حجاب لازمه آفرینش زن و مرد
عن ابی عبد الله علیه السلام قال :
” إنّ الله خلق آدم من الماء والطّین فهمّه بن آدم فی الماء والطین و خلق حوّاء من آدم فهمّهالنساء فی الرّجال فحصّنوهن فی البیوت .”
از امام صادق علیه السلام نقل میکنند، که فرمودند:
” همانا خداوند آدم را از آب و خاک خلق کرده ، پس همّت فرزند آدم در آب و خاک است (در خشکی و دریاهاست و به آنها روی می آورد) و حوّا را از آدم خلق فرمود ، پس همّت زنان در مردان است ؛ پس ایشان را در خانه ها نگهدارید (تا مبادا شیطان در آنها راه پیدا کرده و آنها را متمایل به مردان اجنبی سازد)
کافی ج۵ / ص۳۳۷
قال امیرالمؤمنین علیه السلام :
” خُلق الرجال من الارض و انما همهم فی الارض و خلقت المرأه من الرجال و إنما همها فی الرجال إحبسوا نساءکم یا معاشر الرجال “
از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده اند که فرمودند :
“مردان از زمین (خاک) خلق شده اند و فقط کوشش آنان در زمین است ، و زن از مردان آفریده شده و همانا همّت و کوشش زن در(ارتباط با) مردان است. زنانتان را (درخانه) نگه دارید ای گروه مردان.“
کافی ج۵/ص۳۳۷
این زن است که بیشترین نقش را در سر و سامان دادن و کنترل کردن صحیح رفتارها در زندگی ایفا میکند، پس باید با نیرویی فوق العاده در این امر کوشا باشد و آن نیروست که میتواند جاذبه ای باشد برای اینکه شوهر خویش را جذب کرده تا پیوندها و عُلقه ها زیاده شود و ازآن کانونی گرم بوجود آمده و آن قوّت و نیروی منحصر به فرد چیزی نیست جز همان تمایل زن به مرد.
مولوی:
زن آتش است و مرد آب، چون آب و آتش بدون حائل باشد آب آتش را خاموش کند و اگـر بین آنها حائل باشد آتـش آب را به غلیان و جوشش در آورد.
حقیقت یک زن
مسلّم است که با این نظام خلقتی که برای زن و مرد محقق شده و همچنین ظرافت وجودی زن ، باید هرکدام از حیث پوشش شرائط خاصی داشته باشد. چراکه همانطور که گفته شد ، زن گرایش به مرد داشته و مرد هم طبیعتاً به دنبال بخشی از وجود خود خواهد رفت! لذا برای قرار دادن مقرراتی و جلوگیری از هرج و مرج های اخلاقی و خانوادگی وجود یک حائل و مرز الزامی ست ؛ و آن همان حجاب یا پوشش است.
باز هم به سراغ متخصصین امر خلقت آدمی میرویم؛
از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده است که حضرت فرمودند:
از پیامبر سؤال شد که؛ زن چیست؟
فرمودند : عورت (یعنی سراسر بدن زن ، باید همانند عورت پوشیده باشد)
*راغب اصفهانی در کتاب “المفردات” در مادّۀ عوره میگوید : عورت چیزی گفته میشود که از “پدیدار شدن” آن شرم داشته باشد ، این کلمه از “عار” گرفته شده و جمعش عورات است.
لذا زن را از این رو عورت گویند که اگر خود را نمایان کند سبب شرم گردد ، آنچنان که اگر مرد شرمگاه خود را نمایان کند.
آری؛حق مسلّم هر زن یا دختر است که برای خود با شرائط متعارف شرعی،(در مجلس خواستگاری) بخشی از صورت خود را عیان کند تا فقط با یک نگاه بهترین همسر را برگزیند. برای پسر نیز در چنین مجلسی نگاه به چهره دختر در حدّ اعتدال و مقدار شرعی حلال بوده و اشکالی ندارد.
برداشت غلط ، دور از نـظـر متـخـصـص !!
