قطعه قطعه شدن یک زن به دست شوهر دیوانهاش
مردی که همسرش را به قتل رسانده و او را مثله کرده بود، گفت بر سر گرفتن ارثیهاش با مقتول دعوا کرده و تحت تاثیر جنون او را کشته است.
وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: پس از فوت پدرم همسرم هر روز به من فشار میآورد که باید ارثم را از خواهر و برادرانم بگیرم و این موضوع سبب شد تا ما هر روز اختلافهایمان بیشتر شود. از آنجا که من مشکلات اعصاب و روان دارم و چندی پیش هم حدود ۳ ماه در بیمارستان بستری بودم، دوست نداشتم با او بحث کنم. به همین خاطر هروقت بحث ارث و میراث میشد سعی میکردم به هر طریقی از این بحث فرار کنم اما همسرم ول نمیکرد تا اینکه روز حادثه همسرم دوباره موضوع ارثیه را پیش کشید و از من خواست تا پیگیر آن باشم و با گرفتن ارثیه به وضع زندگیمان سروسامانی بدهیم. اما وقتی من گفتم این کار را نمیکنم او تهدیدم کرد که تو دیوانه هستی و اگر پیگیری نکنی در بیمارستان روانی بستریات میکنم من هم از شدت عصبانیت گلویش را فشار دادم تا خفه شد.
وی ادامه داد: چند ثانیه بعد به خودم آمدم و دیدم چه کاری کردهام و جسد همسرم روی دستم مانده بود. از ترس اینکه دخترم به خانه برگردد و جسد مادرش را ببیند به فکرم رسید که جسد را قطعه قطعه کنم و در کیسههای کوچک بستهبندی کنم تا به راحتی بتوانم او را از منزل بیرون ببرم. بعد به انباری رفتم و دستگاه فرز را آوردم و با آن جسد را به حدود ۴۰ قسمت تقسیم و بستهبندی کردم و در داخل ماشین گذاشتم و بعد به اطراف لواسان رفتم و هر قسمت را در منطقهای انداختم تا پیدا نشود و به خانه برگشتم و خانه را تمیز کردم اما چند قطره خون روی دیوار و فرش باعث شد تا دخترم به ماجرا پی ببرد.
نظر پزشکی قانونی
با اعترافهای تکان دهنده متهم، کارآگاهان جنایی پس از اعترافات متهم به محل رها کردن تکه های جسد رفته و توانستند برخی از اعضای جسد زن میانسال را پیدا کنند اما موفق به پیدا کردن سر وی نشدند. همچنین وی با دستور قضایی برای بررسی صحت روانی به پزشکی قانونی فرستاده شد و کارشناسان این سازمان پس از معاینات لازم در گزارشی، جنون وی را در همه مراحل جنایت تأیید کردند.
از ترس اینکه دخترم به خانه برگردد و جسد مادرش را ببیند به فکرم رسید که جسد را قطعه قطعه کنم و در کیسههای کوچک بستهبندی کنم تا به راحتی بتوانم او را از منزل بیرون ببرم.
بعد به انباری رفتم و دستگاه فرز را آوردم و با آن جسد را به حدود ۴۰ قسمت تقسیم و بستهبندی کردم و در داخل ماشین گذاشتم و بعد به اطراف لواسان رفتم و هر قسمت را در منطقهای انداختم تا پیدا نشود و به خانه برگشتم و خانه را تمیز کردم اما چند قطره خون روی دیوار و فرش باعث شد تا دخترم به ماجرا پی ببرد.
با اعلام این گزارش، دستور بستری شدن متهم در بیمارستان روانی تأیید و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا قضات درباره سرنوشت متهم و این جنایت تصمیمگیری کنند.این درحالی است که اولیایدم پیش ازاعلام نظر پزشکی قانونی برای وی درخواست اشد مجازات کرده بودند.