سومین آزار جنسی در آمبولانس
طبق این گزارش، یک مامور آمبولانس در شهریور ۱۴۰۱ یک زن ۳۳ ساله را هدف آزار جنسی قرار داد. پدر این زن به شرق گفت دخترش نتوانست فشار روانی ناشی از این آزار جنسی را تحمل کند و در سالگرد این اتفاق به علت سکته فوت کرد. خواهر این زن نیز نیمساعت پس از فوت خواهرش، اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد.

پدر زن قربانی تجاوز به شرق گفت مامور آمبولانس به دخترش آمپول بیهوشی زد و پس از آنکه متوجه شد او عادت ماهانه است، از طریق دهانی به او تجاوز کرد. طبق این گزارش، راننده آمبولانس در تعرض شرکت نکرد، اما با راننده همدست بود و فرد قربانی در حالی که تحت تاثیر داروی بیهوشی بود صدای مکالمه دو نفر را میشنید.
پدر فرد قربانی گفت مامور آمبولانس به ۹۹ ضربه شلاق، راننده به ۳۳ ضربه شلاق و هر دو آنها به دو سال ممنوعیت از کار محکوم شدند. طبق این گزارش، هر دو نفر پس از مجازات شلاق آزاد شدند.
به نقل از پدری داغدار:« شهریور سال ۱۴۰۱ دخترم حالش بد میشود، فشارش پایین میآید و نوهام به اورژانس ۱۱۵ کرج تماس میگیرد. همان زمان که به اورژانس تماس گرفته بود به خالهاش یعنی دختر دیگرم هم تماس میگیرد که آن یکی دخترم هم خودش را به آنها میرساند. تن دخترم لباس میکنند تا سوار اورژانس شود و به بیمارستان بروند. دخترم آن زمان ۳۳ سال سن داشت. مامور اورژانس اجازه نمیدهد آن یکی دخترم سوار شود و آن دخترم که مریض بود تنها با مامور اورژانس و راننده به سمت بیمارستان حرکت کردند. در ماشین اورژانس به دخترم آمپول بیهوشی زده و بدن دخترم را لمس میکرده. دخترم را با آن حال روی پا نگه میدارد و متوجه میشود دخترم عادت ماهانه است. برای همین از طریق دهن با او نزدیکی میکند. حتی آب منی را در دهان دخترم میریزد…»
در ادامه این روایت به نقل از پدر دختری که مورد تعرض قرار گرفته، آمده است: «راننده هم با او هم دست بوده، او تعرض نکرده بود ولی بخاطر همکارش ماشین را دیرتر به مقصد رسانده بود تا به دخترم تعرض کند و او را مورد آزار جنسی قرار دهد. دخترم شنیده بوده که راننده میگفته؛ “زود باش، اینجا ماشین پلیس ایستاده، از اورژانس تماس میگیرند برای پیگیری بیمار و …” بعد از یک ساعت و بیست دقیقه ماشین اورژانس به مقصد میرسد. در حالی که آن یکی دخترم ظرف ده دقیقه در همان مسیر به بیمارستان میرسد. در همین زمان هم به دلیل وقفه چندین بار از بیمارستان و اورژانس با این ماشین تماس میگیرند. وقتی ماشین به بیمارستان میرسد دخترم اصلا در شرایط خوبی نبوده، حتی با تن کم جان سرش افتاده بوده کنار در ماشین و وقتی در بغل خواهرش میرود، به او میگوید این مرد به من تجاوز کرده است. همسر دوست دخترم هم همان جا بوده که بعد از مطلع شدن از این موضوع گلاویز آن مامور اورژانس میشود و بعد پلیس میآید و این فرد را بازداشت میکنند.»
پدر دختری که مورد تعرض قرار گرفته، توضیح داد:«همان زمان به ما گفتند این موضوع را رسانهای نکنید و اینها به مجازات میرسند. در حالی که ۹۹ ضربه شلاق برای تکنسین و ۳۰ ضربه شلاق هم برای راننده بریدند. همه اینها در حالی است که در بیمارستان آب دهن دخترم را میگیرند و در نتیجه آزمایش این موضوع ارتباط دهانی تایید میشود. حتی لباس دخترم که بر روی آن این مرد تف کرده بوده را هم به عنوان سند پزشکی قانونی میبرند. جواب این آزمایشها را پزشکی قانونی به من نداد و مستقیم به دادگستری دادند. ولی این نتیجهها هیچ وقت بر روی پرونده نرفت، هر چند که وکیلم گفت چون این موضوع برای قاضی محرز شده است. خلاصه پرونده شعبه ۱۱۳ رفت ولی بعدتر پرونده به شعبه ۱۱۰ میرود که آنجا رسیدگی صورت گرفت.»
او ادامه داد: « یک سال بعد از این اتفاق، دقیقا در سالگرد همان روزهای خاطره تلخ تجاوز به دخترم، یعنی شهریور ماه او سکته کرد و ما برای همیشه دخترم را از دست دادیم… دخترم تحت درمان روانپزشک قرار گرفته بود ولی در ۳۳ سالگی فوت کرد. همسرش با من تماس گرفت و خبر داد او نصف شب تمام کرده… وقتی به او رسیدم تنش یخ کرده بود… دختر دیگرم هم نیم ساعت بعد از خبر فوت خواهرش از بیمارستان بیرون آمد و از درد این ماجرا خودش را کشت. به من گفت بابا من بدون خواهرم نمیتوانم زندگی کنم و در ۳۷ سالگی او را هم از دست دادم.»