آیا سجده امام زمان (عج) بلافاصله پس از ولادت حقیقت دارد؟
در منابع حدیثی و در نقل حوادث مربوط به میلاد امام زمان (عج) گفته شده که ایشان هنگام تولد سجده کردند و اذکاری را زمزمه نمودند. جریان یافتن اراده الهی به وقوع چنین اتفاقات معجزه آسایی نه تنها امری نامعقول نیست بلکه درباره شخصیت های مقدس دیگری همچون حضرت عیسی(ع) سابقه داشته است و قرآن کریم تصریح می کند که آن حضرت در گهواره سخن گفته اند. واقع شدن این امور، مسأله ای است که صرفا در قاعده اسباب و شرایط معمولی و نیروی انسانی عادی، ممکن است محال به نظر برسد در حالی که چون مستلزم هیچ محال عقلی ای نیست مانعی ندارد که با نیروی الهی حاصل گردد.
کرامات نقل شده از حضرت ولیعصر(ع) هنگام تولد
در منابع حدیثی و راجع به جزئیات تولد حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چنین آمده است که حضرت هنگام ولادت و در همان اولین لحظات حیات شان، به محضر الهی سجده گزاردند.
مثلا در کتاب کمال الدین و تمام النعمه می خوانیم: «لَمَّا وُلِدَ الْخَلَفُ الْمَهْدِیُّ(عج) سَطَعَ نُورٌ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ إِلَى أَعْنَانِ السَّمَاءِ ثُمَّ سَقَطَ لِوَجْهِهِ سَاجِداً لِرَبِّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ هُوَ یَقُولُ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام»؛ (هنگامی که حضرت مهدی[عجل الله تعالی فرجه الشریف] به دنیا آمد نوری از بالای سرشان به دل آسمان ساطع می شد و بعد ایشان برای پروردگار خود سجده به جا آوردند و بعد از آن هنگامی که سر از سجده برداشتند این ذکر را می گفتند که …).
در حدیثی دیگر در همین کتاب و در نقل بخشی از جزئیات حوادث مربوط به تولد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از زبان حکیمه خاتون، عمه امام حسن عسکری(علیه السلام) می خوانیم که هنگامی که حضرت ولی عصر(عج) به دنیا آمد و پدرشان ایشان را برای حضرت حکیمه خاتون نمایان کرد: «فَکَشَفْتُ الثَّوْبَ عَنْهُ فَإِذَا أَنَا بِهِ(ع) سَاجِداً یَتَلَقَّى الْأَرْضَ بِمَسَاجِدِه»؛ (پارچه را از رویش کنار زدم دیدم اعضاى هفتگانه را بر زمین نهاده، سجده مى کند).
کرامات مشابه برای بعضی انبیاء الهی و سایر اهل بیت
علاوه بر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، درباره سایر ائمه و معصومین(علیهم السلام) نیز مساله سجده هنگام ولادت و بر زبان آوردن شهادتین نقل شده است. برای مثال درباره امام علی(علیه السلام) منابع بسیاری مثل روضه الواعظین و مناقل آل ابی طالب و الفضائل این موضوع را مورد اشاره قرار داده اند. یا در داستان تولد حضرت زهرا(سلام الله علیها) آمده است که هنگام تولد، در حالت سجده قرار داشتند: «فولدت فاطمه(س) فوقعت حین وقعت على الارض ساجده».
باید توجه داشت که جاری شدن اراده الهی در تحقق چنین وقایعی نه تنها امری غیرمعقول نیست بلکه درباره شخصیت های مقدس دیگری نیز مصداق داشته است. یکی از بارزترین نمونه های چنین وقایعی، حوادث مربوط به تولد حضرت عیسی(علیه السلام) است. قرآن کریم به سخن گفتن ایشان در گهواره تصریح می کند: «فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا* قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا* وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا* وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا* وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا»؛ ([مریم] به سوى [عیسى] اشاره کرد گفتند چگونه با کسى که در گهواره [و] کودک است سخن بگوییم* کودک گفت منم بنده خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است* و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است* و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است* و درود بر من روزى که زاده شدم و روزى که مى میرم و روزى که زنده برانگیخته مى شوم).
چنین کراماتی محال عقلی نیستند
ناگفته پیدا است که طبق روال عادى هیچ نوزادى در ساعات یا روزهاى نخستین تولد سخن نمى گوید. سخن گفتن نیاز به نمو کافى مغز و سپس ورزیدگى عضلات زبان و حنجره و هماهنگى دستگاه هاى مختلف بدن با یکدیگر دارد و این امور عادتا باید ماه ها بگذرد تا تدریجا در کودکان فراهم گردد. ولى هیچ دلیل علمى هم بر محال بودن این امر نداریم تنها این یک خارق عادت است و همه کرامات و معجزات چنین هستند یعنى همه خارق عادتند نه محال عقلى.
محالات عقلی مفاهیم و اموری هستند مانند امتناع معلول از علت یا اجتماع نقیضین و ضدین در محل واحد و در زمان واحد. بله؛ تحقق این گونه امور به عنوان کرامت یا معجزه به حکم عقل غیر ممکن است. مثل اینکه پیامبری از انبیاء یا ولی ای از اولیاء بخواهد در آنِ واحد چیزى موجود باشد و موجود نباشد و یا صخره عظیمى را در پوست یک تخم مرغ جا دهد بى آنکه صخره کوچک شود یا تخم مرغ بزرگ گردد. این گونه پیشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى دهد یعنى خود پیشنهاد غلط و متناقض است.
اما اینکه قدرت خداوند به واسطه گوهر قدسی و نورانی یکی از اولیای الهی و به خاطر مصالح و رازهایی که بر ما پوشیده است، به این تعلق بگیرد که آن ولی در اولین لحظات و ساعات حیات خود، سجده به محضر عظمت الهی بنهد، امری است که صرفا در قاعده اسباب و شرایط معمولی و نیروی انسانی عادی، ممکن است محال به نظر برسد در حالی که هیچ مانعی ندارد که با نیروی الهی حاصل گردد.