آیا در عالم تکوین نمونه هائی از شفاعت را می توان یافت؟
شفاعت در عالَم تکوین آنقدر گسترده است که تمام عالم هستى را در بر مى گیرد؛ زیرا کمک موجودات قوى تر به پرورش و نجات موجودات ضعیف تر در جاى جاى جهان تکوین به چشم مى خورد. قرار گرفتن پدر و مادر نیرومند در کنار نوزاد ضعیف، باغبان در کنار نهال ها، معلّم دانشمند در کنار طفل ابجد خوان، صحنه هایى از شفاعت تکوینى را خلق کرده است.
حال این الگوى روشن را از جهانِ تکوین به عالَمِ تشریع یعنى شفاعت هاى انبیاء و اولیاء براى گنهکاران می بریم. همان گونه که پرندگان کوچک و نوزاد به کمک پدر و مادر خود قادر به پرواز می شوند، شفاعت کنندگان الهى نیز شفاعت شونده هاى ضعیف را کمک مى کنند تا به سوی سعادت و کمال پرواز کنند.
با یک نظر وسیع مى بینیم «شفاعت» از نظر مصداق هاى خارجى آنقدر گسترده است که تمام عالَم هستى و جهانِ اسباب را در بر مى گیرد؛ زیرا کمک موجودات قوى تر به پرورش و نجات موجودات ضعیف تر در جاى جاى جهان تکوین به چشم مى خورد.
هنگامى که بذر گیاه شکافته مى شود و جوانه ضعیف و ناتوان از آن سر بر مى آورد، زمین مواد غذایى خود را در اختیار آن گذارده، آفتاب با حرارت و گرمى و نیروى مرموز خود بر آن مى تابد و ابرهاى پر بار، دانه هاى حیات بخش خود را پى در پى بر آن فرو مى ریزند تا این موجود ضعیف و ناتوان قدرت گیرد و از لابلاى موانع بگذرد و سرانجام به درختى تنومند که شاخه هایش پر از میوه است مبدّل گردد، این یک صحنه روشن از شفاعت تکوینى است.
قرار گرفتن پدر و مادر نیرومند در کنار نوزاد ضعیف، باغبان در کنار نهال ها، معلّم دانشمند در کنار طفل ابجد خوان، صحنه هاى دیگرى از شفاعت تکوینى مى باشد و به این ترتیب تمام عالَمِ اسباب و علّت و معلول را مى توان صحنه هاى گوناگونى از این شفاعت شمرد.
مسلماً آفتاب و باد و باران و زمین هرگز به یارى چوب خشک نمى شتابند. آن، هیزم است و سرنوشتى جز سوختن ندارد؛ بلکه به کمک جوانه هاى نوخاسته، نهال هاى ضعیف و خلاصه موجوداتى که نوعى شایستگى را براى کمال در خود حفظ کرده اند، مى شتابند.
هرگاه این الگوى روشن را از جهان تکوین به عالم تشریع یعنى شفاعت هاى انبیاء و اولیاء براى گنهکاران ببریم، هم مفهوم واقعى شفاعت قرآنى روشن خواهد شد و هم به تمام ایرادهاى ناآگاهان پاسخ داده مى شود و در این حال شفاعت مفهوم تربیتى خود را کاملا نشان مى دهد.
جالب اینکه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در «نهج البلاغه» در کلمات قصارش جمله اى دارد که این معنا را با تعبیر بسیار زیبایى منعکس ساخته، مى فرماید: «الشَّفِیعُ جَنَاحُ الطَّالِبِ»؛ (شفاعت کننده، بال و پر طلب کننده است!)
همان گونه که پرندگانِ کوچک و نوزاد که قادر بر پرواز نیستند به کمک پدر و مادر خویش به پرواز در مى آیند و آنها به حکم بال و پر او هستند و به او کمک مى کنند تا به صورت یک پرنده کامل در آید، شفاعت کنندگانِ الهى نیز شفاعت شونده هاى ضعیف را کمک مى کنند تا در آسمان سعادت و کمال به پرواز در آیند! (دقت کنید).