دهه هشتادیها به بازار فروش اعضای بدن پا گذاشتند
پای دهه هشتادیها هم به بازار فروش اعضای بدن باز شد. نسلی که نه به بازار کار امیدی دارند و نه از آموزش عالی دل خوش. حالا میان آگهیها به دنبال مشتری میگردند، برای فروش تکهای از بدن خود!
نیاز مالی، حلقه وصل بسیاری از فروشندگان و خریداران اعضای بدن است. معاملهای برای کلیه، مغز استخوان و… . طرفین معامله هر کجای کشور باشند، همدیگر را پیدا میکنند. شیراز، مشهد، ارومیه و… فرقی ندارد. خودشان میگویند دیر و زود دارد، اما بالاخره «مچ» میشوند.
نیاز مالی، حلقه وصل بسیاری از فروشندگان و خریداران اعضای بدن است. بازاری که حالا میزبان نسل Z شده است. دیگر نهتنها دهه شصتیها بلکه دهه هشتادیها هم برای معامله تکهای از بدن خود چانهزنی میکنند. کسانی که کلیه خود را با قیمت ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان به فروش گذاشتهاند.
حمید ۱۶ سال دارد. کودکی که به دنبال یک گیرنده کلیه است. میگوید: «گروه خونی A+ دارم. قیمت هر چه بقیه میگویند من کمی ارزانتر هم میفروشم.» او میگوید: «نیاز مالی دارم. آزمایشها را هم انجام دادهام. رضایتنامه والدین را هم دارم.»
سینا هم ۱۹ سال دارد. او میگوید: «نیاز مالی دارم. کافی است انجمن را راضی کنید.» سینا کلیه خود را برای فروش آگهی گذاشته است: «فقط کلیه را میفروشم. گروه خونی O+ هستم. قیمت هم ۴۵۰ میلیون تومان.» سیمین متولد ۸۱ است. او هم میگوید: «کلیهام را میفروشم. کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان هم نمیتوانم.»
جوان بودنِ دهنده عضو معمولا به عنوان یک امتیاز تلقی میشود. فروشندگان هم به سن خود به عنوان یک امتیاز اشاره میکنند. اگر هم ورزشکار باشند، باز هم آن را به عنوان یک امتیاز توضیح میدهند. به عبارتی میخواهند به خریدار بگویند یک عضو کاملا سالم را قرار است بخرند و نگران نباشند.
خرید و فروش کلیه، کبد و… تازگی ندارد؛ بهویژه آنکه هر چند وقت یکبار موج تورم این بازار را شلوغتر میکند. اما حالا پای دهه هفتادیها و دهه هشتادیها هم به این بازار باز شده است. کسانی که دیگر کورسوی امیدی برای حل مشکلات اقتصادی خود ندارند. نه توان پرداخت وام با سود زیاد و دنگ و فنگهای آن را دارند، نه درآمد آنچنانی. برای خانوادههای نسل Z هم سرمایه مالی چندانی نمانده است که حالا در گیر و دار مالی آنها بتوانند گرهی از مشکلات را باز کنند.
علاوهبر روشهای آنلاین و آگهیهای خیابانی، از طریق انجمن هم میتوان گیرندگان اعضا را پیدا کرد. البته زمان پیدا کردن گیرنده بیشتر از دو روش دیگر طول میکشد.
برخی از فروشندگان میگویند اگر بخواهند از طریق انجمن گیرنده پیدا کنند، باید با قیمت کمتری کلیه خود را بفروشند. اما یکی از مسئولان ثبتنام در انجمن حمایت از بیماران کلیوی تهران میگوید: «شایعه است. این حرفها را گردانندگان سایتها و کانالها برای رونق صفحات خود میگویند. ما قیمت تعیین نمیکنیم. دهنده و گیرنده خودشان برای قیمت به توافق میرسند، ما به هیچ عنوان قیمت نمیگوییم.»
او میگوید: «سن دهنده عضو باید ۲۲ تا ۳۸ ساله باشد. کمتر یا بیشتر از این بازه سنی باید پزشک کسی که گیرنده عضو است تائید کند که شرایط بیمار خاص است. در این صورت میتوانیم از وزارت بهداشت برای آنها مجوز بگیریم.»
شکل دیگر آگهیها، آنلاین است. چند سالی میشود که گیرندگان و دهندگان اعضای بدن به صورت آنلاین یکدیگر را از شهرهای مختلف پیدا میکنند. در کنار مشخصات دیگر، شهر خود را هم در آگهیها مینویسند.
تقریبا هر دو سر معامله با قواعد معامله آشنا هستند. دهنده عضو، ساکن هر شهری باشد، هزینههای رفت و آمد و کارهای بیمارستانی او بر عهده گیرنده عضو است.
از دهنده عضو هم یک سفته میگیرند. سفته برای این است که مبادا دهنده عضو بعد از دریافت پول و پیش از انجام عمل جراحی برود. البته این سفته را انجمن حمایت از بیماران کلیوی میگیرد. جایی که خریدار و فروشنده بعد از توافق باید ثبتنام کنند.