عده ای از تعبیر “وجه و کفّین” یعنی “صورت و دستها” (که منظور از آن در کلام عرب و روایات ، گردی صورت و دستها از مچ به پایین است) که گفته شده اگر بدون زینت آشکار باشد مشکلی ندارد ، دچار برداشت غلط شده اند ، برای حل این نکته که آشکار نمودن این مقدار چه شرائطی دارد باید گفت ؛
آشکار کردن این مقدار ۲شرط دارد که مورد اتفاق همه است و در روایات تصریح به آن شده ؛
اوّل ؛ آنکه بدون زینت باشد. پس هر گونه زینت ، آرایش، حتی انگشتر و … وقتی داخل در این محدوده شد ، این محدوده را هم از استثناء پنهان کردن خارج میکند. یعنی دیگر نمیتوان آنرا آشکار کرد.
دوم ؛ زن باید مطمئن باشد که مردی به این مقدار از صورت و دست او که بدون زینت و آرایش است،با قصد بدی نگاه نمیکند. پس اگر فقط احتمال آنرا هم بدهد که مردی ممکن است نگاه سوء کند باید همین مقدار را هم بپوشاند.
وبا وجود خیره سران و چشم چران هایی که امروزه در کوچه و خیابان پرسه میزنند دیگر نه فقط احتمال سوء است بلکه میتوان مطمئن بود اشخاصی نگاه سوء خواهند داشت.
به این روایت نیز دقت کنید؛
پیامبراکرم (صلی الله علی و آله) فرمودند:
أوّل نظرهٍ لَکَ و الثّانیه علیکَ و لا لک ، و الثالثه فیها هلاک
“نگاه اول برای توست و نگاه دوم برعلیه توست و نگاه سوم در آن هلاکت هست”
*** حضرت در اینجا نگاه اول را برای مرد دانستند یعنی “به نفع مرد است” و مرد با این نگاه میتواند در مجلس خواستگاری همسر خویش را انتخاب کرده تا بعدها پشیمان نگردد.
وراجع به نگاه دوم (که شامل طولانی کردن نگاه اول هم میشود، زیرا نظره در کلام عرب یعنی نگاه کوتاه) فرمودند “علیک” یعنی این نگاه بر ضرر مرد است و برخواسته از شهوت و وسوسه های شیطانی ست و موجب ثبت گناه در اعمال شخص خواهد بود.
و راجع به نگاه سوم فرمودند “فیها هلاک” یعنی حضرت آنرا به هیچ وجه جایز ندانسته و بیان میکنند که در آن جز هلاکت مرد وجود ندارد.
سؤال ؛
پس تجویز وجه و کفین و رؤیت آن در موارد دیگر که از صورت استثناء خارج است چه معنایی دارد؟
مشخص است که جایی برای اجازه رؤیت حتی وجه و کفین هم باقی نمیماند. ( الّا با تحقق ۲شرطی که ذکر شد آنهم فقط در نگاه ابتدایی و ناخودآگاه ، یا یک نگاه آنهم از روی قصد ازدواج)
چند بیان دیگر ؛
“عن الکاهلی قال: قال ابوعبدالله علیه السلام :
النظره بعد النظره تزرع فی القلب الشهوه و کفی بها لصاحبها فتنه “
امام صادق علیه السلام فرمودند :
نگاه بعد از نگاه ، شهوت را در قلب مینشاند و کافی ست به واسطۀ آن (نگاه شهوت آلود) برای صاحب آن (که واقع شود در) فتنه.
من لا یحضره الفقیه۴/۱۸ ، وسائل الشیعه۲۰/۱۹۲ ، تحف العقول ، الامالی(للمفید)
قال امیرالمؤمنین علیه السلام :
” کم مِن شهوهِ ساعهٍ ، اورثت حزنا طویلا “
چه بسا از شهوت ساعتی (مدت زمان کوتاه) که حزن و اندوه طولانی را به جا بگذارد.
وسائل الشیعه ۴/۲۹
تجویز پزشک
با این اوصاف و عبارات مشخص است که ؛ پزشکِ جسم و روح ، حتی از خطر مُهلک یک نگاه نیز ما را برحذر داشته ، و حتی یک نگاه را هم برای ما تجویز نکرده ، بلکه تجویز او پرهیز مطلق است ؛ چراکه همان یک نگاه ممکن است انسان را در پرتگاه هلاکت قرار دهد.
سؤال ؛حال خود بنگرید به نوع ارتباطات عمومی در جامعه امروزی که به دور از هیچ مجوّزی از جانب پزشک (شارع) می باشد ، چه صورتی خواهد داشت؟
قطعاً سرپیچی از دستورات یک پزشک آگاه ، ما را در پرتگاه هلاکت گرفتار خواهد کرد.