شبهه توهین به حضرت زهرا در کتب شیعه
محمدعلی تبریزی انصاری در کتاب اللمعه البیضا روایتی درباره حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از منابع اهلسنت نقل کرده است. وهابیها بدون اینکه کلام مرحوم تبریزی را کامل بیان کنند، به شیعه نسبت توهین به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را میدهند. در اینجا آن روایت را ذکر کرده و از جهت اسنادی و محتوایی بررسی خواهیم کرد.
۱ – روایتی درباره حضرت زهرا در کتاب اللمعه البیضا
در کتابهای شیعیان هیچگونه توهینی به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) وجود ندارد؛ بلکه روایات شیعه به بهترین وجه مقام آن حضرت را ترسیم کرده است.
مطلبی در کتاب مرحوم تبریزی اینگونه آمده است:
وکان ثدیاها طویلین بحیث کانت تلقیهما من اعلی کتفیها علی عقبها، وترضع اولادها من وراء ظهرها، علیما ذکر بعضهم ذلک مسندا الی الروایه.
… سینههای آن حضرت طولانی بود، به گونهای که آنرا از شانهاش به سمت پشت سر میانداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر میداد، بنا بر آنچه برخی از علمای آنها با استناد به روایتشان این مطلب را ذکر کردهاند.
۲ – بررسی روایت
تعبیر: علی ما ذکر بعضهم ذلک مسندا الی الروایه، نشان میدهد صاحب کتاب، این مطلب را از منابع اهلسنت نقل کرده و در روایات شیعه چنین چیزی وجود ندارد. وهابیها بدون اینکه عبارت پایانی (علی ما ذکر بعضهم) را توضیح بدهند، مطلب را به گونهای القاء میکنند که گویا عقیده شیعه این است.
۲.۱ – دلایل مراد تبریزی از ذکر بعضهم
دلیل این مطلب که مراد از «علی ما ذکر بعضهم» علمای اهلسنت است، چند چیز است:
اولا: اگر مقصود ایشان (صاحب کتاب)، علمای شیعه بود، یکی از این تعابیر را به کار میبرد:
«علی ما ذکربعض علمائنا، عندبعض علمائنا، علیما ذکر بعض اصحابنا، عند بعض اصحابنا، عند بعض الخاصه، عند البعض، علیما ذکر بعض الخاصه».
در حالیکه مشاهده میشود، ایشان چنین تعبیری را در مساله مورد بحث نیاورده است.
ثانیا: مؤلف در مقدمه کتابش آورده است که مطالب این کتاب، با اعتماد بر مصادر خاصه و عامه آورده شده است در حالی که چنانچه خواهد آمد، در مصادر شیعه چنین روایتی وجود ندارد، پس تنها این فرضیه باقی میماند که ایشان طبق روایت اهل سنت این سخن را گفته است.
سخن مؤلف کتاب درباره مطالب کتابش که در مقدمه گفته این است:
وهو کتاب جامع لکثیر من فضائلها (علیهاالسّلام) معتمدا علی المصادر الخاصه والعامه.
این کتاب بسیاری از فضائل حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را با اعتماد بر منابع شیعه و اهلسنت، در خودش جمع کرده است.
۲.۱.۱ – قرائن دال بر ذکر روایت از علمای اهلسنت
قرائنی که تایید میکند مراد از «بعضهم» در این کتاب، علمای اهلسنت است، این است که این کلمه در این کتاب در مورد آنها فراوان به کار رفته که برخی از موارد را ذکر مینماییم:
۲.۱.۱.۱ – ذکر بعضهم در پاسخ یک روایت
ایشان در پاسخ روایت خواستگاری امیرمؤمنان (علیهالسّلام) از دختر ابوجهل میگوید:
تنبیه: قد ورد صدور قوله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): (فاطمه بضعه منی) فی بعض الاخبار بنحو آخر طویل لا باس بذکره ملخصا، من جهه الاشاره الی بعض المطالب اللازمه، وهو انه لما رای المخالف ونکثره ما ورد علی الخلفاء من القدح والطعن والنقیصه اراد بعضهم ان یثبت لعلی (علیهالسّلام) طعنا فیشارک الثلاثه، فلم یجد بعد الفحص الا ان علیا اغار فاطمه بان اراد ان یتزوج علیها بنت ابی جهل او غیرها، فشکته الی ابیها فقال النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فی رد علی (علیهالسّلام) خطابا له: ان فاطمه بضعه منی، الی آخر الروایه.
