امام علی (ع) وضعیت مردم در زمان معاویه را چگونه پیش بینی کرده؟
امام علی(ع) درباره حاکم شدن معاویه بر امت چنین پیشگویى مى کند که: «بعد از من مردى گشاده گلو و شکم بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد که هر چه بیابد مى خورد و آنچه را نمى یابد جستجو مى کند. او را بکشید [چون مفسد و بدعت گذار است] اگرچه [می دانم] نخواهید کشت! او فرمان مى دهد که مرا دشنام دهید! و از من بیزارى جویید. بدگویى را به شما اجازه مى دهم؛ چرا که این موجب فزونى مقامات معنوى من و باعث نجات شماست؛ ولى هرگز از من بیزارى مجویید؛ چون من بر فطرت پاک توحید تولّد یافته ام و در ایمان بر دیگران پیشى گرفته ام».
امام علی(علیه السلام) در خطبه ۵۷ نهج البلاغه، از حاکم شدن معاویه بر امّت پیشگویى مى کند و به مفاسدى که از این حاکمیت سرچشمه مى گیرد اشاره مى کند. ایشان نخست مى فرماید: (آگاه باشید بعد از من مردى گشاده گلو و شکم بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد که هر چه بیابد مى خورد و آنچه را نمى یابد جستجو مى کند)؛ «أَمَّا إنَّهُ سَیَظْهَرُ عَلَیْکُمْ بَعْدِی رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ، مُنْدَحِقُ البَطْنِ، یَأْکُلُ مَایَجِدُ وَ یَطْلُبُ ما لا یَجِدُ». در ادامه این سخن، دستور قتل چنین فردى را صادر کرده، مى فرماید: (او را بکشید ولى هرگز نخواهید کشت!)؛ «فَاقْتُلُوهُ وَ لَنْ تَقْتُلُوهُ».
اما اینکه چرا این مرد از دیدگاه امام علی(علیه السلام) واجب القتل بوده، روشن ترین دلیل آن همان فسادى است که در میان مسلمین بر پا کرده بود و از بارزترین مصداق هاى «مفسد فى الارض» بود؛ چرا که علاوه بر ایجاد ناامنى در کشور اسلام، جنگ هایى به راه انداخت که خون بسیارى از مسلمانان در آن ریخته شد. گذشته از این، بدعت هایى در اسلام گذاشت که اگر ادامه مى یافت اسلام به کلّى دگرگون مى شد. اضافه بر اینها او دستور سبّ امیرمؤمنان علی(علیه السلام) را صادر کرده بود؛ همان کسى که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) درباره اش فرموده بود: «مَنْ سَبَّ عَلِیّاً فَقَدْ سَبَّنی»؛ (کسى که على را دشنام دهد مرا دشنام داده) و به یقین کسى که رسول الله را سب کند مهدورالدّم است.
در ادامه این سخن، از یکى دیگر از حوادث آینده پرده برمى دارد و مى فرماید: (آگاه باشید، او به شما فرمان مى دهد که مرا دشنام دهید! و از من بیزارى جویید!)؛ «أَلاَ وَ إِنَّهُ سَیَأْمُرُکُمْ بِسَبِّی وَ الْبَرَاءَهِ مِنِّی». این نشان مى دهد که تا چه حدّ معاویه کینه توز و حریص بر مقام بود. او مى دانست فضائلى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله و سلم) درباره حضرت علی(علیه السلام) گفته است و همه اصحاب و یاران شنیده اند، شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت؛ و هر یک از این احادیث دلیلى بر بى اعتبارى حکومت او و باطل بودن ادعاهاى اوست. از سوى دیگر، دستور سبّ و دشنام آن حضرت را در منابر و در خطبه هاى نماز جمعه رواج داد و این یکى از زشت ترین بدعت هاى معاویه بود که هیچ توجیه گر متعصّبى نیز توجیهى براى آن ندارد و به گفته شاعر عرب:
«أَ عَلَى الْمَنابِرِ تُعْلِنُونَ بِسَبَّهِ *** وَ بِسَیْفِه نُصِبَتْ لَکُمْ أَعْوادُها»
(آیا بر منبرها آشکارا او را دشنام مى دهید در حالى که چوبه این منبرها با شمشیر او براى شما بر پا شد).
جالب توجه این که طرفداران معاویه نیز به این حقیقت «که این بدعت را براى تحکیم غاصبانه و ظالمانه خود گذارده اند» اعتراف کرده اند، از جمله این که کسى از مروان سؤال کرد: چرا على را بر منابر دشنام مى گویید؟ او در جواب گفت: «إنَّهُ لایَسْتَقیمُ لَناَ الاَمْرُ إلاّ بِذلِکَ»؛ (کار حکومت ما بدون آن [یعنى سب على] سامان نمى یابد).
سپس امام در برابر این بدعت وقیحانه، به یارانش چنین دستور مى دهد: (اما بدگویى را [به هنگام اجبار دشمن] به شما اجازه مى دهم؛ چرا که این موجب فزونى مقامات معنوى من و باعث نجات شماست؛ ولى در مورد بیزارى جستن، هرگز از من بیزارى مجویید؛ زیرا من بر فطرت پاک توحید تولّد یافته ام و در «ایمان و اسلام» و «هجرت» بر دیگران پیشى گرفته ام!)؛ «فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِی، فَإِنَّهُ لی زَکاهٌ وَ لَکُمْ نَجَاهٌ وَ أَمَّا الْبَراءَهُ فَلاَ تَتَبَرَّأُوا مِنِّی، فَإِنّی وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَهِ وَ سَبَقْتُ إِلَى الایمَانِ وَ الْهِجْرَهِ». از این سخن، به خوبى روشن مى شود که اگر انسان با ایمانى از سوى دشمن هتّاک و بى ایمان، مورد هتک قرار گیرد، یا مردم را اجبار به هتک او کند، نه تنها از مقامات او کاسته نمى شود، بلکه خداوند به جبران این اهانت بر کرامت و عظمت مقام او مى افزاید.