دیدگاه ملاصدرا درباره ظهور امام زمان(عج) و آخرالزمان
بحث درباره ظهور حضرت مهدی(عج) مسألهاى است که از دیر باز مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است و هر کس بسته به ذوق و استعداد خود به گوشههایى از زوایاى مختلف آن توجه کرده است. در این مقاله به بررسى دیدگاه فیلسوف بزرگ و مشهور عالم اسلام یعنی حکیم صدرالدین شیراز ى (ملاصدرا) مىپردازیم.
حکیم ملاصدرا، در شرح بر کافی، نکات دقیق و گره گشایی را در ذیل احادیث باب امامت، درباره حضرت مهدی (عج) دارند.
در شرح اصول کافی فصلی را به نام «ان الحجه لاتقوم لله علی خلقه الا بامام » گشوده است. منظور ایشان، این است که خدای تعالی دستورها و فرمانهای بسیاری را به وسیله ی قرآن کریم فرستاده است ولکن همه این دستورها و فرمانها آن گاه الزام آور است و بر مردم عمل به آنها حتم و لازم است که در کنار قرآن کریم، عالم آگاه معصوم از طرف خدای متعال نصب شده باشد; زیرا، کسی میتواند حجت بر مردم باشد و قول و فعل او، اسوه ی آنان و اتباع و پیروی از او، ضروری و حتمی باشد، که اولا احتمال پیدایش خطا و اشتباه و غلبه ی هواهای نفسانی بر او محال باشدو ثانیا، عالم و آگاه به عوالم مختلف هستی، عالم مثال و برزخ و قیامت و… باشد و نیز دارای کرامتهای خارق العاده باشد، و راههای نجات از عذاب قیامت و خلاصی از مکاید شیطان را بداند و بر اسرار قرآن و متشابهات و محکمات قرآن، عالم، و ناسخ و منسوخ آیات را بداند و رابطه ی متصل بین زمین و آسمان را حفظ کند، و با منطق وحی و فرشتگان، آشنا باشد و به رموز باطن و ظاهر عالم، آگاهی مطلق داشته باشد، و طریق بندگی و عبادت صحیح و خداپسند را بشناسد و تناسب عبادت را با روح انسان و با عوالم پس از این جهان بداند و با مقام قرب به حضرت اله عالم، به خوبی، آشنا باشد.
چنین رهبر معصومی، همانند مدعیان بی خبر از راه و رسم هدایت بشری نیست که:
یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا و هم عن الآخره هم غافلون
پس اگر چنین رهبر معصومی در کنار قرآن نباشد، قرآن، به تنهایی حجت بر بندگان خدا نیست; زیرا جز معصومان، آگاهی به اسرار و رموز قرآنی، نداشتند و ندارند.پس قرآن، حتما، قرین و عدل خود را که امام معصوم علیه السلام است، باید در کنار داشته باشد. به همین جهت است که شیعه و سنی، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که آن حضرت فرمود:انی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض…
در روایت چهارم همین فصل، آمده است که:قال ابو عبدالله علیه السلام: الحجه قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق…
یعنی، ائمه علیهم السلام از طرف خدا، قبل از خلق خلایق، حجت بوده اند و همراه با آنان نیز حجت اند و پس از انقراض عالم نیز حجت هستند.
ایشان، در توضیح این روایت پر بار و سنگین میفرماید: خدای منان متعال، نظام هستی را برای پیدایش نفوس کامل و ذوات عالی و انوار شامخ آفرید و اراده ی اولیه از پیدایش جملگی نظام صنع، آن است که در خط استکمال و تمامیت وجودی آن بزرگواران قرار گیرند.
البته، از آثار وجودی آن بزرگواران نیز هدایت بشری و راهنمایی نسل آدمی، بلکه ثقلین است و این، خود، نکته ایست که از دقیق ترین مسایل کلام و فلسفه ی الهی شمرده میشود; زیرا، عقل قطعی، حاکم است که هرگز، پر ارزش ترین و گران بهاترین موجود در عالم، نباید خرج موجودات کم ارزش گردد. به دیگر بیان، عالی ترین، نباید خرج سافل و پست گردد; زیرا، چنین روشی، قطعا غلط است.
اگر آنان، مامور به هدایت خلق و مکلف به تکالیف بسیار مشکل نبوت میگردند، قبل از آنکه مردم از رنج و زحمت آنان استفاده کنند و به سوی هدف و صراط مستقیم هدایت شوند، خود آنان، به وسیله همان تکالیف، تا عالیترین درجات قرب الهی صعود میکنند.
آنچه را که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اولاد معصوم او، از تکالیف و دستورهای بسیار مشکل نبوت و امامت استفاده کرده اند، نسبت به آن چه نصیب امت آنان شده، همانند نسبت بی نهایت با متناهی است.
