نسبت به ساخت بارگاه بر قبور چیست؟
اکثریت فقهای شیعه ساخت بنا و زیارت قبور ائمه را مستحب مؤکد میدانند. در فقه اهلسنت هم مذاهب مالکی، شافعی و حنفی مخالف ساخت بارگاه نیستند و حتی آن را مشروع میدانند، بهشرطی که عبادت خاصی نسبت به آن صورت نگیرد، تنها دیدگاه متشددانه ابنتیمیه و پیروان او (وهابیت) بهشدت با این موضوع مخالف است و آن را شرک قلمداد میکند.
علمای شیعه در زمان این تخریب چه واکنشی نشان دادند؟
مراجع و علمای بزرگ آن زمان، از جمله آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله شیخ محمدحسین کاشفالغطاء، و آیتالله نائینی بهشدت این اقدام را محکوم کردند، حتی برخی از علمای اهلسنت نیز این تخریب را رد کردند. شیعیان عراق، ایران، هند، لبنان، افغانستان، پاکستان و دیگر کشورها تظاهرات برگزار کردند و خواهان بازسازی بقیع شدند.
چرا با وجود گذشت یک قرن از آن حادثه، هنوز این قبور بازسازی نشدهاند؟
یکی از دلایل اصلی، استمرار سلطه فکری وهابیون بر اداره حرمین شریفین است. حکومت آلسعود بهرغم مخالفت جهانی، از بازسازی بقیع جلوگیری میکند، چون آن را مخالف مبانی وهابیت میداند، همچنین موضوع بازسازی بقیع به یک مسئله سیاسی و مذهبی فراملی تبدیل شده است که تعادل سیاسی خاصی را میطلبد.
آیا امروز امکان فنی و مهندسی بازسازی وجود دارد؟ و اگر بله، چرا جامعه اسلامی اقدامی نمیکند؟
از نظر فنی هیچ مانعی نیست، اما برای بازسازی، اراده سیاسی و فقهی حاکمان عربستان شرط اصلی است. بدون فشار بینالمللی و اجماع علمای اسلام، اقدام مستقیمی ممکن نیست، همچنین، سازمان همکاری اسلامی، یونسکو و مجامع فرهنگی دینی میتوانند نقش ایفا کنند، ولی تاکنون اقدامی جدی صورت نگرفته است.
پیامدهای این اقدام برای وحدت اسلامی چه بود؟
تخریب بقیع نهتنها موجب جریحهدار شدن احساسات صدها میلیون شیعه و محب اهلبیت شد، بلکه به شکاف بیشتر بین مسلمانان دامن زد. این اقدام در تضاد با آموزههای تقریب بین مذاهب اسلامی است. اگرچه برخی علما تلاش کردند بهبهانه تقریب، سکوت پیشه کنند، اما این سکوت وحدتآفرین نبود بلکه بر زخمها افزود.
آگاهیبخشی، مستندسازی، تولید آثار هنری و ادبی، ترویج روز جهانی بقیع (هشتم شوّال)، و مطالبهگری حقوق فرهنگی از مهمترین راههاست. بقیع فقط یک قبرستان نیست؛ بخشی از حافظه تاریخی اسلام است، جوانان امروز باید بدانند چرا بقیع تخریب شد و چرا باید بازسازی شود، این یک مسئولیت ایمانی، تاریخی و فرهنگی است.