امام کاظم (ع) و تبیین اندیشه عدم همکاری با حکومت جور

محمدجواد یاوری سرتختی، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام در مطلبی به مناسبت شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام نوشت: با نگاه به استقرار حکومت جائر بنی‌عباس و ظلم‌هایی که در حق عموم مسلمانان به‌ویژه شیعیان روا داشتند، امام موسی‌بن جعفر علیه‌السلام حکومت جور را در تقابل حکومت اسلامی و امام عادل معرفی کرد و استقرار آن‌ را گناه و پیروی از حاکم ستمگر را به‌معنای دشمنی با خدا دانست؛ چنان‌که فرمود: «هر کس بر امام خود پیشی بگیرد یا امامی را که اطاعت از او واجب نیست، بر خود مقدم و از او اطاعت کند، به مبارزه و دشمنی با حکومت خدا پرداخته و خدا نیز از چنین کسانی تا روز قیامت بی‌زار است.»

معرفی مبانی و ساختار حکومت جور و بیم‌دادن مردم به عدم همکاری با آنان، یکی از اقدامات سیاسی امام کاظم علیه السلام بود. آن حضرت منصور دوانیقی را ستمگر و حکومت او را جور معرفی کرد. همچنین، زمانی که صفوان جمال خدمت امام کاظم علیه‌السلام رسید، آن حضرت به او فرمود: «جز یک کار، همه کارهای تو نیکو و زیباست.» صفوان پرسید: «ای فرزند رسول خدا آن کار چیست؟» امام فرمود: «این که شترهای خود را به هارون کرایه می‌دهی.» صفوان گفت: «من شترهایم را برای لهو، صید و امثال آن به وی کرایه نمی‌دهم؛ بلکه تنها برای سفر حج کرایه داده‌ام. در این کار نیز او مباشرتی ندارد و دیگران را برای آن اجیر می‌کند.» امام فرمود: «آیا به نظر تو کرایه دادن شتران به آنان صحیح است؟» صفوان گفت: بله. امام فرمود: «آیا دوست‌داری هارون و نوکران او تا انقضای مدت کرایه و پس دادن شتران زنده بماند؟» صفوان گفت: بله. امام فرمود: «هر کس بخواهد آنان زنده بمانند، در صف آنان قرار می‌گیرد و هر کس که از آنان باشد داخل جهنم می‌شود.» پس از این ماجرا، صفوان تمامی شتران خود را فروخت و وقتی هارون از علت این کار پرسید، جواب داد: «دیگر پیر شده‌ام و غلامانم چنان‌که باید به این کار نمی‌رسند.» هارون گفت: «می‌دانم به اشاره چه کسی شتران خود را فروخته‌ای؛ موسی‌بن جعفر تو را به این کار واداشته است.» او گفت: «من‌ را با موسی‌ بن جعفر چه‌ کار!» هارون گفت: «این حرف‌ها را کنار بگذار، به خدا اگر به‌خاطر صفای مصاحبت با تو نبود تو را می‌کشتم.»

یکی از راهبردها و اقدامات اساسی امام کاظم علیه‌السلام در تنظیم رفتاهای سیاسی شیعیان، تبیین اندیشه عدم همکاری آنان با حکومت جور بود. ایشان ضمن سفارش شیعیان به دعا برای دفع شر منصور عباسی، در ذیل تفسیر آیه ۱۱ از سوره حدید با تأکید بر حمایت مالی مردم از امام معصوم در زمان حکومت فاسقان، خدمت یا نیکی کردن به سلطان جور را جایز نمی‌دانست و شیعیان را در مقابل ستمگران به صبر (پرهیز از اقدامات نسنجیده) سفارش می‌کرد.

امام موسی بن جعفر علیه‌السلام با هدف رفع و دفع مشکلات مردم و دستیابی به اخبار خلافت، برخی شیعیان را در دربار مأمور کرد. ازاین رو، آن حضرت خطاب به علی بن یقطین فرمود: «خداوند در میان دستگاه خلافت ستمکاران کسانی را دارد که به کمک آنان از بندگان نیک خود حمایت می‌کند و تو از آنان هستی.» امام کاظم علیه‌السلام شرط همکاری با سلطان جور را آن می‌دانست که آنان ضمن حفظ جان خود از طریق تقیه، مشکلات عموم مسلمانان به‌ویژه شیعیان را برطرف کنند یا حقی را به صاحب آن برگردانند یا شر دشمنان را دفع کند. هرگاه یکی از شیعیان به او مراجعه کرد، هر کاری نیازی داشت، انجام دهد و برای او عزت و احترام قائل شود. ازاین رو، علی بن یقطین گرچه آشکارا از شیعیان اموالی را به عنوان مالیات می‌گرفت، اما پنهانى به آنان برمی‌گرداند.

امام کاظم علیه‌السلام خطاب به علی بن یقطین که تحمل همکاری با حکومت جور را نداشت، فرمود: «این کار را نکن. ما به وجود تو در آنجا نیاز داریم. تو مایه عزّت برادرانت (شیعیان) هستى و شاید خدا به وسیله تو مشکلات مردم را جبران کرده و توطئه‏‌هاى مخالفان را درباره آنان خنثی کند. اى على؛ کفّاره گناهان شما – در همکاری با سلطانِ جور – همانا نیکى به برادران است. برای تو چاره‌ای جز همکاری نیست.»

امام موسی بن جعفر علیه‌السلام با تعیین وظایف ویژه به مسیب بن زهیر، فضل بن سلیمان و علی بن یقطین، اجازه همکاری با حکومت عباسی را داد. طبق این مجوز، هر وقت یکی از شیعیان به او مراجعه کرد و هر نیازی داشت، باید وی به امور آنان رسیدگی کرده و برای او عزت و احترام قائل شود. آن حضرت همچنین خطاب به زیاد بن أبی سلمه فرمود: «ای زیاد، تو براى سلطان کار می‌کنى؟ گفت: بله. امام فرمود: چرا؟ گفت: من مردى عیال‌وار و پر خرج هستم و ثروتى هم ندارم.

امام فرمود: ای زیاد، اگر من را از بالاى کوهى پرت کنند و قطعه قطعه شوم، به‌نظرم بهتر از این است که براى یکى از خلفای جور کارى را بر عهده بگیرم یا قدم روى فرش آنان بگذارم، مگر برای اموری؛ زیاد پرسید: فدایت شوم، نمی‌دانم برای چه کاری مجاز به همکاری هستم؟ امام فرمود: مگر آن‌ که غمی را از دل مسلمانی برداری یا ناراحتى او را برطرف کنی یا قرض او پرداخت شود. ای زیاد، کمترین کارى که خدا نسبت به کسانى که براى آنان کار می‌کنند این است که خیمه‏‌اى از آتش بر سر آنان می‌زنند تا خداوند از حساب خلائق فارغ شود. ای زیاد، اگر متصدى کار آنان شدى مواظب باش به برادران دینى خود خدمت کن.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.