بر این اساس، ذات آن بزرگواران، قبل از خلق و بعد از خلق، همواره، غرض از خلقت عالمیان و حجت و دلیل بر اصل ایجاد بوده اندنیز مرحوم صدر المتالهین، در «باب حجت » شرح اصول کافی، فصل دیگری را منعقد فرموده به نام «باب آن الارض لاتخلو من حجه »در حدیث یکم این باب، ابن ابی عمیر، از حسین بن ابی علاء نقل میکند که از امام صادق علیه السلام سؤال میکند:تکون الارض لیس فیها امام؟ قال لا
«آیا امکان دارد که زمین، خالی از امام باشد؟ در جواب فرمودند: «ممکن نیست.»
در شرح این حدیث، مرحوم صدر المتالهین فرموده است: اتفاق سلف و خلف، بر آن است که پس از هر پیامبری، جانشینی لازم است و محال است که پس از درگذشت پیامبر، برای او، جانشینی تعیین نگردد.اگر چه در کیفیت نصب جانشین، اختلاف است که آیا به دست مردم است یا خدای تعالی باید نصب فرماید ملاصدرا، به طور مفصل، وارد جریان تاریخ خلفا گردیده و شرح حال نسبتا مفصلی از فساد و تباهیهای دستگاه بنی امیه را ارائه داده و میگوید، آیا اینان هستند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه
آیا نشناختن امثال معاویه و ولید خمار و یزید قمار باز و دائم الخمر و مروان حمار، موجب مرگ جاهلی است؟ این فکر، نه تنها غلط است بلکه اعتقاد به آن، شرمآور است.نیز، در صفحه ۴۶۲ همان کتاب، روایت دیگری را نقل کرده است که امام صادق علیه السلام فرمود:لو بقیت الارض بغیر امام لساختالارض
زمین، بدون امام، قرار نخواهد گرفت.
او، در شرح این حدیث، به نکته دقیقی اشاره میفرماید، غرض از خلقت و ایجاد صنع، برخاستن انسانهای کامل است که سلطان راستین دستگاه آفرینش و خلیفه الله فی الارض باشند.تمامی مقدمات وجود انسان، از حرکات افلاک تا تلاش جمیع ملائکه الله، جملگی، در سمت و سوی پیدایش آن بزرگ شخصیتهای هستی حرکت میکنند و آنان، علت غایی عالمیان هستند و معلوم است که با فقد علت، معلول، قطعا، منتفی است. یعنی، اگر ارواح طیبه امامان معصوم علیهم السلام، در عرصه وجود، ظاهر نگردند، هرگز در بنای هستی، خشتی بر خشت دیگر استوار نگردد.
پس هم اکنون، وجود امام معصوم، حتمی و قطعی است و خورشید تابان امام دوازدهم علیه السلام، نابودی و عدم را بر جهان و جهانیان، مهار فرموده و یکی از برکات وجودی آن حجت کبرای خدا، بقای نظام جهان است.
نیز باید دانست که روح آن امام معصوم علیه السلام هرگز جدای از بدن او نیست و امام زمان علیه السلام دارای حیات جسمانی، همانند دیگر مردمان است. او غذا میخورد و میخوابد و مانند دیگران، سخن میگوید و دارای حرکت و سکون و جلوس است و مینویسد و میخواند.
کمیل، از امام مؤمنان و امیر البیان علیه السلام نقل کرده که فرمود:صحبواالدنیا بابدان، ارواحها معلقه بالملا الاعلی اولئک خلفاء الله فی ارضه و الدعاه الی دینه
آن، امامان معصوم، به دنیا آمده و در این دنیا، همانند دیگران، دارای حیات جسمانی هستند، ولی روح آنان، به عالم عالی و فوق این جهان مادی، مرتبط است. آنان، خلفای خدای و نگاهدارندگان دین در زمین هستند و مردم را بدان سوی میخوانند. مرحوم صدر المتالهین اضافه فرموده که زندگی حضرت ولی عصر علیه السلام در این سیاره زمین، همانند بقای حضرت عیسی در آسمان است که هرگز کسی نتواند در طول عمر آن بزرگوار، به خود شک راه دهد; زیرا، این توهم، از ضعف ایمان و نبود معرفت به چگونگی زندگی آن امام معصوم علیه السلام خواهد بود.
اما معنای روایت که فرمود، «اذا قام قائمنا» به معنای خروج و ظهور آن بزرگوار است، و این امر، قطعی و حتمی است، به طوری که اگر در دنیا، بیش از یک روز باقی نباشد، در آن روز، حتما، ولی عصر، عجل الله فرجه الشریف، ظهور خواهد فرمود. عدد روایات، در این مساله، از حد تواتر گذشته و از ضروریات مذهب حق، شیعه ی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است.