صدور روایت «فاطمه بضعه منی» در برخی روایات به گونه دیگری و طولانی وارد شده که ذکر خلاصه آن اشکالی ندارد تا به برخی مطالب ضروری اشاره شود و آن اینکه وقتی مخالفین دیدند در مذمت و طعن و نقص خلفا روایات فراوان است، برخی از آنها خواستند که برای علی (علیهالسّلام) نیز طعنی ثابت کنند تا با خلفای دیگر در این جهت شریک باشند، اما بعد از جستجو چیزی نیافتند جز اینکه بگویند علی خواست فاطمه را اذیت کند به این صورت که تصمیم گرفت با دختر ابوجهل یا غیر او ازدواج کند. فاطمه به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شکایت برد. آن حضرت در رد علی (علیهالسّلام) و در حالی که ایشان را مخاطب قرار داده بود فرمود: فاطمه پارهی تن من است. تا آخر روایت.
۲.۱.۱.۲ – ذکر بعضهم در مقابل اصحابنا
در بحث روایت «نحن معاشر الانبیاء لا نورث» نیز عبارت «بعضهم» را در مقابل عبارت «اصحابنا» قرار داده است. بعد از نقل روایت میگوید:
یقرا بفتح الراء وکسرها، قال بعضهم: وحکمته انهم (علیهمالسّلام) کالآباء للامه فمالهم لکلهم، او لئلا یظن بهم الرغبه فی الدنیا. وقد رد اصحابناهذا الحدیث وانکروا صحته، وهو الحق…
کلمهی «لانورث» به فتح و کسر را خوانده میشود (نورَث، نورِث). برخی از آنها گفتهاند: حکمتش این است که پیامبران (علیهمالسّلام) همانند پدران امت هستند آنچه آنها دارند برای همه امت است، یا درباره آنها گمان نشود که پیامبران به دنیا رغبت دارند. اصحاب ما (علمای شیعه) این روایت را رد کرده و صحت آن را منکر شدهاند و این قول حق است…
۲.۱.۱.۳ – ذکر بعضهم درباره مطالبه فدک
درباره مطالبه فدک توسط حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نیز میگوید:
وذکر بعضهم: ان دعوی النحله کانت متاخره عن دعوی الارث،
برخی از آنها ذکر کردهاند که ادعای بخشش فدک، بعد از ادعای ارث بوده است.
۲.۱.۱.۴ – سند نداشتن روایت
محقق کتاب «مرحوم سیدهاشم محلاتی» در مقدمه کتاب میگوید:
وحاولنا تخریج الاحادیث من مصادر الخاصه والعامه حسب الامکان.
ما تلاش کردیم که روایات این کتاب را از منابع شیعه، اهل سنت در صورت امکان استخراج کنیم.
اما وقتی ایشان به این روایت میرسد، فقط مینویسد:
اقول: هذا کلام غریب لا یقبله العقل السلیم.
این سخنی عجیب و به دور از حقیقت است و عقل سالم آن را نمیپذیرد.
اگر این سخن بالا در کتاب شیعه مستند روایی میداشت، حتما آن را مرحوم سیدهاشم محلاتی ذکر میکرد.
۲.۲ – مسند نبودن روایت به کتب شیعه
بر فرضی که مقصودش از «بعضهم» علمای شیعه باشد، باز هم این سخن او ارزشی ندارد، چرا که به صورت نامعلوم سخن گفته و گفتارش را به هیچ کتاب عالم شیعه مستند نکرده است و به صرف منسوب کردن سخنی آن هم به فرد نامعلوم، به هیچ عنوان این کلام قابل پذیرش نیست.
علاوه بر این، عبارت «علی ما ذکر بعضهم»، نشانه رد این سخن از سوی نویسنده کتاب است، چرا که این عبارت، با عبارتهای: «علی ما قیل، علی ما روی= بنابر آنچه گفته شده یا نقل شده» مساوی است و در نتیجه از نظر نویسنده این عقیده صحیح نیست.