اهل بیت (ع) در برخورد با ایتام چگونه عمل می کردند؟
یکى از فضایل مهم اهل بیت (ع)، شیوه برخورد آنان با ایتام است که در سوره «انسان» به أن پرداخته شده است. در زمان بیماری حَسَنین (ع)، امام علی (ع) نذر می کند که اگر فرزندانش شفا یافتند سه روز روزه بگیرد.
پس از برطرف شدن بیماری آنان، و در هنگام اقامه نذر، امام و فرزندانش سه روز افطار خود را به فقیر، یتیم و اسیر بخشیدند لذا خداوند در قرآن فرمود: «غذاى خود را به مسکین، یتیم و اسیر اطعام مى کنند و مى گویند: ما شما را به خاطر خدا اطعام مى کنیم».
در شأن نزول این سوره، مفسرین می گویند: امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) در سنّ طفولیت بیمار شدند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى عیادت فرزندان بیمارش به خانه على و فاطمه(علیهما السلام) آمد. حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) وقتى نوه هاى بیمارش را دید خطاب به على(علیه السلام) فرمود: «نذرى کن تا خداوند بیمارانت را شفا دهد!» على(علیه السلام) بلافاصله عرض کرد: «خداوندا! اگر فرزندانم شفا یابند، سه روز روزه مى گیرم».
فاطمه(علیها السلام) نیز به همین شکل نذر کرد. امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) ـ على رغم این که کم سن و سال بودند ـ به تبعیّت از پدر و مادر به همان شکل نذر نمودند. فضّه (خادمه) که در آن جا حاضر بود نیز ـ احتمالا ـ به همان شکل نذر کرد.
طولى نکشید کسالت دو ریحانه پیامبر برطرف شد، و اهل بیت(علیهم السلام) تصمیم گرفتند نذرشان را ادا کنند. روز اوّل روزه گرفتند؛ على(علیه السلام) براى افطار این سه روز مقدارى جو تهیّه کرد، آن را آرد کرده و به سه قسمت تقسیم کردند، قسمتى از آن را براى افطار روز اوّل خمیر کرده و به تعداد افراد روزه دار، نان جو تهیّه نمودند.
به هنگام افطار صدایى از پشت درب حیاط منزل شنیده شد، اهل خانه به بیرون آمدند، شخصى را ملاحظه کردند که این گونه آن ها را خطاب کرد: «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْبَیْتِ» سپس عرض کرد: «من شخص محتاج، نیازمند و مسکینى هستم، به من کمک کنید». حضرت على(علیه السلام) نان سهمیه خود را به آن فقیر داد، فاطمه(علیها السلام) نیز چنین کرد؛ بقیّه اعضاى خانواده هم سهمیّه خویش را به آن مسکین داده، و آن شب با آب افطار کردند.
روز بعد هم روزه گرفته و با یک سوم دیگر از آرد جو نان تهیّه کردند؛ آماده خوردن افطارى بودند، باز صداى شخصى را از خارج منزل شنیدند، که مى گفت: «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْبَیْتِ»، به خارج منزل رفتند. از او پرسیدند: تو کیستى و چه حاجتى دارى؟ گفت: «یتیمى از یتیمان این شهر هستم، گرسنه ام سیرم کنید»، باز على(علیه السلام) سهم خویش را به آن یتیم داد، و بقیّه نیز همین کار را در کمال اخلاص و جهت رضاى خدا انجام دادند؛ و همچون شب اوّل با آب افطار کردند!
روز سوم نیز طبق نذرى که داشتند روزه گرفتند و همان داستان روز اوّل و دوم تکرار شد، و این بار شخص اسیرى تقاضاى کمک کرد، حضرت على(علیه السلام) و تمام اعضاى خانواده، افطارى خویش را به آن شخص اسیر داده، و سومین شب را هم با آب افطار کرده، و بدین ترتیب به نذر خویش وفا نمودند.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) روز بعد امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) را، در حالى که رنجور و ضعیف شده بوده، و از شدّت ضعف به خود مى لرزیدند مشاهده کرد، و از این وضع ناراحت شد. و از سوى دیگر چشم هاى گود رفته فاطمه(علیها السلام) بر ناراحتى و حزن پیامبر(صلى الله علیه وآله) افزود، از على(علیه السلام) پرسید: یا على! چرا بچّه ها این قدر ضعیف و رنجور شده اند؟ چرا رنگ دخترم فاطمه پریده است؟ حضرت على(علیه السلام) جریان را براى آن حضرت بازگو کرد، در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیات سوره انسان را آورد.
به این آیات توجّه کنید: «اِنَّ الاَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْس کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً* عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیراً* یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً* وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ اَسِیراً* اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُکُوراً* اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً»؛ (به یقین ابرار [و نیکان] از جامى مى نوشند که با عطر خوشى آمیخته است، از چشمه اى که بندگان خاصّ خدا از آن مى نوشند، و [از هر جا بخواهند] آن را جارى مى سازند.
آن ها به نذر خود وفا مى کنند، و از روزى که شرّ و عذابش گسترده است مى ترسند، و غذاى [خود] را با این که به آن علاقه [و نیاز] دارند، به مسکین و یتیم و اسیر اطعام مى کنند. [و مى گویند:] ما شما را به خاطر خدا اطعام مى کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم. ما از پروردگارمان خائفیم، در آن روزى که عبوس و سخت است!).
کتاب هاى فراوانى شأن نزول آیات مورد بحث را نقل کرده اند. مرحوم علاّمه امینى در الغدیر از ۳۴ کتاب از کتب اهل سنّت، و مرحوم قاضى نورالله شوشترى از ۳۶ کتاب از کتاب هاى آنان این مطلب را نقل کرده است. بنابراین شأن نزول فوق در سرحدّ تواتر است.
برخى از بهانه جویان از اهل سنّت اصرار دارند که سوره مذکور مکّى است، و در مکّه امام حسن و حسین(علیهما السلام) هنوز متولّد نشده بودند، در صورتى که علما و مفسّران شیعه و اهل سنّت همان گونه که گذشت شأن نزول مذکور را پذیرفته اند.
برخى دیگر گفته اند: چطور ممکن است انسان سه شبانه روز جز آب چیزى نخورد و زنده بماند؟ در حالى که پاسخ این سؤال روشن است و در عصر و زمان ما افراد فراوانى یافت مى شوند که چهل روز فقط از آب استفاده مى کنند، و با استفاده از این نوع روزه، به جنگ بیماریها و مشکلات جسمى و روحى خویش مى روند.
حقیقت این است که این امور جاى انکار نیست، ولى عصبیّت و جهل و نادانى باعث شده که برخى از اهل سنّت هر کجا فضیلتى از حضرت على(علیه السلام) نقل مى شود درباره آن، اشکالى مطرح کنند. این افراد با حقایق تاریخى مشکل ندارند؛ بلکه با حضرت على(علیه السلام) مشکل دارند.