در کتب مخالف و موافق، به این حادثه عظیم جهانی، تصریح شده است او، سپس، در دنباله ی این کلام، به نقل گفتار مفصلی از محی الدین عربی، که شیخ بهایی آن را در اربعین خود آورده، پرداخته است.در بین کلمات محی الدین عربی، این چند بند شعر است که خود محی الدین انشاء فرموده است:
الا آن ختم الاولیاء شهید
و عین امام العالمین فقید
هو السید المهدی من آل احمد
هو الصارم الهندی حین یعید
هو الشمس یجلو کل غیم و ظلمه
هو الوابل الوسمی حین یجود
ای مردم جهان! آگاه باشید خاتم الاولیاء، امام زمان، هم اکنون شاهد بر ما است، اگر چه وجود آن حضرت، میان ما ظاهر نیست.
آن آقای بزرگوار، همان مهدی آلمحمد صلی الله علیه و آله است. او، همان شمشیر بران است آن گاه که ظهور کند. او، خورشیدی است که به هنگام ظهور، هر ابرو ظلمتی را میزداید. او آن گاه که بر عالمین ظاهر شود، همانند باران بسیار پر آب و فراوانی است که برکاتش بر تمامی عالم جاری خواهد بود.
سپس مرحوم صدر المتالهین قدس سره، فصلی را به نام «هدایه حکمیه » باز فرموده واز فتوحات محیالدین عربی، باب ۳۵۵، نقل میکند که ما، به هنگام زندگی، خود را در این جهان، چنان یافتهایم که به صورت عادی زندگی کرده و از همین زمین که بدن ما از آن نشات یافته، ارتزاق میکنیم و توهم کرده ایم که یگانه راه ادامه ی زندگی، همین است، ولی نمی دانیم که خدایی که میان بدن و این غذاها و روابط دیگر زندگی، نسبتهایی برقرار کرده، میتواند طور دیگری، اولیای خود را نگه دارد که آثار حیات و حرارت بدن و قدرت بازوی او را همچنان نیرومندتر نگه بدارد و نه چنین است که هر چه را ما ندانیم، او نیز نتواند. نعوذ بالله من جهلنا العظیم
خدای تعالی، در این عالم، یک سلسله علل و اسباب ظاهری را آفرید، ولی علل و اسباب خفی و باطنی نیز بسیار دارد که فقطبه برخی از اولیای خود، نوری عطا فرمود تا بتوانند پردههای ظاهری این علل و اسباب را کنار زنند و در حد همان نور; در ظلمات این علل و اسباب حرکت کنند و تو، هرگز، طمع در آن چه برای تو میسور نیست، نکن که اسرار، بر همه کس جز آن که خدا بخواهد، بسته است. دقت کن که بدن ما، چگونه از هوا ارتزاق میکند، بهطوری که اگر ظاهر بدن را مسدود کنند و رابطه هوا را با بشره بدن قطع کنند، انسان، قدرت بقا نخواهد داشت.پس گمان نباید کرد که روزیخواری، فقط همان خوردن غذا و نوشیدن آب است.
سپس مرحوم صدر المتالهین به شرح باقی حدیث شریف پرداخته و میفرماید، «وضع الله یده علی رؤوس العباد» معنایش آن است که گاهی خدای تعالی، از وسایط فیض خود تعبیر به «ید» فرموده است و او، به واسطه همان وسایط، کارهای این عالم را سامان میبخشد. معنای «رؤوس العباد» عقول و فهم آنان است که خدا به وسیله تعلیم و تعلم و اشتغال به تحصیل عقول آنان را رشد میدهد و به عقول آنان، حدسهای قوی به سبب الهام جناب حق، افاضه میگردد، بهطوریکه آماده دریافت تعلیم و ربیت حضرت مهدی علیه السلام میگردندمسلم است که نفوس انسانی، از زمان حضرت آدم تاکنون، به تدریج، رشد یافته و لطافت و صفای عقلانی بنی آدم، همیشه، رو به رشد است. زیرا، نظام تربیتی حضرت ولی عصر علیه السلام چنان است که نیاز به استعدادهای فراوان دارد.
