هفت دلیل برای اثبات وجود خدا
“آیا جهان خالق و آفرینندهای دارد؟” یکی از مسائل بنیادین فلسفی است که قرنها افکار بشر را به خود مشغول کرده و دیدگاههای متعددی را در مورد علت و منشأ جهان هستی به وجود آورده است. استاد شیخ حسین انصاریان در پاسخ به این پرسشهای چالشبرانگیز، دلایل مختلفی را برای اثبات وجود خداوند ارائه داده است.
در ادامه، هفت راهحل برای حل معمای هستی و اثبات نیاز جهان به یک خالق بیان میشود:
۱. فرض ازلیت جهان
نظریهای که میگوید جهان ازلی است و نیازی به علت ندارد، قابل پذیرش نیست. این فرض به دو صورت قابل تصور است:
- الف) جهان به همین صورت که مشاهده میکنیم، از ازل تا ابد پایدار است.
- ب) مواد و عناصر تشکیلدهنده جهان ازلی هستند، ولی صورت فعلی آن حادث است.
هیچ دلیلی برای اثبات ازلیت جهان وجود ندارد، و با پیشرفتهای علمی، بطلان این نظریه ثابت شده است. در صورت قبول ازلیت ماده، باید به یک «خداوند بیشعور» اعتراف کرد که مشابه ماده است؛ اما این کاملاً غیرقابل قبول است. بنابراین، در نهایت باید به خدایی با شعور و درک دست یابیم.
۲. جهان به خودی خود به وجود آمده است
این نظریه که جهان بدون علت و بهطور خود به خود پدید آمده، نیز صحیح نیست. اگر چنین چیزی امکانپذیر بود، در همه زمانها و شرایط، باید شاهد اتفاقات بدون علت میبودیم. بهطور مثال، عقلایی نیست که فردی بدون هیچگونه پیشزمینهای از بزرگترین فیلسوفها شود. انکار قانون علیت، به معنای انکار تمام نظمها و قوانین جهان است.
۳. سلسله علل نامتناهی
نظریهای که میگوید جهان به علتهای نامتناهی وابسته است و نیازی به علت نخستین ندارد، نیز قابل دفاع نیست. هر علت در این سلسله نیازمند علت دیگری است و بدون علت فوقالعاده، نمیتواند وجود داشته باشد. در نهایت، نمیتوان از اجتماع علتهای فاقد هستی، جهان هستی را به وجود آورد. این نظریه به وضوح نادرست است و ما به یک علت نخستین نیاز داریم که خود نیازی به علت دیگری نداشته باشد. این علت نخستین همان خداوند است.
۴. جهان علت خود است
نظریهای که میگوید علت پیدایش جهان خود آن است، نیز اشتباه است. چرا که این فرض بدین معناست که جهان قبل از وجود خود وجود داشته باشد تا بتواند به خود هستی دهد. چنین فرضی معقول و منطقی نیست.
۵. انرژیهای ازلی و پدیدآورنده جهان
برخی معتقدند انرژیهای ازلی سازنده جهان مادهاند. این فرضیه از جهاتی نادرست است:
- هیچ دلیلی برای ازلیت انرژیها وجود ندارد.
- در صورت قبول این فرض، باید خداوند را به عنوان انرژی بیشعور و بیادراک قبول کنیم، که این نیز اشتباه است.
- اگر انرژیها به تنهایی قادر به ساخت موجودات پیچیده و آگاهانهاند، آیا به علم و قدرت برای آفرینش نیاز ندارند؟ اگر نه، پس چطور موجوداتی با چنین دقت و نظم حیرتانگیزی به وجود آمدهاند؟
۶. طبیعت به عنوان سازنده جهان
برخی معتقدند که طبیعت سازنده جهان است. اما این نظریه نیز خالی از اشکال نیست. به فرض که طبیعت موجود باشد، آیا این طبیعت بیجان و فاقد شعور قادر به خلق جهان است؟ اگر طبیعت قادر به آفرینش است، پس باید آن را خدا بنامیم. در واقع، اختلاف در نامگذاری نمیتواند تغییرات اساسی در ماهیت آن داشته باشد.
۷. آفریننده جهان خدا است
در نهایت، تمامی این فرضیهها در مقابل فرضیهی «خالق بودن خداوند» باطل میشوند. تمامی دلایلی که برای رد سایر نظریات بیان شد، در حقیقت اثباتکننده نیاز جهان به یک خالق است. بنابراین، جهان نیاز به یک «علت العلل» دارد و این علت نخستین همان خداوند است.
در نتیجه، پس از بررسی این هفت فرضیه، واضح است که تنها گزینه منطقی و عقلانی برای توجیه جهان هستی، وجود یک خالق آگاه و توانمند است که آن را از عدم به وجود آورده و نظم بینظیر آن را ایجاد کرده است.