جایگاه و اهمیت حقوق بین الملل در اسلام چیست؟
اسلام پس از ظهور، نه تنها مقررات بین المللی پیشین را حفظ کرده، بلکه ایده های ارزشمند کنونی، در نظام حقوقی اسلام وجود دارد، با این تفاوت که مقررات اسلامی مبتنی بر دین و ارزش های الهی است.
اسلام در آغاز، فکر همزیستی مسالمت آمیز را مطرح ساخته، لذا قرآن می فرماید: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم». سرانجام سیره پیامبر(ص) و پیروی مسلمانان، و فکر زندگی مسالمت آمیز را در میان سایر ادیان، سبب عزم عمومی در جهت تدوین حقوق بین المللی گردیده است.
آیین اسلام که پیدایش آن در صحرای عربستان بود و به تدریج عالمگیر شد، نه تنها سنت های حسنه پیش از اسلام در زمینه مقررات بین المللی را حفظ کرده است، بلکه ارزشمندترین ایده هایی که در حال حاضر جوامع بشری بر آن تأکید می کنند به عالی ترین شکل در نظام حقوقی اسلام موجود است، با این تفاوت که مقررات بین المللی موجود در یونان یا صحرای عربستان و… چون مبتنی بر دین و ارزش های الهی نبوده است و به صورت عرف و اخلاق مردمی مطرح می شده، از ضمانت اجرایی چندانی برخوردار نبوده است و لذا می توان گفت که این مقررات و ارزش های انسانی برای اولین بار به وسیله اسلام به عنوان مقررات دینی غیرقابل تخلّف و پایدار مطرح شده است.
اسلام از همان آغاز، فکر همزیستی مسالمت آمیز با پیروان ادیان الهی را به صورت اعلامیه ای جهانی مطرح ساخت، آنجا که فرمود: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»؛ (بگو: اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم؛ و بعضى از ما، بعض دیگر را ـ غیر از خداى یگانه ـ به ربوبیت نپذیرد. هر گاه [از این دعوت] سرباز زنند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم).
اسلام در پایبندی به معاهدات، گوی سبقت را از همگان ربوده و نمی توان در دوران حیات پیامبر(صلی الله علیه وآله) کوچک ترین موردی یافت که پیمانی با دشمنان بسته شده باشد و مسلمانان آن را نقض کرده باشند. از دیدگاه اسلام، جنگ برای کسب قدرت یا ازدیاد ثروت، شدیداً محکوم شده است. خداوند متعال می فرماید: «وَلا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ»؛ (و بخاطر این که متاع ناپایدار دنیا [و غنایمى] به دست آورید، به کسى که اظهار صلح و اسلام مى کند نگویید: مسلمان نیستى؛ زیرا غنیمتهاى فراوانى [براى شما] نزد خداست).
و تنها جنگی در اسلام مشروع است که جنبه تدافعی داشته یا برای کسب آزادی، جلوگیری از نقض پیمان، از بین بردن موانع دعوت منطقی اسلام و گرایش به آن [برای کسانی که می خواهند به آیین حق بگروند ولی به وسیله قدرت ها محدود شده اند] باشد. خداوند متعال می فرماید: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا»؛ (چرا در راه خدا، و [براى رهایى] مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستمگران] تضعیف شده اند، پیکار نمى کنید؟! همان افراد [ستمدیده اى] که مى گویند: پروردگارا! ما را از این شهر [مکّه]، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر [و رهایى ببخش]).
سیره عملی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و پیروی جدّی مسلمانان و دولت های اسلامی از آن، کم کم فکر زندگی مسالمت آمیز را در میان پیروان دیگر ادیان الهی؛ به ویژه مسیحیان [که تحت فشار کلیسا از آزادی عقیده حتی در محدوده آیین مسیحی محروم بودند] ایجاد کرد و سرانجام خواست عمومی در جهت تدوین حقوق در روابط بین المللی شکل گرفت. بارزترین شاهد این مدعا، اعترافات دانشمندان قرن ۱۶ تا ۱۹ غربی؛ همانند «ژان ژاک روسو»، «ولتر»، «شوپنهاور» و… به این موضوع است.