نیز، مرحوم ملاصدرا، در جلد ششم تفسیر خود، صفحه ۲۹۸، ذیل فصلی که به عنوان «مکاشفه » باز فرموده، میگوید، از آیه بیست و هفتم سوره حدید، معلوم است که سنت غیر قابل تخلف الهی، بر آن است که هیچ زمانی، زمین، از حجت خدا بر خلق، خالی نیست و قیام حجت، از زمان آدم (ع) تا زمان خاتم و پس از رسول خاتم صلی الله علیه و آله به وسیله ی اولاد معصوم دوازده گانه اش علیهم السلام، برقرار است. اکنون، زمین و زمان، در حریم امن و امان حضرت ولایت ختمی، مهدی موعود علیه السلام، که ختم این سلسله «حجج الله علی خلقه » است، باقی و برقرار است.نیز در صفحه ی ۲۹۹ از نهج البلاغه، از امیرمؤمنان نقل میفرماید که امیرمؤمنان علیه السلام به کمیل بن زیاد فرمود: اللهم بلی لاتخلو الارض من قائم لله بحجه، ظاهرا مشهورا، او مستترا مغمورا، لان لاتبطل حجج الله و بیناته. و این اولئک اولئک و الله! الاقلون عددا الاعظمون خطرا – الی آن قال – اولئک خلفاء الله فی ارضه و الدعاه الی دینه. آه! آه! شوقا الی رؤیتهم
«البته، چنین است که زمین، از حجت قائم خدا، هرگز، خالی نیست، چه ظاهر باشد و یا پنهان، زیرا، باید حجت و دلیل، بر مردم تمام باشد. راستی، کجایند آن اولیای خدا که تعدادشان بسیار کم و مقام و عظمت آنان، بسیار بزرگ است؟
تا آن جا که فرموده:آنان، خلفا و داعیان دین الهی در زمین هستند. آه! آه! که بسیار در آرزوی شوق دیدار آنان هستم.»سپس مؤلف کتاب گوید، از این حدیث جلیل، چند نکته به دست آید:
۱. آبادانی زمین و وجود انسانها و سایر کاینات، به طفیل وجود انسان کامل و ربانی است.
۲. ضرورتی نیست که آن ولی تام و کامل، ظاهر باشد، بلکه چه بسا او مستور و از دیدهها مخفی باشد.
۳. سپس از فتوحات محی الدین عربی، عبارتی بسیار شگفت آور نقل میکند. ایشان، در باب ۳۶۶ فتوحات گوید:
ان لله خلیفه یخرج من عتره رسول الله من ولد فاطمه، علیها السلام. اسمه اسم رسول الله صلی الله علیه و آله و جده حسین بن علی علیهما السلام یبایع بین الرکن و المقام
خدا، خلیفه ای دارد، که از عترت رسول الله و از اولاد فاطمه است و جد او، حسین بن علی است. مردم، در میان رکن و مقام، با او بیعت میکنند.
محیالدین، اوصافی را از حضرت ولیعصر علیه السلام نقل میکند که درست، همانند عقاید صحیح شیعه است. این مبحث، در فتوحات، بسیار مفصل است و شیخ بهایی در کتاب اربعین خود، ملخص آن را بیان کرده است. اما تاسف آور آن که در چاپهای اخیر فتوحات، این مطلب، حذف شده است که این گونه دستهای خائن، در تاریخ، بسیار بوده است.
مرحوم آخوند ملاصدرا، در مفاتیح الغیب، صفحه ی ۴۸۵، المشهد الثانی فی باطن النبوه و ظاهره » بحث بسیار جالبی را طرح فرموده است که در قسمت آخر آن، ص ۴۸۷، میفرماید: آن گاه که حضرت مهدی علیه السلام ظهور فرماید، آن چه حاکم بر امت اسلامی خواهد شد، کشف صحیح مطابق با واقع خواهد بود. در اسلام، تمامی مذاهب برداشته میشود و به حکم واحد امام معصوم – که واجب الاتباع جملگی است – در صراط واحد قدم بر میدارند. در آن زمان، اجتهاد هیچ مجتهدی حجت نیست، همانند زمان رسول الله که فقط رای حضرت خاتم النبیین، صلوات الله علیه و آله، حاکم بود; زیرا، امام معصوم، صلوات الله علیه، آن چه را که در علم حضرت حق متعال، جل جلاله است، یافته و همان را بر مردم ابلاغ میفرماید و آن گاه است که احکام جاری در میان مردم، صریح لوح محفوظ بوده و همگان با حقیقتها و واقعیت ها، زندگی خود را میگذرانند.
نویسنده گوید، آن چه از ارتباطات وسیع جهانی و کثرت نشریات و تاسیس دانشگاهها و پژوهشکدهها و حوزههای علمیه، اکنون شاهد و ناظر هستیم، جملگی، در جهت رشد سریع انسانهاست، و خدای متعال، برای بازسازی بشر و آمادگی او برای تحمل هدایت ویژه الهی، در این قرن، وسائل لازم را از کمون طبیعت بیرون کشیده و جملگی را در معرض استفاده عموم قرار داده است و این واقعه عظیم، از مهمترین علایم و عجیب ترین نشانههای ظهور حضرت مهدی علیه السلام و پیدایش دولت حق و غلبه دین الهی بر تمام توطئههای شوم ابلیسهای روزگار خواهد بود. انشاءالله.